مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
در صحنه آغازین سریال جاده ریدلی (Ridley Road)، ما به خانهای زیبا در شهر منتقل میشویم. پسربچهای با لباسخواب آبی درحالیکه آواز کودکانه میخواند وارد اتاقخواب میشود. یک زن زیبای جوان، بلوند با مدل موی مصری، تخت بچه را آماده میکند. آنها با هم آواز میخوانند، بازی میکنند و میخندند. پدرِ پسر به اتاقخواب میآید و به آن دو نزدیک میشود… بعد پسر دستش را به علامت سلام نازی بالا میآورد. پدر و زن جوان نیز همین کار را میکنند. هر سه با لبخند ترسناک در همان حالت میمانند. صحنهای غافلگیرکننده است. تضاد یک زندگی بهظاهر خوش و خرم با یک نماد مرگبار، آزاردهنده است. چیزی که تماشاگر را بیشتر متعجب میکند مکان و تاریخ نشان داده شده روی صفحه است – کنت، انگلستان ۱۹۶۲.
نقش زن زیبای جوان، بلوند با مدل موی مصری را اگنس اوکیسی بازیگر تازهکار بازی میکند. او در نقش ویوین اپستین شخصیت اصلی سریال ظاهر میشود. اوکیسی درباره تأثیر صحنه اول میگوید: «من حتی نمیدانستم بعد از جنگ جهانی دوم این شعارهای یهودستیزانه بدتر هم شد. طبعاً تصور میکنید مردم دلسوزتر شده بودند، اما اصلاً اینطور نبود.»
یک قهرمان دور از ذهن
«جاده ریدلی» که اکتبر ۲۰۲۱ در چهار اپیزود از بیبیسی وان پخش شد، اقتباسی از رمان تحسینشده به همین نام اثر جو بلوم است و متن سریال نوشته سارا سلیمانی بازیگر و نویسنده است. «جاده ریدلی» از مبارزات گروه ۶۲ الهام گرفته شده است، ائتلافی ضد فاشیستی از یهودیان که برای مبارزه با نئونازیسم در حال ظهور در بریتانیای پس از جنگ، در ایستاند لندن شکل گرفت.
پسازآن که جک (تام وری)، عشق قدیمی ویوین میگریزد تا به گروه ۶۲ بپیوندد، ویوین که به خانوادهای یهودی از طبقه متوسط تعلق دارد، زندگی راحت خود در منچستر را رها میکند و در لندن به مبارزه با فاشیسم میپردازد. او به یک تشکیلات نئونازی نفوذ میکند و به خاطر عقاید و عشق خود همهچیز را به خطر میاندازد. او یک آرایشگر است که به یک قهرمان دور از ذهن تبدیل میشود.
برای اوکیسی ۲۷ ساله که خودش متولد لندن است، بازی در نقش یک شخصیت قوی در اولین حضور تلویزیونیاش وجدآور بود. «ویوین یک زندگی دوگانه دارد و درواقع من نقش دو شخصیت را بازی میکنم. سارا (سلیمانی) لایههایی به این شخصیت داد که بهعنوان یک بازیگر درگیری کامل با او خیلی عالی است.»
دور از چشم خیلیها، فاشیسم در بریتانیا در حال افزایش است. در پسزمینه افزایش بحران اسرائیل-غزه در تابستان سال گذشته، بریتانیا شاهد افزایش حملات یهودستیزانه بود. اوکیسی میگوید: «داستان سریال خیلی شخصی به نظر میرسد، بهخصوص پس از برگزیت. حالا این داستان بیش از هر زمان دیگری باید گفته شود.»
اوکیسی در ۲۰۲۰ از آکادمی لیر فارغالتحصیل شد. «بهعنوان یک بازیگر روی کاری که انجام میدهید کنترل خیلی کمی دارید، بهخصوص وقتی تازه فارغالتحصیل شدهاید، اما داشتن چنین نقشی باورنکردنی است.» با تماشای کار اوکیسی متوجه نمیشوید این اولین نقش تلویزیونی اوست. او یک سطح تجربهشده از آسیبپذیری را برای نقش ویوین به نمایش میگذارد.
