پارانویا، ترس و بدگمانی در فیلم او فردا میمیرد She Dies Tomorrow بسیار مسری است. ایمی سایمتز نویسنده و کارگردان این فیلم، اثری هراسآور و در عین حال مبتکرانه خلق کرده که به طرز شگفتآوری انکار جمعی ما از مرگ و میر را با خوشی نشخوار میکند. شروع داستان ماجرای زنی را به تصویر میکشد که متقاعد شده فردا میمیرد و در آستانه فروپاشی عصبی است. حالا ماجرا به یک درام مبهم تبدیل میشود که رگههایی از وحشت روانشناختی و طنزی پوچگرا در خود دارد که بیننده را گیج میکند، اما اعتماد به نفس چند لحنی فیلمساز نیز به ذهن آنها نفوذ میکند. کیت لین شیل و جین آدامز در نقش زنانی که میدانند پایان زندگیشان نزدیک است بسیار عالی ظاهر شدهاند؛ حتی اگر عقیده آنها برای اطرافیانشان گیجکننده و پیچیده باشد.
احتمالا سایمتز هرگز نمیتوانست طوری برنامهریزی کند که او فردا میمیرد She Dies Tomorrow را اینگونه بسازد، اما در واقع دومین اثر فیلمسازی او به اولین فیلم دوران شیوع ویروس کرونا تبدیل شده که ناخودآگاه اضطراب تودهای از مردم با علائم غیرقابلانکار مشابهی را بازتاب میدهد. دیدن فرضیههای این فیلم برای تماشاچیان مستقل بسیار تأثیرگذار خواهد بود و احتمالا نقدهای فیلم همواره رویکرد سایمتز را به خاطر تاختوتازهای گاهوبیگاه فیلم به منطق رویا و ایجاد معماهای آزاردهنده، به عنوان یک حرکت لینچ-گونه توصیف خواهند کرد.
همچنین بخوانید:
نقد و بررسی فیلم Shine your eyes
شیل نقش ایمی را بازی میکند که یک شب از تجربهاش در خانه جدیدش را بازگو میکند. او حالت اندوهگینی به خود گرفته و دوستش جین (با بازی آدامز) به دیدنش میرود. جین متوجه میشود که دلیل آزاردگی ایمی چیست: ایمی کاملا مطمئن است که روز بعد خواهد مرد. جین سعی میکند با صحبت کردن ایمی را متقاعد کند که چنین موضوعی صحت ندارد، اما در نهایت دست از تلاش میکشد و به خانه میرود؛ درست اینجاست که او نیز حس میکند فردا آخرین روز زندگی اوست.
خورشید نمیدرخشد Sun Don’t Shine اولین اثر کارگردانی و نویسندگی سایمتز در سال ۲۰۱۲ بود و او در فیلم جدیدش، دوباره استعدادش در ساخت حالتهای پیچیده و وادار کردن تماشاچی به رمزگشایی رفتار مرموز شخصیتهای داستانش را به نمایش گذاشته است. بهتر است بخشهای شگفتانگیز داستان را لو ندهیم، اما میتوان گفت که با گذر زمان، باور عجیب ایمی حداقل برای شخصیتهای فیلم باورکردنیتر میشود. با این حال حتی اگر تماشاچیها نسبت به تفکر ایمی بدبین بمانند، جی کیتل فیلمبردار و کیت بروکاو تدوینگر طلسم متقاعدکنندهای را به فیلم تزریق میکنند که ما را وارد ذهن ایمی و کسانی که اطراف او هستند میکند. شاید ایمی دیوانه شده است، اما خیلی زود ما نیز دیگر نمیتوانیم واقعیت را از تخیل تشخیص دهیم.
شیل بازیگر فیلم مهارت زیادی در ابراز ناراحتی شخصیتش دارد و هرگز اجازه نمیدهد دقیقا بدانیم چه بر سر ایمی میآید.
ما باور داریم که او باور دارد زمان مرگش فرا رسیده اما چون نویسنده و کارگردان فیلم از توضیح بنیادی تفکر مطمئن شخصیتش به این موضوع شانه خالی میکند، شیل محکوم به این شیدایی پارانویا میشود که حقیقت پشت آن از کمترین میزان اهمیت برخوردار است.
این ریسک برای این دسته از فیلمها وجود دارد که وقتی حقیقت ماجرا برملا میشود، کل داستان و ماجراهایی که با آن همراه بودیم ارزش خود را از دست بدهند. خوشبختانه او فردا میمیرد She Dies Tomorrow این چالش را به خوبی پشت سر گذاشته است. بهعلاوه، پایان فیلم به طرز شگفتآوری بامزه و خندهدار است و با اطمینان عجیبوغریب شخصیتهایش از مرگ قریبالوقوعشان مشاجره دارد و با صراحت بیان میکند که همه ما کل زندگی را این طور میگذارنیم که میدانیم روزی مرگ همه ما فرا میرسد. او فردا میمیرد She Dies Tomorrow ایده مهملی که میگوید باید هر روزمان را طوری زندگی کنیم که انگار آخرین فرصت زندگی ماست را در هم میشکند و این نصیحت را احمقانه جلوه میدهد و بعد چند شخصیتی که آماده چنین سناریویی نیستند را به ما نشان میدهد.
سایمتز با فلشبکهای ماهرانه فیلم، سرنخهایی از آنچه قرار است به وقوع بپیوندد به ما ارائه میدهد اما آنها تنها درباره معضلات اجتماعی بزرگتر مثل اعتیاد، تنهایی و افسردگی هستند که مثل مرگ، هنوز راه درمانی برای آنها در دنیای مدرن ما پیدا نشده است. او فردا میمیرد She Dies Tomorrow هم جسور و هم مشوش است و برخلاف زندگی، درست در جایی که باید پایان مییابد.
این مقاله برگرفته از نوشته تیم گریرسون در سایت screendaily.com است.
نظر سایر منتقدان چیست؟
اریک کوهن | ایندیوایر
سایمتز داستان اغفالکنندهای را بیرون کشیده که با موقعیت کنونی دنیای ما و شیوع ویروس کرونا مرتبط است.
لوک هیکس | پلیلیست
سازنده او فردا میمیرد She Dies Tomorrow کاری میکند که پس از تماشای فیلم حسی از خوشحالی، خستگی، کلافگی، سرگرمی و خشم را در کل نود دقیقه تجربه کرده باشید.
مت دوناتو | فیلم
ایمی سایمتز طبق قانون خودش طوری این فیلم را ساخته که گویی این آخرین فیلم او خواهد بود. بیباک بودن سایمتز چیزی است که کل روایت غیرقابلکنترل این فیلم را باورپذیر میکند. کل وجود سایمتز از لحن گرفته تا فلسفه و ساختار در این فیلم به نمایش در آمده است.
چاک بوون | اسلنت
احتمالا به دلیل دوری از تمام کلیشههای داستانی و ژانر، ایمی سایمتز یک فیلم مبهم ساخته است.
شیلا اُمالی | RogerEbert.com
او فردا میمیرد She Dies Tomorrow حسی از یک فیلم ترسناک دارد که گاهی وحشتآور است، اما این فیلم در واقع یک مراقبه و تفکر هستیگرایانه درباره مرگومیر است.