مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
چه اتفاقی برای واندا ماکسیموف (الیزابت اولسن) میافتد که پخش آنلاین موفق سریال وانداویژن، او را به یکی از محبوبترین ابرقهرمانان مارول استودیوز تبدیل کرد؟ چقدر امریکا چاوز (شوچیت گومز) را میبینیم که در قصههای مصور لاتین و یک دگرباش است؟ مردان ایکس برای اولین بار در کاری از مارول استودیوز حضور پیدا میکنند؟ نِیمور ساب-مارینر چطور؟ تام کروز که اولین گزینه برای فیلم مرد آهنی بود، بهعنوان تونی استارک جدید ظاهر میشود؟ اینها برخی پرسشهایی است که پیش از اکران دنباله فیلم دکتر استرنج در ذهن طرفداران نقش بسته بود.
اما بندیکت کامبربچ با بازگشت به نقش جادوگر بسیار پرقدرت مارول که احتمالاً بیش از هر یک از انتقامجویان دیگر اعتمادبهنفس دارد، دقیقاً میدانست برای چه چیزی قرارداد بازی در فیلم دکتر استرنج در مولتیورس جنون (Doctor Strange in the Multiverse of Madness) را – که از مه ۲۰۲۰ در سینماها اکران شده است – امضاء میکند و او از کار خود راضی است.
بازیگر ۴۵ ساله انگلیسی میگوید: «این یک طاقنمای بسیار شلوغ با انبوهی از شخصیتها و طرحهای داستانی است، بهخصوص ازاینجهت که ما در این یکی، چندجهانی/ مولتیورس را بهدرستی کند و کاو میکنیم. پیچیدگیها و لایهها به این معنی است که بله، این یک فیلم مستقل است که عنوان فیلم نام شخصیت من را دارد، اما همهچیز فقط درباره او نیست.»
بههرحال، پیشازاین، خیلی از لحظههای بزرگ کامبربچ در نقش دکتر استرنج زمانی بود که او در کنار دیگر ابرقهرمانان حضور داشت. او در فیلم انتقامجویان: پایان بازی (۲۰۱۹)، بیهیچ کلام و تنها با انگشت، به مرد آهنی با بازی رابرت داونی جونیور اشاره میکند که زمان مرگ فرا رسیده است. او نقشی کلیدی نیز در یک قصه چندجهانی دیگر بازی کرد: فیلم مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست که زمستان گذشته با موفقیت میلیارد دلاری خود، بیشترین فروش یک فیلم در دوران همهگیری را رقم زد.
کامبربچ در فیلم جدید با بازی در نقش چند نسخه از دکتر استرنج، همچنان فرصتهایی برای منقبض کردن عضلات ابرقهرمانی خود دارد. اینها شامل نسخههای قهرمانانه، بهظاهر اهریمنی و زامبیمانند این ابرقهرمان است که مخلوق استیو دیتکو و استن لیِ فقید است و اولین بار در ۱۹۶۳ در مجله شماره ۱۱۰ «قصههای استرنج» مارول کامیکس ظاهر شد. کامبربچ اولین بار سال گذشته در مجموعه انیمیشن چه میشود اگر…؟ در مقام صداپیشه، نقش یک دکتر استرنج از یک دنیای متفاوت زمانی را عهدهدار شد.
به نظر میرسد «منیت» وجه مشترک انواع مختلف دکتر استرنج است – او هرگز با دیگران خوب کار نمیکند، اما کامبربچ میگوید استرنج باید یاد بگیرد به کسی غیر از خودش تکیه کند. «این نسخههای موازی شباهتهایی دارند، اما تفاوتهای اساسی هم دارند. این یک چالش بود… خلق چیزی که متفاوت ولی در عین حال به شکلی قابل تشخیص استرنج باشد. یک عنصر ثابت در او وجود دارد، اما استرنج همچنان بهواسطه منیت و نخوت و این باور که چاقو باید دست خودش باشد، واقعاً آسیب دیده است. این فیلم بهگونهای آن منطق را زیر سؤال میبرد و او را درگیر یک آزمون میکند، به این معنی که تکامل استرنج زمانی شکل میگیرد که بفهمد نمیتواند انفرادی عمل کند. او باید با دیگران همکاری کند.»
