بازگشت لیدا
لیدا که تا به این قسمت صرفا یک اسم بود حالا از راه رسیده و خیلی سرتیتر وار راجع به این مشکل صحبت میکند که این کارکتر کمی زیادی خوب و غیر واقعیاست. نامزد فرهاد که به او اعتماد کامل دارد فقط نگران ترکش های تصمیمات فرهاد است که آیا به نتیجه دلخواه میرسد یا نه او را ملاقات میکند و حالا با دیدار لیدا همه میبینند که هدیه کار سختی را برای بهدست آوردن دل فرهاد دارد.
ایوب زیر خرخره رحمان
ایوب مرد مسنی که رویای خریدن هدیه از رحمان را داشت حالا که هدیه با فرهاد ازدواج کرده به دنبال بدهیاش دنبال رحمان است و بالاخره او را پیدا میکند. حالا که دیگر قول و قرار ازدواج هم به هم خورده دیگر پولش را سریعا میخواهد و رحمان را تهدید میکند.
همچنین بخوانید:
خلاصه داستان قسمت نه و ده سریال هم گناه
شام سنگین رنگین آرمان و زیبا
آرمان که بالاخره به مراد دلش رسیده و با زیبا قرار شام را گرفته بعد از کلی دوندگی و پیگیری سر یک میز شام نشسته و سر فرصت به اکتشاف زیبا میپردازد و سوالاتش را یکی یکی میپرسد. آخر شب هم که باز ناز زیبا را میخرد و لبخند را به لب زیبا میآورد زاویه اصلی حضور هدیه تهرانی در این سریال را به نمایش کشیده میشود.
کارشناس حل مشکلات خانوادگی افسانه
افسانه که حمید را آورده تا هدیه خواهرش را ببیند به خانه صوری فرهاد و هدیه آمده تا راز این ازدواج را بفهمد. حالا در دنیای خام و کم تجربه جوانان از زاویه دید خودش به هدیه مشورت میدهد تا دل فرهاد را بدست آورد و هدیه را به سمتی تاریک و بینتیجه هل میدهد که با توجه به گناهی که هدیه و افسانه از آن خبر ندارند هیچ وقت فرهاد با هدیه رابطه زناشویی نخواهد داشت و این ازدواج تا ابد و الدهر همین گونه صوری خواهد بود.
ولی هدیه که عاشق فرهاد شده و از این گناه قدیمی خبر ندارد خام این پیشنهاد های افسانه میشود.
یک میلیارد تومان جایزه نوه دار شدن
فرید که دیگر از همه چیز گذشته و درد سالها درگیری به تفاوت ذاتی دخترش به عنوان یک ترنس دارد دست به هرکاری میزند که از این عذاب چندین ساله خلاص شود سامان را به مزرعه فرا خوانده و پیشنهادی به سامان میدهد که قابل باور نیست. از سامان میخواهد که سیما باردار شود تا تمام این داستان ها راجع به ترنس بودن سیما است تبدیل به یک توهم در ذهن سیما شود و او از لحاظ فیزیکی هیچ مشکلی نداشته باشد. سامان تا اینجا که نشان داد در اوج گمراهی پسری مهربان است و در لحظه نیاز سیما را تنها نگذاشت حالا با یک تصمیم وحشتناک روبهرو شده!