مجله نماوا، علیرضا نراقی
بررسی سریال تد لاسو
بگذارید با یک اعتراف شروع کنم. در کودکی و ابتدای نوجوانی علاقهمند پر و پا قرص فوتبال بودم، اما کم کم هر چه بر سنم اضافه شد از فوتبال بیشتر و بیشتر زده شدم. در نظرم اکثر چیزها درباره این پدیده مخرب و بیرحم بود. چرا باید یک بازی تا این حد جدی و متشنج باشد؟ رقابت و برتریطلبی در فوتبال و فرهنگ جاری در آن موج میزند و این اخلاق ناآرام کننده را به سطح عمومی جامعه گسترش میدهد؛ لمپنیسم و تخریب دیگری در فوتبال عادی است و به همین دلیل فوتبال در ذات خود شادی از شکست دیگری را پرورش میدهد؛ فوتبال تقویت کننده فرهنگ برتریطلبی ملی و تعصبات میهنی و مقابلههای قومی است؛ زمینی مناسب نه فقط برای گردش متبحرانه توپ با پا، بلکه برای همانندسازی هویت، جداسازی و خودشیفتگی. چنین پدیدهای قطعاً برای روحیه همکاری و پیوند اجتماعی، پذیرش و همدلی انسانی مخرب است.
اما باید اعتراف کنم حالا با تماشای سریال تد لاسو به آن حس کودکانه از فوتبال که پر از شادی و زندگی بود بازگشتم. به آن شعف چرخاندن توپ در بستر وسیع سبز، هیجان بازی و آزادسازی انرژی، رفاقت و همراهی با گروهی همدل. سریال تد لاسو فوتبال را آنطور که در بزرگسالی میشناسیم به چالش میکشد و نشان میدهد که این ورزش هم با کمی تغییر زاویه دید میتواند مثل یک فعالیت سالم و انرژیبخش حس همکاری، پیوند و زندگی را پرورش دهد. رقابت زدایی از فوتبال میتواند آن را به پدیدهای تبدیل کند برای نزدیک شدن و نه چیره شدن؛ مهارتی برای خودسازی و نه تخریب؛ ورزشی که میتوان به آن به عنوان مهارتی تمدنی نگاه کرد، نه رقابتی گیرافتاده در مغزهایی تهی و زنگزده.
وقتی تد با خود بهار آورد
«تد لاسو» کمدی تولید اپلتیوی که در جوایز امی امسال بیشترین جوایز بهترین سریال کمدی را از آن خود کرد داستان تد لاسو یک مربی فوتبال آمریکایی در سطح آماتور است که مالک جدید یک باشگاه فوتبال انگلیسی به نام ایافسی ریچموند او را برای مربیگری در ورزشی که از آن اطلاع چندانی ندارد استخدام میکند. انگیزه ربکا مدیر باشگاه از استخدام تد که به خاطر طنازی و شادیهایش در رختکن در شبکههای اجتماعی معروف شده است تخریب باشگاه است. او میخواهد این باشگاه را که برای همسر خیانتکارش که تازه از او جدا شده همه چیز است و همچون میراث میماند نابود کند. اما تد با روحیه خود به جای تخریب باشگاه این تیم از همگسیخته را دوباره به هم نزدیک میکند و همه چیز را تغییر میدهد حتی رویکرد ربکا را نسبت به باشگاه. حالا تد، با جا نزدن و جاکردن خود در دل آدمهایی که به او توهین میکنند و حضورش را وهن باشگاه خود میپندارند، ریچموند را به شهری جدید تبدیل کرده است و در عین سقوط، شکوه و برونرفت از میانمایگی همیشگی را برای این تیم به ارمغان آورده است.