کامبربچ ادامه میدهد: «احساس میکنم در فیلمهای قبلی با استرنج و انگیزههای او برای جراح شدن در وجود قبلی خود آشنا شدیم. ما شاهد رشد قدرت او در “جهان سینمایی مارول” بهعنوان یک جادوگر بودیم، اما تا پیشازاین فیلم هرگز واقعاً به این موضوع نپرداختیم و ندیدیم که ضعفها و شکافهای شخصیت او چیست و چقدر شکسته است. فیلم جدید آن مسئله را فاش میکند و آزمایش میکند و ما را بهجایی میرساند که استرنج باید خود را اصلاح کند، او باید روش خود را تغییر دهد… ما بیشتر با آنچه در دل او میگذرد، آنچه او را به حرکت درمیآورد و انگیزههای او آشنا میشویم؛ چیزهایی که او را نهتنها به یک جراح بزرگ، بلکه به یک جادوگر بزرگ تبدیل کرده است و همه اینها این بار بهشدت به چالش کشیده میشود.»
کامبربچ بزرگترین جذابیت بازی در نقش استرنج را «پیچیدگی شخصیت او» میداند و میگوید: «من عاشق شوخطبعی و ماهیت ازخودراضی، طعنهزن و متکبر او هستم، همچنین این نکته که هرچند او آنارشیست است و خارج از قاعده بازی میکند، اما در عین حال فردی انعطافپذیر است. او تغییر میکند و میتواند متحول شود. فکر میکنم او پتانسیل بالایی دارد… شما میخواهید با او به ماجراجویی بروید. او آدم راحتی نیست، اما انسان است.»
انتقامجویِ باتجربهتر با واقعیتهای جایگزین، ساحره اسکارلت با بازی اولسن بعد از حضورش در «وانداویژن» است. مضامین غصه و انکار در «مولتیورس جنون» در نقش اولسن جاری میشود و او میگوید واندا و دکتر استرنج بیش از آنچه تصور میکنند به هم شباهت دارند. «فکر میکنم این شخصیتها قرار است با هم در یک دنیا باشند. هیجانانگیز است که ما آنها را در یک دنیا قرار میدهیم چون همدیگر را درک میکنند. هر دو بهنوعی مستقل هستند.»
روی صندلی کارگردانی، سام ریمی نشسته است که خیلیها او را پدرخوانده سینمای ابرقهرمانی میدانند. او بیست سال پیش، توبی مگوایر را در اولین فیلم «مرد عنکبوتی» کارگردانی کرد، فیلمی که زمینهساز سلطه کنونی ابرقهرمانان در صنعت سرگرمی شد.
کامبربچ با اشاره به بازگشت ریمی به فیلمهای ابرقهرمانی بهجای اسکات دریکسون که اولین فیلم «دکتر استرنج» را در ۲۰۱۶ کارگردانی کرد (و گفته میشود به خاطر اختلاف نظر هنری پروژه را ترک کرد)، میگوید: «این مرد خیلی متواضع است و کار سختی داشت. او دیر وارد این پروژه شد و مدتی بود چنین کارهایی انجام نداده بود. فکر کردن به نقاط قوت و جایگاه او در این ژانر و ژانر وحشت که هر دو در این فیلم هماهنگ هستند، اصلاً کار سختی نبود. سام برای بردن این شخصیت غنی و پیچیده به دیوانهوارترین داستان و ماجرایی که تابهحال داشته است، بهترین گزینه بود.»
ریمی میگوید کامبربچ با ازخودگذشتگی و احساس تعهد، بازگشت او به فیلمسازیِ ابرقهرمانی را آسان کرد. «او میخواست ما حق مطلب را درمورد دکتر استرنج ادا کنیم و واضح بازی نکنیم. بندیکت همیشه من و داستان ما را به چالش میکشید تا بهترین کار ممکن انجام شود.»
کامبربچ ادامه میدهد: «احساس میکردم در دستانی بسیار امن هستم و فکر میکنم طرفداران سام ریمی با دیدن فیلم خیلی خوشحال میشوند. او واقعاً بسیاری از عناصر وحشت و عناصر تاریکتر این داستان را زنده کرد… مطمئناً این ترسناکترین فیلم مارول تا به امروز است.»
