مجله نماوا، شادی حاجی مشهدی
«گامبی وزیر» یکی از پرطرفدارترین مینیسریالهای ساخته شده توسط نتفلیکس است. یک اثر اقتباس شده از رمان «والتر تویس» که شطرنج را دستمایه رخدادهای زندگی قهرمانش قرار میدهد. اسکات فرانک و آلن اسکات خالقین سریال «گامبی وزیر»، قصه زندگی دختری بااستعداد را که در خردسالی یتیم شده، به تصویر میکشند.
اسکات فرانک که پیشتر برای فیلمنامه اقتباسی «لوگان» و «خارج از دید» نامزد جایزه اسکار شده بود، اکنون با اقتباس از رمانی با محوریت یک زن شطرنجباز، اثری را خلق میکند که یادآور حال و هوای سینمای کلاسیک هالیوود در دهه ۶۰ است.
«تویس»، نویسنده رمانی به نام The Queen’s Gambit، که یک سال پس از انتشار آن از دنیا رفت، در این کتاب، درباره یک اعجوبه شطرنج مینویسد که از دوران کودکی با این بازی آشنا شده و آن را نه تنها برای سرگرمی یا رقابت، بلکه مسیری متفاوت برای زندگی برمیگزیند. قهرمان داستان تویس قادر است نگاه حاکم بر دنیای مردانه شطرنج را دستخوش تغییر کرده و چالشی کاملا زنانه را در رقابت با حریفانش به وجود آورد.
نکته مهمی که راه را برای سازندگان این سریال هموارتر میکند، این است که والتر تویس در نگارش کتاب از تجربههای شخصی خود استفاده کرده و به همین دلیل در معرفی شرایط و حالات روحی شخصیت اصلی، تصویر واقعیتری به مخاطب میدهد.
«بث هارمون»، با بازی خارقالعاده «آنیا تیلور-جوی» در کودکی شاهد مرگ مادر است. او پس از اقامت در یتیمخانه، به طور مداوم در معرض داروهای آرامبخش قرار گرفته و کمکم به خوردن آنها عادت میکند. بث که در ۹ سالگی دختری کمحرف و درونگراست، به طور اتفاقی توسط آقای شایبل، سرایدار یتیمخانه (بیل کمپ) با بازی شطرنج آشنا میشود. از آن پس، بث با کشف استعداد و علاقه درونی خود به تدریج به یک خوره شطرنج بدل میشود.
نمای آغازین اپیزود اول این مینیسریال از دل یک سیاهی آغاز میشود و از دل تاریکی، دختر جوانِ و خماری بیرون میآید که در حال آماده شدن برای یکی از مهمترین مسابقههای شطرنج است. او برای شکست دادن حریف، به قرصهای آرام بخشش نیاز دارد تا بتواند صفحه شطرنج و حرکت تمام مهرهها را به طور سه بعدی در ذهنش تجسم کند. در این سکانس به اغلب المانهایی که پتانسیل دراماتیزهشدن را در قسمتهای بعدی دارند و درونمایه اصلی قصه و رویدادهایش را تشکیل میدهند، اشاره میشود؛ مثل تنهایی بث و اعتیادش به داروی آرامبخش و بعدتر به الکل و دغدغه همیشگیاش، یعنی بازی شطرنج!
قصه گامبی وزیر قصه نوابغی است که از نبوغشان استفاده میکنند تا خلاهای عاطفی و زخمهای روحی خود را التیام بخشند.
توصیف وضعیت ذهنی قهرمان اصلی در هنگام استفاده از موادمخدر، یکی دیگر از جنبههای مهم فیلم است که از دل این اقتباس به خوبی بیرون کشیده شده. نویسنده، که خود، در دوران کودکی به علت بروز یک عارضه قلبی برای مدتی در بیمارستان بستری و تحت درمان با داروهای آرامبخش بسیار قوی بود، اعتیاد قهرمان داستانش به این داروها را اجتنابناپذیر میداند؛ چرا که دخترک برای تحمل تنهایی و تلخیهای پیشرو نیاز به عاملی تسکیندهنده دارد. البته شخصیت بث در متن اصلی، زنی قدرتمند، باهوش و شجاع توصیف شده و نویسنده به زنان نابغه و با استعداد دیگر نیز ادای احترام میکند و این در حالی است که اسکات فرانک در این سریال به موضوعات اجتماعی دیگری همچون تبعیض جنسیتی، نژادپرستی و خانواده نیز توجه دارد.
