مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
وقتی فیلم اولدبوی پارک چان ووک در جشنواره کن ۲۰۰۴ به نمایش درآمد، سینمای کره هنوز تا حدی در این رویداد سینمایی کمیاب بود. ممکن بود گاهی اوقات فیلم جدیدی از ایم کوان-تائک به بخشهای رقابتی راه پیدا کند، اما کن همچنان سالها با پذیرش خلاقیتِ در حال شکوفایی صحنه فیلم سئول فاصله داشت.
«اولدبوی» چنان پرشور و بدیع بود که کن آن سال به شکلی نادر استثنا قائل شد: فیلم با وجود این که تقریباً شش ماه قبل در کره جنوبی اکران عمومی شده بود، برای رقابت در بخش مسابقه اصلی جشنواره پذیرفته شد. «اولدبوی» جایزه بزرگ هیئت داوران به ریاست کوئنتین تارانتینو را برد و به یک فیلم کالت در سراسر جهان تبدیل شد؛ ۱۵ میلیون دلار در سینماهای خارج از کره فروخت و در شبکه نمایش خانگی به یک فیلم موفق تبدیل شد.
پارک پیش از «اولدبوی» نیز با فیلمهای «منطقه امنیتی مشترک» (۲۰۰۰) و «همدردی با آقای انتقام» (۲۰۰۲) یکی از ستونهای توسعه صنعت فیلم کره بود و در سالهای بعد از آن با آثار محبوب منتقدان و تماشاگران مانند «بانوی انتقام» (۲۰۰۵)، «عطش» (۲۰۰۹) و «کنیز» (۲۰۱۶) این جایگاه را همچنان حفظ کرده است.
بعد از یک وقفه طولانی که با کارگردانی یک سریال جاسوسی بریتانیایی («دخترک طبلزن» برای بیبیسی)، یک فیلم کوتاه برای اپل («زندگی فقط یک رؤیاست») و یک نمایشگاه عکاسی چند فرمتی (که در ۲۰۲۱ در بوسان برپا شد) همراه بود، پارک امسال با فیلم تصمیم جدایی (Decision to Leave)، اولین فیلم بلند سینمایی خود پس از شش سال به جشنواره کن بازگشت.
فیلم جدید او با بازی تانگ وی، بازیگر چینی («احتیاط هوس») در نقش زنی مظنون به مرگ ناگهانی همسرش در کوهستان و پارک هائه ایل، بازیگر کرهای نقشهای اصلی («خاطرات قتل» و «جنگ کمانها») در نقش یک کارآگاه خوشاخلاق که روی این پرونده کار میکند و بهزودی اسیر جذابیت مرموز بیوهی نهچندان غصهدار میشود، ترکیبی از ژانرهای مختلف شامل یک قصه پلیسی و یک درام عاشقانه است.
«تصمیم جدایی» در کن جایزه بهترین کارگردانی را برای پارک به همراه داشت و بهتازگی به نمایندگی از کره جنوبی برای رقابت در بخش اسکار فیلم بلند بینالمللی به آکادمی علوم و هنرهای سینمایی معرفی شد.
فیلم از ۲۹ ژوئن ۲۰۲۲ در سینماهای کره اکران شد و همچنان در فهرست ده فیلم پرفروش قرار دارد؛ تاکنون ۱٫۷۹ میلیون تماشاگر داشته و ۱۴٫۲ میلیون دلار فروخته است. «تصمیم جدایی» در ماه سپتامبر در جشنواره فیلم تورنتو و در ماه اکتبر در جشنواره فیلم نیویورک نمایش داده میشود و موبی آن را از ۱۴ اکتبر در آمریکای شمالی اکران میکند.
فیلمهای کرهای تا دو سال پیش هرگز در بخش اسکار فیلم خارجیزبان برنده نشده بودند تا این که در ۲۰۲۰، «انگل» ساخته بونگ جون هو برنده چهار جایزه اسکار ازجمله بهترین فیلم، بهترین فیلم بلند بینالمللی، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه غیر اقتباسی شد. با توجه به موفقیت بعدی فیلم کرهایزبان «میناری» و موفقیت خیرهکننده سریال کرهای «بازی مرکب» منطقی بود «تصمیم جدایی» پارک بهعنوان یک نامزد فوری برای رقابت در اسکار شناخته شد.
