مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
پیش از اکران فیلم جولی و جولیا با بازی مریل استریپ در سال ۲۰۰۹، سارا لانکاشایر (لَنکِشِر) هرگز نام جولیا چایلد (۲۰۰۴-۱۹۱۲) را نشنیده بود.
ستاره بریتانیایی صحنه تئاتر و مجموعههای تلویزیونی مانند درام جنایی «دره شاد» که حالا در یک سریال تلویزیونی نقش آشپز، نویسنده و چهره معروف تلویزیونی آمریکا را بازی کرده است، میگوید: «او در بریتانیا یک شخصیت عمومی نداشت و بخشی از دوران کودکی من نبود. اولین بار با تبلیغات فیلم “جولی و جولیا” او را شناختم.»
وقتی متن «جولیا» (Julia)، سریال هشت اپیزودی اچبیاو مکس – که داستان چایلد را پس از سفرهای او به فرانسه و انتشار کتاب «تسلط بر هنر آشپزی فرانسوی» و متعاقباً آغاز اجرای او در برنامه آشپزی پیشگام خود با نام «سرآشپز فرانسوی» در تلویزیون عمومی بوستون دنبال میکند – به دست لنکشایر رسید، او همچنان جز اطلاعات کلی درباره چایلد چیز بیشتری از او نمیدانست.
اگرچه چایلد در دوران کودکی لانکاشایر نقش مهمی نداشت، اما حضور پرشور و شوق او برای مخاطبان آمریکایی که به آنها یاد داده بود چگونه مرغ را بریان کنند و محتویات ماهیتابه را برگردانند، کاملاً آشناست.
لانکاشایر برای بازی در «جولیا» که فصل اول آن مارس تا مه ۲۰۲۲ پخش شد، مجبور بود لهجه آمریکایی اعیانی خاص چایلد و رفتار و اطوار سرزنده و شاد معروف او را تقلید کند و در عین حال تا حدی درک کند این شخصیت عمومی در خلوت خود چطور بود.
نوشتن متن «جولیا»
پیشفرض سریال زمانی آغاز شد که کیمبرلی کارور، یکی از تهیهکنندگان اجرایی سریال و تاد شولکین، مدیر اجرایی بنیاد هنرهای آشپزی و خوراکشناسی جولیا چایلد، یک روز با هم ناهار خورند. هر دو در هالیوود کار کرده بودند، اما همه چیز با بحث درباره خود چایلد شروع شد. شولکین میگوید: «ما درباره علاقه کیمبرلی به جولیا صحبت میکردیم و او گفت، “باید سریالی درباره او بسازیم.”»
آنها بحث کردند پس از دوره فرانسه که نورا افرون در «جولیا و جولیا» پوشش داد، چه چیزی را میتوان درباره چایلد بررسی کرد و به ایده ساخت سریالی درباره برنامه تلویزیونی چایلد با عنوان «سرآشپز فرانسوی» که از ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۳ اجرا میشد رسیدند. شولکین میگوید: «آن سالها یک مقطع مهم در تاریخ آمریکا بود و همچنین زمانی بود که آمریکاییها درکل زمان بیشتری را مقابل تلویزیون سپری میکردند.»
کارور و شولکین مشخصاً میخواستند بررسی کنند تغییرات فرهنگی چه تأثیری بر ازدواج چایلد با پل چایلد، دیپلمات بازنشسته گذاشت که در سریال نقش او را دیوید هاید پیرس بازیگر سریال «فریژر» بازی میکند. «رابطه شخصی جولیا، وقتی کل جهان تغییر کرد و او از خانم پل چایلد به یک چهره معروف ملی تبدیل شد چگونه بود؟»
در ادامه، کارور از دنیل گلدفارب که در سریال «خانم میزل شگفتانگیز» کار میکرد خواست بر مبنای پیشفرض او و شولکین یک اپیزود افتتاحیه بنویسد. گلدفارب میگوید: «من یک اپیزود افتتاحیه به نام “آغاز” درباره یک ازدواج جاافتاده نوشته بودم که کیمبرلی از آن خوشش آمده بود.» گلدفارب از پیشنهاد کارور استقبال کرد. «همیشه دوست داشتم در یک برنامه مرتبط با غذا کار کنم و اگر اهل خورد و خوراک هستید، برای بالا رفتن، هیچ کوهی بهتر از جولیا چایلد نیست.»
