مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
وقتی فصل اول سریال جنایی–اکشن «لِورِج/اعمال فشار» در سال ۲۰۰۸ از شبکه تیانتی نمایش داده شد، دنیا در بحبوحه یکی از بدترین بحرانهای مالی دهههای اخیر بود. در آن شرایط چه کسی حوصله دیدن خلافکاریهای مفرح را نداشت که ثروتمندان و افراد دور از اصول اخلاقی را به زانو درمیآورد؟
نه سال پس از پایان آن سریال در ۲۰۱۲، گروه خلافکار با یک سریال جدید با عنوان «نیروی رستگاری» (Leverage: Redemption) که فصل اول آن در ۱۶ اپیزود از ژوئیه تا نوامبر ۲۰۲۱ از آیامدیبی تیوی (سرویس استریمینگ همراه با تبلیغات، متعلق به آمازون) پخش شد، بازگشت.
سریال، گروهی از دزدان شبیه رابین هود را دنبال میکند که از مهارتهای خاص خود استفاده میکنند تا عدالت را برای کسانی که زیر فشار ثروتمندان و قدرتمندان خرد شدهاند، به ارمغان بیاورند. سریال اصلی در دل خود یک داستان انتقامجویانه بود، اما سری جدید همانطور که عنوان آن نشان میدهد کاملاً درباره رستگاری است و جمع شدن دوباره «دغل» «ضارب»، «دزد» و «هکر» که همیشه از پس کلاهبردارها برمیآمدند، ایده خوبی به نظر میرسد. درحالیکه احیای سریالهای قدیمی، اغلب بیحاصل است و نمیتواند جادویی را بازگرداند که آنها را بزرگ کرد، سریال نیروی رستگاری بهراحتی در قالب خود فرو میرود و کاملاً موفق است.
تیم، حالا فاقد یک «مغز متفکر» است. تیموتی هاتن که مارس ۲۰۲۰ از سوی یک کودک مدل-بازیگرِ سابق متهم به تعرض شد، تنها بازیگر ثابت سری اصلی است که در سریال جدید حضور ندارد و داستان یک سال پس از مرگ شخصیت او، نیت فورد شروع میشود، اما اعضای دیگر شامل سوفی دِوِرو معروف به «دغل» که حالا بیوه است (جینا بلمن)؛ الیوت اسپنسر-«ضارب» (کریستین کین)؛ پارکر-«دزد» (بت رایزگرف)؛ و الک هاردیسون-«هکر» (آلدیس هاج که به دلیل تداخل کاری با پروژههای دیگر حضور دائمی ندارد)، برگشتهاند و وقتی صحبت از دزدیهای دیوانهوار میشود، هنوز مثل سابق با هم در تعامل هستند.
دو شخصیت اصلی جدید به سریال اضافه شداند که به همان اندازه تأثیرگذار هستند. هری ویلسون-«کارچاقکن» (نوآ وایل)، یک وکیل قدیمی در نیواورلئان که سالها مهارت خود را صرف کمک به آدمهای بد و مشتریان ثروتمند کرد تا از هر چیزی فرار کنند. او حالا به دنبال رستگاری است و میکوشد گذشته خود را جبران کند. هری نقشهای برای به زمین زدن یک موکل منفعتطلب و نفرتانگیز طراحی کرده است و به این شکل برای اولین بار با سوفی و تیم او آشنا میشود. شخصیت جدید دیگر، برینا کیسی-«سازنده» (آلیس شنون)، خواهرخوانده هاردیسون است که بهعنوان یک هکر راه او را دنبال میکند و مهارتهای مهندسی بیشتری با خود میآورد.
طنز «نیروی رستگاری» کاملاً مرتبط و مناسب با داستان سریال است؛ شوخیهای قدیمی نسخه اصلی را بازمیگرداند (در اپیزود اول، کل تیم با اشتیاق به سوفی نگاه میکنند و منتظرند او دیالوگ نمادین «بیایید بدزدیم…» را بگوید) و با شادمانی بر ویژگیهای شخصیتی خاص هر یک از اعضاء تأکید میکند، مثلاً پارکر که به روش قدیمی خود در دریچهها میخزد و چیزهای براق ازجمله در یک اپیزود، بزرگترین مروارید جهان را میدزدد.
دین دِولین، تهیهکننده اجرایی سریال اصلی در سریال جدید نیز حضور دارد و به همراه کیت روریک (که قبلاً در «کتابداران» با او کار کرد) آن را تولید کرده است. آنها یک حس متمایز از ثبات به اپیزودهای جدید بخشیدهاند. تیم کلاهبرداران حالا که سردستهشان رفته است، کمی دموکراتیکتر هستند. آنها به نیواورلئان نقل مکان کردهاند، جایی که در فضای یک رستوران متروکه در فرنچ کوارتر کار میکنند، اما حال و هوای کلی سریال بسیار به مجموعه اصلی نزدیک است. آنها با خطرات زیادی روبرو هستند، اما شما هرگز به توانایی فکری گروه (و درمورد الیوت، توانایی فیزیکی) شک نمیکنید؛ همیشه یک قدم جلوتر از دیگران هستند و وقتی یک نقشه از مسیر خارج میشود، همیشه بداههوار راهی برای خروج پیدا میکنند.