پارک ۵۸ ساله که متولد سئول است، در گفتوگو با هالیوود ریپورتر که پیش از اولین نمایش جهانی «تصمیم جدایی» در کن انجام شد، درباره روند خلاقانه خود و تفاوت «تصمیم جدایی» با فیلمهای قبلیاش صحبت میکند.
درمورد پیشفرض فیلم و این که از کجا الهام گرفته شد صحبت کنید.
دو منبع الهام اصلی داشتیم. من در تمام این سالها کارهای پلیسی زیادی دیدهام که در آن شخصیت اصلی یک پلیس یا یک کارآگاه است. عاشق این نوع فیلمها هستم، اما همیشه فکر میکردم نوع به تصویر کشیدن قهرمانان این داستانها کاملاً از واقعیت دور است، چون آنها یا واقعاً سرسخت و خشن هستند یا بهنوعی نابغه هستند. همیشه دوست داشتم یک فیلم پلیسی ببینم که در آن کارآگاه درست مثل من یا شما باشد – یک آدم عادی که سر کار میرود و کارش را به روشی معمولی انجام میدهد.
دومین منبع الهام من آهنگ «مه» ساخته لی بونگ جو بود که چانگ هون هی آن را خواند. از جوانی این آهنگ را دوست داشتم و همیشه میخواستم از آن در یک فیلم عاشقانه استفاده کنم.
پس ایده یک نوع خاص از فیلم کارآگاهی و حس عاشقانه یک ترانه را داشتم و میخواستم این دو را ادغام کنم، اما نمیخواستم فیلم فقط یک رویه پلیسی با یک پیرنگ فرعی عاشقانه باشد. میخواستم این دو عنصر کاملاً با هم ترکیب شوند، انگار که یک واکنش شیمیایی وجود دارد و آنها کاملاً با هم ترکیب شدهاند.
چگونه به آن رسیدید؟
در صحنهای از فیلم، کارآگاه مقابل زن مظنون نشسته است و از او بازجویی میکند. صحنه تا حدی به شیوه یک فیلم عاشقانه آشکار میشود – پسری با دختری ملاقات میکند – جایی که یک جذابیت آنی هست و آنها بهنوعی همدیگر را آزمایش میکنند و نوعی ارتباط بین آنها شکل میگیرد، اما در عین حال، او یک کارآگاه است که مظنون خود را بازجویی میکند. درواقع این را هم داریم. این همان ادغام است که درمورد آن صحبت کردم.
شما بهعنوان یک فیلمساز صاحب سبک شناخته میشوید و تماشاگران از کار شما انتظار یک تجربه بصری مسحورکننده دارند. درمورد این پروژه به لحاظ سبک چه هدفهایی را دنبال میکردید؟
خوب، واقعاً کنجکاو هستم که بدانم مخاطب به سبک فیلم چه واکنشی نشان میدهد، چون همانطور که شما گفتید فیلمهایی مثل «کنیز» یا «اولدبوی» ازنظر بصری خیلی متمایز، پر زرق و برق و باروک هستند، اما «تصمیم جدایی» این ویژگیها را ندارد؛ هرچند اگر به آن فکر کنیم، لزوماً نیازی نیست که سبک تکاندهنده و در روی شما باشد. «تصمیم جدایی» یک فیلم ساکت است و اصلاً واضح نیست، اما در عین حال ثبات دارد و من فکر میکنم این خودش یک سبک است. سعی کردم راه استادان بزرگ سینمای کره در گذشته را دنبال کنم؛ بنابراین سعی کردم ظاهری کلاسیکتر به فیلم بدهم، اما همانطور که گفتم خیلی کنجکاو هستم که ببینم مخاطب چه واکنشی به آن نشان میدهد، چون میدانم این چیزی نیست که مردم از من انتظار دارند.
