مجله نماوا، ایلیا محمدی نیا
برای انتقال عمیقترین مفاهیم به زبانی ساده نیاز به ساعتها تحقیق و تفحص در متون است و تازه بعد از آن است که کار دشوارتر شروع میشود، اینکه این مفاهیم سخت و دشوار با چه ابزار و زبانی به مخاطب عام منتقل شود که قابلیت جذب و همراهی مخاطب را هم داشته باشد. بدیهی است که انجام این امر نیاز به ساعتها بحث و گفتوشنود دارد که طبیعتا از حوصله مخاطب خارج است از طرفی پیدا کردن کس یا کسانی که توانایی تبدیل این مفاهیم سخت به زبانی ساده و قابل فهم را داشته باشند، خود از مشکلات بزرگی است که همیشه وجود دارد. با گسترش سینما، بخشی از این معضل مرتفع شد. یعنی تماشاگر با دیدن اثری داستانی با آن همراه میشود و در عین حال ممکن است لایههای دوم داستان را نیز درک کند. یعنی همان چیزی که مد نظر کارگردان اثر بود. در این میان انیمیشن اما بیش از آنکه قابلیت انتقال این مفاهیم را داشته باشد بیشتر برای سرگرم کردن کودکان و نوجوانان به کار میرفت در سالهای اخیر اما این نگرش تغییر کرده و به نظر میرسد، ابعاد تازهای از پتانسیل بیحد و حصر آن کشف شده است.
اینکه انیمیشنها صرفا از پرداختن به مفاهیم اخلاقی که در غالب آثار به وفور دیده شده و تکرار میشوند از «آپ» گرفته تا «رابین هوود» عبور کرده و محفلی برای بیان مفاهیم غامض بشری از مباحث دینی تا اعتقادی میشوند نشان از قابلیتهای غیرقابل انکار انیمیشن است.
انیمیشن «هورتون صدایی میشنود» یکی از چند اتفاق جذاب این عرصه است. فارغ از اینکه باور موجود در فیلم را از منظر ایدئولوژی بپذیریم یا نه هم طیف خردسال و هم طیف بزرگسال در تمامی جغرافیای جهان که باشند با هر باور مذهبی و اعتقادی که باشند با داستان جذاب آن همراه می شوند. اتفاق حائز اهمیت اثر در پیامی است که در عین حال که ثقیل و سخت مینماید، اما چون با زبانی و بیانی قابل فهم در هم آمیخته شده به خوبی در همراهی مخاطب خود از هر طیف و گرایشی موفق عمل میکند.
جایی از فیلم کانگورو به عنوان نماینده حیوانات جنگل به هورتون درباره چیزی که شنیده میگوید:«اگرچیزی را نبینی و صدایش را نشونی و حسش نکنی وجود ندارد». همین یک جمله کوتاه و ساده بیان آن چیزی است که در فلسفه غرب به آن نظریه پوزیتیویسم یا اثباتگرایی میگویند که براساس آن فلسفه علم در علوم طبیعی و اجتماعی، دادههای برگرفته شده از «تجربه حسّی» و تلقی منطقی و ریاضی از این دادهها است دادههایی که میتوان تنها از راه حسها به دست آورد.
بدیهی است که درک این نظریه نیاز به دقت نظر بیشتر در لایههای مختلف آن دارد که از حوصله این متن خارج است، اما با جستوجوی کلمه نظریه اثباتگرایی یا نظریه پوزیتیویسم از اگوست کانت به نظریههای حلقه وین میرسید.
در این انیمیشن هم هورتون موافق نظریه اثبات گرایی است چرا که او صدایی از گرده کوچک شنیده و هم مخالف سر سخت او کانگورو که معتقد است باید برای اثبات وجود چیزی آن را دید یا شنید یا حس کرد.
«هورتون صدایی میشنود» محصول سال ۲۰۰۸ کشور آمریکا به کارگردانی جیمی هیوارد و استیو مارتینو است و نویسندگی آن را سینکو پل و کن دوریو با اقتباس از کتاب «وقتی هورتون صدای هو کشید» اثرتئودور سوس گایزل (Theodor Seuss Geisel) مشهور به دکتر سوس (Dr. Seuss) (متولد ۲ مارس ۱۹۰۴، درگذشته ۲۴ سپتامبر ۱۹۹۱) داستاننویس آمریکایی کودکان بر عهده داشتند.
در نهایت آنچه که با دیدن انیمیشن «هورتون صدایی میشنود» باید دانست این است که انیمیشن پتانسیل بالایی برای انتقال مفاهیم گاه سخت و ثقیل دارد به شرط آنکه هم زبان این رسانه را بشناسید و هم این که برای انتقال امور ارزشمند یا اعتقادی نیازی به بیان گل درشت آن نیست کافیست داستان گو و تصویرساز خوبی باشید.