مجله نماوا، فریبا اشوئی
سریال اداره – The Office
سریال اداره (The Office) حال و هوای خاص و متفاوتی دارد. اگر کارمند باشید و این سریال را ببینید، شاید خیلی بیشتر بتوانید با فضا و اتمسفر داستانش ارتباط برقرار کنید. البته فضای داندرملفین (شرکت فروش و توزیع کاغذ)، بیشتر نزدیک به فضای ادارات در بخش خصوصی است. نوع و شیوه کار تنگاتنگ و وابسته کارمندان به یکدیگر، بیشتر در چارچوب اجرایی بخش خصوصی قابل تجربه است. با عبور از موضوع موقعیت و بستر جغرافیایی و مکانی که درام در آن اتفاق میافتد، به قالب ساختاری و اجرایی این مجموعه میرسیم که در این باره میتوان گفت سریال اداره از قالبی مستند داستانی برخوردار است.
یکی دو قسمت اول این مجموعه گاهاً کمی غیرمتعارف و حوصله سر بر به نظر میرسند. بهطوری که مخاطب در این قسمتها، با تعدادی کارمند منفعل، خونسرد و شاید حتی بیخیال و ناکارآمد روبرو است که همگی در داندرملفین دور هم جمع شدهاند و برخی اتفاقات و روزمرگیهای مربوط به کار و کارمندی در این شرکت را رقم میزنند. اما بهمرورزمان و با پیشرفت مجموعه، آن شرایط سرد و کلافهکننده ابتدایی، تغییر یافته و جای خود را به حس همراهی و همذاتپنداری با قصه و آدمهای آن میدهد.
بررسی سریال اداره – The Office
شیوه اجرایی کارگردان برای ایجاد این فضای همدلی و همذاتپنداری، نوع تصویربرداری پویا و متحرک، بدون دخل و تصرف در ایجاد موقعیت است. روشی فوقالعاده و مؤثر، بر پایه حفظِ چارچوبهای مستند در اجرا و پیشبرد اتفاقات قصه. روشی که کمترین نیاز به ادیت و یا حتی برشی در پایان سکانسها در آن حس میشود و تماماً بر پایه مهارت بداهه پردازی بازیگر و مدیریت صحنه عوامل هنری اثر مبتنی است. دوربین «اداره» همان نگاه مخاطب است.
با این شیوه اجرایی و عملکرد دوربین، دیگر فاصلهای میان بازیگر و دوربین حس نمیشود. چون بازیگران دوربین را خودی و محرم انگاشته و بدون دغدغه حسهایشان را با آن به اشتراک میگذارند. ترفندی که حس بیگانگی و جداافتادگی دو سوی دوربین را بهراحتی از میان برداشته است. در این تکنیک، بازیگر بیواسطه با دوربین هم کلام میشود و از عکسالعملهای گذشته و تصمیمات آیندهاش با او صحبت میکند. نکته جالبتر این روش اجرایی این است که در این حالت، در واقع مخاطب به یکی از شخصیتهای کلیدی داستان هم بدل میشود. او بهعنوان دانای کل نهتنها ناظر بر جریانات و روایات مختلف، در این اداره میشود، بلکه در مواردی هم به داستان ورود یافته و ارائه نظر میکند (اشاره به بار معنایی و نشانهشناسی حرکات دوربین از قبیل zoom in ،zoom out ،switch pan و..).
تحرکات مقطعی دوربین در بزنگاههایی که موضوعی ناتمام و گنگ مانده و کارمندان در ادراک و انتقال معنایش منفعل ماندهاند (بعضاً مانند پلانهایی که در آن کارمندان در برابر رفتارهای غیر قابل پیشبینی مایکل و سؤالات و شوخیهای بیربط او در میمانند)، نمونههایی از همین ورودها و ارائه نظرها را میبینیم. این شیوه ساختاری، نشان از توجه ویژه کارگردان، به مخاطبش است. مخاطبی که او را قلب تپنده درام انگاشته و قدر و منزلتش میدهد و صدالبته که مخاطب نیز با این ساختار میتواند حضور فعال و آگاهتری را در تاروپود قصه تجربه کند و بر جریان داستان حاکم شود و همه چیز را تحت کنترل مفهومی و اجرایی خود درآورد. این همه نوآوری و ظرافت در واقع مدیون بهکارگیری خلاقیت در تیم طراحی ساختار و کارگردانی این مجموعه جذاب و منحصربهفرد است. داستان سریل اداره در واقع داستانی کلی از یک مجموعه تجاری اداری (داندرملفین) است که در بازار ملتهب اقتصادی ایالت پنسیلوانیای آمریکا، سعی در حفظ حیات و جایگاه تجاری و درآمدزایی خود دارد. اما نکته مهم در طراحی این پیرنگ اصلی، پرداخت خرده پیرنگهای متنوع و جذاب دیگری است که در تاروپود این پیرنگ تعریف و پرداخته شدهاند.