این تغییر در رویکرد سبکشناختی متأثر از میل به آزمایش چیزهای جدید است یا بازتاب یک تغییر عمیقتر در چیزهای مورد علاقه شما در این مرحله از دوران کاریتان است؟
اعتقاد دارم این فیلم برای بزرگسالان است. ازقضا، یکی از موارد بسیار نادر است که من فیلمی ساختهام که تماشای آن برای نوجوانان هیچ اشکالی ندارد، چون هیچ خشونت یا برهنگی تکاندهنده در فیلم نیست؛ بنابراین جوانان میتوانند آن را تماشا کنند، اما نمیدانم اصلاً برای آنها جذاب یا معنادار است یا نه. منظورم از این که میگویم فیلمی برای بزرگسالان است این است که واقعاً درمورد روابط بالغ و انسانی است. برای هر کسی است که کسی را از دست داده یا مجبور شده است کسی را رها کند. برای کسانی است که تجربه داشتن یک رابطه عاشقانه ظریف با احساساتی را دارند که سخت میتوان آن را توصیف کرد – تغییرات روانی بسیار پیچیده که در طول زندگی برای شما اتفاق میافتد. گمان میکنم برای درک و لذت بردن از این فیلم باید تجربه بیشتری از زندگی داشته باشید، اما کنجکاو هستم واکنشها را ببینم.
کارنامه شما پر از شخصیتهای زن قوی و اصیل است. چه چیز این شخصیت جدید- سئو رائه – برای شما جذاب بود؟ و این نکته که او یک زن چینی با درک محدودی از زبان کرهای است چه کمکی به شخصیتی کرد که میخواستید خلق کنید؟
خوب، متأسفانه شما را ناامید میکنم، چون قرار نیست یک پاسخ خیلی فلسفی به این سؤال بدهم. شاید حتی خندهتان بگیرد. یک روز من و خانم جئونگ سئو کیونگ، فیلمنامهنویسی که همیشه با او کار میکنم، نشستیم تا درمورد پروژه بعدی خود صحبت کنیم. اساساً یک صفحه کاملاً سفید مقابل ما بود، فقط فکرهای خود را روی هم میریختیم. من با این شروع کردم که میخواهم از حس عاشقانه آهنگ «مه» استفاده کنم و میخواهم نقش اصلی مرد فیلم یک کارآگاه خیلی معمولی باشد.
بعد خانم جئونگ گفت، «خوب، شخصیت زن فیلم باید چینی باشد.» و من گفتم، «اوه، واقعاً؟ چرا؟» او جواب داد، «پس میتوانیم تانگ وی را انتخاب کنیم.» و همهچیز اینطوری اتفاق افتاد. من فوراً موافقت کردم.
چرا؟
خوب، من ایده را دوست داشتم، چون از طرفداران پر و پا قرص تانگ وی هستم. به یک معنا، تانگ وی و شخصیت او، سئو رائه، جداییناپذیر هستند. وقتی شروع به نوشتن فیلمنامه کردم تانگ وی را هرگز ندیده بودم. از برداشتهای خودم از او در تمام نقشآفرینیهای قبلیاش بهعنوان بنیان شخصیت او استفاده کردم و بعد وقتی بالاخره او را از نزدیک دیدم، واقعاً صمیمی شدیم و تنظیمات بیشتری انجام دادم. وقار و برازندگی تانگ وی قطعاً چیزی است که من به شخصیت سئو رائه اضافه کردم. این شخصیت یک ستاره سینما نیست، اما باوقار و برازنده به دنیا آمده است. شما میتوانید برازندگی او را در نوع نشستن، راه رفتن و نحوه حرف زدنش ببینید. سئو رائه هم عزت نفس و صراحت عمیقی دارد. او هرگز از بیان نظرات خودش نمیترسد و در عین حال کاملاً لجباز است. اینها تمام ویژگیهایی است که تانگ وی هم دارد. گمان میکنم منظورم از جداییناپذیر بودن آنها همین است.
کوه و دریا دو فضای دراماتیک کلیدی فیلم هستند. میتوانید درمورد انتخاب این دو فضا یا موتیفهای بصری صحبت کنید؟
شخصیت تانگ وی یک پیشفرض داشت. او تلاش میکند کتاب چینی باستانی «کلاسیک کوهها و دریاها» (شان های جینگ) را بهعنوان راهی برای یادگیری زبان کرهای و همچنین به این دلیل که خود رمان را دوست دارد، از چینی به کرهای ترجمه کند. این کتاب درباره کوهها و دریاها و هر چیز عجیب و زیبایی روی زمین است (تاریخ کتاب به قرن چهارم پیش از میلاد برمیگردد). ما صحنههایی را گرفتیم که این پیشفرض را ایجاد میکرد، اما در تدوین نهایی فقط نگاهی کوتاه به آن داریم.
