مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
بیش از یک دهه از «نَه»، فیلم قبلی پابلو لارائین درباره آگوستو پینوشه، دیکتاتور سابق شیلی میگذرد و حالا او با طنز سیاه خود، فیلم کنت (El Conde) بار دیگر به این قلمرو بازگشته است.
قلمرو آشنا، اما کشفنشده بود. درحالیکه «نَه» در ۲۰۱۲ و دو فیلم قبلی «سهگانه پینوشه» لارائین – «تونی مانرو» (۲۰۰۸) و «کالبدشکافی» (۲۰۱۰) – از نشان دادن مستقیم حاکم ستمگر روی پرده اجتناب کردند و در عوض بر نحوه نفوذ حکومت خشن او (۱۹۷۳ تا ۱۹۹۰) به روان مردم شیلی متمرکز بودند، «کُنت» که اولین بار در دنیا اوت ۲۰۲۳ در جشنواره فیلم ونیز روی پرده رفت، چیزی بسیار متفاوت است.
لارائین برای اولین بار، پینوشه را که ۵۰ سال پیش با یک کودتای نظامی به قدرت رسید و در اینجا خایمه وادل، بازیگر ۸۸ ساله شیلیایی نقش او را بازی میکند، در کانون توجه دوربین قرار میدهد. لارائین حتی از این هم فراتر میرود و دیکتاتور را در قالب یک خونآشام ۲۵۰ ساله به تصویر میکشد که بالاخره میخواهد بمیرد.
سالها پس از ۱۷ سال حکمرانی سیاسی و بیخبر از خطری که سر راهش قرار دارد، پینوشه در قالب یک خونخوار ناخشنود به زندگی ادامه میدهد: او با هیبت در آسمان کشور پرواز میکند و با نوشیدن خون آدمهای غریبه و بیرون کشیدن قلب آنها دل از عزا درمیآورد. پینوشه در اقامتگاه گوتیک خود در منطقهای دوردست در جنوب شیلی، با همسر و گروه نفرتانگیز فرزندان بزرگسال خود که مشتاقانه در انتظار روزی هستند که بتوانند وارث میلیونها دلار ثروت نامشروع پدرشان در حسابهای بانکی بینالمللی شوند، کنار میآید.
دیکتاتوری که هیچگاه مجازات نشد
کارگردان فیلمهای «اسپنسر» و «جکی» که این روزها روی فیلمی زندگینامهای درباره ماریا کالاس، خواننده یونانی-آمریکایی با بازی آنجلینا جولی کار میکند، درباره «کنت» میگوید: «میخواستم مستقیماً سراغ پینوشه بروم و یک نمای نزدیک از او بگیرم. این بار هیچچیز تلویحی نبود… لازم بود راهی برای انجام این کار پیدا میشد. نقطه ورود طنز و خونآشام، همینجا بود، سیاه و سفید، پوچی، حرص. دیگر وقتش شده بود.»
حالا لارائین این کار را انجام داده است. به کار بردن استعاره دور از ذهنِ خونآشام، منطقیترین رویکرد در برابر یک نظامی عاشق کار بود که هواخواهانش، هزاران دگراندیش را به قتل رساندند، دهها هزار نفر دیگر را به ستوه درآوردند و امید یک کشور را مکیدند.
بااینحال، برای لارائین، محتوای کلان فراتر از این بود. او میگوید: «وقتی به این فکر کردم که چگونه به شرارت پینوشه نزدیک شوم، از دل مصونیت او از مجازات، ایده یک خونآشام و زندگی ابدی بیرون آمد. “آرژانتین، ۱۹۸۵” به کارگردانی سانتیاگو میتره، فیلمی درباره عدالت است و این که کشور چگونه توانست به راه خود ادامه دهد، چون در سطح ملی خیلیها توافق داشتند آن اتفاق هرگز نباید تکرار شود و این افراد باید به زندان بروند.»
فیلمساز مکث میکند و با لحنی غمگین ادامه میدهد: «ما در شیلی هیچوقت پینوشه را محاکمه نکردیم. او میلیونر و آزاد مُرد و مصونیت از مجازات، او را ابدی کرد و کشور من را از پا درآورد. درنتیجه، پینوشه به زندگی خود ادامه میدهد و شیلی هنوز یک کشور درهمشکسته است.»
