مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
جذابترین لحظههای سریال آقا و خانم اسمیت (Mr. & Mrs. Smith) به صحنههای اکشن شلیک با اسلحه، تعقیب و گریز در مکانهای دلفریب یا جاسوسی در خفا نیست. نه، در سریال آمازون پرایم ویدیو که دوم فوریه ۲۰۲۴ به نمایش درآمد، ماجراجویی واقعی در موشکافی یک رابطه ظریف و تا حدودی نفرینشده ریشه دارد. برخلاف انتظار، «آقا و خانم اسمیت» به همین دلیل مؤثر است. با وجود شروع آهسته و انبوه چرخشهای قابل پیشبینی، ماجرا درحالیکه سریال بهآرامی اما محبتآمیز در هشت اپیزود بر نقاط قوت خود تکیه میکند، روشن میشود.
یکی از بزرگترین داراییهای «آقا و خانم اسمیت» این است که جز نام هیچ وجه مشترک دیگری با فیلم داگ لیمان در ۲۰۰۵ با بازی برد پیت و آنجلینا جولی ندارد. سریال به لحاظ لحن و ازنظر کلی یک جانور احساسی متفاوت است که آرام و خزنده شما را احاطه میکند. در اینجا، زوج محوری داستان پیشازاین که بفهمند قاتلان اجیرشده رقیب هستند و حالا باید همدیگر را از میان بردارند، در بحبوحه یک ازدواج کسلکننده قرار ندارند.
در عوض، جان (دونالد گِلاوِر) و جِین (مایا اِرسکین) با هدایت یک آژانس مرموز جفت میشوند تا نقش یک زوج قلابی را بازی کنند، اما در ادامه رابطه آنها به طرز هولناکی واقعی میشود. جان و جین از دو غریبه به افرادی تبدیل میشوند که زندگی مشترک عاشقانهای با هم تشکیل میدهند و همزمان با ضرورتهای کاری بسیار چالشبرانگیز دست و پنجه نرم میکنند. همهچیز لابهلای حقیقت است، چه اولین ملاقات ناشیانه، مکالمات صادقانه، شهوت مقاومتناپذیر، یا آن دعواهای دلخراش که فقط زمانی اتفاق میافتد که شما ظاهر و باطن فردی را بشناسید.
اگر این رویکرد در کمال ناباوری طبیعی به نظر میرسد، به این دلیل است که واقعاً هست. هدف اصلی «آقا و خانم اسمیت» این است که تماشاگر بداند جان و جین نه نسخهای از جیمز باند، بلکه آدمهای عادی هستند. آنها میتوانند هر کسی باشند، تا آنجا که بعد از یک مأموریت ناموفق در حین فرار در نیویورک دائم میایستند تا نفس تازه کنند و گله میکنند که تاول پا آزارشان میدهد.
مشکل آشکار این است که موانع کاری این دو بههیچعنوان قابل درک نیست. بیشتر آدمها (البته امیدواریم) وقت خود را صرف مخفی کردن یک جنازه، حمله به یک نفر با تبر یا استفاده از ماه عسل در کوههای برفی با هدف دنبال کردن یک هدف باارزش نمیکنند. این جنبهها تا حدی هم قابل انتظار است و هم سرگرمکننده، هرچند ماجرا با یک ضربآهنگ ناموزون پیش میرود. نبود اضطرار در شیوه کاری جان و جین حس میشود، به این دلیل که «آقا و خانم اسمیت» علاقه ندارد از آنها شخصیتهای خارقالعاده ترسیم کند، برعکس تنها بخشی از بسته اصلی ژانر را در نظر میگیرد.
و این جایی است که سریال بهترین عملکرد را دارد: جاسوسی بهعنوان ابزار بُرنده برای بررسی احساسات، آسیبپذیری، نقاط تحریک و پیشداستانهای جان و جین استفاده میشود. هر اپیزود بر یک عملیات متفاوت تمرکز دارد، اغلب شامل ستارههای مهمان سرشناس میشود و از یک نقطه عطف در رابطه این دو نشان دارد، نظیر اولین «دوستت دارم»، قرارهای دوبهدو، حرف زدن درباره بچهها، دعوا سر رازها و بحث درمورد خیانت.
