مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
«سوختن» (Burning) یا «سوزاندن» ساخته لی چانگ دونگ کارگردان کرهای در حالی اولین بار در دنیا در مه ۲۰۱۸ در بخش مسابقه رسمی جشنواره فیلم کن نمایش داده شد که هشت سال از فیلم قبلی او «شاعری» میگذشت. (لی زندگی کاری خود را بهعنوان یک معلم دبیرستان آغاز کرد، بعداً پیش از آن که به فیلمنامهنویسی و کارگردانی روی بیاورد، به یک نویسنده برجسته تبدیل شد. او همچنین از ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۴ وزیر فرهنگ و گردشگری کره جنوبی بود.)
بههرحال، آن سال ششمین فیلم بلند لی بخش مسابقه رسمی جشنواره کن را بدون هیچ جایزهای ترک کرد، اما از سوی فدراسیون بینالمللی منتقدان فیلم بهعنوان برنده جایزه فیپرشی فیلم برتر آن بخش معرفی شد. بااینحال «سوختن» بیش از هر فیلم دیگری که اولین نمایش جهانی خود را در هفتاد و یکمین جشنواره فیلم کن داشت، با حمایت منتقدان سینما روبرو شد و بهویژه حس نگرانی حاکم بر فیلم، روایت مبهم و نقشآفرینیها بسیار مورد توجه قرار گرفت.
فیلم بهعنوان نماینده کره جنوبی در بخش بهترین فیلم خارجیزبان نود و یکمین دوره جوایز اسکار انتخاب شد. (کره جنوبی پیشازاین نیز دو فیلم «آفتاب پنهان» – ۲۰۰۷ و ««واحه»» – ۲۰۰۲ به کارگردانی لی را به اسکار فرستاده بود.) اگرچه «سوختن» در بخش اسکار بهترین فیلم خارجیزبان نامزد نشد، اما اولین فیلم کرهای بود که توانست در فهرست کوتاه ۹ فیلم نهایی قرار بگیرد. (سال بعد یک فیلم کرهای دیگر، «انگل» – ۲۰۱۹ برنده این جایزه شد.) «سوختن» جوایز متعددی دریافت کرد و در فهرست ۱۰ فیلم برتر تعدادی از گروههای منتقدان سینما و نشریات و وبسایتهای سینمایی معتبر در سال ۲۰۱۸ قرار گرفت، ازجمله نیویورک تایمز، لس آنجلس تایمز و آسوشیتدپرس. تعدادی از منتقدان نیز فیلم لی را بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای قرن ۲۱ در نظر گرفتهاند.
بیشتر لذت تماشای «سوختن» نحوه فاش شدن معمای آن است، بنابراین بهتر است درباره جزئیات پیرنگ زیاد توضیح ندهیم تا خودتان فیلم را ببینید. تنها در این حد اشاره میکنیم که داستان درباره جوانی به نام لی جونگ سو (یو آه این) است که در شهر پاجو زندگی میکند. او که سودای نویسندگی دارد، با کارهای عجیب و غریب زندگی خود را میگذراند. یک روز جونگ سو هنگام تحویل یک جنس با شین هائه می (با بازی جئون جونگ سئو بازیگر تازهکار)، همسایه و همکلاسی دوران کودکی خود روبرو میشود. هائه می از جونگ سو میخواهد در مدتی که او به آفریقا سفر میکند، مراقب گربهاش باشد. هائه می از سفر برمیگردد و یک مرد جوان اسرارآمیز به نام بن (استیون یون) را که در سفر با او آشنا شده است، به جونگ سو معرفی میکند. بن مردی ثروتمند است که به نظر بیماری جنون ایجاد حریق دارد که ممکن است پوششی برای چیزی شومتر باشد. در ادامه اتفاقاتی روی میدهد که زندگی سه جوان را تحت تأثیر قرار میدهد.
«سوختن» از روی داستان کوتاه «انبارسوزی» نوشته هاروکی موراکامی که ابتدا در نیویورکر منتشر شد، ساخته شد. فیلم لی اولین اقتباس سینمایی بلند از نویسنده محبوب ژاپنی پس از «جنگل نروژی» ترن آن هونگ در سال ۲۰۱۰ است. ایده اقتباس از یک نوشته موراکامی برای پرده متعلق به لی نبود.