ایده داستان «کنت» در زمان همهگیری کرونا شکل گرفت. او و همکار همیشگیاش، گیرمو کالدرون شروع به نوشتن فیلمنامه کردند. «کنت» در ابتدا در قالب یک سریال کوتاه در نظر گرفته شده بود تا این که فرانسیسکو راموس، رئیس بخش آمریکای لاتینِ نتفلیکس پیشنهاد کرد اپیزود اول به یک فیلم بلند سینمایی تبدیل شود.
لارائین میگوید: «ما این ایدهها را مطرح کردیم و واژههایی که به ذهن رسید “خونآشام”، “ابدی”، “حرص”، “مصونیت از مجازات” بود.»
کارگردان توضیح میدهد: «بازی با ایده کهنالگوی خونآشام برای ما جالب بود. معمولاً اینطور است که یک شخصیت رمانتیک به دنبال عشق ابدی است، کسی که اغلب از جاودانگی خود لذت میبرد. ما میخواستیم این ایده را تغییر دهیم. ما در اینجا بحران وجودی یک خونآشام را نشان میدهیم که تلاش میکند از خاطرات خود جان سالم به درببرد، کسی که ۲۵۰ سال جنایت بر دوش او سنگینی میکند. فیلم باید این را منعکس کند.»
کل پروژه در اواخر تابستان ۲۰۲۲ در شیلی تولید شد و در کنار وادل، یک گروه بازیگری خوب شامل گلوریا مونچمِیِر، چهره کهنهکار سینما، تلویزیون و تئاتر در شیلی؛ دخترش، کاتالینا گوئرا که نقش یکی از پنج فرزند بزرگ پینوشه را بازی میکند؛ و پائولا لوچسینگر در نقش یک راهبه جنگجو، مقابل دوربین رفتند. فابولا، شرکت فیلمسازی بانفوذ لارائین و برادرش، خوان د دیوس لارائین «کنت» را تهیه کردند.
لارائین و کالدرون، سالهای اواخر قرن هجدهم در فرانسه را بهعنوان زمان شکلگیری پینوشه، خونآشام جوان انتخاب کردند. فیلمساز شیلیایی متفکرانه میگوید: «خانواده پینوشه مهاجر بودند؛ بنابراین گیرمو این ایده را مطرح کرد که او میتواند در دوران انقلاب فرانسه یک سرباز باشد.»
بهاینترتیب، سرباز هوادار سرسخت نظام پادشاهی، شخصاً شاهد اعدام لوئی شانزدهم، پادشاه فرانسه و ماری آنتوانت همسر اوست و از آنجا به بعد و در گذر زمان، بیمیلی به غاصبان سیاسی و میل به خون در او شکوفا میشود.
«کنت» سرشار از تصاویر سیاه و سفید رمزآلود، حاصل کار اد لاکمن، مدیر فیلمبرداری – که لارائین او را «جِدای فیلمبرداری» توصیف میکند – است و فردی از یک کشور انگلیسیزبان داستان فیلم را روایت میکند، کسی که خطمشی پِدَروار در شیلی را به سخره میگیرد و مردم را رعیت میخواند. هویت راوی در اواخر فیلم فاش میشود.
«کنت» و تاریخ شیلی
۱۱ سپتامبر امسال پنجاهمین سالگرد کودتای شیلی بود، یک براندازی خونین نظامی با حمایت ایالات متحده که زمینهساز حدود دو دهه دیکتاتوری خشونتبار پینوشه شد. طبعاً تصادفی نبود که «کنت» از هفت سپتامبر روی پرده سینماها رفت و از ۱۵ سپتامبر در نتفلیکس به نمایش درآمد.
لارائین میگوید: «روز عجیبی بود. شاید سادهدل بودم، اما گمان میکنم خیلی از ما فکر میکردیم درمورد این که چنین چیزی دیگر هیچوقت نباید تکرار نشود، یک وفاق ملی به وجود آمد، اما این اتفاق نیفتاد.»