نیمه دوم سریال بخصوص در واقعیت ریشه میدواند و این همان چیزی است که «آقا و خانم اسمیت» را موفق میکند، حتی اگر در قیاس با سریالهای همانند مانند «آمریکاییها» رنگپریده باشد. نقشآفرینیها به همان اندازه خام هستند و اعتبار کار به دو بازیگر اصلی میرسد. گلاور و ارسکین برای جان دادن به دوراهیهای درونی و بیرونی جان و جین و همجوشی جذاب آنها سنگ تمام میگذارند. پیشازاین، استعداد استثنایی آنها در کمدی در سریالهای موفق مانند «کامیونیتی» و «پن ۱۵» به نمایش گذاشته شد. یک متن سنگین مانند «آقا و خانم اسمیت»، حتی اگر پر از دستانداز باشد، به آنها آزادی عمل زیادی برای قرار گرفتن در موقعیتهای دراماتیک میدهد.
ارسکین تحسینبرانگیز است و از بازی در نقش نسخه نوجوان خود در «پن ۱۵» به یک نیروی طبیعی مطلق در اینجا تبدیل میشود. او از ابتدا تا انتها حضوری ستارهوار دارد. از سوی دیگر این پروژه به گلاور – که آن را با همکاری فرانچسکا اسلون از سریال «آتلانتا» خلق کرد – اجازه میدهد با حساسیتهای صمیمانه کار کند، درست نظیر کاری که در آن سریال محشر افایکس انجام داد.
بااینحال، همهچیز باشکوه نیست؛ «آقا و خانم اسمیت» در نیمه اول خود ناهمخوان است. خوش و بش و شوخیهای جین و جان با هم در ابتدا عجولانه به نظر میرسد، درحالیکه مأموریتهای آنها شتابزده و گیجکننده است (بخصوص در اپیزود دوم که با حضور دیوانهوار و بامزه جان تورتورو همراه است). سریال نیاز دارد شکیبا باشد، چون «آقا و خانم اسمیت» بهراحتی زوایای جاسوسی و عاشقانه را با هم ترکیب نمیکند؛ کمی طول میکشد تا پویایی این دو شخصیت باورپذیر و دردآور شود. هرچند همین که این اتفاق میافتد، فرورفتن در دنیای آنها و بخشیدن اشتباهات اولیه ساده است. (به نفع سریال شد که همه اپیزودها در یک روز پخش شدند.)
یکی از امتیازهای سریال حضور کلی بازیگر شناختهشده در نقشهای کوتاه است، ازجمله پارکر پوزی، واگنر مورا، میکیلا کوئل، الکساندر اسکاشگورد، پل دینو، ران پرلمن و سارا پُلسون – که در یک اپیزود نقش درمانگر جان و جین را بازی میکند. انتخابهای خلاقانه مانند این به سریال کمک میکند فرود بیاید و برخلاف آنچه شاید بهواسطه الهام گرفتن از فیلم پیت و جولی انتظارش را داشتید، حرکت کند. «آقا و خانم اسمیت» همیشه نقاط قوت خود را از در آغوش نمیگیرد، اما وقتی این کار را میکند، فوقالعاده تأثیرگذار است.
صمیمیت واقعی و یک دیدگاه زنانه قوی
وقتی در اواخر سال ۲۰۲۱ اعلام شد دونالد گلاور بعد از کمدی خلاقانه، خاص و اغلب سورئال «آتلانتا» یک اقتباس تلویزیونی از فیلمی پاپ کورنی مانند «آقا و خانم اسمیت» میسازد، خیلی از طرفداران شگفتزده شدند. این چیزی نبود که خودش نیز انتظارش را داشته باشد.
گلاور میگوید: «من از بازسازی خوشم نمیآید. فکر میکنم بیشتر وقتها واقعاً مزخرف از کار درمیآیند.»
