مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
وقتی رمان «ایستگاه یازده» (Station Eleven) نوشته امیلی سنت جان مندل در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، فوراً احساسات زیادی برانگیخت. نیویورک تایمز نوشت: «این داستانِ همهگیری آنفولانزا که جهان را ویران میکند، برای کسانی که باور دارند یا میخواهند باور کنند میتوان از قیامت جان سالم به در برد، آرامش و امیدواری به همراه دارد.» کتاب مندل بیش از ۱٫۵ میلیون نسخه فروخت و برنده جایزه معتبر آرتور سی کلارک در بخش ادبیات علمی تخیلی شد.
اقتباس تلویزیونی یا سینمایی اجتنابناپذیر بود، اما هیچکس نمیتوانست تصور کند تصویربرداری یک سریال بر مبنای اثر مندل، زمانی شروع شود – ژانویه ۲۰۲۰ – که کووید-۱۹ در دنیای واقعی شروع به تاخت و تاز کرد. حالا دو سال پس از توقفهای پیدرپی که باعث شد بازیگران به فکر فرو روند آیا سریال را به پایان خواهند رساند، «ایستگاه یازده» اینجاست.
سؤال این است: آیا ما آمادگی دیدن سریالی را داریم که تا این حد در زندگی واقعی بازی میکند؟ مکنزی دیویس یکی از بازیگران با خنده میگوید: «فکر میکنم همهچیز به این بستگی دارد که چند تیتر به این صورت نوشته شود، “حال مردم از سریالهای با موضوع همهگیری به هم میخورد؟”»
پاتریک سامرویل نویسنده و خالق «ایستگاه یازده» است – که از کارهای قبلی او میتوان به «بازماندگان» اچبیاو، سریال دیگری با موضوع آسیبهای جمعی و «مجنون» نتفلیکس اشاره کرد – و کارگردان اصلی هیرو مورای است که به خاطر کار روی کمدی–درام «آتلانتا» شهرت دارد.
«ایستگاه یازده» از برخی جهات انتظارات را نادیده میگیرد؛ در سطح ظاهری مانند یک سریال پسا همهگیری به نظر میرسد: ویروسی که در سراسر دنیا پخش میشود یک تعطیلی کامل جهانی به همراه دارد، میلیونها نفر کشته میشوند، تمدن، جامعه و زیرساختهایی مانند تلفنها، کامپیوترها، تلفنهای همراه و غیره از بین میروند؛ و بازماندگان چارهای ندارند جز این که قطعات را به روشی ابتداییتر و بدون استفاده زیاد از تکنولوژی انتخاب کنند، اما سریال اچبیاو مکس با چیزی مانند فیلم شیوع استیون سودربرگ در ۲۰۱۱ که تشدید یک بیماری همهگیر را تشریح میکند، فاصله زیادی دارد.
چیزی بیش از تماشای فروپاشی جامعه
سریال ایستگاه یازده با داستانی که بین رویدادهای شیوع یک بیماری و ۲۰ سال بعدازآن میگذرد، از روایتهای پسا آخرالزمانی معمول درباره «جامعه فروپاشیده» دور میشود.
هیمش پاتل، ستاره بریتانیایی فیلم دیروز ساخته دنی بویل که او نیز در سریال ایستگاه یازده بازی میکند، میگوید: «سریال نگاهی امیدوارکننده به چیزی دارد که میتواند آیندهای تاریک تلقی شود. ما بههیچوجه از همهگیری واقعی سوء استفاده نمیکنیم.»
دیویس که بیشتر به خاطر بازی در فیلم نابودگر: سرنوشت تاریک (۲۰۱۸) معروف است، نقش کیرستن، یک بازمانده بیماری همهگیر را ایفاء میکند که به «سمفونی سیار» میپیوندد، یک گروه بازیگر که در اطراف دریاچههای بزرگ یا گریت لیکس در مرز آمریکا با کانادا میگردند و برای معدود بازماندگان، نمایشهای شکسپیر را اجرا میکنند.
دیویس تصدیق میکند «ایستگاه یازده»، وقتی از آن بهعنوان بازخوانی یک بیماری همهگیری که همه ما با آن زندگی کردهایم، یاد میشود، «هولناک به نظر میرسد» اما چیزی بیش از تماشای فروپاشی جامعه در آن هست.
