در سال ۱۹۸۵ دو دوست و همکار قدیمی- هایائو میازاکی و ایسائو تاکاهاتا- کمپانیای را تاسیس کردند که تصور ما را از انیمیشن برای همیشه تغییر داد. در سه دهه بعد، استودیو جیبلی برخی از موفقترین و پرفروشترین فیلمهای کشور ژاپن را بر روی پرده برد. آثار این استودیو فراتر از ژاپن رفته و در سراسر دنیا انیماتورها و فیلمسازان لایو-اکشن را تحت تاثیر خود قرار داد. این لیست آثار این استودیو را رتبهبندی و بررسی کرده است، با این نکته که از نظر ما تمام این فیلمها ارزش وقت شما را دارند و این رتبهبندی بسیار نزدیک بوده است. هیچکس نمیتواند در فیلمسازی به پای جیبلی برسد.
همچنین بخوانید:
بررسی زندگی و آثار هایائو میازاکی – اسطوره جهان انیمه و انیمیشن
۲۲- Tales From Earthsea ۲۰۰۶ حکایت دریای زمین
به طور قطع این تنها اثر ضعیف استودیو جیبلی به شمار میآید. این فیلم اقتباسی آزاد از مجموعه کتابهای محبوب Earthsea نوشتهی اورسلا کی. ال گوئین است. شایعاتی هم وجود دارد که هایائو میازاکی از اوایل دههی ۸۰ میلادی به دنبال ساخت اقتباسهایی از روی این داستانها بوده است، اما این نویسنده تمایلی به ساخته شدن اقتباسی از روی کتابش نداشته است و بعد از موفقیت «شهر اشباح» نظرش عوض میشود. مشکل این بود که در آن زمان هایائو میازاکی مشغول کار بر روی «قلعه متحرک هاول» بود، در نتیجه این پروژه به پسرش گورو میازاکی میرسد و اولین پروژهی کارگردانی او رقم میخورد.. پس از آن گورو فیلمهای جیبلی بهتری را کارگردانی میکند، اما این فیلم یک جورهایی از دستش در رفته است که احتمالا دلیل آن کمتجربگیاش بوده است.
۲۱- The Cat Returns ۲۰۰۲ بازگشت گربه
با وجود اینکه هنوز ۲۰ فیلم از این لیست باقی مانده است، اما به جایی رسیدهام که از این به بعد همهی آثار این فیلم همگی تقریبا خوب به حساب میآیند. اسپینآف/ دنباله «زمزمه قلب» هایائو میازاکی در مقایسه با سایر آثار جیبلی به نظر کمی سبک میرسد. «بازگشت گربه» که از روی مانگایی به همین نام ساخته شده است، ماجراجویی دربارهی بارون، گربهی جادویی «زمزمه قلب» است. بارون در این فیلم با دختر خجالتی به نام هارو آشنا میشود که میتواند با گربهها حرف بزند. هارو که شباهتهایی به آلیس لوئیس کارول دارد، در دنیایی پر از گربهها سر در میآورد.
۲۰- My Neighbors the Yamadas ۱۹۹۹ همسایه من یامادا
این کمدی خانوادگی که در بازهی زمانی میان پخش دو تا از بزرگترین آثار تاریخ این کمپانی- «شاهزاده مونونوکه» و «شهر اشباح»- پخش شد، اثری از کوفاندر جیبلی ایسائو تاکاهاتا است؛ فردی که هیچگاه آنطور که شاید و باید به او توجه نشد، آن هم در حالی که شریکش هایائو میازاکی حسابی مورد توجه قرار گرفته است. تاکاهاتا معمولا در آثار جدی عملکرد بهتری دارد («مدفن کرمهای شبتاب»، «شاهزاده کاگویا») و سبک هنری کارهای او در مقایسه با میازاکی در ژانر کمدی به آثاری سبکتر منجر شده است. این که این اثر خاص، یک فیلم به شدت اپیزودیک و تکه تکه است و از چند قسمت دربارهی زندگی خانوادگی مدرن ژاپنی تشکیل شده است، کمکی به این ماجرا نکرده است. در حالی که المانهایی در این فیلم وجود دارد که از نظر فرهنگی باعث ایجاد فاصله برای مخاطب آمریکایی میشودو نمیتواند بهترین نمایندهی آثار جیبلی باشد، اما مخاطب به راحتی میتواند با این فیلم که اولین فیلم تماما دیجیتال استودیو جیبلی است، متوجه سبک کار تاکاهاتا شود.
