مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
مِیمی تیل موبلی در سریال زنان جنبش (Women of the Movement) به اِمِت، پسر ۱۴ ساله خود، قبل از این که او خانهشان در شیکاگو را ترک کند تا برای دیدار با خانواده راهی سفری تابستانی به میسیسیپی شود، توصیه میکند: «وقتی آنجا هستی، اگر یک سفیدپوست به تو نزدیک شد، چه کار میکنی؟ اگر لازم بود سرت را پایین میاندازی…»
قتل وحشتناک اِمِت تیل در سال ۱۹۵۵ یک ماجرای آشنا در شیکاگو، میسیسیپی، سراسر ایالات متحده و بسیاری از نقاط دنیاست، داستانی که در دهههای گذشته در قالبهای بیشمار روایت شده است – اما این حکایت در ۱۹۵۵ شروع و تمام نشد. اعدام غیر قانونی نوجوان شیکاگویی در جنوب آمریکا، در گذر سالها همواره طنینانداز بوده است تا حد زیادی به دلیل رشادت اعجابانگیز مِیمی تیل، مادر اِمِت که اجازه نداد سیستم بر اقدام کریه قتل پسرش سرپوش بگذارد، کسی که در طول تحقیقات و به دنبال آن یک محاکمه ساختگی خاموش نماند، کسی که به صدای مهم و ماندگار در جنبش حقوق مدنی تبدیل شد و وقتی در ۲۰۰۳ در ۸۱ سالگی از دنیا رفت و در گورستان بور اوک در السیپ در حومه شیکاگو به خاک سپرده شد، روی سنگ قبرش نوشتند: «رنج او یک ملت را متحد کرد.»
آدرین وارن که در ۲۰۱۸ برای بازی در نقش تینا ترنر در نمایش «تینا» برنده جایزه تونی شد، با ایفای نقش مِیمی تیل در «زنان جنبش»، جایگاه خود را بهعنوان یک ستاره واقعی تثبیت میکند. ماریسا جو سرار خالق این سریال کوتاه است که ژانویه ۲۰۲۲ در شش اپیزود از ایبیسی پخش شد. «زنان جنبش» که گروهی ستاره درجه یک ازجمله جی زی، ویل اسمیت و جینا پرینس بایدوود بهعنوان تهیهکنندگان اجرایی در تولید آن مشارکت داشتند، یک درام تاریخی خیرهکننده، تأملبرانگیز و گاهی عمیقاً الهامبخش است که تکنیکهای قدیمی قصهگویی را با اثربخشی ساده و قدرتمند به کار میبرد.
ما با یک سریال روراست، بعضی وقتها ملودرام، اما همیشه وابسته به طرز عمل و رویه روبرو هستیم که اتفاقات منتهی به قتل اِمِت و باتلاق آلوده با فساد و نژادپرستی نهادی را – که تهدیدی در برابر هر تلاش قانونی و مشروع برای رسیدن به حقیقت و عدالت در طول تحقیقات، خود محاکمه و پیامدهای فوری آن است – با جزئیات به تصویر درمیآورد.
پس از یک پیشدرآمد درباره شرایط سخت به دنیا آمدن اِمِت در ۱۹۴۱، این نوشته روی تصویر نقش میبندد: شیکاگو، ایلینوی، ۱۴ اوت ۱۹۵۵». (هرچند بخشی از داستان در شیکاگو اتفاق میافتد، اما سریال در ممفیس، تنسی و در تالاهاچی کانتی در میسیسیپی در نزدیکی جایی که اِمِت به قتل رسید، تصویربرداری شد.)
مِیمی با بازی وارن، یک مادر مجرد و بسیار مراقب و حامی است که پسرش، اِمِت (سدریک جو) را در خانهای با فضای صمیمانه بزرگ میکند. موز، عموی مِیمی (گلین تورمن) که در سفری کوتاه به شیکاگو آمده است، اِمِت را به خانه خود در میسیسیپی دعوت میکند تا یک هفته را به ماهیگیری، آفتاب گرفتن و وقتگذرانی با پسرعموهایش بگذراند. اِمِت خیلی از این پیشنهاد استقبال میکند، اما مِیمی که میداند در میسیسیپی شرایط برای سیاهپوستان مساعد نیست، ابتدا مخالفت میکند. با اصرار اِمِت، مادرش با اکراه موافقت میکند او به این سفر برود، اما بهدفعات به پسرش هشدار میدهد تالاهاچی کانتی، کوک کانتی نیست و اِمِت باید همیشه حواسش باشد تا با سفیدپوستان به مشکل نخورد.
