مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
تایکا وایتیتی، بازیگر، نویسنده و کارگردان ۴۶ ساله، از یک شهر کوچک چند صد نفری در نیوزیلند میآید، جایی که در آن فیلم در فهرست فرصتهای شغلی نبود. وقتی او دبیرستان را ترک کرد، به صف بیکاران پیوست، در بیست و چند سالگی نمایش به صحنه میبرد و وقتی شروع به ساخت فیلمهای کوتاه (فیلم برنده اسکار «دو ماشین، یک شب») و کارگردانی در تلویزیون و فیلمهای بلند سینمایی تحسینشده مانند «پسر» کرد، بیش از ۳۰ سال داشت.
وایتیتی در ۲۰۱۰ عاشق توصیف مادرش از « آسمانهای محبوس» شد، کتابی از کریستین لوننس نویسنده نیوزیلندی در ۲۰۰۴ و تصمیم گرفت بر مبنای آن یک فیلمنامه بنویسد. او تمرکز خود را بر بخش اول داستان درباره یک پسر نازی ۱۰ ساله گذاشت و یک شخصیت جدید، دوست خیالی او، یک نسخه ابلهانه از آدولف هیتلر را اضافه کرد و بهاینترتیب فیلمنامه فیلم جوجو خرگوشه (Jojo Rabbit) شکل گرفت.
وقتی وایتیتی فیلمنامه را مینوشت، تصوری نداشت که با چه واکنشی روبرو میشود. او میگوید: «تجارتِ خیلی تنهایی است. من همهچیز را خودم تنهایی مینویسم… معمولاً در راهروها بالا و پایین میروم، کلی با خودم و شخصیتهایم دیالوگ میگویم، به صفحه کامپیوتر خیره میشوم و میخوابم.»
وایتیتی میدانست پیدا کردن خریدار برای فیلم میتواند مشکل باشد. او میگوید: «نقل شفاهی و طرح ایده فیلم خیلی ناجور بود. شما نمیتوانید با یک نگاه شوخیآمیز به فجایع جنگ جهانی دوم شروع کنید. فیلمنامه وقتی در هالیوود خریداری شد خودش حرفش را زد.» وایتیتی «جوجو خرگوشه» را برای آژانسهای استعدادیابی فرستاد و درحالیکه هیچ حامی مالی پیدا نکرده بود، فیلمنامه او با قرار گرفتن در «بلک لیست/فهرست سیاه ۲۰۱۲» اعتبار پیدا کرد. او میگوید: «بیشتر استودیوها وقتی آن را خواندند، بیشتر متوجه شدند.»
بعد وایتیتی سه فیلم را کارگردانی کرد که با تماشاگران ارتباط برقرار کردند: «آنچه در سایهها انجام میدهیم»، «شکار انسانهای سرگردان» و «ثور: رگناروک»، دنباله مارول. در آن زمان بود که شرکت فاکس سرچلایت («بردمن»، «شکل آب») به او گفت از او میخواهد «فیلم جنگ جهانی دوم عجیب و غریب» خود را بسازد و پیشنهاد کرد خود او و نه یک چهره خیلی معروف نقش هیتلر را بازی کند. وایتیتی یک گروه بازیگر متنوع را گرد هم آورد، شامل سام راکول، بازیگر برنده («سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری») در نقش یک افسر نازیِ همدل؛ رومن گریفین دیویس، بازیگر-کودک بریتانیایی در نقش جوجو – که دوستانش به او لقب «خرگوش» دادهاند؛ و اسکارلت جوهانسون در نقش رزی مادر مجرد او که السا، یک دختر جوان یهودی (توماسین مککنزی) را در اتاق زیر شیروانی خانه خود پنهان کرده است.
جوجو و السا با هم دوست میشوند. بهتدریج جهانبینی جوجو و ملیگرایی کورکورانه او تغییر میکند و در همین حال دختر جوان تسلط دوست خیالی جوجو بر او را به چالش میکشد. وایتیتی میگوید: «من ایده این مثلث عشقی عجیب را دوست دارم، جایی که هیتلر شروع به حسادت میکند: “اوه، تو سعی میکنی بهترین دوست جدید خودت را پیدا کنی.” برای من این یک راه خیلی ساده برای نشان دادن تعارض در جوجو است.»
وایتیتی میگوید: «این تجسم یک پسر ۱۰ ساله از هیتلر است، شیطان کوچک که روی شانههای شما نشسته است، نسخهای از جوجو به او توصیههای وحشتناکی میکند، درحالیکه او مجذوب یک دختر یهودی میشود. ما (بزرگسالان) نسبت به بچهها خیلی عاقل به نظر نمیرسیم. بچهها از این نظر باهوشتر هستند و دیدی بسیار واضحتر از جهان دارند.»
