برای کسانی که اطلاع ندارند باید گفت کرهی جنوبی چیزی مشابه با متمم دوم قانون اساسی آمریکا ندارد. در عوض در این کشور قوانین سختگیرانهای در مورد حمل اسلحه وجود دارد- به طوری که اسلحههای شخصی باید در ایستگاه پلیس نگهداری شوند – و خبری از تیراندازیهای مرگبار در این کشور نیست. این موضوع هنگام تماشای فیلمهای کرهای اهمیت زیادی پیدا میکند: دانستن این موضوع کمک زیادی به فهم اینکه چرا قهرمان مستاصل «اولدبوی» تنها با یک چکش راهش را از میان یک راهرو باز میکند، و یا اینکه چرا با بیرون کشیده شدن چاقوها در آخر فیلم «انگل» مخاطبان شوکه میشوند.
کارگردان یون سونگ-هیون در آمریکا به دنیا آمد، اما در کره به مدرسهی فیلم رفت؛ جایی که ماجراهای فیلم مهیج زمان شکار Time to Hunt اتفاق میافتد. دومین فیلم فوق خشن یون با حال و هوای هالیوودی تفاوتهای زیادی با فیلم اول او Bleak Night، ساختهی سال ۲۰۱۱ دارد. با وجود داستان زمان شکار Time to Hunt با محوریت چهار دزد جوان، یک قاتل خطرناک و گلولههای زیادی که در این میان رد و بدل میشود، این فیلم از قوانین مربوط به اسلحهی این کشور فاصلهی زیادی گرفته است.
همچنین بخوانید:
نقد فیلم زنی که فرار کرد The Woman Who Ran – جدیدترین اثر کارگردان کرهای هونگ سانگ سو
کاملا واضح است کارگردان در حین ساخت فیلم، کریستوفر نولان و مایکل مان را در نظر داشته است؛ با وجود اینکه فیلمنامهی فیلم تا حدودی شلوغ به نظر میرسد اما تلاش کرده است چیزی مشابه با «شوالیه تاریکی» و «مخمصه» را خلق کند.
داستان فیلم در کرهی جنوبی امروزی که همه ما میشناسیم روایت نمیشود، بلکه در ویرانشهری خیالی از آن در آیندهی نزدیک اتفاق میافتد. داستان پس از یک بحران مالی که به اقتصاد کشور ضربهی مهلکی زده است روایت شده است، بحرانی که در نهایت به شورشها و ناآرامیهای سیاسی منجر شده است. از همان ابتدا صحنههایی از ماشینهای قدیمی و جدید در خیابانهای آلوده شهری که پر از بیلبوردهای تبلیغاتی الکترونیکی بسیار بزرگ و دوربینهای پلیس است، دیده میشود. یون از ابتدای فیلم تلاش میکند دنیای خاص فیلم را برای مخاطب به تصویر بکشد، کاری که در صحنههای بعدی فیلم به کمکش میآید. او میتواند با تکیه بر تصویری که از دنیای فیلم زمان شکار Time to Hunt ساخته است، صحنههایی را در خیابانهای خالی از سکنه و ساختمانهایی خرابه را روایت میکند.
جان سئوک (لی جی-هون) بعد از تماشای سرنوشت عجیب این شهر از دوستان صمیمیاش جنگ-هو (آهن جائی-هونگ) و کی-هون (چوی وو-شیک، بازیگر شخصیت پسر خانواده در «انگل») میپرسد:” مواد و اسلحه؟ چه به سر این شهر آمده است؟؟”. البته اگر خود این جوانها آدمهای خلافکاری نبودند، ممکن بود سوال به جا و درستی به نظر برسد. جان سئوک سه سال را پشت میلههای زندان گذرانده است، آن هم به خاطر اشتباهی که در حین یکی از خلافکاریهایش مرتکب شده بود. در نتیجه پیشنهاد میکند نقشهی یک دزدی دیگر بکشند. او از یک زیرزمین قماربازی غیرقانونی پر از دلارهای آمریکایی خبر دارد؛ چیزی که هر دزدی را وسوسه خود میکند. او حتی یک قاچاقچی اسلحه میشناسد که میتواند اسلحههایی را در اختیار آنها بگذارد که پیش از این در سینمای کره کمتر دیده شده است. او حتی به این فکر کرده است که پس از سرقت پولها به کجا بروند و برای رفقایش از زندگی در سواحل تایوان گفته است.
زمان شکار Time to Hunt با اینکه شروعی آرام دارد، اما زمانی که نقشهی جان سئوک پذیرفته شده و به اجرا در میآید، فیلم روند سریعی به خود میگیرد.
نکتهای که این سه دوست به همراه همدستشان سونگ-سو (پارک ژئونگ-مین) که در کازینو کار میکند، فراموش کردهاند این است که دزدی از از گانگسترها قطعا عواقبی را به دنبال خود دارد. مشخص میشود دزدیدن پولها نیست که آنها را به دردسر انداخته است، بلکه در حین دزدی تعدادی فیلم دوربین مداربسته را نیز به سرقت بردهاند که برای این گانگسترها اهمیت زیادی دارد؛ البته این چهار دوست آنقدر درگیر تلاش برای زنده ماندن هستند که فرصت ندارند بفهمند اشتباه کارشان کجا بوده است.
یونگ انرژی زیادی را صرف به تصویر کشیدن تعهد این چهار دوست به یکدیگر میکند؛ با اینکه هنوز مشخص نیست چرا این چهار شخصیت را به عنوان شخصیتهای اصلی فیلم خود انتخاب کرده است؛ شخصیتهایی دست و پا چلفتی و خودخواه که بیشتر از اینکه یک گروه تبهکار باشند شبیه یک گروه موسیقی هستند. با این حال جالبترین شخصیت فیلم بعد از سرقت اصلی وارد فیلم میشود.
این شخصیت هان (پارک هائی-سو) است؛ همان شکارچی که اسم او بر روی فیلم گذاشته شده است. ماموریت هان این است که از هویت دزدان کازینو پرده بردارد، نوارهای ویدئویی را پیدا کند و دزدها را بکشد. البته در اصل مرحلهی آخر بخشی از شغل او نیست، بلکه بیشتر به عنوان یک سرگرمی برای او به نظر می رسد.
یون در زمان شکار Time to Hunt گرههای داستانی، تلهها و تعقیب و گریزهای زیادی را گنجانده است. این کارگردان همچنین به کمک نورپردازیهای غیرمعمول، صحنههای عجیب زیادی را خلق کرده است.
این مطلب برگرفته از نوشتهی پیتر دبروژ در وبسایت variety است.