سلی وینرایت دفترچهی خاطرات ان لیستر را به سفرنامهای پرشور و هیجان تبدیل کرده که رگههایی از طعنه در آن به چشم میخورد.
این سریال مانند «فلیبگ» است، چراکه قهرمان زن آن معمولا دیوار چهارم نمایش را شکسته و مستقیما تماشاگر را خطاب میکند و مونولوگهای درونی خود را بلند بلند ادا میکند. اما داستان آن در سال ۱۸۳۲ در شهر هلیفکس روایت میشود که میتواند آنرا به جین آستن شمالی تبدیل کند. از طرفی دیگر، این سریال در مورد ان لیستر است — کسی که به خاطر مشهور شدن مجموعه خاطراتش که بیش از ۴ میلیون کلمه بود و همچنین بخشهای رمزگذاری شدهی آن رمزگشایی شد، اولین زن همجنسگرای مدرن تلقی میشود.
بدون شک میتوانید از سریال جنتلمن جک Gentleman Jack که از بیبیسی وان پخش میشود لذت ببرید؛ سلی وینرایت آشکارا این لذت را میبرد. این نویسنده که برای سریال «درهی خوشبختی» معروف است، مجموعه خاطرات ۴ میلیون کلمهای را تبدیل به هشت قسمت هیجانانگیز و تماشایی کرده است.
عنوان آن برگرفته از نام مستعاری است که به لیستر داده میشود. او به اجبار به خانه بازگشته است و این موضوع طی چند فلشبک که در آنها جوش و خروش احساسات ناراحتی و امید را میبینیم، نمایان میشود. او به دلیل ناکامی در یک رابطهی عاشقانه بازگشته است؛ خانم هوبارت، یاری که لیستر به خاطرش دست از جهانگردی کشید تا پیشش باشد، تصمیم گرفت راه دیگری را برود و به درخواست ازدواج یک مرد جواب مثبت داد.
همچنین بخوانید:
نقد فصل اول سریال بتی Betty – نگاهی هیجانانگیز به دنیای دختران اسکیتبردسوار
با شنیدن این خبر، لیستر (با بازی سوران جونز که همیشه میتواند به خوبی احساسات خود را به سمت تراژدی یا کمدی سوق دهد) تنها به کنج امن خود پناه میبرد.
بیشتر اوقات ما در خود شریبدن هستیم. لیستر خود را به “روستای کوچک و خانوادهی کوچک” تطبیق میدهد. و یا به عبارتی دیگر، اگر بخواهیم با نگاه پرسماجت و کلینگر لیستر به ماجرا نگاه کنیم، ما در شیبدن حضور داریم در حالیکه لیستر این شهر را مجبور میکند با او تطبیق پیدا کند.
او زنی است که در هیچ زمینهای از زندگی کار را نیمهکاره رها نمیکند. او در حالی که با همراه معمولش خانم لاتن است، به پیشنهاد او در مورد ازدواج با یک مرد ثروتمند اسم و رسمدار، و پایان دادن و حرف و حدیثها پاسخی شدید و توام با عصبانیت میدهد: “من تمام و کمال قصد دارم با کسی زندگی کنم که عاشقش هستم.” مشکلی که خانم لاتن به نرمی و ملایمت به آن اشاره میکند این است که زنان بسیار اندکی با این تمایلات، جرات و شهامت کافی برای انجام چنین کاری را دارند.
جنتلمن جک Gentleman Jack به عنوان یک اثر شورانگیز خوب است. جونز حضور مجذوبکننده و پر از اعتماد به نفسی دارد که خانواده و همشهریانش را غرق در شگفتی، خوشحالی و تعجب میکند (همچنین در کنار آن شاهد نفرت خواهرش هستیم که به خاطر جذب شدن مردم به او مانند جذب شدن برادههای آهن به آهنربا، به وجود آمده است).
به عنوان یک زیر داستان، حاملگی یوجین، خدمتکار جدید لیستر، مطرح میشود که در ابتدای کار ارتباط چندانی بین آن و ماجرای اصلی نمیبینیم. البته این ارتباط ممکن است در قسمتهای آینده روشنتر شود.
این مطلب برگرفته از نوشتهی لوسی مانگن در وبسایت گاردین است.
حال به بررسی نظر سایر منتقدین میپردازیم:
هنک استوور Hank Stuever | واشینگتن پست Washigton Post
بیش از یک قرن طول کشید تا دانشمندان و صاحبنظران بتوانند گنجینهی خاطرات لیستر را رمزگشایی کنند، که توانسته به جنتلمن جک Gentleman Jackعمق و ظرافت خاصی ببخشد. همچنین تماشای پیروزیها و شکستهای لیستر که جونز به دقت و با واقعگرایی بیش از اندازهای به نمایش میگذارد، تکاندهنده است. او دویست سال زودتر از زمانی که باید، به دنیا آمد اما اگر خوب بنگریم او همین الان هم اینجا با ما حضور دارد.
دوروتی رابینوویتز Dorothy Rabinowitz | وال استریت ژورنال The Wall Street Journal
داستان جنتلمن جک Gentleman Jack که در سال ۱۸۳۲ در هلفیکس روایت میشود بر اساس وقایع تاریخی است که به قلم زمیندار اهل یورکشایر غربی ان لیستر ثبت شده است — چهرهای که در زمان و مکان خودش بسیار شناخته شده بود، نه تنها به خاطر لباسهایش (ترکیبی عجیب و تماشایی از رنگ مشکی که دور بدنی پر ابهت پیچیده شده است و به او ظاهری مردانه میبخشد)، بلکه به خاطر راحتی او با پذیرفتن این مساله که چنین ظاهری با تمایلات و گرایشهای او تناقضی ندارد.
اد کامینگ Ed Cumming | ایندیپندنت The Independent
این سریال یک درام هوشمندانه و سرشار از اعتماد به نفس است که در آن صحنهها و لباسهای چشمنوازی را تماشا میکنیم. مخصوصا کلاههای مردانهی ان به همراه لباسهای سیاهش که مانند گلبرگهای گلی دوره قلب گرم و پرشوری که در سینهاش میتپد، پیچیده شده است.