وایتیتی برای بازی در نقش هیتلر هیچ تحقیقی نکرد، چون مجبور نیست. او میگوید: «من او را بر مبنای هیچچیز که قبلاً از هیتلر دیده بودم، قرار ندادم. من فقط نسخهای از او از دید خودم را ساختم که از قضا یک مدل موی بد و سبیلهای کوچولو ضایع و کمی لهجه آلمانی دارد.»
وایتیتی ادامه میدهد: «این که نقش هیتلر واقعی را بازی کنم عجیب بود و فکر نمیکنم اگر این کار را میکردم مردم چندان از این شخصیت لذت میبردند. چون او خیلی عوضی بود و همه این را میدانند. فکر میکنم مردم باید با این نکته ارتباط برقرار کنند تا واقعاً از فیلم لذت ببرند.»
صبح روز بعد از اولین نمایش جهانی «جوجو خرگوشه» در جشنواره فیلم تورنتو ۲۰۱۹، وایتیتی گیج شده بود. فیلم او با استقبال تماشاگرانی روبرو شد که قصه شوخیآمیز و در عین حال جدی درباره پسری تنها و دوست نازی خیالی او را تشویق کردند، اما روز بعد مشخص شد فیلم جسورانه وایتیتی در وبسایت متاکریتیک که بر مبنای واکنشهای منتقدان به فیلمها امتیاز میدهد، از ۱۰۰ تنها ۵۰ گرفته است. درواقع، لحن طنزآمیز وایتیتی و نقش او بهعنوان یک آدولف هیتلر خیالی، منتقدان را دو دسته کرد (بهعنوان مثال، اریک کان نویسنده ایندیوایر از وایتیتی به خاطر تبدیل هولوکاست به یک لطیفه انتقاد کرد).
«جوجو خرگوشه» با وجود واکنشهای متفاوت درمورد تصویر فیلم از نازیها در آن دوره جشنواره تورنتو با دریافت جایزه فیلم برگزیده تماشاگران یا جایزه انتخاب مردم، به جمع مدعیان جوایز اسکار اضافه شد. فیلم درنهایت جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را برای وایتیتی به همراه داشت و فیلم او در پنج بخش دیگر شامل بهترین فیلم، بازیگر زن مکمل (جوهانسون)، طراحی لباس، تدوین و طراحی صحنه نیز نامزد شد؛ ضمن این که در دنیا حدود ۹۰ میلیون دلار فروخت که چند برابر هزینه تولید ۱۴ میلیون دلاری فیلم بود.
وایتیتی کمی پس از دریافت جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی درباره واکنشهای منفی برخی به «جوجو خرگوشه» گفت اگر افراد بیشتری میدانستند که او خود اصل و نسب یهودی دارد، انتقادهای کمتری به فیلم وارد میشد. (پدربزرگ او اصالتاً یهودی روسی است).
او درباره این مسئله میگوید «یک نمایش رسانهای با حضور تعداد زیادی از رسانههای یهودی برگزار شد و خیلی از نظرات این بود که “کاش قبل از تماشای فیلم میدانستیم که او یهودی است.”»
بااینحال کارگردان میگوید اگر در روند بازاریابی فیلم یا در نشستهای مطبوعاتی و کمپین اسکار به یهودی بودن او اشاره میشد، این امکان بود که تأثیرگذاری فیلم از بین برود. وایتیتی میگوید: «اگر این کار را میکردیم احتمالاً مجبور میشدیم روی پوستر فیلم بنویسم، “نگران نباشید، کارگردان یهودی است!” یا “میدانیم چه احساسی دارید، فقط فیلم را تماشا کنید!”»
وایتیتی همچنین درباره شایعاتی که قبل از اولین نمایش فیلم در جشنواره تورنتو منتشر شد درباره این که دیزنی در مورد اکران «جوجو خرگوشه» نگرانیهایی داشت، چون مضمون آن در تضاد با تصویر سالمتر و خانوادگی استودیو است، میگوید که گمان میکند این یک دروغ است. او توضیح میدهد: «کسانی که دیزنی را اداره میکنند، همیشه از فیلم حمایت کردند. آنها فیلم را دیدند و دوست داشتند.»
منبع: ایندیوایر
تماشای آنلاین فیلم جوجو خرگوشه در نماوا