سئو رائه و کارآگاه زمانی به هم نزدیک میشوند که شوهر سئو رائه از بالای کوه پرت میشود و کارآگاه باید از او بهعنوان یک مظنون بالقوه بازجویی کند. سئو رائه و کارآگاه هر دو عاشق دریا هستند و با انتقال داستان از کوه به ساحل مهآلود، این چیز کوچکی که در آن اشتراک دارند به جذابیت آنها برای هم دامن میزند.
تقریباً فیلمنامه همه فیلمهایی را که کارگردانی کردهاید خودتان نوشتهاید یا در نگارش آن مشارکت داشتهاید، همچنین فیلمنامههایی را برای کارگردانهای دیگر نوشتهاید. روند نوشتن شما چگونه است؟
میتوانم بگویم از آن دسته نویسندههایی نیستم که واقعاً کار برایشان عذابآور است و به خودشان سخت میگیرند. من این کار را نمیکنم. من یک برنامه منظم دارم، از دوشنبه تا جمعه در ساعات مشخص کار میکنم و آخر هفته استراحت میکنم؛ مثل یک کارمند دولت هستم که کارت میزند و کار همیشگیاش را میکند. ضمن این که بهندرت خودم مینویسم. اگر این کار را بکنم بهشدت احساس تنهایی میکنم و برای سلامت روانم خوب نیست. برای من از این نظر که کار تیمی انجام دهم، همکاری با یک نفر دیگر بهترین حالت است.
درباره نوع کار با نویسنده همکارم، ما یک فایل را در کلاود به اشتراک میگذاریم و هر کدام در یک اتاق با کامپیوترهای خودمان میکنیم. با این که در یک اتاق با هم هستیم و اساساً رودرروی هم مینشینیم، واقعاً با هم صحبت نمیکنیم؛ فقط تایپ میکنیم. من میتوانم کلمههای او را روی صفحه ببینم و او میتواند کلمههای من را روی صفحهاش ببیند و به معنای واقعی با هم مینویسیم. بعد در پایان کار من چند روز آخر را تنها کار میکنم. به نظرم مهم و ضروری است که کارهای پایانی را روی فیلمنامه انجام دهم، مهر خلاقانهام را به آن بزنم و بعد کار تمام میشود.
میتوانم بگویم در بین تمام مراحل و روند ساخت فیلم، فرآیند نوشتن برای من راحتترین و آرامترین کار است.
این اولین فیلم بلند سینمایی شما در شش سال گذشته است، اما در این مدت بیکار نبودید. یک سریال تلویزیونی و یک فیلم کوتاه کارگردانی و یک نمایشگاه عکاسی برگزار کردید. بازگشت به فیلم بلند برای شما چطور بود و آیا این قالب در مقایسه با سایر مدیومهایی که کار میکنید ارزش خاصی برایتان دارد؟
من برای همه قالبها و رسانههایی که در آن کار میکنم ارزش قائل هستم و نمیتوانم آنها را بر اساس اولویت مرتب کنم، اما میتوانم بگویم پس از دوران طولانی و سخت بیماری همهگیر، این که بتوانیم فیلمی را با هم در یک سالن ببینیم، واقعاً خاص است؛ چیزی است که همه ما قبل از همهگیری آن را بدیهی میدانستیم. چیزی که درمورد قالب فیلم ارزش بیشتری برای آن قائل هستم این است که مردم باید به سینما برگردند تا یک تجربه گروهی بدون وقفه داشته باشند؛ بنابراین واقعاً امیدوارم تماشاگران برخی عادتهای فیلم دیدن را که در چند سال گذشته پیدا کردهاند، کنار بگذارند – دیدن فیلمها در صفحههای کوچکتر، این که دائم مکث کنند تا تلفنهایشان را ببینند و تماشای فیلمها در چند قسمت.
بنابراین، بازگشت به کار در قالب فیلم سینمایی اهمیت خاصی برای من نداشت، اما برای من خیلی مهم است مخاطبانم با هم به پرده بزرگ برگردند تا واقعاً وارد دنیای فیلم من شوند.
منبع: هالیوود ریپورتر (پاتریک بژسکی)