مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
ایلیا نایشولر کارگردان روس دوست دارد کمی آدرس غلط بدهد. نمونه موردی: دومین فیلم بلند داستانی او، اکشن «هیچکس» (Nobody) با بازی باب اودنکرک ستاره سریال «بهتره با ساول تماس بگیری»، در نقش هاچ منسل، یک فردِ بهظاهر هیچکس که حمله به زندگی آرام او و خانوادهاش در حومه شهر، وی را وادار به حرکت در مسیری دیوانهوار میکند، اما با توجه به ذهنیت نوآورانه نایشولر، دِرِک کولستد نویسنده فیلمنامه و دیوید لیچ و کلی مکورمیک تهیهکنندگان فوقالعاده فیلم نسبت به اکشن، بهوضوح اتفاق دیگری در اینجا رخ میدهد. «هیچکس» یک غافلگیری کوچکِ خوب برای تماشاگرانی است که ممکن است فکر کنند از داستان فیلم سر درآوردهاند.
نایشولر در مصاحبه با ایندیوایر میگوید: «فکر میکنم یونیورسال [در ساخت آنونس فیلم] کار فوقالعادهای انجام داد. من دوست دارم به تماشاگر آدرس غلط بدهم. شما انتظار یک «جان ویک» سربهراهتر دارید، و اگر با دقت نگاه کنید و سطح را خراش بدهید، متوجه میشوید چیز بیشتری در درون خود دارید، و من این نگاه شما را دوست دارم. این روش را خیلی بیشتر ترجیح میدهم: این که قول ندهید، اما بیش از حد تحویل بدهید… تماشاگران عاشق نمونههای قبلی هستند، مهم نیست چقدر بگوییم فیلمهای تازه میخواهیم. خیلی راحتتر است فیلمی را ببینید که از قبل میدانید قرار است چطور باشد. قضیه همین است و اشکالی هم ندارد.»
اما قضیه «جان ویک». ارتباطات بین «هیچکس» و مجموعه سینمایی «جان ویک» با بازی کیانو ریوز به اندازه کافی واضح است: نهتنها کولستد فیلمنامهنویس «هیچکس» خالق فیلمهای «جان ویک» است، بلکه فیلم نایشولر نه صرفاً در لحن (خشن و در عین حال سرگرمکننده) بلکه در دل شخصیتها (آدمهای دوستداشتنی که اعمال بد دیگران آنها را تا آخر خط میبرد)، شباهتهای مشخص دارد. آیا آنها از یک دنیای واحد میآیند؟
نایشولر با خنده میگوید: «دوست دارم مردم میپرسند، “این همان جهان است؟” جواب من این است، “خوب، نمیتوانم چیزی بگویم، اما ببینید کدام استودیو کدام فیلم را ساخته است و سپس به واقعیت تلاقی راه این فیلمها فکر کنید.” این تنها حرف من است. منظورم این است هر چیزی امکان دارد. قطعاً اتفاقات عجیبی افتاده است، اما … بله.» (برای یادآوری: فیلمهای «جان ویک» تولید لاینزگیت هستند، و «هیچکس» فیلمی از یونیورسال پیکچرز است. اما، بله، حتماً اتفاقات عجیبی افتاده است.)
به نظر میرسد کارگردان ۳۷ ساله متولد مسکو از این بحثهای پیشپاافتاده لذت میبرد – نه، به نظر نمیرسد تعبیر تلاقی درست باشد، اما لبخند او هنگام صحبت در مورد این مسئله نشان میدهد طرفدار این ایده است – بااینحال، تمرکز او بیشتر بر بحث درمورد این مسئله است که «هیچکس» چگونه بازتاب تحول در مسیر فیلمسازی اوست.
او میگوید: «قبل از این که فیلم «هِنری سرسخت» (۲۰۱۵) را بسازم، پنج یا شش فیلمنامه داشتم که قرار بود در روسیه فیلمبرداری کنم و سعی میکردم از زمین بلند شوم، اما هیچ اتفاقی نمیافتاد. همه فیلمنامهها شخصیتمحور و بسیار داستانمحور با حداقل اکشن بودند. و درمورد «هنری سرسخت»، بهمحض این که فهمیدم قرار است آن را بسازم، به خودم گفتم، “این فیلم من را تا آخر عمر بهعنوان یک کارگردان فیلمهای اکشن معرفی میکند، تا این که فیلم بعدی را بسازم.” … برای «هیچکس» انرژی زیادی را صرف این کردم تا مطمئن شوم فیلمنامه تا آنجا که میتواند برای این ژانر خوب باشد، این که نقشآفرینیها، آن صحنههای آرام هاچ و همسرش در آشپزخانه، نسبت به صحنههای اکشن اهمیت کمتری نداشته باشند.»
اما «هیچکس» همچنان یک فیلم شخصیتمحور مملو از صحنههای اکشن است، دقیقاً تا سکانس نبرد آخر فیلم در انبار، که وقتی تمام میشود شخصیت کریستوفر لوید با خوشحالی میگوید جنگی «بیش از حد، اما باشکوه» بود.
نایشولر میگوید: «از نتیجه نهایی بسیار لذت میبرم چون خشن است. کاملاً خشن. بیامان است، کاملاً بیامان! بااینحال، اصلاً تاریک نیست. فیلم تمام میشود و شما به خودتان میگویید، “اوه، باید دوش بگیرم.” هاچ در آن لحظه، او بسیار سرسخت است، دشمنانش را از بین میبرد، اما صحنه آزاردهندهای نیست. کل فیلم آزاردهنده نیست.»
