وقتی در مورد “ساخت فیلمی جاسوسی که برای همه مخاطبین از هر سنی جذاب باشد” فکر کنید، میبینید که این موضوع خیلی راحتتر از تبدیل کردن یک انسان به یک کبوتر نیست. در یک داستان معمول جاسوسی، موضوع اصلی مرگ و فریب است، و در نسخههای تاریکتر آن شکنجه و خیانت. نکته مشترک همه آنها خشونت است اما این نکته برای همه فیلمها صدق میکند؟ این سوال یکی از نکات مهم جاسوسان نامحسوس Spies in Disguise است، فیلمی که در آن دو شخصیت اصلی بیشتر وقت خود را صرف بحث در مورد اینکه آیا خشونت بهترین راه برای مقابله با دشمنانشان است یا نه، میکنند.
همچنین بخوانید:
دور Away – انیمیشنی با تصاویر خاص و فوقالعاده
هیچکس نمیتواند منکر داستان عجیب و جالب جاسوسان نامحسوس شود. این فیلم که براساس انیمیشن کوتاه «کبوتر: غیرممکن» ساخته لوکاس مارتل ساخته شده است، داستان والتر بکت (با صداگذاری تام هالند)، پسر جوان نابغهای را روایت میکند که استعداد فوقالعادهاش در اختراعات علمی مانند شخصیت لکس لوتر دنیای دیسی است. والتر اما هیچ نیت بدی در سر ندارد. نبوغ او باعث میشود که به استخدام دولت آمریکا دربیاید، اما او از ساخت نارنجکهای پیشرفته و سایر سلاحهای کشتار خودداری میکند.
از او خواسته میشود که جاسوس لنس استرلینگ (با صداگذاری ویل اسمیت) را تجهیز کند، والتر به جای اینکه سلاحی مرگبار در اختیار او قرار دهد، به او نارنجکی میدهد که از آن کاغذهای رنگی بیرون میریزد. چرا که از نظر او با اینکار میتوان آدمها را شاد کرد. البته همین نارنجک به کمک جاسوس استرلینگ میآید و از آن برای پرت کردن حواس دشمنانش استفاده میکند. با اینکه استرلینگ در میان همکارانش بسیار محبوب است، اما سالها کار حرفهای او را خشن و سختگیر کرده است. این روزها او ترجیح میدهد به تنهایی کار کند و جواب آتش را با آتش میدهد. تا اینکه جدیدترین اختراع والتر او را به کبوتری تبدیل میکند.
خلاقیتی در قلب این آزمایش کبوتری وجود دارد. از نظر والتر، کبوتر بودن به یک جاسوس این امکان را میدهد که بدون اینکه به کسی آسیب برساند اطلاعات مورد نیازش را به دست بیاورد. با این کار میتوان به راحتی خشونت را از معادله نجات دنیا حذف کرد (خشونتی که باعث مرگ مادر او که یک مامور پلیس بود، شد). این اتفاق برای لانس در بهترین زمان افتاده است، چرا که جنایتکار ماهری با تبدیل کردن صورت خود به صورت لانس، هواپیمای بیسرنشین ارزشمندی را دزدیده است و او حالا مضنون این پرونده است.
لانس و والتر برای رد کردن این اتهام باید با هم همکاری کنند و باقی جاسوسها را نیز از دست این شخصیت شرور در امان نگه دارند. تماشای لانس که به کبوتر تبدیل میشوپ بسیار خندهدار و سرگرمکننده است. واکنش او و سپس رشد کردنش جالب و تماشایی است.
در کنار ایده عجیب آن، جاسوسان نامحسوس شباهتهایی به داستانهای ابرقهرمانی دارد. حضور هالند تنها نکته مشترک این فیلم با ساختههای دنیای سینمایی مارول نیست، یکی از درگیریهای لانس با گروه گانگستری یاکوزا در قمارخانهای مشابه همان جایی که بلک پنتر به آن حمله کرد، اتفاق میافتد، فرار او از اداره مرکزی جاسوسی، به جدا شدن کاپیتان آمریکا از سازمان شیلد، در «سرباز زمستان» شباهت دارد و بن مندلسون شخصیت شرور داستان را صداگذاری کرده است، شخصیتی به نام کیلیان که میتواند ظاهر خود را تغییر دهد. حداقل با وجود چنین شخصیت شروری، خطر تشبیه کردن آن به هیچ شخصیت سیاسی واقعی وجود ندارد.
تروی کوآن و نیک برونو، سازندههای جاسوسان نامحسوس ، قسمتهای مهم داستانشان را از زاویه دیگری بیان میکنند: با اینکه کیلیان مانند باقی شخصیتهای بد داستانها آدم میکشد، اما اینبار این جنایت از زاویه عینک خورد شده قربانی بر روی زمین دیده میشود.
نکته مهمتر اینکه شخصیت کیلیان نقش اساسی در اختلاف نظر شخصیتهای داستان در مورد موضوع خشونت دارد. لانس به خاطر از دست دادن عزیزانش کمکم به آدم خشک و جدی تبدیل شده است، و خشونت حاصل از آن را بر روی کیلیان متمرکز کرده است. آیا این حلقه معیوب و شرور روزی شکسته میشود؟ جواب این سوال را میتوان در مشاجره بین شخصیتهای اصلی و والتر خوشذات که میخواهد با اختراعهای درستکارانه با سلاحهای کشتار مقابله کند، پیدا کرد. در اینجا نیز میتوان نگاه دقیق سازندههای فیلم بر مسایل مهم روز را دید.
جاسوسان نامحسوس Spies in Disguise که از تعطیلات کریسمس بر روی پرده سینماها به نمایش درآمده است، رقیبان مهمی دارد، از «جنگ ستارگان» گرفته تا «زنان کوچک». با این وجود این انیمیشن، داستانی خانوادگی و جذاب با قلبی مهربان، صحنههای اکشن خلاقانه و طنز بامزهای است.
این مطلب از نوشته کریستین هولاب در سایت Entertainment Weekly گرفته شده است.