خرده پیرنگهایی که هر بار حول محور زندگی یکی از شخصیتهای اصلی این اداره متفاوت، میچرخد. گوناگونی و تنوع این خرده پیرنگها، توانسته است در دلچسبی هر چه بیشتر اصل داستان مؤثر واقع شود و با ساختن و پرداختن خرده روایتهای تأثیرگذار و عمدتاً هم با رگههای قوی از طنزِ موقعیت، تعقیب خط اصلی داستان را برای مخاطب ممکن کرده و فرصتهای پرداخت همهجانبه و قابلقبول شخصیتها را نیز به زیبایی و با جزئیات بالاتری فراهم سازد. شخصیتهایی از ردههای سنی، فرهنگی، رفتاری و عقیدتی مختلف که بار موضوعی، معنایی و طنز محتوایی در میانشان، به توازن توزیع شده است. مایکل اسکات (استیو کرل)، جیم هالپرت (جان کرازینسکی)، پم بیزلی (جینا فیشر) و دوایت شروت (رین ویلسون).
طراحی حساب شده و هدفمند شخصیتها و الگوهای رفتاری آشنا برای مخاطب، مطابق با آنچه که در سیستمهای ریزودرشت اداری، میتوان مشابهش را بهکرات مشاهده کرد. بهعنوانمثال: مایکل یک مدیر خودشیفته و روی اعصاب مخاطب است که مدام درگیر همه چیز و همهکس هست (رویداد معرفی کارمند نمونه در رشتهها و استعدادهای مختلف، خرید خانه اقساطی، برپایی جشن تولد برای کارمندان، برگزاری مسابقه بسکتبال و…) به جز اصل فِعلِ مدیریت سیستم تحت فرمان خود. او عاشق این است که همیشه و در هر موقعیت زمانی و مکانی موردتوجه همگان باشد و این در حالی است که در طول کار، بارها نیز تاکید میکند که کارمندانش برای او اولویت اول در انتخابهایش هستند. (او مدام جلوی شیطنت و خباثتهای دوایت را نمیگیرد)
از سوی دیگر در همین اداره رفتارهای آرامشبخش و معقول هم کم نیست. مانند رفتارهای جیم هالپرت در تقابل با نگرانی و اضطرابهای وقت و بیوقتِ پَم که بهمرور آرامش اولی بر به هم ریختگیهای همیشگی دومی اثر میگذارد و تحرکات حسی میان این دو آهستهآهسته و با پیشرفت داستان سروشکل گرفته و تبدیل به یکی از نقاط قوت بسیار شیرین و دلچسب داستان برای تعقیب و همدلی بیشتر مخاطب میشود. در این میان حتی عکسالعملهای عجیبوغریب دوایت شروت هم برای مخاطب دیدنی و جذاب است. او توانسته با رفتارهای آزاردهنده و خودخواهانهاش در طول قسمتهای مختلف، موجبات سرگرمی همکاران خود بهویژه جیم و پَم را در کنار تعجب مخاطب به طور ویژه و خاص، فراهم سازد و… .
اگرچه این اسامی جزء شخصیتهای محوری سریال هستند و داستان «اداره» با حضور و درخشش آنها پیش میرود، اما به جرات میتوان گفت حضور تکتک کارمندان این اداره کوچک (آنجلا، هاوارد، اندی، مریدیث، رایان، استنلی و…) و نمایش تجربیات تلخوشیرین و کوتاهی که در کنار هم رقم میزنند و جریان داستان هم بهصورت کوتاه و مقطعی به آن میپردازد، همهوهمه در کنار هم، به پیشبرد و موفقیت جریان اصلی داستان کمک کرده و باعث همدلی بیشتر و حس و تجربه زیسته ملموستر مخاطب با این ستارههای آشنا شده است.
تماشای سریال The Office – اداره در نماوا