اگر روزگاری عباس کیارستمی پرچمدار سینمای ایران در جهان بود، بیشک امروز، اصغر فرهادی است که سینمای ایران را به جهانیان میشناساند. اصغر فرهادی که کارش را با فیلمنامهنویسی مجموعههای تلویزیونی شروع کرد، بعد از ورود به سینما، و بعد از ساخت چند فیلم توانست سبککاری خودش را بنیان گذارد و آنقدر موفق شد که امروزه شاهد گسترش سبکی در سینمای ایران هستیم که نامی جز فرهادیسم بر آن نمیتوان نهاد.
همچنین بخوانید:
ده سکانس فراموشنشدنی فیلمهای اصغر فرهادی
اصغر فرهادی، بعد از عباس کیارستمی، رئالیسم سینمایی را احیا کرد و با نیمنگاهی به نئورئالیسم ایتالیا، جامعه ایرانی را بدون آنکه قضاوتش کند، یا دستی بر آن ببرد و سروشکلی خوش و آب و رنگ به آن بدهد، پیش چشم مخاطبان آورد. آنچه سینمای فرهادی را از سایر فیلمسازان ایرانی متمایز میکند، نه نگاه اخلاقی اوست و نه تعلیقهای نفسگیرش. فرهادی با نگاهی بیطرفانه، طبقات اجتماعی جامعهای را به تصویر درمیآورد که بهشدت از فاصله طبقاتی رنج میبرد. فرهادی با رفتن به سراغ طبقه متوسط جامعه، بهجای نمایش درد و بدبختی طبقات پایین یا زندگی لوکس و تجملاتی طبقه بالا، درگیریها و تقابلهای اجتماعی و فرهنگی را که بزرگترین طبقه اجتماعی ایران با آن روبروست را ترسیم میکند.
حالا، بعد از تصاحب دو اسکار، یک جایزه کن و خیلی از جوایز بینالمللی معتبر دیگر، فرهادی نهتنها در ایران که در جهان، یک پدیده است. پدیدهای که هویتی مستقل دارد، رشد میکند و به پختگی میرسد و این شکوفایی را در هر اثرش منعکس میکند.
کارنامه کاری اصغر فرهادی، ویژگیهای سبکیاش و تکتک آثارش، آنقدر در ادبیات سینمایی ایران موردبحث قرارگرفته است که تکرار آن دیگر جذابیتی ندارد و فقط تکرار مکررات است. به بهانه چهل و هفتمین سالگرد تولد اصغر فرهادی، نگاهی میاندازیم به هفت اتفاق ویژه در مسیر کاری او که امروز اصغر فرهادی را در جایگاهی که هست قرار داده است، با ما همراه باشید.
7- ارتفاع پست – وقتی قلم اوج میگیرد
همکاری اصغر فرهادی و ابراهیم حاتمی کیا، یکی از بهترین آثار سینمای ایران و کارنامه کاری ابراهیم حاتمی کیا را رقم میزند. حاتمی کیا که همیشه نیمنگاهی به جنگ و تبعات آن داشته است، به لطف فرهادی و نگاه اجتماعیاش، این بار به سراغ مردمی میرود که گرچه مستقیماً در جبهه جنگ نبودهاند اما، تجربه دست اولی از جنگ و ویرانی دارند. «ارتفاع پست»، به همان اندازه که وامدار فیلمساز حرفهایاش است، به فیلمنامه خوب و روان و متفاوت اصغر فرهادی نیز وابسته است. همکاری فرهادی و حاتمی کیا، پیوند میان دو سبک است که در «ارتفاع پست»، به بهترین شکل ممکن تجلی مییابد. گرچه رابطه حاتمی کیا و فرهادی در طی سالها خدشهدار شده است، اما «ارتفاع پست»، همچنان یکی از بهترین آثار دفاع مقدس و تبعات آن در سینمای ایران است.
6-رقص در غبار – یک شروع غافلگیرکننده
اولین تجربه فیلمسازی اصغر فرهادی، یک فیلم اولی ناب است. اولین فیلم اصغر فرهادی، یک عاشقانه است و نگاه اجتماعی فرهادی در پس این عاشقانه موج میزند.«رقص در غبار»، شبیه یک تجربه و یک زورآزمایی میماند که فرهادی را برای ورود حرفهایاش به سینمای ایران آماده کند. با همه اینها و با همه تفاوتی که «رقص در غبار» با سایر آثار فرهادی دارد، اما همان ریزبینی و دقت نظر را همراه دارد و نویدبخش ورود یک فیلمساز متفاوت و حرفهای به سینمای ایران را است.
5-چهارشنبهسوری – فرهادیسم وارد میشود
«چهارشنبهسوری»،سومین فیلم کارنامه فرهادی، شروع سبکی است که امروزه او را با آن میشناسیم. قصه اصلی فیلم پیرامون یک خانواده از طبقه متوسط و درگیریهای درون خانواده میگذرد. زنی که به همسرش شک دارد، اما هیچکس او را باور نمیکند، در روز چهارشنبهسوری با زنی از طبقه پایین اجتماع که در آستانه ازدواج است همراه میشود و تفاوتها و تعارضات این دوطبقه آشکار میشود. از سوی دیگر، تعلیق و غافلگیری که اکنون فرهادی استاد بیچونوچرای آن است، در «چهارشنبهسوری» به بهترین شکل پرداختشده است.