۱۹- Ocean Waves ۱۹۹۳ امواج اقیانوس
این فیلم در اصل یک فیلم تلویزیونی بود، اما در سینماهای آمریکایی در سال ۲۰۱۶ زیر پرچم استودیو جیبلی به نمایش درآمد، به همین دلیل میتواند در این لیست قرار بگیرد. Ocean Waves در اصل پروژهای برای اعضای جوانتر جیبلی بود تا بر روی آن کار کنند و فیلمی با هزینهی پایین بسازند؛ با این وجود در نتیجهی نهایی هیچ اثری از بیتجربه بودن عوامل و یا کمبود بودجه به چشم نمیخورد. تومومی موچیزوکی کارگردانی این فیلم خاص استودیوی جیبلی را برعهده داشته است، فیلمی که در روایتگویی آن هیچ نشانهای از تخیل به چشم نمیخورد. این فیلم یک درام دربارهی یک مثلث عشقی در شهر کوچی است، مثلثی که با ورود یک دانشآموز انتقالی و قرار گرفتنش میان دو دوست شکل میگیرد. روایتگویی ظریف و حساس فیلم قابل تحسین و گاها مسحورکننده است، و کل فیلم نشان میدهد کارکنان جوانان استودیوی جیبلی حسابی حواسشان را به کهنهکاران این استودیو جمع کرده بودند و از آنها به خوبی یاد گرفتند.
۱۸- Pom Poko ۱۹۹۴ پوم پوکو
حال و هوای رابطهی انسان و طبیعت، تهاجم به محیطهای طبیعی توسط تکنولوژی و این حس که ما از طبیعت دور شدهایم تقریبا در تمام آثار استودیو جیبلی به چشم میخورد. این موضوعات، موضوع اصلی این کمدی است؛ کمدیای دربارهی مبارزهی راکونها با انسانهایی که در تلاش برای راندن این موجودات از زیستگاه طبیعیشان هستند. «پوم پوکو» در فرهنگ ژاپن به دنبال راکونها و قابلیتشان برای تغییر خود و قابلیت استتارشان کند و کاو کرده است. تاکاهاتا در این فیلم از روشهای متفاوتی برای روایت داستانش استفاده میکند، گاهی راکونهای واقعی را جلوی دوربین میبرد و گاها این موجودات را در شمایلی شبیه به انسانها میکشد تاکاهاتا به خوبی پیامش را به مخاطب القا کرده است: از بین بردن طبیعت فقط آسیب زدن به طبیعت نخواهد بود، بلکه آسیبی به تاریخ و فرهنگ خود ما نیز وارد خواهد کرد.
۱۷- From Up on Poppy Hill ۲۰۱۱ بر فراز تپه شقایق
این فیلم که توسط هایائو میازاکی نوشته شده و توسط پسرش گورو میازاکی کارگردانی شده است، یکی از سرراستترین درامهای استودیو جیبلی است. این فیلم اقتباسی از یک مانگای محبوب است که اولین بار در سال ۱۹۸۰ منتشر شد. به نظر میرسد مخاطب هدف این فیلم جیبلی نسبت به آثار برجستهی این استودیو، بیشتر جوانان باشد. این در حالی است که طراحی عمارتی که بیشتر داستان فیلم در آن روایت میشود و خود تپهی فیلم زیبایی بصری بالایی دارند. تصویر پرچمی برافراشته که در میان باد تکان میخورد و وسیلهای برای ارتباط با کشتیهای کیلومترها دورتر هستند میشود بسیار جالب به نظر میرسد.
۱۶- The Secret World of Arrietty ۲۰۱۰ دنیای مخفی آریتی
این فیلم که در ژاپن به نام The Borrower Arrietty شناخته میشود، اولین فیلم بلند هیروماسا یونهبایاشی است که در آن المانهای تخیلی زیادی که امضای کار استودیو جیبلی به حساب میآیند به چشم میخورد؛ این در حالی است که جادویی که در میان آثار برتر این استودیو به چشم میخورد را ندارد. این فیلم داستانی را روایت میکند که در میان چندین فرهنگ مشترک است، داستان در مورد آدمهای کوچکی است که همراه با انسانهای معمولی زندگی میکنند، این موجودات چیزهایی که نیاز دارند را قرض میگیرند و تمام تلاششان را میکنند لو نروند. آریتی که یکی از همین قرضگیرندگان است با یک انسان به نام شو دوست میشود. دوستی این دو پس از این که شو برای گذراندن تابستان به خانهی کودکی مادرش میرود رقم میخورد. این فیلم اقتباسی از رمان The Borrowers ماری نورتون بریتانیایی است و از نظر داستان کمی سبک به نظر میرسد، اما در عوض کیفیت تولید فیلم این موضوع را به طور کامل جبران کرده است.
