مجله نماوا، علیرضا نراقی
نوشتن درباره مستند شنا کردن تا زمان آبی شدن دریا که در سال ۲۰۲۰ ساخته شده است چندان ساده نیست؛ چرا که فیلم در عین داشتن انسجام فرمی و روندی آرام، دارای نوعی از رهایی و فضامحوری در مضمون است. این رویکرد اثر را از توضیح فارغ کرده و به همان میزان بیننده و مفسر فیلم را در چگونگی توضیح اثر گرفتار میکند. این مستند در عین شفافیت و موضوع محوری، روندی سیال دارد که در یک خط مستقیم حرکت نمیکند و در همه فصلها و بخشهایش یک دیدگاه تکرار شونده ندارد. «شنا کردن تا زمان آبی شدن دریا» شبیه به بازنمایی صرف سیالیت فارغ از موضوع است. مثل پروانهای که در بیزمانی از گلی بر گلی دیگر مینشیند و هر جا که نقش یا بویی برایش مطبوعتر یا جالبتر باشد بیشتر میماند و زمان بیشتری از حیات خود را صرف آن میکند. این مستند چینی شبیه به چنین حرکت آزادانهای است. برای همین برخی گفتوگوها کوتاه و برخی بلند هستند، برخی فردی و برخی جمعی انجام میشوند. فیلم گاه زندگی را تعقیب میکند و گاه در ذهن مصاحبه شونده پرسه میزند، گاه ادبیات را برجسته میکند و گاه روایتگر زندگی روزمره مردمان عادی است و در نهایت روشنفکرانی که با آنها مصاحبه شده در بستر زندگی روزمره و خاطرات شخصی خود اما در پیوند با تاریخ معرفی میشوند. همه اینها یعنی روزمرگی، واقعیت، ذهن، ادبیات، جامعه و تاریخ در فیلم حضوری برجسته و غیرقابل تقلیل دارند. جامعه به اندازه افراد و تاریخ به اندازه زمان حال در فیلم فراخوانده میشوند و به مضامینی موقت بدل میشوند که ژانکو جیا سازنده مستند بدون تأکید زیاد یا تعلقی مصرانه بر هر یک از آنها مکثی میکند و سپس از هر یک به دیگری عبور رهسپار میشود.
بازگشت
ژانکو جیا به یک جشنواره ادبی در شهر شانشی چین میرود تا با نویسندگان معاصر چینی گفتوگو کند. گفتوگوها مبتنی بر خاطرات، روند رشد، نویسندگی و خاستگاه اجتماعی افراد است. اما نکتهای در تمام آنها ملحوظ است و آن عنصر بازگشت است. هر یک از این نویسندگان برای تحصیل یا کاری غیر از نوشتن روستای خود را ترک کردهاند و سپس برای نوشتن به روستا یعنی ریشههای خود هر چند دور و ناآشنا بازگشتهاند. سفری به خانه پدر و مادر برای یافتن منبع الهام و توان نوشتن. این نکته با نوعی نگرش تاریخی نیز همراه است.
