مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
در ۲۸ فوریه ۱۹۸۶، اولاف (اولوف) پالمه، نخستوزیر سوئد، پس از تماشای فیلمی با همسر و پسرش، در خیابان بیرون یک سینما در استکهلم با شلیک گلوله کشته شد. قاتل او هرگز پیدا نشد.
پالمه که از ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۶ و از ۱۹۸۲ تا زمان مرگش رهبری سوئد را بر عهده داشت، دشمنان کمی نداشت. او که منتقد صریح جنگ ایالات متحده در ویتنام و حامی کوبا فیدل کاسترو بود، از گسترش وضعیت رفاهی در سوئد حمایت میکرد.
حتی با گذشت ۳۵ سال، این پرسش که چه کسی مسئول قتل پالمه بود، سوئد را از هم جدا کرده است. خیلیها سیا، برخی دیگر حزب کارگران کردستان (پکک) و برخی دیگر دولت آفریقای جنوبی در دوران آپارتاید را که پالمه از منتقدان آن بود، مقصر میدانند.
دهها کتاب نوشته شده، برنامههای تلویزیونی مختلف ساخته شده، گزارشهای فراوان در مطبوعات منتشر شده و اظهارات گستردهای درباره قتل یکی از محبوبترین رهبران سوئد مطرح شده است. طی سه دهه، بیش از ده هزار نفر توسط پلیس سوئد بازجویی شدهاند.
در ۱۰ ژوئن ۲۰۲۰، پلیس سوئد اعلام کرد مظنون اصلی آنها نه یک گروه راست افراطی مشکوک، عوامل خارجی یا رادیکالهای کُرد، بلکه یک طراح گرافیک به نام استیگ انگستروم است که در زمان قتل ۵۲ ساله بود و به مشروبات الکلی و تئوری توطئه جناح راست گرایش داشت.
انگستروم به این خاطر که در شب قتل در محل کار خود، شرکت اسکاندیا در نزدیکی سینما بود به «مرد اسکاندیا» معروف است. او در اواخر دهه ۱۹۸۰ توسط پلیس بازجویی شد، اما یک مظنون در نظر گرفته نشد. او همچنین بهعنوان یکی از شاهدان ماجرا در شب قتل پا پیش گذاشت و در گفتوگو با رسانههای سوئدی از شکل تحقیقات پلیس انتقاد کرد.
او که متولد ۱۹۳۴ در بمبئی، هند بود، در ۲۰۰۰ در شهر تَبی در سوئد درگذشت. آنچه در ژوئن ۲۰۲۰ مطرح شد این بود که انگستروم مرده است. درنتیجه، کریستر پترشون، بازپرس پلیس سوئد به رسانهها گفت پس از ۳۴ سال تحقیقات درمورد قتل پالمه، حالا این پرونده بسته شده است. پترشون گفت «مطمئن است» که انگستروم قاتل بود.
یافتههای پلیس با کشفیات یک پترشون دیگر – توماس – که کتاب پرفروش «قاتل غیر عادی: مرد اسکاندیا و قتل اولاف پالمه» را در ۲۰۱۸ منتشر کرد، مطابقت داشت. او در کتاب خود نتیجهگیری میکند که به احتمال زیاد انگستروم ماشه را کشید. کتاب پترشون حالا به سریال کوتاه «قاتل غیر عادی» (The Unlikely Murderer) از نتفلیکس تبدیل شده است که پخش آن در سراسر اروپا از ۵ نوامبر ۲۰۲۱ آغاز شد.
هر دو پترشون، بازرس و نویسنده تا آنجا پیش نمیروند که قاطعانه بگویند انگستروم به پالمه شلیک کرد، اگرچه کریستر پترشون گفت هرچند خودش «مطمئن است» انگستروم رهبر سوئد را کشت، اما از آنجا که او مرده است، هیچ راهی برای بازجویی از او یا شروع رسیدگی وجود ندارد. به گفته او، این پرونده «متوقف شد» اما «حل نشد».
در همین حال، توماس پترشون وقتی از او سؤال شد آیا صد درصد مطمئن است که انگستروم در آن شب سال ۱۹۸۶ پالمه را کشت، به یورونیوز گفت: «من هیچ تردیدی ندارم.» اما بعد نظر خود را تعدیل کرد: «من خیلی تردید ندارم.»
نتفلیکس در اولین لحظه سریال پنج اپیزودی خود اشاره میکند که مجموعه «بر اساس یک جنایت حلنشده» ساخته شده، اما بعد به تصویری از انگستروم – با بازی روبرت گوستافسون، بازیگر و کمدین سوئدی – قطع میکند که اسلحه در دست دارد و بالای بدن بیجان اولاف پالمه ایستاده است.