اما چند سال پیش، مایکل شیفر، تهیهکننده از او خواست فیلم داگ لیمان را ببیند – درباره زن و شوهری که متوجه میشوند هر دو آدمکش حرفهای هستند که برای آژانسهای رقیب کار میکنند و به آنها مأموریت داده میشود همدیگر را بکشند. گلاور «آقا و خانم اسمیت» را ندیده بود و پیش خود گفت حداقل بالاخره آن فیلم را میبیند، فیلمی که به دلایل نهچندان مرتبط با ارزشهای سینمایی به یک معیار فرهنگی تبدیل شده بود.
او به یاد میآورد: «خاطرم هست فیلم را به این شکل دیدم، “اوه، من بودم اصلاً این کار را نمیکردم؛ یعنی هیچکدام خبر نداشتند آن یکی جاسوس است؟ چطور میتوان باور کرد؟» او بعد با استیون گلاور، برادر و همکار خود در کارهای متعدد تماس گرفت. برادرش او را به زمین برگرداند. گلاور میگوید: «استیون گفت: “تو از یک موضع اشتباه فیلم را نگاه میکنی. “آقا و خانم اسمیت” یک فیلم عالی با موضوع قرار است. بیا جمعه با هم سینما برویم. پسرها را در مقابل دخترها میبینی، اما خیلی خوب بلدند با اسلحه کار کنند.”»
گلاور به نتیجه رسید برای این که داستان عمیقتر و امروزیتر داغ شود، ضروری است حس صمیمیت واقعی خلق شود و برای رسیدن به این هدف برخلاف آنچه مرسوم است تنها داشتن دو بازیگر اصلی جذاب کافی نیست. ضمن این که سریال به یک دیدگاه زنانه قوی نیاز داشت؛ پس او پروژه را با فرانچسکا اسلون، همکار خود و یکی از نویسندگان «آتلانتا» در میان گذاشت. اسلون ابتدا از این که گلاور به این داستان علاقه نشان میداد متعجب شد.
اسلون میگوید: «صادقانه بگویم، اول فکر کردم این یکی دیگر از شوخیهای عجیب و غریب دونالد است.»
اما اسلون بعد از گفتوگوی بیشتر با گلاور منظور او را فهمید و بهتدریج شیفته امکان انسانی کردن یک ژانر باعظمت شد.
او میگوید: «همیشه به لحظههای بینابین علاقه داشتم، مثلاً جان و جین چه زمانی دستشویی و حمام میروند؟ یا اگر کفشهای نامناسب بپوشند و به خانه بیایند و به خاطر کوچک بودن کفش، پای آنها تاول زده باشد، چه اتفاقی میافتد؟»
ابتدا قرار بود فیبی والر بریج، نویسنده و بازیگر سریال بسیار موفق «فلیبگ» بهعنوان یکی از خالقان و همچنین بازیگر نقش جین در «آقا و خانم اسمیت» حضور داشته باشد. اگر این اتفاق میافتاد دو برنده جایزه امی برای دو تا از متمایزترین کمدیهای تلویزیونی در کنار هم قرار میگرفتند. والر بریج در اواخر ۲۰۲۱ به دلیل آنچه متقابلاً «اختلاف نظر درمورد محتوا» توصیف شد، پروژه را ترک کرد.
اسلون میگوید: «دونالد و فیبی هر دو هنرمندان خاص و فوقالعادهای هستند، اما دیدگاهها بهویژه به خاطر مناطق زمانی متفاوت و همکاری از طریق زوم یکی نبود.» (او میگوید والر بریج «خیلی مهربان بود.»)
آنها جستجو برای پیدا کردن یک جین جدید را شروع کردند. دراینبین، یک نفر از ذهن گلاور و اسلون خارج نمیشد: مایا ارسکین، ستاره و یکی از خالقان «پن ۱۵»، یک کمدی پیشگام و عمیقاً شخصی دیگر. ارسکین در آن سریال در ۳۲ سالگی نسخهای خیالی از ۱۳ سالگی خودش را بازی کرد.