فیلمساز ۶۷ ساله میگوید: «اناچکی، پخشکننده ژاپنی سفارش کرد یکی از داستانهای موراکامی به فیلم برگردانده شود. اولین بار اوه جونگ می همکار فیلمنامهنویس من توصیه کرد که داستان کوتاه “انبارسوزی” را بخوانم. اولین برداشت من این بود که کمی شبیه یک داستان ساده به نظر میرسد. دو چیز در داستان در جریان است: یکی چرا انبار میسوزد و دیگری چرا دختر گم میشود، اما بعد فکر کردم موضوع معمایی داستان قابل گسترش است؛ بنابراین ما آن معما را به داستان فیلم تبدیل کردیم.»
استیون یون در سئول به دنیا آمد، اما در تروی، میشیگان بزرگ شد. او که بیشتر برای بازی در سریال «مردگان متحرک» معروف است، علاقه خاصی به موراکامی دارد. بازیگر ۳۷ ساله میگوید: «من بسیاری از نوشتههای او را خوانده بودم، اما واقعاً از داستانهای کوتاه او لذت میبردم. “بعد زلزله” یک مجموعه داستان واقعاً سرگرمکننده است. کتاب خاطرات او “وقتی از دویدن صحبت میکنم در چه موردی صحبت میکنم” را واقعاً را دوست دارم. من بازیگر جایگزین نقش کافکا در اجرای صحنهای “کافکا در کرانه” در استپنولف تیهتر بودم. دوران خیلی ناامیدکنندهای بود، چون بازیگر جایگزین بودن خیلی ناامیدکننده است. خیلی از نوشتههای او را خواندهام و از آن بسیار لذت میبرم، اما میدانم که اقتباس از کارهای او چقدر سخت است.»
«انبارسوزی» یکی از قصههای مجموعه «فیل ناپدید میشود» است و در اکثر چاپها کل این داستان ۲۰ صفحه یا کمتر است. این در حالی است که فیلم «سوختن» با حساب تیتراژ اول و آخر خود درمجموع ۱۴۸ دقیقه است. با دیدن نسخه نهایی، تصور این که بدون فدا شدن تفاوتهای ظریف شخصیتی و فضا، فیلم کوتاهتر باشد، سخت است. واضح است برای گسترش روایت کوچک تا حد یک داستان بلند، خیلی چیزها اضافه شده، اما یکی از جالبترین تغییرات واقعی در داستان اصلی، جایگزین کردن درونمایه سوزاندن انبار با سوزاندن گلخانهها است. لی میگوید این تغییر با الهام از فضای شهر پاجو در شمال کره جنوبی بود که فاصله چندانی با منطقه غیرنظامی یا خلع سلاحشده کره ندارد.
او میگوید: «پاجو، شهری که در آن داستان را تعریف کردم، با ماشین تنها یک ساعت با سئول و تنها ۳۰ دقیقه با خانه من فاصله دارد. یک شهر کشاورزی است، اما روحیه جامعه کشاورزی در آنجا کاملاً از بین رفته است و هر روز بیش از قبل خالی از سکنه میشود. شما در پاجو میتوانید تبلیغات کره شمالی را بشنوید و بنابراین، بهنوعی، شهر هست اما بهراحتی قابل مشاهده نیست. این مکان برای من یک جای واقعاً استعاری برای نشان دادن مشکلات مختلف جامعه کره در سیاست، جامعه و اقتصاد است.»
با توجه به جزئیات کرهای فیلم، یکی از جذابترین ویژگیهای نقشآفرینی دلهرهآور یون در یک نقش مکمل، غرابت شگفتانگیزی است که او در بسیاری از تعاملات خود با دو بازیگر دیگر نشان میدهد. ژستهای کوچک او و نحوه بیان برخی چیزها جوری است که با تعجب فکر میکنیم شاید آمریکایی بودن یون ابهام خاصی به همراه داشت که برای لی و دیگران هنگام انتخاب بازیگر این نقش جذاب بود، نکتهای که یون با آن کاملاً موافق است.