طراحی صحنه و لباس نکته جالب توجه و مهم دیگر این سریال است؛ بسیاری از منتقدان آن را با سریال «خانم میزل شگفتانگیز» مقایسه میکنند و معتقدند که گامبی وزیر از این حیث جسورانهتر و جذابتر عمل کرده است. اگر چه صحنههای کمرنگ و تاریک با نورپردازی هدفمند، فضایی را که قرار است در دوره پر شور و هیجان دهه پنجاه و شصت آمریکا بگذرد، به شکلی آگاهانه از بستر قصه متمایز میکند، اما این فضاسازی در کنار توجه به مُد در طراحی لباس و گریم شخصیتها به شکلی عامدانه سبب میشود تا دنیا را از دریچه نگاه بث، خاکستری و سرد ببینیم.
با این حال تطابق طراحیصحنه در نماهای داخلی و خارجی با معماری شهری، در لوکیشنهایی همچون پاریس، نیومکزیکو و لاس وگاس و مسکو بیانگر حال و هوا و شرایط واقعی زندگی در آن دوره زمانی است.
یکی از نقدهایی که به این سریال وارد است، جلوتر رفتن بازیگر نقش اول از قصه است؛ گاهی پیش از آنکه فریفته روایتگری باشیم، مجذوب جنبه های بیرونی و پروتاگونیستی شخصیت اصلی گامبی وزیر هستیم. هرچند که با یک رویکرد انتقالی از یک زندگی خارقالعاده و عجیب روبرو میشویم که کودکی بث را به زمان حال او پیوند زده، اما باز هم برای اعتیاد و تجربههای پیشبینی نشده و خطرناک او در دنیای پیادهها و ملکهها قصهای منسجم در اختیار نداریم. از این رو هر چیزی که به طور بالقوه آسیبزا یا مشکلساز باشد به عنوان مقدمهای برای پرداخت سینمایی و زیباییشناسی بصری بالفعل می یابیم.
همچنان که «حرکت گامبی وزیر» در شطرنج یک خودزنی دراماتیک به شمار میرود و در آن اغلب بازیکنان با قربانی دادن یک یا چند مهره پیاده خود به گشایشهای جدیدی میرسند، بث نیز در دو مبارزه ناکام خود با «واسیلی بورگوف» شکست را تجربه میکند و برای او که تنها با شطرنج به آرامش میرسد، این وضعیت دراماتیک، انگیزه تازهای میشود تا او را به سمت بهتر شدن و پیروزی سوق دهد. بهواقع شطرنج برای بث بیش از آنکه مفری برای فراموشی باشد، همچون یک روش درمانی عمل میکند.
سکانس پیروزی بث بر حریف قَدَر روسی و پرسه شادمانهاش در شهر مسکو را به یاد آورید. برخلاف ایده رایج در فیلمنامههای هالیوودی که در آن غالبا روسهای دوران جنگ سرد را به عنوان نیروهایی شرور به تصویر میکشند، گامبی وزیر تنها به استراتژیهای مغلوبکردن توجه میکند و از مرزبندیهای سیاسی، آگاهانه دوری میگزیند.
شاید این مهمترین وجه تماشاییتر شدن این مجموعه باشد، اینکه جاذبههای بازی شطرنج در گامبی وزیر به سبک تازهای به تصویر کشیده میشوند تا باور عموم را تغییر داده و این بازی به ظاهر کمهیجان و بیتحرک را به لطف اجرای خوب تیلور-جوی و تدوین بینظیر مایکل تیسورو، دیدنیتر از هر مسابقه دیگری سازد.