مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
«کد داوینچی»، تریلر معمایی دن براون، یک پدیده بهحق بود. بیش از ۸۰ میلیون نسخه ترجمهشده به دهها زبان مختلف فروخته شد و اجتناب از کتاب تقریباً غیرممکن بود. برای این که تصوری از میزان نفوذ این کتاب در فرهنگ پاپ داشته باشید، باید اشاره کرد تنها کتابی که در سال ۲۰۰۳ از «کد داوینچی» پیشی گرفت، پنجمین رمان «هری پاتر» بود. بنابراین اقتباس سینمایی از «کد داوینچی» اجتنابناپذیر بود.
اقتباس سینمایی «کد داوینچی» (The Da Vinci Code) پانزده سال پیش یعنی در سال ۲۰۰۶ در حالی روی پرده سینماها رفت که چهرههای بااستعداد زیادی در تولید آن مشارکت داشتند، ازجمله یک گروه بازیگریِ تمام ستاره شامل تام هنکس، اودری توتو، سر ایان مککلن، پل بتانی، و آلفرد مولینا. فیلم به کارگردانی ران هاوارد سینماگر برنده اسکار، بر مبنای فیلمنامهای از آکیوا گلدزمن چهره کهنهکار فیلمهای بلاکباستر ساخته شد و به نظر میرسید موفقیت آن حتمی باشد، اما فیلمنامه گلدزمن با کمال وفاداری، منبع اصلی براون را حفظ میکند: یک تریلر معمایی پر از تفاسیر شبه تاریخی که خواندن آنها در یک رمان هیجانانگیز است، اما روی پرده سینما به یک فیلم بسیار کسلکننده منجر میشود.
ظاهراً تهیهکنندگان «کد داوینچی» با این تصور به اقتباس سینمایی خود نزدیک شدند که تغییر حتی یک کلمه از رمان بسیار محبوب، احتمال موفقیت فیلم در گیشه را به خطر میاندازد. انداختن نامهایِ بهاندازه کافی بزرگ در روند تولید، و امید به این که همه چیز در آخر جمع شود، قطعاً ارزش پولی را که خرج کردند داشت (فیلم بیش از نیم میلیارد دلار در دنیا فروخت)، اما منتقدان لطف خاصی به آن نداشتند.
علاوه بر این، فیلم با وجود موفقیت جهانی رمان براون، تقریباً بلافاصله از مدار توجه خارج و خیلی زود محو شد. میراث کمرنگ کتاب را میتوان به عوامل مختلف نسبت داد (کتاب به دلیل ایرادهای تاریخی خود و بازنمایی بیپروا و متقلبانهی الهیات مسیحی، و موارد دیگر، با انتقادات زیادی روبرو شد)، اما نواقص فیلم «کد داوینچی» را میتوان به تنها یک نقد خلاصه کرد: ملالآور بودن، یعنی بدترین چیزی که یک تریلر معمایی میتواند داشته باشد. سازندگان «کد داوینچی» پیش از اکران نگرانیهایی داشتند که نکند گروههای مذهبی، فیلم را بیحرمتی به مقدسات تلقی کنند، درحالیکه نگرانی واقعی آنها باید روی این مسئله متمرکز میشد که تماشاگران هنگام دیدن فیلم خوابشان نبرد.
اجرای نادرست «کد داوینچی» با انتخاب بحثانگیز کارگردان آن آغاز میشود. هاوارد یک فیلمساز باسابقه و سازنده بسیاری از فیلمهای کلاسیک است، اما او به همان اندازه، فیلمهای ناموفق در کارنامه دارد. به نظر میرسد کیفیت فیلمهای او تا حد زیادی به کیفیت فیلمنامههای آنها بستگی دارد، و فیلمنامه گلدزمن خیلی از آنچه در رمان براون آمده است، خلاقتر نیست. در نتیجه، برای اقتباس سینمایی تصمیمات چندان الهامبخش گرفته نمیشود چرا که هاوارد احساس میکند با تکیه بر رمان، کارها خودبهخود درست پیش میرود.
یک کارگردان دیگر ممکن بود برای تزریق هیجان به اقتباس گلدزمن تلاش به خارج میداد، اقتباسی که میکوشد درک کند چه چیزی باعث میشود یک تریلر با موضوعِ «جستجوی گنج» کارساز باشد. بهترین نمونههای این ژانر کیفیت مطلوبی دارند و درک میکنند اگر آنچه روی پرده سینما روی میدهد بامزه و هیجانانگیز باشد، تماشاگر مایل است برخی موارد مضحک را نادیده بگیرد. اگر تماشاگر را مات و مبهوت کنید، ساختار ناشیانه پیرنگ یا شخصیتهای عجیب و غریب را فراموش میکند.
متأسفانه، نسخه سینمایی «کد داوینچی» به آن نوع مفرح بودن که فیلمهای «ایندیانا جونز» یا «گنج ملی» را تعریف کرد، علاقهای ندارد. در عوض، در کل مدت تماشاگر را با توضیحات خود خفه میکند. هیچ منظره عجیب یا یک مکاشفه بزرگ تاریخی نمیتواند در فیلم رخ دهد، بدون این که شخصیتها دقیقهها در مورد اهمیت بزرگتر این وقایع پشت سر هم صحبت نکنند. «کد داوینچی» مظهر گناهِ فیلمسازی در گفتن و نشان ندادن است، فیلمی که در آن از بازیگران بزرگ، فقط برای بیان حرفهای جدی در مورد این جهان ساختگی استفاده میشود.