سریال نیروی رستگاری همچنین فراموش نمیکند با این واقعیت که متمرکز بر گروهی خلافکار است، سرگرم شود. اینها آدمهایی هستند که ممکن است تصمیم بگیرند برای این که حال یک دوست – مثلاً سوفی که پس از مرگ نیت افسرده شده است – بهتر شود، از یک موزه دزدی کنند. پارکر اعتراف میکند وقت میگذارد تا به برینا جوان آموزش خلافکاری بدهد، چون «جنایت سرگرمکننده است.» و هریِ تازهکار کاملاً با طرز فکر بدبینانه گروهی که بدترین کارهای بشر را دیدهاند و هیچوقت از عمق فساد تعجب نمیکنند، همخوانی دارد.
یک سلاح مخفی
سریال در عین حال از فضای سیاسی که به آن بازگشته است، غافل نیست. در عصری که مردم از سختی اعمال تغییرات و وادار کردن قدرتمندان به پاسخگویی کاملاً آگاه هستند (سلام، بیل کازبی)، ایده تیمی که بتواند زمینه «اعمال فشار» را برای مردم عادی فراهم کند، جذاب و آرامشبخش است. تیم به دنبال شرورهای آشنا میرود، مانند یک شرکت که قیمت داروی خاصی را که میدانند بیماران برای زنده ماندن به آن نیاز دارند، بالا میبرد.
در کنار اپیزود اول، یکی از بهترین قسمتهای سریال، اپیزود پنجم با مضمون هالووین است. این داستان بر روی زنان گروه تمرکز دارد که میکوشند به همسایهای که به نظر میرسد قربانی چیزی شومتر از یک شوخی هالووین شده است، کمک کنند. کل اپیزود در مقر تیم در نیواورلئان اتفاق میافتد و درحالیکه سوفی، پارکر و برینا برای بهترین شدن یک وضعیت پیچیده باید بداههپردازی کنند، استفاده از ریزهکاریهای تکنولوژی پیشرفته و دکورهای ترسآور، بیشترین تأثیرگذاری را به همراه دارد.
با توجه به این که الیوت و پارکر همراه با هاردیسون، لِورِج اینترنشنال را اداره میکنند که دوازده تیم در این زمینه دارد، کمی نامشخص است که آنها چگونه همچنان برای دزدیهای خود وقت دارند، اما این تلویزیون است، بنابراین ممکن است کاری کند ناباوری خود را کنار بگذارید.
در لحظهای از سریال، هری به گروه میگوید: «این آدمهایی که شما تعقیب میکنید، دیگر فقط تقلب نمیکنند، آنها قوانین را بازنویسی کردند؛ بنابراین حالا اگر هم دستگیر شوند، هرگز واقعاً مجازات نمیشوند. من میدانم آنها چگونه فکر میکنند، میدانم چطور قوانین را دور میزنند و میدانم برای این هدف دست به چه کارهایی میزنند. اجازه بدهید من مأمور مخفی شما باشم.» این فلسفه – این شکل دلنشین از تحقق آرزوها – همیشه سلاح مخفی عمیق «نیروی رستگاری» است.
روحیه بازی جوانمردانه این روزها ممکن است به یک شوخی شبیه باشد. در دنیای واقعی، ثروت فقط به معنای دسترسی به قدرت و تجمل نیست، بلکه یک راه باز برای استثمار و نابود کردن و گند زدن به همه کسانی است که در مسیر شما قرار دارند. قساوت منظور اصلی این هیولاهاست و در اینجا با یک سریال تلویزیونی روبرو هستیم که بر رساندن مدیران طمعکار شرکتهای داروسازی و بنگاههای معاملات ملکی به سزای اعمالشان تمرکز دارد. این یک فانتزی است که شاید تماشاگر خریدار آن باشد و متقاعد شود این که ترازو برای یک بار هم که شده به نفع بازیگران قدرت در جهان کج نشود، حتی در سطح ناخودآگاه، چیزی معنادار است. دنیا ممکن است عمیقاً ناعادلانه باشد، اما برای یک ساعت یا همین حدود میتوانید خلاف آن را تظاهر کنید.
ممکن است هر بار که از یک اجرای جدید یا راهاندازی مجدد یک پروژه خبردار میشویم، اَه و اوه کنیم، اما حقیقت این است که اگر کار خوب انجام شود، همهچیز بخشیده میشود و «نیروی رستگاری» همین ویژگی را دارد. چه از طرفداران سریال قدیمی باشید و چه از طرفداران جدید این دزدان خوشنیت، باید بتوانید مستقیماً وارد شوید و از تماشای برخی آدمهای بد که به سزای اعمال خود میرسند، لذت ببرید. حتی ممکن است آرزو کنید که ایکاش در زندگی واقعی چنین تیمی داشتیم.
مانند نسخه اصلی، اگر خیلی عمیق به هیچیک از بخشهای سریال نیروی رستگاری فکر نکنید، بهتر عمل میکند؛ در عوض اجازه دهید اعتمادبهنفس سرزنده و بازیگوشی سریال شما را فرابگیرد. یک نفر باید از کلاهبرداران کلاهبرداری کند و چهبهتر که در پایان کمی هم رستگاری باشد.
منبع: تیوی اینسایدر، شیکاگو تریبیون
تماشای آنلاین سریال نیروی رستگاری در نماوا