جاش هارتنت در یک داستان واقعی اثر دانیل رابی در مورد یک کلاهبرداری رسوا کننده از مواد مخدر ایفای نقش میکند.
فیلم تحت تعقیب Most Wanted گروهی مضحک از پلیس ها را نشان میدهد که آنقدر مشتاق هستند یک فروشنده مواد مخدر را دستگیر کنند که ناخواسته خودشان یکی ایجاد میکنند. فیلم تحت تعقیب Most Wanted اثر دانیل رابی، داستانی واقعی را نقل میکند که در آن یک جوان کانادایی (با بازی آنتوان اولیویه پیلون) چندین سال را در زندان تایلند به خاطر جنایتی که مجبور شده مرتکب شود سپری میکند. جاش هارتنت نقش روزنامه نگار کانادایی ویکتور مالارک را در واقعیت بازی میکند که زندگی او قبلاً الهام بخش چندین اثر زندگینامه نگاری بوده است و در اینجا با سرسختی به دنبال حقیقت است. اما این فیلم ممکن است توجه بیشتری را برای ستاره طنز جیم گافیگان به همراه داشته باشد که نقش یک خبرچین بدنام را بازی میکند که در واقع اوست که این داستان ناراحت کننده را پیش میبرد.
دانیل لجر (نام مستعار) فردی معتاد است که شش ماه پاک بوده و در یک جنگل به دور از کسانی که ممکن است او را وسوسه کنند به زندگی خود مشغول است.
همچنین بخوانید:
نقدی بر فیلم رحم Clemency
اما برنامههای او برای شروع دوباره زندگی در ونکوور تنها ساعاتی پس از بازگشت او خراب میشود: دوستی که به او قول اجاره یک اتاق را داده بود، او را در یک قایق با رفیق نابابِ گافیگان تنها میگذارد که دائما در حال خوشگذرانی است و برای اینکه دنی را به خود وابسته کند، به او مواد پیشنهاد میدهد.
رفیق ناباب، دنی را با خود به سفرهای ماهیگیری میبرد و به او بستههای کوچک مواد مخدر میدهد و قصههایی در مورد قاچاقهای خود برای او تعریف میکند. رفیق ناباب در واقعیت، یک خبرچین سطح پایین گروهبان است. کوپر (استیون مکهتی)، یک پلیس مبارزه با مواد مخدر است که به جایی نرسیده و به شدت نیاز به یک دستگیری خبرساز دارد. هنگامی که رفیق ناباب به کوپر میگوید که یک قاچاقچی عمده مواد مخدر از تایلند میشناسد، او موافقت میکند که اگر عملیات با موفقیت پیش رود به او 80 هزار دلار بدهد.
این سخت تر از آن چیزی است که به نظر میرسد، زیرا تنها کاری که دانیل در سفرهای قبلی خود به جنوب شرقی آسیا انجام داده، خرید مواد مخدر برای مصرف شخصی خود بوده است. او اصلا از عمده فروشی سر در نمیآورد. اما با حرکات کلاهبردارانه حرفهای گافیگان، رفیق ناباب کاری میکند که او بدهی بالا بیاورد و سپس راهی را برای خروج از آن به او نشان میدهند. مرد جوان با اکراه و نگرانی مجبور به ملاقات با گروهبان میشود. یعنی با کوپر که وانمود میکند تامین کنندهایست که به دنبال فروشنده جدید میگردد.
در همین حال فیلم تحت تعقیب Most Wanted به صحنه های جلوتر در تورنتو منتقل میشود که در آن گزارشگر رو به رشد یعنی مالارک در کارنامه کاری خود با موانعی مواجه میشود. فیلمنامه رابی شامل گزارشگران قهرمان و صحنههای اوج است (مثلا صحنه ای که تدوینگر به او میگوید اگر داستان بعدی وی ارزش صفحه اول را نداشته باشد، او اخراج خواهد شد). اگر همه اینها کافی نباشد، همسر مالارک (آماندا کرو در فیلم دره سیلیکون) به تازگی بچه دار شده که باعث میشود مالارک در برابر دشمنانش بسیار آسیب پذیر باشد.
با این وجود، مالارك موضوعی مشکوک را در مطبوعات دولتی درباره یك كانادایی كه با موارد مخدر در تایلند دستگیر شده بود حس میکند و علی رغم منع شدید مقامات، او سوار هواپیما میشود تا حقیقت ماجرا را کشف کند.
برشهای سریع و تقریباً ثابت بین موضوعات مختلف این داستان باعث میشود نتوان تحت تعقیب Most Wanted را آنگونه که واقعا هست احساس کرد و ما را از توجه کامل به هر کدام از داستانها باز میدارد. ظاهراً پیلون و هارتنت نقش اصلی را دارند و هر کدام به نوبه خود با وقایع ملودراماتیکی رو به رو میشوند. اما درام ناشناخته اصلی این فیلم برای کوپر رخ میدهد. رابی میتوانست روی مکهتی سرمایه گذاری بیشتری کند زیرا این پلیس معمولی در یک کلاهبرداری ناجور گرفتار میشود که آنرا با حسن نیت شروع کرده بوده البته با تحقیقات ناکافی. وقتی او میفهمد که در تلاش برای دستگیری شخصی بیگناه است، دیگر برای لغو همه این جریانات خیلی دیر شده. این ماجراجوییها ارزش دیدن دارد با اینکه همه ما میدانیم که در پایان کوپر را قضاوت خواهیم کرد.
منبع سایت hollywoodreporter