گلدفارب سپس با کریس کایزر، نویسندهای که در سریال «ستمگر» با او کار کرده بود تماس گرفت و هر دو ایدههای بیشتری برای سریال مطرح کردند. کایزر پیشنهاد کرد یکی از راههای فکر کردن به ساختار فصل اول، تغییر رابطه جولیا و پل از یک ازدواج سنتی به سبک برنامههای تلویزیونی اواسط قرن بیستم به یک شراکت برابر است که در آن شهرت روزافزون جولیا به این معنی است که آنها باید مذاکره کنند.
در اپیزود اول، جولیا این واقعیت را از پل پنهان میکند که ایده اجرای برنامه در دابلیوجیبیاچ، شبکه تلویزیونی عمومی بوستون را خودش به آنها پیشنهاد کرد و ادعا میکند آنها از او خواستند این کار را انجام دهد، کاری که چایلد در زندگی واقعی انجام داد. کایزر میگوید: «کاری که جولیا پشت سر پل انجام میدهد تا حد زیادی لوسی و ریکی ریکاردو را تداعی میکند. ما فصل را با ادای احترام به داستانهای ازدواج در تلویزیون دهه ۱۹۵۰ شروع میکنیم. وقتی فصل به پایان میرسد، دیگر هیچ رازی بین جولیا و پل نیست. ما از سیاستهای جنسیتی قدیمی به چیزی پیچیدهتر میرویم.»
انتخاب بازیگر نقش جولیا
سریال به بازیگری نیاز داشت که بتواند فردی به شناختهشده بودن جولیا چایلد را مجسم کند. به گفته چارلز مکدوگال که اپیزود افتتاحیه «جولیا» را کارگردانی کرد، لانکاشایر به پیشنهاد سارا آبری، مدیر تولید محتوای اچبیاو مکس انتخاب شد.
مکدوگال میگوید: «او ازنظر خیلیها یک پیشنهاد غیر عادی بود، اما من میدانستم سارا چه بازیگر درخشانی است.» مکدوگال، لانکاشایر را در اجرای صحنهای موزیکال «بتی چشم آبی» در وست اند دیده بود، «بنابراین میدانستم او میتواند کمدی کار کند»، بااینحال مکدوگال اذعان دارد برای کسانی که لانکاشایر را از سریال پرشور و حرارت «دره شاد» میشناختند، «پذیرش او در نقش جولیا چایلد همچنان به یک جهش ذهنی نیاز داشت.»
لانکاشایر در اوایل سال ۲۰۲۰ با کلاهگیس و گریم چند تست بازیگری انجام داد. (مکدوگال میگوید: «فکر میکردم بعد از چند بار قید پروژه را میزند. سارا بازیگری است که دیگر نباید از او امتحان گرفت.»)
پس از چند ماه توقف تولید سریال به خاطر قرنطینه ناشی از کووید ۱۹، اعضای گروه در پاییز ۲۰۲۰ دوباره گرد هم آمدند تا تصویربرداری اپیزود افتتاحیه را از سر بگیرند. مکدوگال میگوید: «سارا با شور و شوق و این که میتواند بهطور مطلق چایلد را به تصویر بکشد سر کار بازگشت. مهم نبود که ازنظر فیزیکی به او شباهت نداشت. در مانیتور، او کاملاً جولیا بود. ما یکی از صحنههای اپیزود اول را در یونیون اویستر هاوس در بوستون تصویربرداری میکردیم. کل روز به سارا خرچنگ میدادیم و او با لذت میخورد؛ درواقع بیست و هشت خرچنگ و او با ذوق آنها را میخورد.»
شبیه شدن به جولیا
آن تستهای اولیه لازم بود تا تائید کند لانکاشایر که تا حدی به چایلد شباهت دارد، اما صورت گرد یا قد ۱۸۸ سانتیمتری او را ندارد، برای بازی در نقش او قابل تائید است. مشکل اختلاف قد را میشد بهراحتی حل کرد. مکدوگال میگوید سازندگان سریال میتوانستند لباسهای او را طوری طراحی کنند که نیمتنهاش بلندتر به نظر برسد و لانکاشایر روی رمپ یا چیزهای دیگر بایستد تا قد او را نسبت به بازیگران دیگر بلندتر نشان دهد.