این روزها، نقش یک ابرقهرمانِ مارول استودیوز تا آنجا که در هالیوود میشود، در برابر واکنشهای منفی منتقدان سینما مقاوم است. طرفداران سرسخت و فروش در گیشه نتیجه کار است. شکاف رو به رشد بین هواداران پر و پاقرص و منتقدان سینما که ترجیح میدهند تولید فیلمهای ابرقهرمانی متوقف شود، برای کامبربچ قابل تشخیص است. او میداند کسانی هستند که ترجیح میدهند وی را در فیلمهایی مانند «قدرت سگ» ببینند، فیلم وسترن نتفلیکس که سال گذشته نامزدی اسکار بهترین بازیگر مرد را برای او به همراه داشت.
اما کامبربچ اعتقاد دارد «کارهای بزرگتر» مانند «دکتر استرنج» به او اجازه میدهد در فیلمهایی مانند فیلم موریتانیایی – داستان مردی موریتانیایی که ۱۴ سال را در زندان گوانتانامو گذراند و سرانجام در ۲۰۱۶ آزاد شد – بازی کند، یا فیلمی مثل «پیک» درباره تاجری که در دوران جنگ سرد برای جاسوسی استخدام میشود.
کامبربچ میگوید: «دوست دارم هر دو سمت بحث فرهنگی حضور داشته باشم. به یکی بیش از دیگری علاقه ندارم. ما همیشه در سیستمی زندگی کردهایم که یا از طریق استودیوها یا بهواسطه ستارهها، به تأمین هزینههای تولیدات کوچکتر کمک میکند و توجهات را معطوف به داستانهای مهمی میکند که در غیر این صورت امکان تولید ندارند… و بله، ما باید مراقب انتخابهای خود باشیم، اما برای دیدن طیف گسترده هنر لازم نیست خیلی دور را نگاه کنید، ضمن این که مردم مخاطبان اصلی هنر هستند. پس زندگی کن و بگذار زندگی کنند.»
برخی فیلمهای کامبربچ به دلیل به تصویر کشیدن شخصیتهای دگرباش، ازجمله در «قدرت سگ» که انتقاد سام الیوت، بازیگر را به همراه داشت و دنباله «دکتر استرنج» که نمایش آن در عربستان سعودی ممنوع اعلام شد، گاهی با نیش و کنایه مواجه میشوند. او میگوید خطر، چیزی خیلی بیشتر از سیاستهای پیرامون یک فیلم است و وضعیت دوم را «یک ناامیدی قابل انتظار» مینامد.
او میگوید: «این تفکر که این یک معضل تاریخی است، دست کم گرفتن فراگیر مشکلات دنیای واقعی است که مردم در جوامع محروم با آن روبرو هستند. یکی دیگر از جنبههای مهم فیلمسازی در چنین مقیاسی این است: من میتوانم این نکته را برجسته کنم که در سال ۲۰۲۲ مردم نهتنها طرد میشوند، بلکه به خاطر تمایلات جنسی خود کتک میخورند، شکنجه و گاهی اعدام میشوند. من خیلی افتخار میکنم که متحد آن جوامع سرکوبشده و بعضاً کمتر شناختهشده باشم تا برابری لازم در زندگی ما را ترویج شود.»
دکتر استرنج کامبربچ همچنان یکی از شناختهشدهترین ابرقهرمانان مارول استودیوز است تا حدی به این دلیل که او خود را متعهد به شباهت کامل به ظاهر این شخصیت در قصههای مصور میداند. یک عامل کلیدی در ظاهر او: ریش بزی، اما راز او چیست؟
کامبربچ که با کمک یک آرایشگر این کار انجام میدهد، میگوید: «سعی کنید همهچیز واقعی باشد. از جعل دوری کنید. بدون مردی که بلد باشد با تیغ و کمی نور و انعکاس چه کار کند، این من هستم که ضرر میکنم.»
درنهایت کامبربچ امیدوار است در آینده چه کاری انجام دهد؟ او میگوید: «این چند سال و بهویژه سال گذشته برای من شگفتانگیز بود. میخواهم روی افرادی که دوست دارم با آنها کار کنم، همچنین شخصیتهایی که دوست دارم بازی کنم، متمرکز باشم. هر دو به یک اندازه اهمیت دارند. بعد از همکاری با جین (کمپیون) که بلیت طلایی بازی در نقش یک شخصیت بسیار پیچیده را به من داد، متوجه شدم که توانستم هنر خودم را متحول کنم. من باید هنرم را متحول و عشق جدیدی برای آن پیدا کنم. این چیزی است که میخواهم ادامه دهم. میخواهم بهعنوان یک هنرمند همیشه یاد بگیرم و بازیگر بهتری باشم.»
منبع: واشنگتن پست، نشنال پست