این بازیگر میگوید: «لی قطعاً همین قصد را داشت. بن آمریکایی نیست، او کاملاً کرهای است، اما لی سعی نکرد آمریکایی بودن من را از نقش بگیرد. او میخواست این ویژگی باقی بماند، اما قصد داشت روی جنبههای دیگر کار کند که یعنی کرهای بودن من باید دقیق و کاملاً مناسب از کار درمیآمد. تفاوتهای ظریف باید کاملاً مناسب از کار درمیآمد، اما این حس درمورد بن هست که “من نیازی ندارم اینجا باشم.” این بخشی از اوست که فکر میکنم به این دلیل که من واقعاً به آن شکل کرهای نیستم، کمک کرد. لایهای بود که فکر میکنم از نبوغ فیلمسازی آمد.»
لی در توضیح دلایل خود برای انتخاب یون و همبازیهای او، یو آه این و جئون جونگ سئو میگوید: «یو آه این، بازیگر نقش جونگ سو یکی از معروفترین بازیگران کرهای در آن گروه سنی است. او برای بازی در نقش شخصیتهای ازنظر احساسی قوی و خشن، معروف است. در تقابل با این تصویر، جونگ سئو یک شخصیت خیلی منفعل و خجالتی است که احساسات خود را نشان نمیدهد و واکنشی ندارد، بنابراین فکر کردم واقعاً جالب خواهد بود. جئون جونگ سئو بازیگر نقش هائه می هیچ تجربهای در بازیگری نداشت. او در آزمون بازیگری انتخاب شد. متوجه نوعی دوسویه بودن ظریف در او شدم که فکر کردم میتوانم آن را وارد فیلم کنم.»
او درمورد شخصیت بن میگوید: «درواقع، ما یک بازیگر دیگر داشتیم، اما بعد با مشکل کپیرایت روبرو شدیم که برنامه فیلمبرداری را به تأخیر انداخت، بنابراین نتوانستیم با آن بازیگر کار کنیم. باید یک نفر دیگر را پیدا میکردیم و همکار فیلمنامهنویس من استیون را توصیه کرد. من آن زمان “مردگان متحرک” را ندیده بودم، اما “اوکجا” به کارگردانی بونگ جون هو را دیده بودم. شخصیت استیون در آن فیلم با شخصیت او در “سوختن” کاملاً متفاوت است، اما بسیار جذب آن شخصیت شدم. ما همدیگر را دیدیم و حرف زدیم و استیون واقعاً بن را درک میکرد، نهتنها بهطور منطقی بلکه حتی ازنظر جسمی. استیون همچنین اعتقاد داشت انگیزه بن برای کارهایی که انجام میدهد خلأ در قلب اوست. ازنظر من این نکته واقعاً درست بود.»
«سوختن» علاوه بر این که یک مطالعهی شخصیت جذاب و یک معمای آرام است، با تنشهای مربوط به شکاف طبقاتی در کره جنوبی مدرن به جوش میآید. لی با گسترش دادن این موضوع، درمورد رابطه «سوختن» با داستانی از ویلیام فاکنر با عنوانی مشترک با داستان موراکامی صحبت میکند. او میگوید: «قبل از این که “سوختن” را بسازم، پروژههای زیاد دیگری بود. ذهنم به هم ریخته بود و حتی سه فیلمنامه نوشتم که به جایی نرسید. شباهت آن پروژهها در این بود که همه درباره خشم از آنچه در این جامعه بر مردم میگذرد صحبت میکنند. داستان موراکامی در ظاهر درمورد خشم نیست، اما وقتی به آن نگاه میکنید، درباره خشم است. بهطور اتفاقی، داستان کوتاه ویلیام فاکنر با همین عنوان، درباره یک کشاورز سفیدپوست است که هر زمان احساس رنج میکند، انبارهای دیگران را میسوزاند؛ بنابراین، این داستان مستقیماً به خشم ختم میشود. هر دو داستان درمورد خشم صحبت میکنند، اما با سبکهای بسیار متفاوت. “سوختن” در اصل از داستان موراکامی الهام گرفته شد، اما احساس خشم مستقیماً از داستان فاکنر میآید که خشم و گناه را بررسی میکند.»
منبع: د اسکینی (جاش اسلیتر ویلیامز)