در چین زندگی روستایی اصالتی خاص دارد. این ساختار با انقلاب چین در سال ۱۹۴۹ و شیوه رهبری مائوتسه تونگ نیز ارتباطی ویژه پیدا کرد. مائو معتقد به خیزش روستاها و توسعه روستایی چین با توجه به جغرافیا، تاریخ، وضعیت اقتصادی و سبک زندگی مردم چین بود. به همین دلیل بر خلاف دیدگاه مرسوم از کمونیسم خاصه رویکرد مارکسیسم لنینیستی، مائو و حزب کمونیست چین اصالتی ویژه برای زندگی روستایی و توسعه روستاها قائل بود و در جهت توسعه آن به طور متمرکز تلاش میکرد. نکته اساسی اینجا الزام و ابرام توسعه کشاورزی با توجه به مسئله تکرار شونده قحطی در چین بود. اگر روستاییان به واسطه طبیعت انقلابهای چپگرا و تودهای به شهر هجوم میآوردند- مثل نمونه شوروی- مسئله کنترل قحطی برای چین سختتر میشد، به همین دلیل مائو مانیفست خود را در راستای تکریم و تحکیم زندگی روستایی صادر کرد و انقلاب فرهنگی او نیز در همین راستا شکل گرفت؛ ارزش کار و بارور ساختن دوباره زمین. این نکته در همان ابتدا در روایت مردمان روستایی فیلم «شنا کردن تا زمان آبی شدن دریا» آشکار است. آنها در پی بارور کردن خاکی قلیایی و نابارور بودند. وقتی روستاییان مسن در ابتدای فیلم از تأثیر عملی و رهبری میدانی ادیبی به نام مافنگ میگویند، کسی که در شعری بیل را پرچم «زحمتکشان» یعنی همان بدنه حامی انقلاب و سازنده روستاها و چین نوین معرفی میکند، ارتباط این عزم دولت و ملت چین با فرهنگ و ادبیات را به خوبی درک میکنیم. مافنگ که زندگی و تأثیر او بر عامه مردم روستایی زمینه سفر کارگردان به فستیوال ادبی و ساخت مستند را ایجاد کرده، فیگور اساسی فیلم است که محدوده سؤالات از دیگر ادیبان را هم تعیین میکند. ارتباط ادبیات اینجا بیش از هر چیز با زندگی روزمره عامه مردم سنجیده میشود. خانه، زمین و بازگشت از نکات پراهمیت اثر است که بر ادبیات و شخصیت فرهنگی آدمهایی که جلوی دوربین قرار میگیرند تأثیر بسیاری داشته است.
انقطاع
نکته دیگری که در لابلای گفتوگوها آشکار میشود مسئله انقطاع از خانواده است. این مسئله هم به دلیل سیاستهای حزب کمونیست پس از انقلاب و ساختار اجتماعی جدید چین برجسته میشود و هم به دلیل مواجهه ادیبان و نویسندگان با زمینه اصیلی برای پرورده کردن هنرشان. در همین حرکت هم هست که فیلم زندگی فردی آنها را برجسته میکند. ما بهجای نویسندگان، ادبیات را از زبان دانشجویان، کشاورزان و پیشهوران میشنویم. به مانند یک موتیف تکرار شونده جذاب مدام اشعار و قطعاتی ادبی از زبان کشاورزان و دانشجویان به طور مستقیم و در میان گفتوگو با ادیبان روایت میشود که ارتباطی معنایی با گفتار آن نویسندگان نیز دارد. فیلم در راستای چنین پیامی پیش میرود که به همان اندازه که کار زمین را بارور کرده، ادبیات نیز کشور را بارور ساخته و باعث استحکام تاریخی و فرهنگی مردمان شده است. این مسئله فقط از طریق گفتوگوها و خواندن شعر در فیلم جاری نمیشود، بلکه هویت تصویری و ریتم تدوین تصاویر، استفاده از موسیقی و به طور کلی شاعرانگی خاصی که اثر پیدا کرده است در ساخته شدن این مضمون و احساسات جاری در اثر بسیار مؤثر بوده است.
اما برگ برنده دیگر فیلم ژانکو جیا رویکرد انتقادی آن است. فیلم در نهایت در این انقطاع، تلخی و دشواری را هم بیان میکند. فروپاشی، از دست دادن و جدایی خانوادهها و عدم آزادیهای فردی را هم مطرح میکند و فقط مضمون و رویکردی ستایش آمیز به ساخت چین نوین و ادبیات آن ندارد. این گستردگی دید و ساختار سیال از مستند «شنا کردن تا زمان آبی شدن دریا» اثر بسیار موفقی ساخته است که در جشنوارههای مختلف معتبر جهانی باعث ستایش از فیلم شده است و در نهایت هر مخاطبی نیز در فضای آن قرار میگیرد و لحن شاعرانه و ویژه آن را باور میکند. لحنی که متبحرانه مسائل کلان را وارد دریافتهای خرد عاطفی کرده است.