«زنان جنبش» بهسرعت ما را درون یک سکانس دلخراش میکشاند (چرا که میدانیم در ادامه چه اتفاقی میافتد). کارولین براینت (جولیا مکدرموت)، زن جوان سفیدپوست در بقالی شوهرش مشغول کار است که اِمِت وارد میشود، به او لبخند میزند، چند آبنبات میخرد، دست تکان میدهد، خداحافظی میکند و از مغازه بیرون میرود؛ و چند لحظه بعد وقتی کارولین با عصبانیت بیرون میزند و به طرف وانت خود میرود تا اسلحهای بردارد، برای او سوت میزند.
با فرار اِمِت و پسرعموهایش حادثه ظاهراً به پایان میرسد، اما این تنها آغاز یک تراژدی وحشیانه است. مدتی بعد، یک وانت در تاریکی شب مقابل خانه موز توقف میکند. روی (کارتر جنکینز)، شوهر کارولین و جی.دبلیو. میلام (کریس کوی)، برادر ناتنی روی، اِمِت را از تختش بیرون میکشند، پشت وانت میاندازند و با خود میبرند.
از اینجا به بعد داستان «زنان جنبش» بین میسیسیپی و شیکاگو در رفت و آمد است – مجریان قانون در جستجوی اِمِت هستند، درحالیکه مِیمی با حمایت دوستان و خانواده خود در شیکاگو قضیه مفقود شدن پسرش را دنبال میکند و مطبوعات محلی سیاهپوست ماجرا را پوشش میدهند. وقتی جسد بهشدت مثله اِمِت از رودخانه تالاهاچی بیرون کشیده میشود، کلانتر دستور میدهد جنازه او در میسیسیپی دفن شود، اما مِیمی اصرار میکند اِمِت را به شیکاگو بازگردانند – و وقتی پسرش را در آن وضعیت میبیند از مطبوعات محلی دعوت میکند از او عکس بگیرند و میگوید: «من امشب یک بیداری عمومی میخواهم، تابوت باید باز باشد.» به لطف نقشآفرینی فوقالعاده تنظیمشده وارن، این صحنهها تعدادی از تأثیرگذارترین لحظههای کل سریال را تشکیل میدهند.
اپیزودهای بعدی «زنان جنبش» به یک رویه دادگاهی سفت و سخت، اما استاندارد تبدیل میشود، درحالیکه جسی جی. بریلند (تیموتی هاتون)، وکیل چربزبان و دوروی روی و جی.دبلیو، درباره هویت واقعی جسد کشفشده ایجاد شك و شبهه میکند و کارولین را تشویق میکند روایتی بهشدت اغراقآمیز از اتفاقات و نوع مواجهه اِمِت با او را تعریف کند.
ما دراینبین با یک گالری از شخصیتهای تاریخی، ازجمله روبی هِرلی (لزلی سیلوا)، یک کنشگر پیشگام در جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان آمریکا و مِدگار اوورز (تانگای کیریسا) آشنا میشویم. گاهی اوقات داستان مِیمی تحتالشعاع محاکمه قرار میگیرد – هیئتمنصفه پس از تنها ۶۷ دقیقه مذاکره به بیگناهی برادران سفیدپوست رأی میدهد؛ بعدها متهمان پرونده داستان خود را به مجله لوک میفروشند و به قتل اِمِت اعتراف میکنند، چون میدانند دوباره محاکمه نخواهند شد.
بااینحال، درنهایت، این داستان اِمِت و داستان مِیمی است و ما میبینیم او تصمیم میگیرد به جنبش بپیوندد و مطمئن شود نام اِمِت هیچگاه از یاد نخواهد رفت. «زنان جنبش» حق مطلب را بهطور کامل درمورد اِمِت و مادرش ادا میکند.
اول خانواده تیل، بعد جنایت
قتل هولناک اِمِت «بوبو» تیل چهارده ساله در ۲۸ اوت ۱۹۵۵ به خاطر آنچه سوت زدن برای یک زن سفیدپوست عنوان شد، بیش از شصت سال بعد، بهعنوان یادآوری آشکار بلای جرائم ناشی از نفرت در آمریکا همچنان آزاردهنده است.