روحیه تد ترکیبی است از مثبتاندیشی، ایمان و اعتماد، سادگی و درک دیگری و البته طنازی و شوخی درمانی. فیلم به نوعی خوشبینی نزدیک به سادهلوحی آمریکایی تد را در برابر بدبینی و فضای بیرحم فوتبال جزیره قرار میدهد، جایی که فوتبال همه چیز است و برتری در آن حرف اول را میزند. داستان سریال درباره تغییری است که تد در این فضا ایجاد میکند. او تک تک آدمها و همینطور فضای جاری بر این رقابت سخت را دگرگون میکند و این تغییر امری است در ذات کمدی. به یک اعتبار میتوان گفت آنچه ریچموند و باشگاه را به طور کلی دگرگون میکند کمدی است.
از نظر هانری برگسون (۱۸۵۹-۱۹۴۱) فیلسوف فرانسوی نیمه اول قرن بیستم کمدی نمود نیروی حیات، نیروی پویای غریزه و شهود است. خاستگاه کمدی از دوران باستان آئینهای باروری و زایش بوده است. سوزان لانگر(۱۸۹۵-۱۹۸۵) فیلسوف آمریکایی مینویسد: «کمدی فرمی هنری است که طبیعتاً در هر جایی بروز مییابد که مردم برای بزرگداشت زندگی جمع شدهاند؛ در فستیوالهای بهاره، پیروزیها، روزهای تولد، عروسیها یا مراسم تشرف. زیرا کمدی بیانگر کششها و گرایشهای ذات سرزنده و محرکهایی حیوانی است که کماکان در ذات آدمی حضور دارند.»*
همین خاصیت نوسازی و تازگی کمدی است که در ذات آن امید و تغییر را قرار میدهد. این درست برخلاف تراژدی است که از درون ثبات و نگرش مبتنی بر سرنوشت تغییرناپذیر و رام نشدنی خلق میشود. هر چقدر که تراژدی مرثیه انسان برای ناتوانی از تغییر سرشت و سرنوشت است، کمدی جشن و گرامی داشتی است برای عاملیت انسان و امکان دگرگونی. نورتروپ فرای (۱۹۱۲-۱۹۹۱) در کتاب «آناتومی نقد» که در ١٩۵٧ منتشر کرد با مبنا قرار دادن مجموعهای از کهنالگوهای هماهنگ با چهار فصل طبیعت، ژانرهای ادبی را صورتبندی کرد و کمدی را با فصل بهار مرتبط ساخت. فصل باروری، تولد دوباره و پیروزی انسان بر سرمای اخته کننده. او پیرنگ کمدی را با مطالعه موردی کمدیهای شکسپیری «درام دنیای سبز» نامید. دنیای سبز برای او جایی بود برای تحقق آرزوها و درک گذرا بودن سختیهای زندگی، حتی سختترین زمستان میگذرد و هرزترین سرزمینها سبز میشوند. پس کمدی گونهای است که در آن انسان زنده میماند، به تغییر ایمان میآورد، میفهمد که سختترین رنجها نیز موقتی است و با سرور و شادی ذات گذرای طبیعت را ستایش میکند.
در «تد لاسو» حضور تد همه چیز را تغییر میدهد، او با خود کمدی میآورد، زایش و شادی را بازیابی میکند و همکاری را جایگزین تضاد میکند. این در فرم داستانگویی سریال، روانی و تغییرات مداوم به وجود آورده است. هیچ ذات ثابتی در آدمها نیست، آنها هر کدام با هر میزان سختی تحت نفوذ تد قرار میگیرند. این عدم ثبات حتی در خود تد هم مشهود است، با همه خوشخیالی و خوشبینی، تد در نقطهای شکست میخورد و شدیداً غمگین میشود. جدایی محترمانه و دوستانه از همسرش باعث میشود تا در خود فرو رود و دست به خودتخریبی بزند اما در نهایت با «حکمت تد» همه اینها گذراست، همه چیز مدام تغییر میکند. در نهایت مهمترین چیزی که تد تغییر میدهد ذات فوتبال در فضای مبتنی بر سرمایه محوری و پرورش تضادهاست. او در عین اینکه میگوید مساوی غیر طبیعی است و در رقابت مساوی وجود ندارد وگرنه اعداد خلق نمیشدند، اما میان برد و باخت هم تفاوتی قائل نیست، آنچه برایش مهم است اجرای بهترین نسخهی آدمهاست، تنها نبودن است، جشنی است که فارغ از برد و باخت از با هم بودن زاده میشود. تنها نبودن در شکست و خودمحور نشدن پس از پیروزی.
