مجله نماوا، مهگان فرهنگ، عضو هیات مدیره موسسه جهانی فيلم كودك و نوجوان (سیفژ)
ایرج طهماسب در برنامهی جدیدش با همان حس و حال همیشگی حضور دارد. او به خانهای جدید نقل مکان کرده، و در همسایگی منزل جدیدش یک سالن عروسی است و هم شخصیتهای عروسکی جدیدی به زندگی او اضافه شده و هم افراد جدیدی با او در این مجموعه هستند. شاباش، دی جی، کَتهخانم، قیمهخانم، مگسی به نام خوشگل بابا، پسربچهای شیرین که گاه زبانش تند میشود و جلوی تالارعروسی گُل میفروشد و پشهای با نام دوست مگسی و…
در «مهمونی» هم اتفاقهای متفاوت و جذابی رخ میدهد و آقای طهماسب حالا بعد از دورانی که کرونا شرایط جهان را تغییر داده باز با مخاطبانش صحبت میکند.
مهمترین اتفاق این است که «مهمونی» از نظر ساختار بهروز است و تمامی ویژگیهای آثار ایرج طهماسب که در تناسب با مخاطب کودک و بزرگسال است، همراه دارد و با فن بیان خود او و برقراری ارتباط بین عروسکها و شخصیتها، داستانها و قسمتها به هم متصل و جمعبندی میشوند. مهمتر از همه اینکه آقای طهماسب همچنان بر اصل آموزش و تاثیرگذاری در آثارش وفادار است و در این میان بیتفاوت از مسایل روز نمیگذرد.
تمامی عروسکها و شخصیتها، مانند تمامی شخصیتهای کلاه قرمزی و پسر خاله و بقیه که سالها برای همهی مخاطبان آشنا بودند و به خوبی خود را در برنامه جا میدادند، جا میدهند. ایرج طهماسب همواره به عنوان کسی شناخته میشود که در تولید آثار برای کودکان و دربارهی کودکان و حتی بیان دوران کودکی شهرت دارد. کلیهی تجربیات او در آثار تلویزیونی و سینمایی همیشه موفق بوده و هست.
رویکرد او در «مهمونی» بسیار جدید و به روز است، اما یکی از مهمترین نکات درخشان این مجموعه حضور پسر بچه است. پسربچهای که در مقابل تالار کار میکند. او عاشق این است که آقای مجری در آغوشش بگیرد و البته گاهی هم عصبانی میشود و نمیتواند خودش را کنترل کند.
بچه در این مجموعه اشارهای مستقیم به کودکان کار است. چیزی که امروزه در جامعه و حتی جامعهشناسی کودکان ما موضوعی بسیار جدی به حساب میآید. ایرج طهماسب به زیبایی و با ظرافت به این موضوع میپردازد. آنچه مهم است این است که اشتغال به كار در سنين پايين آسيبهای زيادی به جسم و روان انسان وارد میكند.
در جريان انقلاب صنعتی استفاده غيرانسانی و مادیگرايانه از كودكان، اوضاع رقّتباری را در جوامع صنعتی پديد آورد. همين امر باعث شد كه نخستين خواستهها در جهت بهبود وضع كارگران بهخصوص تجديدنظر در شرايط كار كودكان و زنان كارگر شكل گرفته و اولين مقررات حمايتی درباره اين دسته در سطح بينالمللی و بالتبع در سطح داخلی شوراها از جمله ايران تصويب شود (رنجبري،۱۳۸۸. ۱۴۸)
شخصیت بچه در این برنامه دوست دارد در آن فضا (کنار آقای مجری و دیگران) بماند و مرتب خواهش میکند که در آن جا بماند. زمانی که آقای مجری مینشیند و او هم قد آقای مجری میشود، بسیار هیجانزده میشود و با تاکید براینکه هم قد شدهایم، از او میخواهد که با هم دوست شوند و آقای مجری او را در آغوش میگیرد. او تشنهی محبت است، حتی جایی دسته گلش را به آقای مجری میدهد، اگرچه ناگهان آن را پس میگیرد. که البته این ازویژگیهای بچههایی است که محبت را به صورت تمام و کمال از طرف خانواده و اطرافیان دریافت نکردهاند و آموزشی ندیدهاند.