اوکیسی درباره این که از بازی در نقش ویوین چه آموخته است، میگوید: «درحالیکه نقش ویوین را بازی میکردم، خیلی چیزها درمورد خودم بود که باید با آن روبرو میشدم، چون او خیلی شجاع و ازخودگذشته است. ویوین در عین حال بسیار محکم و مقتدر است. وارد شدن به آن خیلی عالی بود. وقتی روی نقش کار میکردم، به این فکر کردم که خودم خیلی وقتها پا پس میگذارم یا در منطقه راحتی خودم میمانم درحالیکه باید عکس این کار را انجام دهم.»
بااینحال، دلیل این که ویوین زندگی آرام خود در منچستر را رها میکند پیچیدهتر از چیزی است که به نظر میرسد. «او میرود چون جک را دوست دارد، اما از شرایط خود ناراضی است و احساس میکند به دام افتاده است. او کاری را انجام میدهد که من دوست دارم انجام دهم – این که وقتی همهچیز را معطوف به روابط عاشقانه خود میکنید، به خودتان میگویید، اشکال ندارد، من را نجات میدهد.”»
اوکیسی توضیح میدهد درحالیکه ویوین عاشق است، «آرزوی» چیز دیگری هم دارد. «او در طول داستان از جریان دور نگه داشته شده است و جزو افرادی نیست که درمورد چیزهای مهم تصمیم میگیرند یا از آن اطلاع دارند؛ بنابراین، همهچیز را خود به دست میگیرد و این سفری برای کشف خودش است. ویوین به پتانسیل خود پی میبرد و هدفش را پیدا میکند.»
برای اوکیسی، داستان «جاده ریدلی» جنبهای شخصی نیز دارد، «پدرِ پدر من یهودی بود، اما در جوانی مرد. وقتی متن “جاده ریدلی” را میخواندم خیلی با پدرم صحبت میکردم.» او توضیح میدهد پدرش قبلاً درمورد آن دوران زندگی خود صحبت نمیکرد، اما گرفتن این نقش یک راه عالی برای شروع دیالوگ بود. اوکیسی با بازیگوشی میگوید: «باباها را که میشناسید. همیشه میگفت حرف برای گفتن زیاد است، اما هیچوقت درمورد این مسئله صحبت نمیکردیم.» اما پدر اوکیسی مجموعهای از منابع و نامههای خانوادگی را در اختیار او گذاشت.
اوکیسی همچنین رابطه خوبی با سارا سلیمانی، نویسنده سریال داشت. او میگوید: «سارا خیلی هوای من را داشت. به او زنگ میزدم و میگفتم، “من افتضاح هستم” و او جواب میداد، “به نظر من که نیستی.” متن را خواندم و آن را دوست داشتم، اما سر صحنه تصویربرداری، از خیلی چیزها میتوانید احساس ناامنی کنید؛ بنابراین، واقعاً خوب بود که میتوانستم برگردم و با سارا گپ بزنم. من خیلی به او مدیونم.»
اوکیسی امیدوار است «جاده ریدلی» آموزنده باشد. «امیدوارم این سریال آدمها را تشویق کند بیشتر درباره فاشیسم گفتوگو و تحقیق کنند. ما باید آموزش ببینیم و فاشیسم را بهعنوان چیزی که فقط در دهه ۱۹۳۰ اتفاق افتاد طبقهبندی نکنیم. واقعاً امیدوارم این شروع یک گفتوگوی خوب باشد.»
حرفهایی که امروز هم میشنوید
تام وری قبلاً در پروژههای متعددی بازی کرده است، ازجمله یک نقش کوچک در «بازی تاج و تخت» اما جک اولین نقش اصلی او در یک سریال بیبیسی است که در ساعات پربیننده پخش میشود. «تا پیش از آن هیچوقت چیزی نخوانده بودم که اینقدر هیجانانگیز و سریع باشد. همهچیز با سرعت ۱۰۰ مایل در ساعت به سراغ شما میآید.»
روری کینیر («پنی دردفول»، «مردان») در سریال نقش کالین جردن، فاشیست واقعی که رهبری جنبش ناسیونال سوسیالیست (NSM) یک گروه نئونازی را بر عهده داشت بازی میکند. وری درباره شخصیت جردن میگوید: «لفاظی این شخصیت در سریال همهچیزهایی است که امروز میتوانید بشنوید.»