میراث پینوشه همچنان بر شیلی سایه افکنده است. رهبران گروه مخالف راستگرا در دولت شیلی در رویدادهای رسمی به مناسبت سالروز کودتای مرگبار در شیلی و کشته شدن سالوادور آلنده، رئیسجمهور سوسیالیست این کشور و متعاقب آن کشتار وحشیانه مخالفان سیاسی، شرکت نکردند و بهتازگی از امضای تعهد به دموکراسی خودداری کردند. بیش از یکسوم شیلیاییها فکر میکنند کودتا توجیهپذیر بود و ۲۰ درصد پینوشه را یکی از بهترین حاکمان شیلی در قرن بیستم میدانند.
استعاره محوری فیلم – این که پینوشه، رژیم او و تبعات آن جاودانه هستند و در طول تاریخ تکرار میشوند – کاملاً مناسب است. به اعتقاد لارائین، این نکته در روند اقتصادی شیلی بعد از به قدرت رسیدن پینوشه، آشکارا خود را نشان میدهد. زمانی که کودتا روی داد، شیلی با بحران اقتصادی و افرایش شدید تورم روبرو بود.
پینوشه با تبلیغ یک قالب افراطی از سرمایهداری به این مسئله واکنش نشان داد که نتیجه آن پولدارتر شدن پولدارها و فقیرتر شدن فقرا بود. لارائین اشاره میکند امروز تقریباً ۷۰ درصد از مردم شیلی در ماه کمتر از ۸۰۰ دلار درآمد دارند و نیمی از ثروت کشور در اختیار یک درصد جمعیت کشور است.
فیلمساز میگوید: «همانطور که راوی فیلم میگوید، آنچه پینوشه واقعاً به آن رسید تبدیل ما به قهرمانان حرص بود. اگر من بخواهم بگویم او در کجا بیشتر دیده میشود و بیشتر حضور دارد، به جایی اشاره میکنم که او همه ما را به مردم حریص تبدیل کرد.»
رسیدن به لحن مناسب
لارائین و کالدرون سخت تلاش کردند بین خون و خنده به یک تعادل درست برسند. او میگوید: «طنز ریتم دارد. نکته مهم ضربآهنگ و سکوت است و این که چه زمان باید بیان شود و البته نقشآفرینیها هم اهمیت دارد. من فکر میکنم شاید غیر شیلیاییها بیشتر از شیلیاییها با شوخیها ارتباط برقرار کنند، اما سعی کردیم لحن فیلم برای بیشتر مردم قابل درک باشد.»
آنها از معیارهای خونآشامهای سینمایی، بخصوص از ساختههای فریدریش ویلهلم مورنائو (یک شوخی اولیه از قبل “کنت” را در قالب ملاقات “نوسفراتو” با “وراثت” خلاصه میکند)، فرانسیس فورد کوپولا و ورنر هرتسوگ، همینطور «دکتر استرنجلاو» استنلی کوبریک الهام گرفتند؛ و بعد به تعبیر لارائین: «شما یک دیکتاتور آمریکای لاتین را در کوکتل میاندازید.»
خود لارائین، حداقل در شیلی تا حدی مورد انتقاد قرار دارد. پدرش رهبر یکی از مهمترین احزاب راستگرا بود که از دیکتاتوری حمایت میکرد. مادرش در دولت محافظهکار وزیر بود. مادر لارائین به «ماته»، یکی از ثروتمندترین خانوادهها در شیلی تعلق دارد که متهم به بیرون راندن بومیان ماپوچه از زمینهایشان است. شیلیاییهای چپگرا با این استدلال که خانواده لارائین از پیامدهای دیکتاتوری در امان بودند، صلاحیت او را برای روایت داستانهایی درباره دوران پینوشه زیر سؤال میبرند.
او در پاسخ به انتقادها میگوید: «من شیلیایی هستم و شیلی دنیای من است. چرا نباید اجازه داشته باشم درمورد آنچه آنجا اتفاق افتاده صحبت کنم؟» با این حال، لارائین نیاز داشت به آگاهی اجتماعی و طبقاتی خودش استناد کند که بین سالهای تحصیل در دبیرستان و دانشکده شکل گرفت.