اسلون میگوید: «فکر میکنم “پن ۱۵” یکی از بهترین مجموعههای تاریخ تلویزیون است. بسیار باورنکردنی و آنقدر عمیق است که بیسر و صدا نزدیک میشود و در شما نفوذ میکند؛ بنابراین ما هیجانزده بودیم که با مایا کاری غافلگیرکننده بسازیم.»
گلاور میگوید، نبوغ «پن ۱۵» در آسیبپذیری نقشآفرینیها نهفته است. او توضیح میدهد: «همیشه احساس میکردم بازیگری یک جور شرمندگی است. اگر این کار را خوب انجام دهید، مثلاً «من میلک شیک تو را میخورم» – گلاور به شکلی قابل قبول ادای دنیل دی لوئیس در فیلم «خون به پا خواهد شد» را درمیآورد – خجالتآور است، چون میبینید یک انسان بهآرامی از کوره درمیرود؛ و معمولاً آن لحظهها بسیار عمیق و صمیمی هستند.»
ارسکین میگوید «وقتی دونالد اولین بار این پروژه را با من مطرح کرد، درمورد این که قرار است چه نقشی را بازی کنم هیچ ذهنیتی نداشتم. فقط هیجانزده بودم که درباره سریال با او درمورد آن صحبت میکنم. دونالد بلافاصله نگفت: “من یک جین جدید میخواهم.”»
پس از چند تماس تلفنی، وقتی گلاور نقش جین را به او پیشنهاد کرد، ارسکین بهسرعت پاسخ مثبت داد. رویکرد گلاور و اسلون درمورد یک زوج جاسوسِ بهمراتب قابل درک، برای او هیجانانگیز بود.
ارسکین میگوید: «کاملاً آشکار بود آنها دنبال “آقا و خانم اسمیت” آنجلینا جولی و برد پیت نمیروند. ما در این سریال به سمت کمال و بیعیب بودن نمیرویم. ما به دنبال نکات واقعاً دقیق و ظریف هستیم و تمام جنبههای یک شخصیت را میبینیم. میبینیم که پس زده میشوند. جان و جین جاسوسهای بیعیب و نقص نیستند و این برای من هیجانانگیز بود.»
گلاور درباره همبازی خود در سریال میگوید: «عاشقانه فیلمسازی در مایا عمق دارد. وقتی با او سر صحنه تصویربرداری بودم، احساس میکردم در سال ۱۹۷۰ هستم.»
این نسخه «آقا و خانم اسمیت» خیلی از تماشاگران را به یاد «آمریکاییها»، سریال محبوب افایکس درباره دو مأمور مخفی روس در یک ازدواج فرمایشی پرتب و تاب میاندازد، اما سریال همچنین در مسیر مجموعههای کارآگاهی پیچیده دهه ۱۹۸۰ مانند «هارت به هارت» و «مونلایتینگ» قرار دارد. هر اپیزود یک مأموریت و ستارگان مهمانِ بهیادماندنی مانند شارون هورگان، جان تورتورو، سارا پلسون، پارکر پوزی، ران پرلمن و میکیلا کوئل.
سازندگان سریال همچنین از یک ژانر غیر منتظره الهام گرفتند: تلویزیون واقعنما، بهویژه برنامههایی مانند «ازدواج با نگاه اول»، «عشق کور است»، «خانه تراس» و «دنیای واقعی» که در آنها جوانها در جستجوی عشق، شهرت یا چند ماه زندگی در یک خانه باحال و مجانی، خود را درگیر موقعیتهای غریب، دراماتیک و کارهای بهظاهر غیر قابل توضیح میکنند.
اسلون میگوید: «وقتی در نظر میگیرید مردم در برنامههایی مانند “عشق کور است” از پشت دیوار و بدون این که همدیگر را دیده باشند ازدواج میکنند، خیلی غیر قابل تصور نیست که جان و جین در ازای یک خانه شیک، حقوق بسیار مناسب و یک بده بستان عاشقانه، از دستورات برای ترور آدمها که با یک برنامه به آنها ابلاغ میشود پیروی کنند.»
منبع: د ای. وی. کلاب، لس آنجلس تایمز
تماشای سریال آقا و خانم اسمیت در نماوا