او در پاسخ به این سؤال که کدام جنبه نقش جک بیشتر چالشبرانگیز بود، میگوید: «برای من صحنههای جک و ویوین خیلی دشوار بود. وقتی جک دعوا میکند و پسربچهای در شهر است، کار من خیلی راحت بود، اما نشان دادن جنبه نرمتر جک که ویوین در او بیدار میکند خیلی سخت بود. رابطه آنها زمانی پیچیدهتر میشود که ویوین بهعنوان یک مأمور مخفی از جک پیشی میگیرد. جک از این واقعیت که ویوین در مقایسه با او کار بهتری انجام میدهد خوشش نمیآید.»
نشان دادن جنبههای انسانی نازیها
سارا سلیمانی ۳۹ ساله که متولد کمدن در شمال لندن از پدری ایرانی و مادری اهل ایرلندی شمالی است، نویسنده و تهیهکننده اجرایی «جاده ریدلی» است. او درباره علاقه خود به این داستان میگوید: «من قبلاً در نزدیکی جاده ریدلی زندگی میکردم؛ بنابراین وقتی رمان جو بلوم در سال ۲۰۱۴ منتشر شد به آن چنگ انداختم. برای من دیوانهوار بود که تا حد زیادی از تاریخ منطقه بیاطلاع بودم، این که راست افراطی تا چه حد به قدرت نزدیک شد و جنبش ضد فاشیستی چطور برای مبارزه با آن سازماندهی شد.»
گذشته از این، پیشینه خانوادگی سلیمانی باعث شد او با داستان یک ارتباط شخصی برقرار کند. پدر او یک یهودی ارتدکس بود که در منطقه بزرگ شد. خانواده مادر او نیز در آنجا زندگی میکرد. سلیمانی به شوخی میگوید: «مادربزرگهای من هر دو از بازار جاده ریدلی خرید میکردند. آن موقع نمیدانستند به خانوادههایی کمک میکنند که روزی دور هم جمع میشوند و من را خلق میکنند!»
نوع نگاه مردم به فاشیسم در آن زمان برای سلیمانی بسیار شگفتانگیز بود. او میگوید: «ما دوست داریم فکر کنیم در سمت درست تاریخ بودیم و فاشیسم با هیتلر مرد، اما در ۱۹۶۲، ابعاد هولوکاست بهطور گسترده شناختهشده نبود. در برخی مناطق، هنوز از آن بهعنوان “جنگ یهودیان” یاد میشد، جنگی که آنها نباید درگیر آن میشدند.»
این قبل از تصویب قانون روابط نژادی ۱۹۶۸ در پارلمان بریتانیا بود که امتناع از تأمین مسکن، کار یا خدمات عمومی به یک فرد به دلایل رنگ، نژاد، قومیت یا منشأ ملی را غیرقانونی کرد. سلیمانی با اشاره به این مسئله میگوید: «بنابراین آزادی بیان به این معنی بود که شما میتوانستید مجوز بگیرید و با نشان صلیب شکسته در میدان ترافالگار لندن تجمع کنید. شما میتوانستید با تکان دادن پرچمهای فاشیستی در بین اجتماعات یهودی راهپیمایی کنید و پلیس از شما محافظت میکرد.»
شعار «کشورمان را پس میگیریم» که برخی در سریال سر میدهند، با شرایط امروز نیز همخوانی دارد، درنتیجه هر چیزی که شخصیتهای راست افراطی به زبان میآورند حالا نیز شنیده میشود.
سلیمانی برای نشان دادن جنبههای انسانی شخصیتهای نازی تردید نداشت. او میگوید: «درباره این مسئله مصمم بودم چون آنها انسان هستند، رباتهای هیولا نیستند. تصویری که از نازیها ترسیم میشود اغلب یکسویه و در قالب موجودات شرور است، اما تفکر انسانی بود که آنها را به آن موقعیت سوق داد. منطق داشت. درک این نکته ممکن است به ما کمک کند آنچه را حالا اتفاق میافتد باز کنیم. سیاستمداران پوپولیست در سراسر جهان پدیدار میشوند تا حدی به این دلیل که ما در گذشته به جنبه انسانی راست افراطی توجه نکردیم. فکر سیال است نه سیاه و سفید. به همین دلیل کسی که به اوباما رأی داد میتواند چهار سال بعد از ترامپ حمایت کند.»
منبع: رادیو تایمز، گاردین، گرازیا دیلی
تماشای سریال جاده ریدلی در نماوا