۱۵- Porco Rosso ۱۹۹۲ پورکو روسو
این فیلم یکی از معدود فیلمهای استودیو جیبلی است که میتواند در دستهی آثار اکشن/ ماجراجویی قرار بگیرد. این فیلم پرفروش به خاطر صداگذاری بینظیر مایکل کیتون در نقش شخصیت اصلی در نسخهی دوبلهي آمریکاییاش، در آمریکا به فیلم پرفروشی تبدیل شد. چه کسی میتوانست برای صداگذاری یک خلبان جنگ جهانی اول که به یک خوک با ظاهری انسانی تبدیل میشود، انتخاب بهتری از کیتون باشد؟ این فیلم بر اساس مانگایی از میازاکی و به کارگردانی این استاد ساخته شده است. فیلم داستان شخصیتی به نام مارکو پاگوت است که نفرین شده و به یک خوک قرمز تبدیل میشود. پورکو روسو یکی از به یادماندنیترین شخصیتهای جیبلی است، نمونهای خوب از یک فیلم ماجراجویی کلاسیک. صحنههای پرواز پورکو روسو بر فراز دریا از نظر فنی این فیلم را در میان تحسینبرانگیزترین آثار آن دوران جیبلی قرار میدهد.
۱۴- When Marnie Was There ۲۰۱۴ وقتی مارنی آنجا بود
این فیلم آخرین اثر استودیو جیبلی به شمار میآید که درست پیش از اعلام بازنشستگی هایائو میازاکی (که از آن زمان از بازنشستگی درآمده است و بر روی فیلمی به نام «چطور زندگی میکنی؟» کار میکند) بر روی پرده رفت. این فیلم پایانی خوب برای این استودیو به شمار میرود و تمام فضاها و حال و هواهایی که در طول ۳۵ سال فعالیت این کمپانی در آثارش به وجود داشت را به تصویر کشیده است؛ این فیلم به طور کلی دربارهی مواجه با تراژدیهاست، با این هدف که بتوانیم از آنها گذر کنیم و ادامه دهیم. آنا یک قهرمان جوان کمنظیر است که به شدت افسرده و ناراحت است. او در مورد اینکه چقدر خودش را دوست ندارد صحبت میکند، اتفاقی که در داستانهای جوانان معمولا هیچگاه به این شکل وجود ندارد، اما بعد از حملهی آسماش مجبور میشود به محلهای در نزدیکی دریا نقل مکان کند؛ اتفاقی که تاثیری شگرف در زندگیاش دارد.
۱۳- Whisper of the Heart ۱۹۹۵ زمزمه قلب
احتمالا طرفداران این فیلم هنوز هم در حال خواندن آهنگ مشهور این فیلم، “جادههای روستایی” هستند. این آهنگ کلاسیک بخش مهمی از این داستان سال ۱۹۹۵ است، داستانی که اولین اثر جیبلی است که توسط میازاکی یا تاکاهاتا ساخته نشده است. یوشیفومی کوندو ساخت این فیلم را برعهده گرفت، فیلمی که با درگذشتش در سال ۱۹۹۸ تبدیل به تنها ساختهی این کارگردان شد. داستان این فیلم از عموم داستانهایی که جیبلی با آنها شهرت پیدا کرده است سرراستتر و سادهتر است. این فیلم در مورد شخصیتی ۱۴ ساله به نام شیزوکو است که عاشق تصورش از پسری که در کتابخانه دیده است میشود. «زمزمه» یک داستان عمیقا لطیف است که میتوان با آن همدردی کرد. این فیلم مثال خوبی برای این موضوع است که حتی زمانی که استودیوی جیبلی در حال پرداختن به ذات انسانی است نیز میتواند معجزه کند.