ماریسا جو سرار، خالق و گرداننده «زنان جنبش» که مجموعههایی مانند «سرگذشت ندیمه»، «۱۳ دلیل برای این که» و «شلیک گلوله» را در کارنامه دارد، برای این سریال ابتدا از کتاب «اِمِت تیل: قتلی که دنیا را شوکه کرد و نیروی محرکه جنبش حقوق مدنی شد» نوشته دیوری اس. اندرسون الهام گرفت.
مرگ اِمِت تیل یک رویداد بنیادی است و کل یک جنبش را برانگیخت. سرار میگوید: «داستان اِمِت تیل، جنبش حقوق مدنی را آنطور که امروز میشناسیم، راهاندازی کرد.»
ربودن اِمِت و اعدام غیر قانونی او و به دنبال آن اصرار مادرش، مِیمی تیل موبلی بر این که در مراسم تشییع جنازه پسرش، تابوت او باز باشد تا حاضران عمق فاجعه را با چشم ببینند، قلب و ذهن مردم را در سراسر دنیا را باز کرد. خشم حاصل از آن اتفاق و واکنشهای منفی به قوانین جیم کرو (جداسازی نژادی در همه تأسیسات عمومی ایالات جنوبی مؤتلفه سابق در آمریکا) با اعتراضات جهانی – و نهفقط از سوی سیاهپوستان – همراه شد.
سرار میگوید: «همه به این خاطر بود که مادر اِمِت اجازه نداد ماجرای قتل پسرش از تیتر اخبار خارج شود.» مِیمی کنترل جریان رسانهای را – که اغلب پسرش را یک شرور ترسیم میکردند و این واقعیت را که او تنها یک نوجوان بود نادیده میگرفتند – در دست گرفت.
سرار میگوید: «اِمِت اغلب یک شکارگر توصیف میشد، درحالیکه او فقط یک پسربچه بود که زندگی خودش را میگذراند. من تصمیم گرفتم یک داستان شخصیتمحور را از نگاه مِیمی روایت کنم. خیلی از داستانهای مرتبط با اعدامهای غیر قانونی، از نگاه یک فعال یا نظام عدالت کیفری بیان میشوند. “زنان جنبش” درواقع داستان یک مادر و خانوادهاش است.»
این رویکردِ مبتنی بر شخصیت با سلیقه نویسندگی سرار همخوانی دارد که نه متکی بر جنایات واقعی بلکه متمرکز بر درام خانوادگی است. دیگر نسخههای داستان آشنای اِمِت تیل عموماً بر مرگ او تمرکز دارند. سرار تصمیم گرفت سریال خود را با تولد او شروع کند تا زندگی کوتاه او را گرامی بدارد. او میگوید: «میخواستم متوجه شوم اِمِت کیست و مِیمی کیست. او زنی بود که دنیا را عوض کرد. میخواستم بدانم این آدمها کی بودند، نه این که فقط بگویم چه اتفاقی برای آنها افتاد.»
حضور نامهای شناختهشده ازجمله جی زی، ویل اسمیت، جینا پرینس-بایدوود (که اپیزود اول را کارگردانی کرد) و جیمز لاسیتر در پشت «زنان جنبش» باعث نشد سریال از مسیری که سرار در نظر داشت، خارج شود. او میگوید: «به من خیلی اعتماد داشتند. همهچیز در قالب مکالمه بود. آنها بدون کنترل پروژه از من میخواستند داستان را به روشی که میخواستم تعریف کنم.»
سرار برای شکل دادن داستان خود تحقیقات طولانی و دقیق انجام داد. او میگوید: «من همه کتابها و مطالب روزنامهها را خواندم و هر کلیپ خبری و فیلم مستند را که به دستم رسید نگاه کردم. میخواستم داستان را از تمام زوایا ببینم، حتی اگر زاویهای اشتباه باشد.»
هرچند سرار از کوه تحقیقات خود بهعنوان یک ستاره قطبی استفاده کرد، اما حواسش به حفظ جریان روایی سریال بود. تعدادی از شخصیتها در یک نفر ادغام شدند و برخی دیگر حذف شدند. او میگوید: «حقایق منبسط یا منقبض شدند، اما هرگز مندرآوردی نشدند تا با شخصیتها تناسب پیدا کنند.»
