مجله نماوا، جواد صفوی
نیما جاویدی در کارگردانی مجموعه «آکتور» به شمایلی از کارگردانی و ارائه میزانسن که در فیلم دوم و تحسین شدهاش «سرخپوست» به یادماندنی شده بود، ادامه میدهد. نیما جاویدی با ساخت «ملبورن» و «سرخپوست» و نگارش فیلمنامه «خورشید» در کنار مجید مجیدی، تجربیات ارزشمندی را در کارنامه خود ثبت کرد و آثارش مورد تحسین جشنوارهها، منتقدان و مخاطبان قرار گرفت. او امسال متکی بر این سابقه و در کشاکش رقابت شبکههای نمایش خانگی، با مجموعه «آکتور» به تهیهکنندگی مجید مطلبی گام بلندی در جهت به رخ کشیدن تواناییهای خود در نویسندگی و به خصوص کارگردانی در مجموعهسازی برداشت.
مهمترین خصوصیت «آکتور»، رخ نمایانه بودن قاببندیها و میزانسنهای حساب شده آن در ترکیب با ایستایی و سکون حاصل از درونمایه دراماتیک داستان کلی اثر، یعنی بازیگری بر صحنه تئاتر است. حاصل خوشفکری کارگردان در طراحی و اجرای مهندسی شده میزانسها در تلفیق با قاببندیهای چشم نواز مرتضی نجفی است. در واقع بخش عمدهای از خاص بودن شکل بصری «آکتور» و نزدیکی فرم آن به فضای داستانیاش، حضور با ارزش نجفی است که با وجود جوانی کارنامه درخشانی در نورپردازی و فیلمبرداری سینما و تلویزیون و همچنین طراحی نور در تاتر دارد و فیلمبرداریاش در «تومان» مرتضی فرشباف او را به سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری در سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر رساند. رنگ آمیزی تصاویر، قاببندیها و حرکات دوربین در «آکتور» تا حدی خودنمایانه است و شکل بصری اثر را در لحظاتی به آثار فیلمسازانی چون وس اندرسون نزدیک میکند. این مساله گاهی موجب فاصله گذاری بین مخاطب و اثر میشود اما تماشاگر با پذیرش قالب و جنس بصری کار، کم کم این فاصله گذاری را به عنوان یک عنصر ویژه از «آکتور» می پذیرد. البته این مساله از یک بعد دیگر نیز قابل توجه است. اینکه فرم ساختاری جا افتاده در «آکتور» به مرور تماشاگر مجموعه تلویزیونی را با فضای تئاتری که دغدغه اصلی شخصیتهای اصلی آن است آشناتر میکند. حس حضور روی صحنه نمایش و تمرکز روی شخصیتهایی که هنر و پیشه آنها، هنرپیشگی است. از قالب خود بیرون آمده و در قالب شخصیتهایی دیگر وارد میشوند و مخاطب در فاصله فرمی به وجود آمده، فرصت تمرکز روی فرایند آفرینش و اجرای نقش توسط بازیگر را دارد. در همین راستا استفاده از بازیگران مسلط و شناخته شده ای همچون نوید محمدزاده و احمد مهرانفر این امکان را برای «آکتور» ایجاد کرده که با توجه به حضور دائم آنها در اغلب زمان هر قسمت، چشم از تصویر برندارد و با این همراهی به وجود آمده در دنیای ساخته شده «آکتور» بماند.
تاکنون پنج قسمت از «آکتور» پخش شده و جز بازیگران اصلی حضور بازیگران شناخته شدهای همچون هانیه توسلی، هستی مهدویفر، هومن برقنورد و گلاره عباسی در نقشهای فعلا فرعی به جذابیت مجموعه افزوده است. نیما جاویدی در «آکتور» به سراغ ایدهای با ارزش از جهت جذابیت برای مخاطب و تولیدکننده مجموعه باشد. نقش بازی کردن بازیگران تئاتر در زندگی عادی برای حصول نتیجه پروندههای کارآگاهی از آن دستمایههای پر و پیمان برای نویسنده و گروه سازنده است تا یک مجموعه تلویزیونی را در فصلهای مختلف ادامه دهند و مخاطب نیز آنها را رها نکند. چرا که قراردادی نانوشته بین تماشاگر و چنین داستانهایی، از همان ابتدا بر مبنای همان کنش اساسی و پیش برنده انسانها در زندگی عادی شکل میگیرد. اینکه همه انسانها در عرصه بزرگ زندگی خود همواره نقشهایی بر عهده دارند و دائم در حال بازی کردن آنها هستند. این اصل که سرلوحه «آکتور» هم هست و پیش درآمد شروع هر قسمت نیز روی تصویر نوشته میشود، جذابیت خود را از فرایند بازی کردن نقش، چه در زندگی و چه در صحنه نمایش میگیرد. مخاطب با چنین آثاری که نمونههای خارجی آن نیز وجود دارد، همراه با بازیگران در دل موقعیتهای نه الزاما قهرمانانه قرار میگیرد و براساس یک سناریوی اولیه طراحی شده گام نخست را برمیدارد، اما هر لحظه میداند که ممکن است مجبور به تغییر سناریو و نقش خود با توجه به واقعیتها و رخدادهای غیرمنتظره یا حساب نشده باشد. اگر مجموعه تلویزیونی بسیار جذاب «بهتره با سال تماس بگیری» این حد از محبوبیت جهانی را کسب میکند، بخشی از آن به نقش بازی کردن سال در جایی غیر از صحنه نمایش بر میگردد. او وکیلی دون پایه است که گاهی برای کمک به حل پروندهها واقعا از تکنیکهای بازیگری و فیلمسازی استفاده میکند. در «آکتور» هم علی و مرتضی مجبور میشوند در زندگی واقعی از تخصص و هنر خود استفاده کنند و جایی غیر از صحنه نمایش در قالب شخصیتهای دیگری فرو بروند.
با توصیفی که شد، میتوان از «آکتور» ریتم روایی سریعتری را انتظار داشت. فعلا و تا اینجای کار که پنج قسمت از مجموعه پخش شده، گروه سازنده روی فضاسازی، لحن و جا افتادن موقعیت و فضا تامل کردهاند؛ اما از آنجایی که چنین بستر داستانی راه به قصهگویی غنیتر و پر و پیمانی میدهد، شاید ریتم سریعتر روایت و تداوم فضای ساختاری در ترکیب با حجم بیشتری از داستانگویی در هر قسمت، نمره نهایی «آکتور» را در بین سایر مجموعههای تلویزیونی مشابه بالاتر برده و آن را به جایگاه والاتر و ماندگاری برساند.