4-دایره زنگی – قضاوت ممنوع
بعد از تجربه ساخت چند فیلم سینمایی که همه هم موفق بودند، بار دیگر، اصغر فرهادی صندلی کارگردانی را ترک میکند و به یار دیرینش، قلم بازمیگردد. فرهادی فیلمنامه «دایرهزنگی» را برای پریسا بخت آور مینویسد و نشان میدهد که با فضای طنز انتقادی و اجتماعی هم بهخوبی آشناست. نکته حائز اهمیت در «دایرهزنگی»، بازتاب نگاه فرهادی به طبقات مختلف اجتماعی است. فرهادی ساختمانی در شمال شهر را به تصویر درمیآورد که ساکنان آن ازلحاظ فرهنگی تفاوتهای بسیاری باهم دارند، اما در میان دعواها و جدلها، شخصیتهایی را ترسیم میکند که همگی دوستداشتنی هستند. فرهادی آدمهایش را قضاوت نمیکند و فقط آنها را همانطور که هستند، با همه تفاوتهایشان، به تصویر درمیآورد و بیننده هم در پایان چارهای ندارد، جز اینکه همه این کاراکترهای ناموزون و ناهماهنگ را دوست بدارد.
3-درباره الی – در میان امواج
بیتردید، فرهادی و سینمایش با «درباره الی»، به اوج رسیدند. «درباره الی»، بیکموکاست همه خصوصیات سینمای فرهادی را دارد و در کنار آن قصهای جذاب، نقطه اوجی نفسگیر و غافلگیری بینقصی دارد. «درباره الی»، شاید هنوز که هنوز است، بهترین فیلم اصغر فرهادی درزمینهٔ پرداخت و ساختار باشد. فرهادی با «درباره الی»، راهش را برای ورود به عرصههای جهانی هموار کرد و با تصاحب خرس برلین، بعد از مدتها نگاه جهانیان را به سینمای ایران معطوف کرد.
2- جدایی نادر از سیمین – از یک جدایی تا اسکار
«جدایی نادر از سیمین»، از خیلی از جهات، نسبت به «درباره الی»، نواقصی داشت، اما جسارت فرهادی در «جدایی»، موشکافی و تحلیل روابط انسانی در این فیلم بود که بهخوبی توانست با مخاطب ارتباط برقرار کند. فرهادی در «جدایی»، غیرممکنی را که کارگردانهای بسیاری به دنبالش بودند را ممکن کرد و فیلمی ساخت که هم منتقدان را راضی کند و هم با مخاطب عام ارتباط برقرار کند. علاوه بر همه اینها، فرهادی با «جدایی نادر از سیمین»، اولین فیلمساز ایرانی بود که موفق به کسب جایزه اسکار شد و نقطه عطفی در تاریخ سینمای ایران رقم زد.
1- فروشنده – بهسوی بینهایت و فراتر از آن
تکرار موفقیت «جدایی نادر از سیمین» و به فاصله اندکی از آن بعید مینمود، اما فرهادی با «فروشنده»، ثابت کرد هنوز در حال رشد است. «فروشنده»، پختهترین اثر فرهادی است، همهچیز سر جای خود قرار دارد، قصه بهشدت پرکشش و گیراست، کاراکترها، جذاب و دوستداشتنیاند و حتی کاراکتر پیرمرد متجاوز نیز دلرحمی بیننده را برمیانگیزد. فرهادی در «فروشنده»، قصهای نامتعارف را تعریف میکند که کاملاً و یکسره وابسته به باورهای اجتماعی است، قهرمانش را تا مرز فروپاشی پیش میبرد و درنهایت، در فیلمی که تئاتر وزنه اصلی در قصهاش است، با یک میزانسن تئاتری، در پرده آخر، همه کاراکترهایش را رودرروی هم قرار میدهد. موفقیت «فروشنده»، حتی از «جدایی نادر از سیمین» هم فراتر رفت و علاوه بر کسب دومین اسکار برای سینمای ایران، جایزه بهترین بازیگر و بهترین فیلمنامه جشنواره فیلم کن را برای فرهادی به ارمغان آورد.
کارنامه کاری فرهادی آنقدر پربار است، که هر حرکت و هر فیلم یک اتفاق ویژه محسوب میشود، از همکاری با مسعود کیمیایی بگیرید تا «گذشته» و «همه میدانند» که آشکارا تلاش فرهادی برای شکستن حصارهای دورش است. سینمای ایران، این چند سال گذشته به لطف فرهادی طعم خوش موفقیت را چشیده است و هنوز چشم امیدش به اوست. سال گذشته که، «بدون تاریخ، بدون امضا»، که مستقیماً از سینمای فرهادی تأثیر پذیرفته بود،برای رقابت به اسکار معرفی شد، باوجود همه موفقیتهای بینالمللیاش، نتوانست شانسی برای اسکار داشته باشد تا به این نتیجه برسیم که انگار بازهم باید منتظر بمانیم و ببینیم که فرهادی چه در چنته دارد و آیا میتواند همین مسیر پرافتخار را ادامه دهد یا خیر.