یکی از خوششانسیهای سرار دیدار با افرادی بود که تجربه دست اول از ماجرای قتل اِمِت داشتند، ازجمله کشیش ویلر پارکر جونیور (جاشوا کیلب جانسون)، پسرعموی اِمِت که هنگام ربوده شدن او کنارش بود. سرار تمام مصاحبههای ویلر در این سالها و همچنین مصاحبههای مِیمی را دید و بعد دیالوگهای سریال را بر مبنای مشاهدات آنها از آدمربایی و قتل را دیدند و احساساتشان نوشت. او در حالی از این رویکرد دقیق برای طراحی بسیاری از شخصیتها استفاده کرد که رونوشت رسمی دادگاه در دسترس نبود.
نکته شگفتانگیز درمورد مِیمی این است که کنش او متأثر از نفرت، خشم یا انتقام نبود. سرار میگوید: «او یک مادر عادی و مجرد بود که تحت تأثیر عشق هدایت میشد. مِیمی در گذر این مصیبت حمایت جامعه، ایمان و خانواده خود را داشت.»
برای آدرین وارن، بازی در نقش مِیمی تیل، فرصتی برای در میان گذاشتن داستانهای اجداد ما و انداختن نور روی داستانهایی است که در تاریکی بودهاند. او میگوید: «من خوشحالم در این فرایند مشارکت داشتم.»
بازیگر ۳۶ ساله درباره شخصیت مِیمی و تفاوت او با تینا ترنر در نمایش «تینا» که جایزه تونی بهترین بازیگر زن را برای او به همراه داشت، میگوید: «تینا یک نقش خیلی متفاوت با مِیمی بود. تینا یک هنرمند است، اما مِیمی مادری است که در یک موقعیت تراژیک قرار میگیرد. او ناخواسته درگیر شرایط غیرعادی میشود و مجبور است به یک مبارز تبدیل شود. البته تینا و مِیمی شباهتهایی هم دارند. هر دو به عشق اعتقاد دارند و هر دو ایمان زیادی دارند. آنها به شیوههای خود مبارز هستند، چون باید مبارزه کنند، نه لزوماً به این خاطر که خودشان میخواهند که به نظر من مسئله مهمی است. هر دو در موقعیتهایی قرار میگیرند که ربطی به آنها ندارد. درمورد تینا، خشونت خانگی و درمورد مِیمی، قتل پسرش.»
مِیمی برای وارن یک چهره آشنا بود، اما از او و خانوادهاش شناخت کافی نداشت. او میگوید: «من حتی نمیدانستم مِیمی چقدر جوان بود. نمیدانستم ۳۳ سال داشت. ما اغلب به قهرمانان خود بهخصوص قهرمانان جنبشهای اجتماعی نگاه میکنیم و تصاویر زیادی از آنها را بهصورت سیاه و سفید میبینیم و فکر میکنیم خیلی بزرگتر از ما و خیلی عاقلتر از ما بودند، درحالیکه آنها در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ سن و سال فعلی ما را داشتند؛ بنابراین وقتی متوجه شدم شخصیت مِیمی در سریال تقریباً همسن خود من است، تلاش کردم او را نه لزوماً بهعنوان یک زن سیاهپوست که پس از قتل پسرش به دست مردان سفیدپوست چنین تصمیمی میگیرد، بلکه زنی تصور کنم که ازقضا سیاه است و پسرش، عشق زندگیاش از او گرفته میشود.»
سرار میخواست «زنان جنبش» بیش از خود جنایت بر رابطه انسانی مشترک خانواده تیل متمرکز باشد. او میگوید «اِمِت فقط یک پسر نوجوان بود که میخواست بدون همراهی مادرش تابستان را در میسیسیپی با پسرعموهای خود بگذراند، اما شهید یک جنبش حقوق مدنی لقب گرفت.»
هدف سرار این بود آگاهی عمومی از سرنوشت اِمِت بیشتر شود و امیدوار است این سریال تلنگری به تماشاگران باشد. او میگوید: «جرائم ناشی از نفرت مشکل همه است، نهفقط قربانیان و خانوادههای آنها، بنابراین همه ما باید به آن اشاره کنیم.»
وارن نیز اعتقاد دارد داستان «زنان جنبش» در روزگار معاصر طنین دارد. او میگوید: «درواقع خیلی بهموقع بود. چون متوجه شدیم یک قصه تاریخی نمیگوییم. این اتفاقات در دهههای پنجاه و شصت میلادی افتاد، اما یک ماجرای تاریخی نیست. هنوز هم پیش میآید.»
منبع: شیکاگو سان تایمز، Creative Screenwriting، اینترتینمنت ویکلی
تماشای آنلاین سریال زنان جنبش در نماوا