او میگوید: «درواقع فکر میکنم یک استدلال خیلی زیبا برای انسانیت و بقا و – هرچند از گفتن آن متنفرم، چون به نظر خیلی کهنه و بیمعنی میرسد – کار هنری است؛ استدلال درمورد هنر بهعنوان چیزی که ما را زنده نگه میدارد و سریال درباره این نگاه است. همهگیری مثل یک تغییر ناگهانی و زودگذر است… همهچیز دیگر اتفاقات بعدازآن است.»
شعار «سمفونی سیار» – برگرفته از «پیشتازان فضا: مسافر» – ساده است: «بقا کافی نیست». دیویس آن را با یکی از نمایشنامههای محبوب خود مقایسه میکند: «آقای برنز، یک نمایشنامه پسا الکتریک» نوشته آن واشبرن در ۲۰۱۲ که در آن بازماندگان یک فاجعه جهانی دور آتش جمع میشوند تا اپیزود «تنگه وحشت» «سیمپسونها» را بخوانند. او میگوید: «این داستانی واقعاً جالب درباره هنر، تجارت و اسطوره است و این که چگونه فرهنگ حتی پس از یک اتفاق آخرالزمانی، ضروری میشود.»
اپیزود اول «ایستگاه یازده» در نقطهای شروع میشود که یک ویروس مرگبار آنفولانزا شیوع پیدا است. کیرستن هشت ساله (با بازی ماتیلدا لاولر) در یکی از اجراهای صحنهای «شاه لیر» در شیکاگو بازی میکند. او به آرتور لییندر (گائل گارسیا برنال)، بازیگر اصلی سریال علاقه زیادی دارد، اما در همان صحنه اول، آرتور براثر حمله قلبی روی صحنه میمیرد. یکی از تماشاگران نمایش، جیوان چادری (پاتل) که امدادگر کارآموز است تلاش میکند آرتور را به هوش بیاورد، اما موفق نیست. پسازآن، جیوان از کیرستن که پدر و مادرش بهزودی گرفتار بیماریِ بهسرعت در حال گسترش میشوند، مراقبت میکند
پاتل میگوید: «جیوان در ابتدا یک روح کاملاً گمشده است. او تصمیم عجیبی میگیرد و سعی میکند به یک آدم کمک کند، درحالیکه نمیداند چه کار میکند و بعد با دختری کوچک آشنا میشود و این زندگی او را عوض میکند – اگر کیرستن را پیدا نمیکرد و از او مراقبت نمیکرد، زنده میماند؟» پاتل رابطه جیوان و کیرستن را بر مبنای یک اعتماد شکننده میبیند، «اما این پرسش هم مطرح است که او چقدر به خود اعتماد دارد تا فردی باشد که میخواهد؟»
خلق هنر در موقعیت غیر عادی
سامرویل در توصیف سریال میگوید: «”ایستگاه یازده” داستانی درباره تعداد انگشتشماری از مردم است که قبل، حین و بعد از یک حادثه فاجعهبار زنده میمانند. به همین سادگی؛ و اتفاقاً آن تعداد انگشتشمار، آدمهایی هستند که بهنوعی در اطراف آرتور بودند یا حداقل بهنوعی او میشناختند، اما این یک نوع داستان چرخشی است که در آن شخصیتهای دیگر در منظومه شمسی آرتور هستند.»
او ادامه میدهد: «این آدمها سیارههای متفاوتی هستند، اما لزوماً همدیگر را نمیشناسند. به همین دلیل است که ما این هفت یا هشت نفر را دنبال میکنیم. در همان حال که داستان ما باز میشود، صد نسخه دیگر از “ایستگاه یازده” در سراسر آمریکای شمالی، چین یا در آفریقا وجود دارد؛ بنابراین، این یک داستان کوچک درباره یک داستان بزرگ است و درمورد تعداد انگشتشماری از مردم که فقط سعی میکنند خوب باشند.»
«ایستگاه یازده» داستانی درباره خلق هنر در موقعیت غیر عادی است، حتی در سختترین شرایط؛ و این مضمونی است که برای پاتل، دیویس و همبازیهای آنها در سریال بسیار واقعی شد.