آنها برای تغییر چهره لانکاشایر تصمیم گرفتند از پروتز استفاده نکنند، چون ممکن بود سریال را خیلی تقلیدی نشان دهد. در عوض به یک روال آرایشی رسیدند که چهره او را بهاندازه کافی به چهره چایلد نزدیک کند. جو راسی رئیس بخش چهرهپردازی میگوید: «طرح اولیه این بود که آرایش او ساده و منعکسکننده این واقعیت باشد که جولیا خودش را خیلی آرایش نمیکرد. بعد سارا درباره ظاهر خود ایدههای خیلی خوبی مطرح کرد که به ما اجازه داد بیشتر از هایلایت، سایه چشم و رژ گونه استفاده کنیم؛ سیستمی که شامل پروتز نباشد و بهسرعت انجام شود. روند استفاده از کلاهگیس و آرایش زیر ۴۵ دقیقه تا یک ساعت انجام میشد که عالی بود، چون سارا تقریباً هر روز کار میکرد و تقریباً در تمام صحنههای سریال حضور داشت.»
برای بیشتر شدن شباهت ظاهری لانکاشایر به چایلد استفاده از کلاهگیس نیز بسیار مهم بود. جری دکارلو، رئیس بخش مو سریال در فیلم «جولی و جولیا» نیز کار کرده بود (البته نه استریپ، چون او طراح کلاهگیس خودش را داشت) و با مدل موی چایلد آشنا بود. او مدلی طرحی کرد که از یکسو شبیه موهای فرفری طبیعی چایلد بود و از سوی دیگر، گوشههای آن کمی پف داشت و بالای آن دقیقاً بهاندازه موهای واقعی چایلد نبود، با این هدف که سر لانکاشایر را پهنتر نشان دهد. (مکدوگال به شوخی میگوید: «کلاهگیس را پیتر اوون در انگلستان ساخت و آن را با هواپیما و بلیت فرست کلس به آمریکا فرستادند.) دکارلو میگوید: «موهای چایلد در سریال برگرفته از چند مدل موی واقعی اوست. مدل موی چتری بعداً در دهه ۱۹۶۰ برجستهتر شد چون مردم بیشتر او را با آن به یاد میآورند، اما من موی صاف را هم از دهه ۱۹۵۰ حفظ کردم که نشان میدهد او خودش موهایش را درست میکرد.»
ثبت جولیا
لانکاشایر با نگاهی اولیه روی ویژگیهای نقشآفرینی خود متمرکز شد. او در حرکات خود سعی کرد رویکرد گسترده و در عین حال کاملاً با اعتمادبهنفس چایلد به کمدی فیزیکی را ثبت کند. بعضی از حرفهای جولیا میتوانست خندهدار باشد، بهویژه وقتی خودش را به خاطر خرابکاری مسخره میکرد، اما لانکاشایر مراقب بود که خیلی احمقانه به نظر نرسد. او میگوید: «جولیا میدانست جلوی دوربین چه کار میکند. به او که نگاه میکنم، نوعی ناخودآگاهی غیرعادی و شگفتانگیز میبینم، اما همچنین حقیقت مطلق کاری که او انجام میداد. او خیلی خوب میدانست چطور برای تماشاگرانش بازی کند.»
از همه سختتر، شیوه صحبت کردن بریدهبریده و پر افت و خیز خاص چایلد بود که از نوع تربیت او در پاسادنا ناشی میشد، اما کاملاً خاص خود او به نظر میرسید. لانکاشایر میگوید: «تقلید صدای او فوقالعاده دشوار است.» او برای تسلط بر لهجه چایلد با یک مربی کار میکرد، اما به نتیجه رسید که نمیتواند با چنین رویکرد فنی بر آن مسلط شود. او توضیح میدهد: «جولیا دامنه صوتی خیلی پیچیدهای داشت.»
چایلد با لهجه خاصی حرف میزد، اما از یک شیوه گفتاری گسترده نیز استفاده میکرد که بهسرعت مانند فلوت بالا میرفت و مثل یک باسون پایین میآمد. لنکشایر میگوید: «هیچ جایگزینی نداشتم جز پیدا کردن یک حالت مشابه که هم حاکی از صدای او باشد و هم تمام ویژگیهای عجیب و غریب و حالت موسیقایی او را داشته باشد. بازیبازی کردم تا وقتی به چیزی رسیدم که با آن راحت بودم. او موزیکال صحبت میکند و شما میتوانید با غیر قابل پیشبینی بودن نتهای درون صدای او خیلی سرگرم شوید.»
