مجله نماوا، ایوب آقاخانی
دروغ چرا؟ با تمام سلولهایم مفتخرم که در سیاُمین ساخته مسعود کیمیایی _که همیشه دوستش داشتم و تجسم ایرانیِ سینما بود برای من_ دعوت به همکاری شدم و حاصلش شد بازی در میانهی میدانِ «خائن کشی» که به سنت روایت فیلم شخصیتها هر کدام شدهاند یکی از حلقههای زنجیر انسانیِ تعریف شده در عبور از عطفهای داستان و چه خوب که با شمایل «جمشید» یار دیرین مهدی (شخصیت اصلی کار با بازی امیر آقایی) در اواسط داستان نشستم.
«خائنکشی» را دوست دارم. نه برای سهم اندکی که در ساختمانش دارم؛ بیشتر بخاطر قرابتش به فضای یکی از محبوبترین کارهای استاد در ذهنم یعنی «سرب»؛ و دیگر بخاطر بازیگوشیاش در دست به دست کردن مختصات دو ژانر دلچسب برای من «نوآر» و «وسترن» و در کنار همهی اینها اصرار کیمیایی به افراشته کردن پرچم جهانش که از منظر من یک اصرار هنرمندانهی اصیل است.
«اصالت»؛ این کلمهای است که نمیتوان در مواجهه با سینمای کیمیایی از کنارش بیتفاوت گذشت. «مسعود کیمیایی» از نظر من اصیلترین فیلمسازی است که میتواند با کاستیهای جهان سوم و معاذیر ایران شکل بگیرد و تکاپو کند. سینما را از سینما بیاموزد؛ استاد شدن را از تجربه به دست آورد و سیاسی شدن را در خیابان و جامعه و نوسانهای طبقاتی ناخواسته اکتساب کند؛ کتاب ورق بزند و از دانش آموختههای دانشگاهی جلوتر بزند، (آنقدر که در مقابل او دیگران و دانششان قابل تمسخر شوند) و آرام آرام تبدیل شود به کسی که عدهی بیشماری به دنبالش راه بیفتند و فیلم بسازند. (راستی این روزها سریال پدر گواردیولا را می بینید؟)
از دیدی من همهی این ها یعنی «اصالت.»
اما این جقهی تابناکِ کلاه شاهوارِ تاریخ سینمای ما به گمان منِ کمترین، لازم است که جای درستی بنشیند تا درخشانتر و در جلوهی اصیل خود به نظر برسد. گاهی در خلوت عاشقانه و فکورانهی خودم در قبال گوهرهایی مثل «مسعود کیمیایی» آرزوی کودکانهای در سر میپروانم: «اینکه ای کاش هرگز در هیچ عکسی با کسانی نایستد که هم قد و قوارهاش نیستند.» بدبختی این است که در سینمای امروز ما هم قوارههای او نیستند و نمیآیند و در عکسی نیستند اما این چیزی از خواهش قلب آرزومندِ من کم نمیکند. بخصوص که حس میکنم در تنها همکاری پر افتخارم با استاد _که بیتوجه به طول و عرضش تا ابد به آن خواهم بالید_ عجالتا این دعایم مستجاب نشد و آرزو به دل ماندم… اما «جمشید» خائن کشی را دوست دارم و از اینکه مسعود کیمیایی برای دقایقی به بازیام در قاب خیره شده بود و بعد «آفرین ایوب» غرایی گفت، خرسندم و خوشحالم که در این روزگار دخل و تصرف از تاریخ و حقایق، و مهآلودی داستانهای هزارتوی پیشین، زاویهای جدید با «خائن کشی» به مردم ارائه شده؛ زاویهای که دیدنی، چشمنواز و شایان اعتناست.
منبع: خبرآنلاین
تماشای آنلاین سریال «خائنکشی» در نماوا