در بزرگشده توسط گرگها Raised by Wolves بر روی کرهای اسرارآمیز به نام کپلر ۲۲-ب یک سفینهی فضایی سقوط میکند که دو ربات انساننما و دوازده جنین منجمدشدهی انسان در خود دارد — این سفینه تنها امید بشریت برای تداوم بقاست چرا که همهی انسانها در جنگهایی که روی زمین رخ داده است از بین رفتهاند. ربات مادر، با بازی آماندا کالین، و پدر، با بازی ابوبکر سلیم که توسط سازندهی بیخدای خود برنامهریزی شدهاند، با موفقیت شش جنین را منتقل میکنند و بر روی این سیارهی گرد و غبار گرفته سیبزمینی کشت میکنند و راههای منطقی زندگی که خالقشان به آنها یاد داده است را در پیش میگیرند.
اما شرایط بد این سیاره و نقصهای رباتهای انساننما به عنوان والدین، باعث میشود که از گروه جنینهای انسان تنها یکی باقی بماند، پسر جوانی به نام کمپین، با بازی وینتا مکگرث، که نمایندهی بشریت و آخرین انسان باقی مانده است. البته تا زمانی که یک سفینه از میترایکها (افراطیهای مذهبی که خدای خورشید به نام سول را پرستش میکنند) از زمین وارد این مدار میشوند و در جستجوی خانهی جدیدی برای خود هستند.
همچنین بخوانید:
نقد فصل اول Ted Lasso – بازآفرینی شیرین جیسون سودیکیس از Major League
برای میترایکها، از جمله والدینشان مارکوس، با بازی ترویس فیمل، و سو، با بازی نیام آلگر، این شانس جدیدی برای شروع دوباره است. برای مادر، که ذات و طبیعتش با قدرت ویرانگر آخرالزمانی در تضاد است، این اتفاق فرصتی برای بزرگ کردن فرزندانی بیشتر است… چه فرزندان خود او باشند و چه نباشند.
بزرگشده توسط گرگها Raised by Wolves مانند امتداد طبیعی دانههایی است که ریدلی اسکات، تهیهکنندهی اجرایی و کارگردان دو قسمت اول این سریال، در تمام آثارش از بلید رانر گرفته تا پرومته و بیگانه: پیمان کاشته است. اگر شما هم مانند من جزو کسانی باشید که این فیلمها را به چشم فیلمهای بیکیفیت مجموعهی بیگانه نمیبینید، بلکه پرداختی شگفتانگیز از طبیعت زندگی مصنوعی میدانید، بزرگشده توسط گرگها Raised by Wolves با تمام معیارهای جور در میآید.
این سریال بیشتر از آنکه حماسی علمی-تخیلی باشد، داستان کوتاه و احساسبرانگیزی است که در لابلای خرابههای آخرین نفسهای بشریت روایت میشود.
از این نظر، بزرگشده توسط گرگها Raised by Wolves یک سریال شگفتانگیز علمی-تخیلی است و شش قسمتی که در اختیار منتقدان قرار گرفته تا تماشا کنند (و سه قسمت از آنها برای مشترکین اچبیاو مکس در دسترس است) به آرامی اختلافات درونی اشخاص، تراژدیهای داخلی، و جرقههای خشونتی وحشتناک را به نمایش میگذارد. هم برای خانوادهی انساننما و هم رقیبهای افراطیشان، کپلر ۲۲-ب مانند یک بوم نقاشی است که میتوانند هر آنچه از زمین با خود آوردهاند را روی آن نقاشی کنند: آنها بیش از یک پدر و مادر هستند که از گذشتهی خشن خود که امتدادش به سیارهی جدید میرسد در حال فرار هستند.
به زبان ساده، این سریال نابترین تصور از داستانهای علمی-تخیلی کلاسیک دههی شصت میلادی از کلارک، آسیموف و والتر میلر جونیور است و به ما نشان میدهد که نابودی ناگزیر بشریت در آیندهای بسیار دور چگونه خواهد بود، و آخرین نفسهایش برای بقا را به شکلی دراماتیک برایمان به تصویر میکشد. ممکن است این سریال برای همه مناسب نباشد، اما اگر ترجیح میدهید سریال علمی-تخیلی بیشتر فکرشده باشد تا پر زرق و برق، بزرگشده توسط گرگها Raised by Wolves آماده است تا نیازهای شما را برآورده کند.
این مطلب برگرفته از نوشتهی کلینت ورثینگتن در وبسایت consequenceofsound است.
حال به بررسی نظر سایر منتقدین میپردازیم:
جیکوب اولر Jacob Oller | پیست مگزین Paste Magazine
سریال بزرگشده توسط گرگها Raised by Wolves بیشتر هوشمندانه و تفکربرانگیز است تا سرگرمکننده و به همین خاطر برای همه مناسب نیست. این سریال علمی-تخیلی عمیق و تراژیک، بیشتر بر بستر مشکلاتش جریان دارد و تکیهی کمتری بر پیچشهای داستانی پر هیاهو دارد. اما برای کسانی که عاشق چیزهای عجیب و غریبی هستند که به قوانین خود پایبندند، این سریال مایوسکننده نخواهد بود. این جهانی است که برای بقا ساخته شده و سریالی که مخصوص طرفداران اسکات است.
مگان اوکیف Meghan O’Keefe | دیسایدر Decider
بزرگشده توسط گرگها Raised by Wolves پتانسیل این را دارد که اولین سریال علمی-تخیلی قوی دههی بیست قرن بیست و یکم باشد. این سریال به لحاظ دیداری مجذوبکننده است، به لحاظ فنی خارقالعاده ساخته شده و به شدت درگیرکننده است، طوریکه به نظر میآید هم بازگشتی به عصر طلایی علمی-تخیلی دارد و هم قالب معیاری برای آیندهی این ژانر است. بزرگشدهی گرگها یادآور کارهای اولیهی ریدلی اسکات است و تماشای آن به تمام طرفداران علمی-تخیلی توصیه میشود.
برایان لوری Brian Lowry | سیانان CNN
سریال بزرگشده توسط گرگها Raised by Wolves اصیلترین سریال سال میتواند باشد که در آسمان ژانر علمی-تخیلی سوسو میزند و در اولین قسمت خود به قدری بنیان داستان را محکم پایهریزی میکند که به سختی میتوان تصور کرد ادامهی آن در نهایت به کدام سو خواهد رفت. تهیهکننده و کارگردان آن، ریدلی اسکات است که فیلمهای بلید رانر و بیگانه را هم در کارنامهی خود دارد.