آشپزی کردن مثل جولیا
اگر قرار است نقش جولیا چایلد را بازی کنید، باید آشپزی بلد باشید و باید آنقدر آشپز خوبی باشید که رویکرد ماهرانه – هرچند در بیشتر وقتها کاملاً آشفته – او در حرکت در آشپزخانه را به تصویر بکشید. لانکاشایر در کودکی آشپزی را از مادرش آموخته بود، او توضیح میدهد: «احتمالاً مادرم حرفهای بود که همه اینها را به من و خواهر و برادرهایم منتقل کرد. ضمن این که خودم چند دهه است تشکیل خانواده دادهام، بنابراین آشپزی همیشه بخشی از کارهای خانه من بوده است. ازاینجهت، هیچ ترسی نداشتم.» اما خیلی مهم بود که تکنیک خاص چایلد و غذاهای مورد علاقه او روی صفحه دقیق به نظر برسد، به این معنی که گروه تولید باید غذا را به روش خود چاید طبخ میکرد. «هر غذایی که ما سر صحنه درست کردیم طبق دستور جولیا بود. هر چیز که فکرش را بکنید.»
برای این کار، کریستین توبین، طراح غذای سریال سر صحنه تصویربرداری و درست در کنار دکورهای خانه چایلد و استودیو دابلیوجیبیاچ آشپزی میکرد. توبین میگوید: «آشپزخانه قلب تپنده کل صحنه بود؛ بنابراین غذاها از صحنه به افرادی داده میشد که در حال کار روی سریال بودند.» توبین تا حد زیادی دقیقاً همانطور که در کتابهای آشپزی چایلد توضیح داده شده بود، آشپزی میکرد و به بازیگران درمورد تهیه غذا مطابق با دستورالعملهای چایلد مشاوره میداد.
رسیدن به حریم خصوصی زندگی جولیا
برای لانکاشایر، مهمترین بخش کار او تمرکز روی جنبه درونی شخصیتی بود که به خاطر پر سر و صدا بودن معروف بود. لانکاشایر میگوید: «یک جولیای خیلی عمومی و یک جولیای خیلی خصوصی وجود دارد» و پیدا کردن جولیای خصوصی اغلب دشوارتر بود. او، نویسندگان و کارگردانان سریال تحقیقات زیادی روی زندگینامههای منتشرشده درباره چایلد و مکاتبات او انجام دادند – نامههای او به دوستش ایویس دِووتو (با بازی بیبی نیوورتس در سریال) برای لانکاشایر بسیار مفید بود، بهخصوص «گله و شکایتهای او از پل و گیج شدن درمورد چیزهای خاص.» – و با افرادی که او را میشناختند صحبت کردند تا بفهمند چه چیزی پشت نقشآفرینی خود چایلد از شخصیت جولیا چایلد بود.
لانکاشایر میگوید: «داستانی درباره یک مدیر هتل بود که جولیا را از رستوران هتل به خانهاش برد. او که جوانی بیست و چند ساله بود، جولیا را سوار ماشین کرد تا به خانهاش برساند. جولیا همین که در ماشین نشست نفس راحتی کشید و بعد در کل راه ساکت بود، انگار نقشآفرینی تمام شده بود. آن سکوت گویای همه چیز است.»
در سریال لحظههای مشابهی بین جولیا و پل دیده میشود، زمانی که از حالت تدافعی خارج میشوند و بهعنوان مثال، بدون این که با هم حرف بزنند، تابلوهای نقاشی داخل استودیوی پل را مرتب میکنند. لانکاشایر میگوید: «امیدوارم این لحظهها واقعاً در زندگی آنها بوده باشد. میخواهم این ازدواج واقعی، آن لحظههای زیبا و آرام را داشته باشد، جایی که شما بهقدری با یک نفر راحت باشید که بتوانید در سکوت با او زندگی کنید.»
منبع: والچر (جکسون مکهنری)
تماشای فیلم جولیا در نماوا