دریک دورمس همیشه در ساختههای خود، از جمله فیلم سال ۲۰۱۱ او دیوانهوار Like Crazy ، با بازی دیدنی آنتون یلچین، فلیسیتی جونز و جنیفر لارنس، به زیبایی به توصیف روابط آشفته انسانی پرداخته است. با این وجود منفیترین نکته جدیدترین ساخته او پایان ها آغازها Endings Beginnings، آشفته بودن فیلم است، به طوری که داستان آن بسیار شلوغتر از احساسات و روابط آشفتهایست که قصد پرداختن به آن را داشته است.
شیلین وودلی در نقش دفنی، زن جوان هنرمندی بازی میکند که پس از جدایی از نامزد خود، به دلایلی که کمکم در فیلم مشخص میشود، شغل مورد علاقه خود را رها میکند و در جایی جدید شروع به زندگی میکند. با اینکه دفنی به خود قول داده است که حداقل برای شش ماه با مرد جدیدی آشنا نشود، اما پایبند ماندن به قول خود پس از آشنایی با فرانک جذاب (با بازی سباستین استن) و جک مهربان و باشخصیت (با بازی جیمی درنان) برای او بسیار سخت میشود. این دو مرد بسیار سریع به دفنی علاقهمند میشوند و دفنی با هر دوی آنها به صورت همزمان وارد رابطه میشود. او باید تصمیم بگیرد کدام مسیر را برای زندگیش انتخاب خواهد کرد.
همچنین بخوانید:
نقد فیلم استخراج Extraction – داستانی اکشن با حضور کریس همسورث و گلشیفته فراهانی
مانند بسیاری از فیلمهای دریک دورمس، اکثر دیالوگهای پایان ها آغازها Endings Beginnings نیز بداهه گفته شده است، اما کلیت مکالمهها از روی فیلمنامه پیش میرود. مهمترین نکته فیلم بازیگران جذاب آن است، تنش و کشش بین این سه شخصیت به خوبی در فیلم مشخص است. با اینحال استن و درنان مانند دو دختر دبیرستانی بر سر عشق مشترکشان با هم مجادله میکنند و رفتار آنها هیچ شباهتی به دو مرد جوان ندارد.
فیلم تصویر آشنا و تقریبا کلیشهای از لسآنجلس به نمایش گذاشته است، زنان و مردان جوان هنرمند و اکثرا سفیدپوست که بیخیال در آپارتمانهای خود زندگی میکنند. فیلمبرداری ماریان بیک و ویرایش گرت پرایس باعث تاثیرگذاری برخی از صحنههای این فیلم شده است. به علاوه موسیقی زمینه ایندی راک نیز کیفیتی رویاگونه به فیلم داده است. با این وجود در نهایت نتیجه ترکیب این عناصر با هم کمی قدیمی و متظاهرانه شده است.
این نکات منفی کوچک به راحتی قابل چشمپوشی بود اگر فیلم پایان ها آغازها Endings Beginnings سعی در رسیدن به چیزی بیشتر از توانش را نداشت.
همانطور که رابطه عجیب دفنی با این دو مرد به صورت همزمان پیش میرود، اتفاق ناگهانی عجیبی باعث میشود که دفنی مسئولیت اشتباهات خود را به عهده بگیرد. در همین حین، جزییاتی در مورد اتفاقاتی که در گذشته برای او افتاده است کمکم روشن میشود. به نوعی فیلم اتفاقی که برای او در گذشته افتاده است را دلیلی برای رفتار الان او میداند و گویی او نه تنها مسئول اشتباهات خود، بلکه مسئول اتفاق بدی است که برای او افتاده است.
تمام اتفاقات ریز و درشت زندگی هر کدام از این افراد، شخصیت فعلی آنها را شکل داده است، اما هیچکدام از آنها کمکی به قرار گرفتن داستان در مسیری درست نمیکند. با اینکه هدف فیلم نشان دادن پیچیدگی روابط انسانی است، اما تنها کاری که کرده است نشان دادن روابط چند آدم جذاب با هم است. فرانک در همان ابتدای آشنایی با دفنی جذب کلیشه دختر جذاب محزون میشود. روز بعد نیز لیست آهنگهایی به نام “ترانههای برای رنج کشیدن” را برای او میفرستد. پایان ها آغازها Endings Beginnings را نیز میتوان فیلمی برای رنج کشیدن نامید.
این مطلب از نوشته مری سولوسی در سایت اینترتینمنت ویکلی گرفته شده است.