محکی برای ذائقههای کلیشهزده ما
۱.چه چیزهایی انتظارات ما از آثار سینمایی را میسازد؟ پوسترها، تریلرهای تبلیغاتی، بازیگران، مولفین و یا تداعی مولفههای آشنای ژانرهای متفاوت سینمایی؟ در مواجهه با یک فیلم سینمایی بیش از هر چیز، انتظار مخاطب است که راه را برای ورود به جهان اثر میگشاید؛ به عبارت دیگر، تطابق جهان اثر پیش چشمانمان با انتظارات شکل گرفته در ذهنمان با توجه به تمام مولفههای مذکور در ابتدای یادداشت، ما را وارد دنیای یک اثر سینمایی میکند یا نمیکند. مخاطب از خود سوالاتی میپرسد و مدام در طول زمان نمایش فیلم، برای پرسش خویش پاسخی درخور مییابد و یا نمییابد. اما در مقوله ژانر وحشت انتظار ما از یک اثر سینمایی چیست؟ در تاریخ سینما، چه مولفههایی با عبور از آزمون زمان تثبیت شده یا حذف گشتهاند و کدام کلیشههای آشنا تا به امروز هنوز مشتریان پر و پا قرصی دارند؟
سینمای وحشت، سینمای «ترس» و «اضطراب» ممتد است. تماشاگر همچون مخاطب یک شعبدهبازی غیر قابل پیشبینی، مدام به دنبال ترسیدن است و انگار اضطراب ناشی از انتظار وقایع هولناک را ویژگی ذاتی مواجهه با اثری ترسناک میپندارد. تفاوت «ژانر» وحشت با دیگر ژانرها درست در همینجاست؛ که لذت و همراهی مخاطب با اثر نه در پیِ تطابق وقایع اثر با انتظاراتش، که اتفاقا ناشی از غلط از آب بیرون آمدن تمامی حدسها و گمانهاست. و همین ندانستنها و یک گام به پس بودنهاست که اضطراب خودآزارانه حتی خشونتبارترین آثار بیمایه یا آبرومندانه این ژانر را به شیرینیای دلپذیر برای مشتاقانش مبدل میگرداند. در پس همین ندانستنها هم اما در آشناترین آثار ژانر وحشت، دانستنی هست؛ دانستن اینکه قرار است دلیل وقوع بسیاری از اتفاقات اغراقشده در اثر پیش رو را ندانیم.

۲. در طول تاریخ سینما همواره مهمترین آثاری که زیرمجموعه ژانر وحشت قرار میگرفتند، عموما خارج از دو دسته کلی نبودند: یکی آثار زیر ژانر اسلشر که طی آنان قاتلی با انگیزههای مشخص ( و گاه نامشخص!) به دنبال قربانی گرفتن حداکثری بود؛ و دیگری آثار مبتنی بر عوامل ماورایی وحشتانگیز از قبیل ارواح، اجنه، هیولاها و… که طی آنان اعضای یک خانواده/ جمع به دلایل متعدد تحت آزار موجودات ناشناخته قرار میگرفتند. اما مهمترین و بهترین آثار متعلق به سینمای هراس، آنهایی بودهاند که با یافتن نقطهای بهینه در میان مرز این دو گروه کلی، تن به بازی محض در زمین کهنالگوهای ژانری ندادهاند. از سکوت برهها (۱۹۹۱) گرفته تا در کام جنون (۱۹۹۴) و از کلبهای درون جنگل (۲۰۱۱) گرفته تا ساحره (۲۰۱۵)، با آثاری مواجهیم که ضمن تخطی از الگوهای صفر و صدی ژانر وحشت، با وارد داد و ستد شدن با قواعد ژانری و البته حرکت در میان مرزهای چندین ژانر مثل جنایی و یا حتی کمدی، به دستورالعمل منحصربفرد خود رسیده و جایگاهی ویژه برای خود در تاریخ سینما دست و پا کردهاند.
۳. در ایران اما ژانر وحشت همواره یکی از ژانرهای نه چندان مورد توجه در تاریخ سینما و تلویزیون بوده که علیرغم کنجکاوی و تمایل مخاطبان برای تماشای محتوای مرتبط با آن، جز در مواردی اندک معمولا مورد اقبال فیلمسازان و تهیهکنندگان قرار نگرفته است. در واقع سینمای ایران جز چند تجربه پرفروش مثل خوابگاه دختران و شب بیست و نهم، عموما به دلیل ریسک بالای تبدیل شدن فیلم ها و سریال های ترسناک ایرانی به فیلمهایی که نتیجه عکس آنچه مورد انتظار بوده را میدادند، از رفتن به سراغ تولید آثار ژانر وحشت، همواره طفره رفته است.

اما بالاخره در سال جاری، یک سریال اختصاصی پلتفرم نماوا در تجربهای بسیار تازه و کنجکاویبرانگیز به سراغ یک درام جنایی – کارآگاهی با چاشنی مولفههای ژانر وحشت رفته است؛ آن هم با حضور کارگردانی خبره در پشت دوربین مثل حسن فتحی که ساخت سریالهایی ماندگار از جمله شهرزاد و مدار صفر درجه را در کارنامه دارد و البته، چندین ستاره بزرگ سینمای ایران مثل پیمان معادی، پریناز ایزدیار و بابک حمیدیان در جلوی دوربین و به عنوان بازیگران اصلی. سریال ازازیل که به نحوی میتوان آن را جدیترین تجربه شبکه نمایش خانگی در تولید یک سریال ترسناک دانست، ماجراهای وقوع مجموعهای از قتلهای خشونتبار زنجیرهای را به تصویر میکشد که خیلی زود، معلوم میشود صرفا قتلهایی با انگیزههای روانی و انسانی نیستند، بلکه ریشه در یک توطئه پیچیده ماوراالطبیعی دارند و از همین روی، با اثری طرفیم که با حرکت هوشمندانه در جایی میان مرزهای دو ژانر محبوب جنایی و وحشت، هویتی مستقل برای خود دست و پا کرده و در همین مدت کوتاهی که از پخش قسمتهای ابتدایی آن گذشته، با طراحی معماها و موقعیتهایی وهمآلود و بازی با انتظارات مخاطب از فیلمهای جنایی و کارآگاهی ایرانی که پیشتر دیده، نوید تماشای تجربهای جدید در فضای مضمونزده، تکراری و کلیشهزده سینما و شبکه نمایش خانگی را میدهد.
تماشای آنلاین سریال ازازیل در نماوا