او توضیح میدهد: «خانواده من موقعیت ممتازی داشت. من در یک محیط محافظتشده بزرگ شدم و در معرض هیچ خطری از سوی دیکتاتوری نبودم. خانه من راستگرا بودند و هنوز هم هستند. من فقط کشوری را به یاد دارم که خشونت آن را چند دسته کرده بود. وقتی بزرگ شدم، فهمیدم منشأ خشونت همان طبقه اجتماعی بود که در آن بزرگ شدم.» (هرچند او تأکید میکند سبک فیلمسازی و دیدگاه سیاسیاش هرگز باعث اختلاف با خانوادهاش نشده است.)
بر مبنای گزارشهای رسمی، در دوران حاکمیت پینوشه تقریباً ۱۵۰۰ مخالف سیاسی «ناپدید شدند» و ۴۰ هزار نفر شکنجه شدند که تقریباً دو هزار نفر آنها زیر شکنجه جان خود را از دست دادند. لارائین ۱۲ ساله بود که ۱۷ سال حکمرانی پینوشه با برگزاری یک رفراندوم (که در فیلم «نَه» تصویر میشود) در ۱۹۸۸ به پایان رسید.
او میگوید: «من از آن سالها همان چیزهایی را به یاد دارم که یک بچه ۱۲ ساله میتواند به خاطر بیاورد، اما حس تغییر و حس گذار را به یاد دارم و خاطرم هست که قدرت پینوشه من را مضطرب و بهنوعی عصبی میکرد.»
یک رویکرد رهاییبخش
برای لارائین و خیلیهای دیگر، پینوشه یک چهره در سایه بود و بهاندازه شخصیتی که در «کنت» از او ترسیم میشود، تهدیدآمیز و شوم احساس میشد. در زندگی واقعی، دیکتاتور در سال ۲۰۰۶ در ۹۱ سالگی درگذشت، بدون آن که در مقابل اتهامات خود در زمینه نقض حقوق بشر، اختلاس و فرار از پرداخت مالیات پاسخگو باشد. او مورد تحقیق قرار گرفت، اما هرگز محکوم نشد.
کارگردان میگوید هنوز خیلی زود است ساختن «کنت» را یک تجربه روانپالشی بداند، اما تصدیق میکند: «همین که میتوانید فیلمی درباره پینوشه بسازید، از طنز بهعنوان یک عنصر استفاده کنید و او را به سخره بگیرید، میتواند خیلی رهاییبخش باشد.»
پینوشه همچنان یک شخصیت تضادبرانگیز در میان نسلهای قدیمیتر در شیلی است. این نکتهای است که لارائین کاملاً از آن آگاه بود.
او میگوید: «بهمحض این که اعلام شد قرار است این فیلم ساخته شود و بعدها که اولین آنونس آن منتشر شد، عدهای گفتند: “تو چطور میتوانی از پینوشه فیلم بسازی؟ اصلاً خندهدار نیست.” گروهی هم این کار را فوقالعاده دیدند. سوژه فیلم مثل یک چاقو است که سخت میشود با آن کار کرد – خیلی تیز است و آدمها میتوانند به شیوههای مختلف واکنش نشان دهند. خوب است که هنر و سینما میتوانند این کار را انجام دهند. چرا که نه؟»
وضعیت در بین جوانان فرق میکند. لارائین میگوید: «نسلهای جوانتر کمتر با این موضوع ارتباط برقرار میکنند، اما فکر میکنم درمجموع نسبت به سالهای پینوشه هیچ نوستالژی وجود ندارد و او مانند هیتلر و موسولینی و بزرگترین روانآزاران قرن پیش در نظر گرفته میشود.»
لارائین اعتقاد دارد درسهای تاریخ هرگز نباید فراموش شود و بهعنوان مثال به گرایشهای تازه به راستگرایی در آرژانتین، مجارستان، ایتالیا و برزیل و شرایط حساس در اسپانیا پس از انتخابات اخیر اشاره میکند.
او میگوید: «بگذارید اینطور بگویم: فاشیسم فقط یک مرد نیست که با یک صلیب شکسته بر بازو فریاد میزند. فاشیسم شکلهای فریبندهتر به خود میگیرد. با خنده شروع میشود، ترس به همراه دارد و با خشونت به پایان میرسد. ما در خیلی از کشورها شاهد این روند هستیم. دوران خطرناک و پیچیدهای است؛ بنابراین همه باید چشمهایمان را کاملاً باز نگه داریم.»
منبع: اسکرین دیلی، تایم
تماشای فیلم کنت در نماوا