آموزش كودك و نوجوان با پرورش و تكامل شخصيت آنها ارتباط مستقيم دارد. به همین ترتیب عدم اين امر ميتواند عواقب جبرانناپذيری را برای جامعه در برداشته باشد. این آموزشها هم در خانواده شکل میگیرد و هم درمدرسه. بچه در مجموعهی «مهمونی» فقط با قیمه خانم در ارتباط است و قیمه خانم از روشهای خودش برای تربیت او استفاده میکند و او را فرزند خودش میداند. اما آقای مجری مانند همیشه تلاش میکند تمام مشکلات پیش آمده توسط بچه در یکی از قسمتها را با گفتوگو و حتی پرسش و پاسخ و حضور کودک در میان همهی افراد حل وفصل کند. آن هم به شیوهای که غرور بچه خرد نشود و خودش بتواند به نتیجه برسد و مشکلش را حل کند. این از نکات درخشان روانشناختی این مجموعه و دقت ایرج طهماسب درحوزهی کودک و نوجوان و دوران کودکی است.
صبر و حوصلهی ایرج طهماسب در مقابل عروسکها و شخصیتهای برنامههایش همیشه ستودنی است و این مهمترین رکن در انجام کارهای تخصصی برای کودکان و نوجوانان است. هرگونه کار برای کودکان و در ارتباط با آنها به حوصله، صبر، دقت و آرامش نیازمند است و این همیشه در رفتار ایرج طهماسب و آثارش دیده میشود.
رفتار هوشمندانه با بچه
ایرج طهماسب در مقابل بچه بسیارهوشمندانه رفتارمیکند. میداند که برای او باید به گونهای رفتار کند که هدفمند باشد یعنی هم بتواند به او آموزش دهد، هم به تربیت برسد. چرا که او کودکی است، متعلق به جامعهی کودکان کار و تشنهی محبت و از طرفی پر از تشویشهای اجتماعی که بهواسطه ی سختی و فشارهای اجتماعی به او وارد شده است.
ایرج طهماسب در این مجموعه به زیرکی به مخاطب خود یاد آور میشود که چگونه میتوان با این کودکان روبهرو شد. کودکانی که زود بزرگ شدهاند. کودکی نکردهاند، اما شاید هنوز درونشان کودکی وجود داشته باشد. حرفهایی مانند بزرگترها میزنند وحتی ممکن است، رفتارهایی چون بزهکاران داشته باشند، اما هنوز هم تشنه ی توجه و عاطفه هستند. هنوز جهان کودکی درونشان وجود دارد وآرزوهایی دارند. ایرج طهماسب در رویارویی با «بچه» با روش های آموزشی صحیح برخورد میکند، او قصد دارد مخاطبان خود را با این نوع رفتارروبرو کند.
جرمشناسان از عوامل بزهكاری نوجوانان را عدم آموزش و پرورش صحيح است و معتقدند پرورش و يا تربيت برخلاف آموزش و تعليم، هدف است نه وسيله؛ چرا كه منظور از آموزش اين است كه افراد در جهت مصالح فردی و اجتماعی تربيت يابند و در مسير مورد نظر سوق داده شوند. (شامبياتي، ۱۳۸۰؛ صص ۲۳۳-۲۳۲.)
ساختار، فرم و فضاسازی کلی اثربرای تک تک شخصیتها وجود دارد و دیده میشود و انتقالپذیر بودن مفهوم را به خوبی نشان میدهد. در نهایت «مهمونی» و بچه دور از ارزشهایی که همیشه برای ایرج طهماسب در بحث آموزش و تاثیرگذاری بوده، دور نیست. اگرچه کار با شوخیها و هیجانات داستانی و مطابق شخصیتها پیش میرود، اما هیچ کدام از ارزشهایی که به لحاظ آموزشی و تربیتی در این کاروجود دارد، کم نمیکند.
منابع :
• رنجبری، ا. (۱۳۸۸). حقوق كار (چاپ نهم). تهران: مجمع علمی و فرهنگی مجد.
• روشن، م. (۱۳۸۸ ). نقد و بررسی تحولات دادرسی در حوزه بزهكاری كودكان و نوجوانان. خانواده پژوهی.
• شامبياتی، ه. (۱۳۸۰ ). بزهكاری اطفال و نوجوانان (چاپ دهم). تهران: انتشارات ژوبين.
تماشای «مهمونی» در نماوا