کسانی که سریال را تماشا میکنند تردیدی ندارند که انگستروم قاتل بود. جای تعجب نیست سریال «قاتل غیر عادی» به مذاق کسانی که درمورد قاتل بودن انگستروم تردید دارند، خوش نمیآید، بهویژه افرادی مانند یان استوکلاسا، نویسنده که سالها درمورد قتل پالمه تحقیق کرده و کتاب پرفروش دیگری – «مردی که با آتش بازی کرد» – در این مورد منتشر کرده است.
استوکلاسا در پاسخ به یورونیوز گفت: «در یک کلمه، این سریال گولزننده است.» مشکل اصلی استوکلاسا با سریال نتفلیکس – که او اذعان میکند به زیبایی تولید شده و بازیگران شگفتانگیزی دارد، بهخصوص روبرت گوستافسون – این است که از بسیاری جهات، تصویری صراحتاً دقیق از آن چیزی است که اتفاق افتاد. بهاینترتیب، کاملاً قابل باور است – و بااینحال، در نشان دادن انگستروم بهعنوان قاتل، زیادهروی میکند.
او گفت: «سریال از خیلی جهات بسیار به واقعیت نزدیک است… هر کس که آن را میبیند فکر میکند، “خب اگر بیشتر اینها درست است، پس همه آن درست است” که اینطور نیست.»
یکی از کارهایی که سریال بهدرستی انجام میدهد – و چیزی که همه در سوئد با آن موافق هستند – این است که تحقیقات پلیس یک شکست کامل بود. در شب قتل، محل جرم محافظت نشد. مردم در میان برف پرسه میزدند تا در جایی که نخستوزیر به قتل رسید گُل بگذارند. معنایش این بود که هیچ ردپایی پیدا نشد. یکی از گلولههای شلیکشده از سوی قاتل – که لیزبت، همسر پالمه را هدف قرار داد، اما به هدف نخورد و تنها پشت او را زخمی کرد – تا دو روز بعد، آن هم توسط یکی از مردم رهگذر پیدا نشد.
هانس هولمر، اولین بازپرس ارشد، درنهایت در ۱۹۸۷ با رسوایی از پرونده کنار گذاشته شد و دو مردی که جایگزین او شدند کمتر از یک سال دوام آوردند. در ۱۹۸۹، یک پترشون دیگر – کریستر پترشون – به جرم قتل محکوم شد، اما در ۱۹۸۹ وقتی معلوم شد پلیس نه انگیزه و نه سلاح قتل را کشف نکرده بود، در دادگاه تجدید نظر آزاد شد.
به گفته استوکلاسا، بازرسان حتی وقتی در ۲۰۲۰ فاش کردند انگستروم مظنون اصلی است، هیچ مدرک جدیدی ارائه نکردند. اگر آنچه آنها در اختیار داشتند برای نام بردن انگستروم بهعنوان قاتل در ۲۰۲۰ کافی بود، پس چرا برای دستگیری و محکوم کردن او در دهه ۱۹۸۰ کافی نبود؟
استوکلاسا گفت: «کسانی که معتقد بودند “مرد اسکاندیا” قاتل است منتظر این لحظه بودند تا شواهد قاطع ارائه شود، اما مطلقاً هیچچیز وجود نداشت.»
پترشون – توماس – یکی از افراد ناامید بود. او در تمام این سالها تصور میکرد بازرسان حتماً دلیل خوبی داشتند – یک مدرک کلیدی – که انگستروم را بین سالهای ۱۹۸۶ و مرگ او در ۲۰۰۰ بازداشت نکردند. حالا او میداند آنها دلیل خوبی نداشتند، بااینحال انگستروم هرگز بهعنوان یک مظنون، جدی گرفته نشد.
او گفت: «چطور توانستند این فرصت را از دست بدهند؟»
پترشون درمورد انتقادها از سریال نتفلیکس گفت این یک روایت تخیلی از کتاب او است، نه واقعیت و او اعتقاد دارد بینندگان «آنقدر باهوش هستند که تفاوت را بدانند.»
او فکر نمیکند نه کتاب او و نه سریال نتفلیکس پرونده قتل پالمه را در ذهن سوئدیها حل کند، بلکه منجر به بحثهای بیشتر، تحقیقات بیشتر و نتیجهگیری بیشتر میشود، همانطور که باید باشد.
او گفت: «نیازی ندارم مردم را متقاعد کنم که او قاتل بود، میخواهم داستان را تعریف کنم. مردم میتوانند خودشان تصمیم بگیرند.»
روایت روبرت گوستافسون از بازی در سریال «قاتل غیر عادی»
در غروب ناگوار فوریه ۱۹۸۶ که قرار بود با یک ضایعه ملی به پایان برسد، روبرت گوستافسون که آن زمان ۲۲ سال داشت، در همان سالن سینمایی بود که اولاف پالمه و همسرش فیلم میدیدند. بعد از فیلم، او در مقابل گراند سینما در خیابان اِسویاوِگن در استکهلم متوجه شد که مردان چگونه در سایه با واکی تاکی با هم ارتباط برقرار میکردند. آنها مأموران امنیتی بودند؟ خیر.
