محسن تنابنده از جمله چهرههای شناخته شده سال های اخیر رسانه ملی است. هرچند حضور دیرینهای در سینما داشته و در آغاز کار، پس از تجربه حضور در چند تئاتر، با بازی در فیلم دانههای ریز برف به کارگردانی علیرضا امینی در سال ۱۳۸۲ وارد سینما شد. او اخیرا هم با کارگردانی و بازیگری فعالیتهای سینمایی خود را ادامه میدهد.
تنابنده در تلویزیون هم با نویسندگی برای زندگی به شرط خنده و پیامک از دیار باقی کار خود را در سال ۸۵ شروع کرد و دو سال بعدش در مامور بدرقه برای اولین بار جلوی دوربین سیما رفت.
نام او این اواخر بهدلیل حواشی اکران فیلمش قسم در مشهد و سپس حواشی مربوط به مهناز افشار و طلبه جوان بیش از پیش شنیده و پای او هم به این حواشی زرد باز شد. مهناز افشار در یک سری توییت ادعا کرد که تنابنده او را تحریک کرده که آن پست هیجانی و دردسر ساز را بگذارد و انتقادات تندی را علیه او مطرح کرد.
البته تنابنده با سکوت خود تا اندازه زیادی به این حواشی پایان داد که سانسور قسمتهای زیادی از پایتخت ۶ باز در دیگری از حواشی را باز کرد و منجر به دلخوری جدی تنابنده از رسانه ملی شد. در هفتههای گذشته اعلام نام او بهعنوان یکی از بازیگران اصلی قهرمان فیلم جدید اصغر فرهادی، هم واکنشهای عجیب و جالبی را برانگیخت. کمتر کسی احتمال میداد این دو نفر که از دو طیف و قشر تماما متفاوت هنری از یکدیگر هستند، باهم همکاری کنند. باید صبر کرد و دید نتیجه چه میشود. اما به بهانه انتخاب او برای ایفای یکی از نقشهای اصلی فیلم جدید فرهادی، سه بازی ویژه و ماندگارش در سینما و تلویزیون را مرور کردهایم.
پایتخت
اکثر مخاطبان قبل از هرچیز، محسن تنابنده را با مجموعه پایتخت بهخاطر میآورند. مهمترین سریال دهه نود صدا و سیما و یکی از اصلیترین شمایلهای فرهنگی سالهای گذشته در عرصه تصویر که ابعاد مختلفی از زیست معاصر ایرانیان را در این سالها به نمایش گذاشته. روند تغییر رفتارها و سبک زندگی در دهه نود، در سریال پایتخت جنبه جامعه شناسانهای پیدا میکند و بعدتر و با گذر زمان میتوان از نقطه نظر تاریخی بهآن نگاه انداخت. پایتخت از این نظر نمایش کاملی از سیر تغییرات رفتاری، اخلاقی، زیستی و فرهنگی مردم عامه در نسبت با اتفاقات سیاسی و اجتماعی پررنگی است که در دهه آخر قرن به وقوع پیوسته است.
نقش محسن تنابنده بهعنوان فیلمنامهنویس در وهله اول و به عنوان شخصیت اصلی و قهرمان سریال در جلوی دوربین در وهله دوم بسیار مهم بهنظر میرسد. حضور او به عنوان فیلمنامهنویس بخش عمدهای از این رویکرد اجتماعی پایتختها به مسائل عامه را بهدوش میکشد. ضمن اینکه تا انتهای کارنامه بازیگری تنابنده، تماشاگرانی خواهند بود که او را با نام «نقی معمولی» بهیاد بیاورند.
از همان فصل اول پایتخت حضور گیرای بازیگران با لهجههای بسیار شیرین مازنی از نکات ویژه سریال بود و شخصیتپردازیهای خوب در فیلمنامه از اصلیترین دلایلی است که تماشاگر را در همه این سالها با سریال همراه میکند، حتی وقتی در فصل پنجم، پایتخت بدل به ابزار تبلیغاتی سیستم برای مشروعیت بخشیدن به حضور نظامی در سوریه میگردد، باز هم تماشاگر با اشتیاق هرشب پای تماشای خانواده جذاب معمولی مینشیند.
بازی تنابنده طبیعتا بهدلیل نزدیکی و شناختی که از کاراکتر در روند فیلمنامهنویسی پیدا کرده، بسیار صمیمانه و خوب است اما در میان همه فصلها و اتفاقات، صحنههای دو نفره او و هما با بازی ریما رامینفر از جمله بهترین اجراهای تنابنده در کارنامهاش و بهترین لحظات مجموعه پایتخت است.
فراری
در فیلمی صمیمی و دوستداشتنی از علیرضا داوودنژاد، محسن تنابنده دوستداشتنیترین کاراکتر کارنامه کاریاش را بر پرده سینما تصویر کرد. رانندهای آرام و مهربان، خوشقلب و ساده با لهجه قمی بهاندازهای که بر شیرینی کاراکتر میافزود.
بازی تنابنده بسیار روان و راحت است. به دور از اغراقهایی که همواره در نقشآفرینیهای پررنگی مانند نقی یا حضور در هفت دقیقه تا پاییز از او دیده بودیم. این نکته غافلگیرکنندهای درباره کیفیت بازی او در فراری است. خصوصا در اکثر صحنهها او پشت فرمان ماشین نشسته و محدودیت بسیاری در حرکت و استفاده از ترفندهای اجرایی و نمایشی دارد و بیش از هرچیز باید با میمیک صورت خود تماشاگر را به کاراکتر نزدیک کند و این دقیقا همان کار سختی است که تنابنده بهخوبی از عهده آن برآمده تا یکی از بهترین نقشآفرینیهایش را ارائه دهد.
سن پترزبورگ
همکاری محسن تنابنده با بهروز افخمی یکی از چشمگیرترین بازیهای تنابنده را نتیجه میدهد. در زمانی که تنابنده هنوز چهرهای چندان آشنا نیست، با بازی در «سن پترزبورگ» قدم بلندی بهسوی شهرت و محبوبیت برمیدارد.
تنابنده در «سن پترزبورگ» نقش یکی از دزدانی را بازی میکند که به قصد سرقت وارد خانهای اعیانی میشوند. او و پیمان قاسمخانی تیم تبهکار هستند و تقسیم ویژگیهای دراماتیک میان آنها به شکلی است که قاسمخانی مغز متفکر گروه و تنابنده نفر بیدست و پا ماجرا است. همان کاراکتری که هم کودن بازی درمیآورد و هم بهراحتی سرش کلاه میرود. در کنار این کودنی او یک اخلاق لات مابانه هم دارد.
تنابنده بهخوبی این دو ویژگی عمده یعنی کودنی ولاتبازی را باهم ترکیب میکند و شخصیتی بامزه و خاص میسازد که بسیار هم مورد توجه تماشاگران قرار میگیرد.
باید منتظر ماند و دید اینبار دوربین اصغر فرهادی قرار است چه تصویری از محسن تنابنده نشانمان دهد.