ثابت شدن فیلم روی دیالوگهای بد به این معنی است که بخش زیادی از «کد داوینچی» به موارد ناشیانه اختصاص دارد، مانند صحنهای که در آن سوفی (توتو) درباره این که رمزنگاری چیست توضیح میدهد، و در ادامه رابرت (هنکس) این دیالوگ خندهدار را میگوید که چگونه خانمی مانند سوفی اطلاعات زیادی در مورد رمزها دارد. اصلاً چرا شخصیت اصلی «کد داوینچی» باید با شوق و اشتیاق یک استاد دانشگاه که بهزودی بازنشسته میشود، و آخرین سخنرانی خود را ارائه میدهد، تاریخ شوالیههای معبد را توضیح دهد؟
اگر راهی پر از تخیل برای ساخت فیلم خود پیدا کنید، مانند بخشهای انیمیشن در فیلم «پسر جهنمی: ارتش طلایی» یا «هری پاتر و یادگاران مرگ: قسمت اول» که به سکانسهای توصیفی، ترکیب تصویری جذاب میبخشند، توضیحات ملالآور فیلم نباید برای فیلم شما مثل حکم اعدام باشد. بااینحال، «کد داوینچی» تمایل دارد دیالوگهای طولانی را با قرار دادن یک بازیگر مقابل دوربین ضبط کند. نوع فیلمسازی هاوارد در این صحنهها، خستهکنندهترین صحنههای کارنامه او را شامل میشود، و بهطور کامل نمیتواند فیلمی را که نیاز مبرم به انرژی دارد، زنده نگه دارد. بهترین تریلرهای معمایی، نگاه شما را به پرده سینما میچسباند تا بفهمید چه اتفاقی میافتد. «کد داوینچی» فقط پلکهای شما را سنگین میکند.
همه این توصیفات از طریق مجموعهای از شخصیتهای فراموششدنی و بیبو و خاصیت ارائه میشود، البته بهجز ضدقهرمان متعصب با بازی بتانی. درحالیکه او لحظات اغراقآمیز جالبی در فیلم دارد، کاراکترهای اصلی مانند رابرت لنگدون اکثراً عاری از شخصیت هستند. «کد داوینچی» یک فیلم در خدمت شخصیتها نیست، بلکه در خدمت خلاصهای از خطوط داستانی خود در ویکیپدیا است.
همه این مشکلات با مدتزمان ۱۴۹ دقیقه فیلم تشدید میشوند. احتمالاً این تصمیم به همان دلیل اتخاذ شد که اکثر فیلمهای «هری پاتر»، طولانی هستند – تا به طرفداران پرشمار رمان اطمینان داده شود بخش زیادی از داستان محفوظ مانده است. این مسئله ممکن است طرفداران سرسخت کتاب براون را خوشحال کرده باشد، اما ازنظر ساخت یک فیلم سرگرمکننده، فقط منجر به یکنواختی میشود. «کد داوینچی» بهاندازه شخصیتهای خودش خستهکننده است.
فیلمهای معمایی و تریلرها هر دو با حسی از غیر منتظره بودن رشد میکنند. اتفاقاتی که در شب رخ میدهد، مجرمان مرموز که نمیتوانید کاملاً آنها را درک کنید، یک کشف تکاندهنده که همه چیز را تغییر میدهد – اینها به یک دلیل، ویژگیهای بارز این ژانر هستند. عناصر غافلگیری و نامعلوم بودن، تماشاگران را حتی در مسخرهترین فیلمهای با موضوعِ جستجوی گنج و بنجلترین تریلرهای درگیر میکند. در همین حال، «کد داوینچی» بیشتر دوست دارد شخصیتها همه رازهای جهان فیلم را بیان کنند، بیآن که بهدرستی آنها را درک کرده باشند. این فیلمی است که یک دقیقه هم نمیتواند حرف نزند، چه رسد به این که یک فضای واقعی از نبود اطمینان به وجود آورد. درنهایت فیلم از هرگونه تعلیق عاری است، زیرا همه معماها با دیالوگهای توصیفی فاش میشوند.
گاهی اوقات، به کار گرفتن استعدادهای درخشان برای خوب شدن یک فیلم کافی است. اما حتی استعدادهای تزئینی مانند هاوارد و هنکس هم نمیتوانند «کد داوینچی» را زنده نگه دارند. جای تردید است که کسی میتوانست فیلمی را نجات دهد که از همان ابتدا درک نکرده است چرا تماشاگران، فیلمهای با موضوعِ جستجوی گنج را دوست دارند. «کد داوینچی» بهعنوان فیلم چیز کمی برای ارائه دارد، خصوصاً برای کسی که کتاب را قبل از دیدن فیلم خوانده باشد.
منبع: کولایدر