نایشولر پایان فیلم را بهعنوان نتیجه کارتونی داستانی تصور کرد که هرچه جلوتر میرود مضحکتر میشود. او میگوید: «هرچه فیلم جلوتر میرود و هاچ شادتر میشود، ما بیشتر با این سبک کمیک بسیار رنگارنگ روبرو میشویم، جایی که در پایان فیلم، صحنههای اکشن درواقع باید مضحک به نظر برسد. کاملاً بیش از حد است. نیازی به کشتن ۵۰ نفر نیست، اما هست، چون همان چیزی است که به خاطرش پول پرداخت کردیم. قرار است اوقات خوبی داشته باشیم. و چون سرانجام، شخصیت باب اوقات خوبی را سپری میکند، احساس کردم اجازه داریم دسر این خشونتِ واقعاً مضحک را بخوریم.»
نایشولر میگوید این سکانس با وجود بعضی از لحظههای عجیب و غریب – نبردی است که در آن شخصیت آر زد آ سه نفر را با یک گلوله میکشد، یک بچهگربه جایی همان نزدیکی صحنه درگیری منتظر است، و بسیاری لوازم اداری روزمره به ابزار مرگ تبدیل میشوند – همچنان ریشه در تکامل هاچ دارد.
او میگوید: «اگر روی شخصیت و آنچه برای او اتفاق میافتد تمرکز داشته باشید، امکان ندارد اشتباه کنید. این یک مورد است. مورد دوم: چگونه یک صحنه در خدمت داستان قرار میگیرد؟ و سه، عجیب است که بگوییم در یک صحنه اکشن، «اکشن» سومین نکته است، اما واقعاً همینطور است… و در پایان کار، اگر بازیگر دارید باید به او اعتماد کنید. باید او را در حال بازی کردن ببینید. فقط او نیست که به آدمها مشت میزند. خیلی فیلمهای اکشن این کار را بهخوبی انجام میدهند، اما هیچ چیزی تأثیرگذارتر از دیدن کسی نیست که به آنچه اتفاق میافتد واکنش نشان دهد. و درمورد باب، یک نگاه کافی است. او بسیار عالی است.»
اودنکرک برای بازی در نقش هاچ دو سال آموزش دید. نایشولر میگوید: «باب میتوانست بگوید، “ایلیا، تو بدلکار داری، دوربین لرزان داری، همه چیزهای لازم را داری که جواب هم میدهند. مردم بهطور کلی برایشان مهم نیست. از این نگاه متنفرم. پس خیلی خوششانس بودم که به دلیل تمرینات باب، توانستم «هیچکس» را مثل یک فیلم مناسب بسازم، نه با انواع و اقسام ترفندهای سینمایی، بدلکار، و هر نیم ثانیه کات. هر جا در فیلم کات کردیم، به این دلیل نبود که مجبور بودیم، به این دلیل بود که خودمان میخواستیم. و برای یک کارگردان این یک مکان بسیار عالی است.»
با وجود تمام تمرینات، مهم است که هاچِ اودنکرک در قالب یک کلهشقِ شکستناپذیر از دروازه بیرون نمیآید. نایشولر میگوید: «او قهرمانی است که سکندری میخورد، از حال میرود، زمین میخورد، خونریزی میکند، آسیب میبیند. و نهفقط به این خاطر که فروش باب بهعنوان یک ستاره اکشن دشوارتر است. اتفاقاً او ازاینجهت فوقالعاده خوب میفروشد. دو سال آموزش جواب میدهد! وقتی قهرمان، «نابودگر» نباشد، خیلی بیشتر با او ارتباط برقرار میکنید. احساس میکنید او برای مبارزه از اشیا روزمره استفاده میکند و این اشیا چاقو و اسلحه و ابزار عالی برای کشتن مردم نیستند.»
درحالیکه نایشولر امیدوار است فیلمهای بعدیاش بیشتر شخصیتمحورتر باشند (او در حال حاضر به دنبال اقتباسی از «ترک برلین» رمان پرفروش جوزف کانون است)، اما بههیچوجه قصد ندارد فیلمهای اکشن را کنار بگذارد.
او میگوید: «من عاشق اکشن هستم. هنوز هم میخواهم برای سالنهای سینما فیلم بسازم، اما کاملاً اعتقاد دارم، و در تاریخ هالیوود مثالهای زیادی از آدمهایی هست که صحنههای تماشایی را با داستانگویی خوب ترکیب کردهاند، طوری که از اکشن نه مانند چوبِ زیر بغل بلکه بهعنوان ادویه استفاده میشود… همه فیلمهای مورد علاقه من اکشن نیستند، اما ازقضا صحنههای اکشن دارند. این دو مورد خیلی با هم فرق میکنند.»
«هیچکس» که با بودجهای ۱۶ میلیون دلاری ساخته شده است، از ۲۶ مارس ۲۰۲۱ در سینماهای آمریکا و دیگر سینماهای دنیا اکران شد و تا ۲۶ آوریل درمجموع ۳۸٫۳ میلیون دلار فروخت. برابر با وبسایت راتن تومیتوز ۸۲ درصد از ۲۱۴ نقد نوشتهشده بر فیلم مثبت بوده است.
تماشای آنلاین فیلم هیچکس در نماوا