تد روشنفکری مردمی
تد لاسو در شخصیتپردازی و الگوهای پردازش و ساخت یک کمدی، وامدار آثار کلاسیک و الگوهای آشنای ژانر کمدی است. دیالوگهای هوشمندانه و شوخیهای سریع و نشانه گذاری شده کلامی، که میتوان بارها شنید و به آنها خندید و عنصر طنازانه تازهای در آنها یافت، از مهمترین نقاط قوت سریال است. تنوع تیپها و تضادهای غیر قابل انتظار شمایل و درونیات آنها از دیگر عوامل اصلی ساختاری در ایجاد موقعیت کمیک است که در مورد تمام شخصیتهای این سریال به کار رفته است. تضاد برون و درون و همچنین موقعیت و شخصیت وقتی با کمی اغراق تحریککننده همراه باشد همواره موجب ایجاد خنده میشود. «تد لاسو» در عین اینکه سریالی است در زمره آثار عامه پسند حال خوب کن (feel-good)، از نوعی هوشمندی و روشننگری خاصپسند هم برخوردار است. این وجه «روشنفکرانه» را میتوان در ارجاعات متنوع به فیلمها، سریالها و کتابها دید.
به طور مشخص در مورد خود تد به عنوان شخصیت مرکزی مدام با ارجاع و نقل قول روبرو هستیم که خود این مسئله نمایانگر وجهی پیچیدهتر و به وجود آورنده لایههای متنوع و خاصتری از لذت است. بدیهی است که آشنایی با ارجاعات او دلچسبی دیدن اثر را بیشتر میکند و برای تماشاگر خاص فیلم و سریال ارضا کنندهتر است.
از مهمترین نکات درباب کمدی که برای کمدیسازان کشور ما نیز درسآموز است حجم شوخیها و پراکندگی آنها در تمام سکانسهای هر قسمت است. شوخی در کمدی به عکس تصور کمدینهای وطنی ما هدیهای نیست که اثر گاه به گاه به مخاطب تقدیم کند، بلکه یک جریان جاری است که در هر سکانس جوانه میزند، ریشه میدواند و به میوه میرسد. هر سکانس سریال شبیه به یک قسمت کامل است، شروع، میانه و پایان دارد و رابطهای را در فضای کلی کار پیش میبرد. این نکته به معنای داشتن استراتژی و نقشه دقیق برای پیشبرد درام و همراه نگه داشتن مخاطب با نبض تغییر شخصیتهاست.
اما ساخت موقعیت در «تد لاسو» تنها متکی بر کنایات زبانی و دیالوگ نیست. سریال به لحاظ بصری و در میزانسنها نیز موقعیتسازی و معنازایی میکند که بسیاری از آنها کارکردهای استعاری دارند و در موقعیتهای مختلف تکرار میشوند. در بسیاری از موارد خاصه در توضیح روابط و تغییراتی که در آن به وجود میآید سریال به نشانهگذاریهای مختلف تصویری میپردازد که ارجاع به آنها تنها در یک پلان از نظر تصویری نیز سریال را صاحب هویت و زیباییشناسی خاص خود میکند، چیزی که کمتر از کمدیهای سیتکام (sitcom) انتظار داریم.
سریال تد لاسو در زمانه پاندمی، انزوا و فاصلهگذاری اجتماعی یک تصویر دلپذیر و تجربه خوشآیند است برای بازیابی حس پیوند و ارتباط معنادار با دیگری، دارویی کارا و اثربخش برای ورود به بهار با هم بودن پس از زمستان انزوا، بیماری و جداییهای دردناک ناخواسته.
*اندرو استات، کمدی، مترجم: بابک تبرایی، نشر چشمه، چاپ اول ١٣٨٩
تماشای سریال تد لاسو در نماوا