مدت کوتاهی پس از کشته شدن نخستوزیر سوئد، گوستافسون یکی از شاهدان بیشمار در تحقیقات شد. درست مثل یک شخص خاص، استیگ انگستروم معروف به «مرد اسکاندیا» که در جریان تحقیقات قتل پالمه چند بار بهعنوان شاهد حرفهایش شنیده بود، اما بعدها اعلام شد خود او قاتل بود.
حالا گوستافسون ۵۷ ساله که بیشتر بهعنوان یک کمدین شهرت دارد، در سریال «قاتل غیر عادی» وظیفه جالب بازی در نقش انگستروم را بر عهده دارد.
او با لبخند میگوید: «برای بازی در این نقش خیلی تردید داشتم. من آنجا بودم، حرف زدم، اما حرفهایم شنیده نشد، چیزهایی که در بازجوییها گفتم در رونوشتها کاملاً حذف شد. نمیخواستم همهچیز را دوباره شروع کنم.»
گوستافسون ادامه میدهد: «اما بعد کتاب توماس پترشون را خواندم و فوقالعاده مجذوب استیگ انگستروم بهعنوان یک شخص شدم؛ یک آدم بسیار اعتمادبهنفس، ابتدا یک فرد خیلی محبوب و محترم، بعد یک الکلی ناامید که مورد تمسخر، زورگویی و طرد قرار میگیرد. نقش استیگ بهنوعی باعث آشتی من با روایت خودم از ماجرای پالمه شد. به خودم گفتم، “بسیار خوب، باید سعی کنم نظریه تازهای را که درمورد گناهکار بودن انگستروم مطرح شده است درک کنم.” و این کار را کردم. در تحقیقاتم به کلی مطالب ناشناخته دست پیدا کردم و… تقریباً غیرممکن است که بتوانم از این استیگ عبور کنم.»
سریال «قاتل غیر عادی» به شکلی فوقالعاده سوئد دهه ۱۹۸۰ را بازسازی میکند؛ لباسها، ماشینها، یونیفرمها، شما با دیدن عکسهای زمستانی آن سالها و لباسهای کلفت که تا خرخره آدمها میآمد، یخ میزنید و روبرت گوستافسون، با آن گریم و لباسی که بهسختی میتوانید او را تشخیص دهید، به همان اندازه قانعکننده است: مانند انگسترومِ میانسال که با همسرش مارگارتا در مناطق رو به رشد شهر تبی، زندگی ویلایی آرامی را پشت سر میگذارد. او در شرکت اسکاندیا بهعنوان یک طراح گرافیک مشغول است و اغلب اضافهکاری میکند؛ آنقدر دیر که در آن آخر شب ۲۸ فوریه ۱۹۸۶ تقریباً همزمان با پالمه و همسرش از شرکت بیرون زد.
گوستافسون میگوید نقش انگستروم را با نگاهی توأم با مهربانی و همدردی بازی کرد. «همدردی با این شخصیت ازنظر من مهم بود و هرچه جلوتر رفتم بیشتر شد. مطمئناً هدف اصلی این بود که بفهمیم اطرافیان پالمه درمورد استیگ چه فکری میکنند، اما در عین حال مهم بود اگر از او دفاع نمیکنیم حداقل نشان دهیم اگر قتل کار او بود، پس شاید تحقیر تدریجی او را وادار به سقوط کرد.»
گوستافسون با اشاره به این که بازی در نقش انگستروم مسئولیت بزرگی روی دوش او گذاشت، توضیح میدهد: «او یک شخص واقعی است که دیگر نمیتواند از خود دفاع کند، ضمن این که همسرش مارگارتا زنده است. این کار را سخت میکند، اما گریم سنگین من در سریال باعث شد احساس کنم استیگ هستم. چند بار مجبور شدم ژاکتم را پاره کنم و به شکمم نگاه کنم تا مطمئن شوم خودم زیر آن هستم. و وقتی آن شب من/استیگ از اسکاندیا به خانه تلفن زدم، احساس میکردم صدای من دیگر مال خودم نیست. آنقدر به این شخصیت نزدیک شدم که گاهی اوقات خیلی آزاردهنده بود.»
گوستافسون در پایان میگوید: «ایکاش میشد درباره تحقیقات خودم صحبت کنم. من هم اعتقاد نداشتم که انگستروم قاتل است. من مشاهدات خودم را از اتفاقات بیرون سینما دارم، اما هر چه بیشتر تحقیق میکنم با موارد دیگری روبرو میشوم؛ بنابراین نمیتوانم بگویم که او قاتل بود، همانطور که نمیتوانم بگویم او قاتل نبود… اما با اطمینان میتوانم بگویم که او به هر طریقی درگیر آن ماجرا بود. اجتناب از این مسیر تقریباً غیرممکن است.»
منبع: یورونیوز، نیوزبیزر