پس از تصویربرداری دو اپیزود در شیکاگو در ژانویه ۲۰۲۰، تولید سریال – مانند خیلیهای دیگر – به خاطر کووید-۱۹ متوقف شد، اما آن پروژههای دیگر درمورد یک بیماری همهگیر نبودند و بازیگران آن در این آسیب روحی که اگر دنیا توسط یک ویروسِ در حال ظهور محو شود، چه اتفاقی میافتد، غرق نشدند.
پاتل میگوید: «حالا که به آن اپیزودها نگاه میکنیم، خیلی سورئال به نظر میرسد چون بهنوعی، شاهد رویدادهای غیرقابل باور هستیم که برخی از آن در واقعیت اتفاق افتاد.» او صحنهای را به یاد میآورد که جیوان در بیمارستانی است و اطراف او بچههایی هستند که همگی ماسک زدهاند. آن سکانس زمانی تصویربرداری شد که کووید-۱۹ هنوز محدود به چین بود و پاتل ذهنیت چندانی نسبت به بیماری نداشت، اما بعدازآن که زدن ماسک به یک واقعیت روزمره در زندگی تبدیل شد، او یک نسخه اولیه از اپیزود را دید. «شوکه شدم. دقیقاً همان چیزی بود که واقعاً اتفاق میافتاد.»
سامرویل میگوید: «”ایستگاه یازده” توسط یک گروه بسیار بزرگ از هنرمندان فعال ساخته شد که در بحبوحه یک بیماری همهگیر جهانی، هرگز تصمیم نمیگرفتند سریالی درباره یک بیماری همهگیر جهانی بسازند. ما عمیقاً در حال تولید دنیای سریال بودیم که این اتفاق افتاد و مطمئناً خیلی ترسناک است، اما در عین حال آنقدر دور بودیم که میدانستیم بهعنوان یک سریال، چه کسی و چه چیزی کفایت میکند. میدانستیم فقط باید مسیری را که در ابتدا تعیین کرده بودیم ادامه دهیم… ما هرگز دنبال یک لحظه فرصتطلبانه نبودیم و امیدوار نبودیم وقتی کارمان تمام شد، مردم تشنه دیدن آن باشند. فکر میکنم چون به دلایل درست، تولید را قبل از وقوع همهگیری شروع کردیم، خوب بود آن ادامه دهیم.»
نگاهی متفاوت به دیستوپیا
دیویس بازی در صحنههای خود را از ژانویه ۲۰۲۱ آغاز کرد، در آن زمان، او مثل همه، یک سال با بیماری همهگیر – و این داستان – زندگی کرده بود. «خیلی سخت و بهنوعی یک آسیب دوباره بود؛ و بعد، بودن در کنار این گروه که مثل “سمفونی سیار”، تحت فشار، هنر خلق میکردند، واقعاً زیبا و شگفتانگیز بود.»
سامرویل اضافه میکند: «چیزی که درمورد سریال دوست داشتم این فرصت بود که هنر را کمتر تخیلی و دور از واقع جلوه دهیم و آن را نه بهعنوان یک فعالیت نخبهگرایانه، بلکه مشکلگشا ترسیم کنیم، چون بهطور مشخص به آن نیاز داریم. مثل طراحی لباس نیست، بلکه بهنوعی خیاطی است چون لباسهایی از روی نیاز دوخته میشود.»
سریال ایستگاه یازده با بیشتر نگاهها به دیستوپیا متفاوت است – آیندهای را نشان میدهد که در کلیشه تقلیل انسانها به وحشیگری، آغشته نشده است.
دیویس میگوید: «واقعاً نمیفهمم چرا در آن داستانها، آدمها زنده میمانند، چون چیزی برای زندگی ماندن وجود ندارد – انگار که بقا یک پاداش است. ما در “سمفونی سیار” فقط برای این که بتوانیم نفس بکشیم، به هم چنگ و دندان نشان نمیدهیم؛ این کار را انجام میدهیم تا بتوانیم عاشق آدمها شویم و به هم اهمیت دهیم و با هم گریه کنیم و با هم بخندیم و همهچیزهای دیگری را داشته باشیم که به یک تجربه انسانی بلندپروازانه، رنگ میدهد.»
سریال ایستگاه یازده در ۱۰ اپیزود از دسامبر ۲۰۲۱ تا ژانویه ۲۰۲۲ از اچبیاو مکس پخش شد.
منبع: آینیوز (جیمز ماترام)، د پلیلیست (رودریگو پرز)
تماشای آنلاین سریال ایستگاه یازده در نماوا