۱۲- Howl’s Moving Castle ۲۰۰۴ قلعه متحرک هاول
بسیاری از فضاهای موردعلاقهی میازاکی، از فضاهای ضد خشونت گرفته تا توانمندسازی زنان و یا فداکاری، همگی در این فیلم که از نظر بصری یکی از دقیقترین و پرجزيياتترین آثار این کارگردان است دیده میشود. طراحی قلعه داستان خیرهکننده است؛ اثری کمنظیر در تاریخچه آثار جیبلی. تک تک قابهای این اثر از نظر بصری کمنظیر هستند. قابهای این فیلم پر از جزییات هستند. میازاکی دیدگاه افسانهای خودش از چیزی که مردم دربارهی جیبلی دوست دارند را در این فیلم به تصویر کشیده است و این در حالی است که اثرش پیامی واضح برای مخاطب دارد. میازاکی مخالف جنگ عراق بوده است و این فیلم را در واکنش به این جنگ ساخته است.
۱۱- Ponyo ۲۰۰۸ پونیو روی صخره کنار دریا
هشتمین فیلم جیبلی میازاکی در بازهی زمانی جالبی برای این کمپانی بر روی پرده رفت: این استودیو بعد از موفقیت «شهر ارواح» در اسکار و دوبلههای دیزنی در سطح بینالمللی به شهرت رسید. جیبلی خیلی سریع در خارج از ژاپن نیز به نامی مطرح تبدیل شده بود و بسیاری از فیلمهای موفق این دوران استودیو مخاطبانی با سن بالاتر که تشنهی داستانهای تخیلی بودند را با خود همراه کردند. به همین دلیل جالب است که میازاکی در این دوران کودکانهترین فیلم جیبلی را میسازد. این اثر که برداشتی از «پری دریایی کوچولو» است، در مورد ماهی به نام پونیو است که بعد از آشنایی با پسری به نام سوسوکه آرزو میکند انسان شود. برای مخاطبان جوان جیبلی، این فیلم میتواند نقطهی شروع مناسبی باشد.
۱۰- The Wind Rises ۲۰۱۳ باد برمیخیزد
هایائو میازاکی در حال ساخت فیلم جدیدی است، این در حالی است که قرار بود این فیلم آخرین اثر او پیش از بازنشستگی باشد. فیلم در مورد یک طراح هواپیمای جنگ جهانی دوم است، شخصی کمالگرا که به دنبال چیزی است که از نظر خیلیها غیرممکن به نظر میرسد: پرواز بر فراز ابرها بر روی چیزی که یک شخصیت آن را رویاهای زیبا مینامد. میازاکی داستان خود را در سالهای پیش از جنگ جهانی دوم روایت کرده است تا تصویر مالیخولیایی خود را سنگینتر از پیش کند. در هر صورت ما میدانیم که این رویاها در نهایت به کابوس تبدیل میشوند. این فیلم دربارهی رویا پردازی است که مجبور یشود به یک واقعگرا تبدیل شود.
۹- Only Yesterday ۱۹۹۱ همین دیروز
با اینکه «همین دیروز» در سال ۱۹۹۱ بر روی پرده رفت، اما نسخهی انگلیسی زبان آن تا سال ۲۰۱۶ پخش نشد. «همین دیروز» الماسی نایاب است، قطعهای تاثیرگذار در میان آثار درام تاکاهاتا. این فیلم المانهای تخیلی معمول آثار جیبلی که به چشم مخاطب این استودیو آشنا است را ندارد اما یکی از بهترین نمونههای آثار عمیق انسانگرایی humanism این استودیو به شمار میرود. فیلمهای تاکاهاتا آثار انسانی را در موقعیتها و روشهایی ویرانگر به تصویر میکشد. توجه و علاقهای که این کارگردان به شخصیتهایش دارد باعث میشود احساسات داستانهایش به خوبی به مخاطب منتقل شود. به طور کلی داستان فیلم ساده است: زنی ساکن توکیو به اطراف شهر میرود و حین سفر در قطار خاطرات کودکیاش را به یاد میآورد. استعداد تاکاهاتا در به تصویر کشیدن شخصیتها باعث شده است خاطرات شخصیت نقش اول این داستان از چارچوبهای معمول فراتر رفته و به نظر واقعی برسند.
۸- Kiki’s Delivery Service ۱۹۸۹ سرویس تحویل کیکی
فیلمهای کودکان معمولا عادت دارند یا به شدت به سمت آسیبپذیری متمایل شده و یا در فردیت غرق شوند. معمولا شخصیتهای این فیلمها یا باید نجات داده شوند و یا اینکه بر روی پای خودشان بایستند. فیلمهای انگشتشماری هستند که توانسته باشند بهتر از موفقترین فیلم سالهای اول فعالیت استودیو جیبلی، این دو را با هم تلفیق کنند. این فیلم داستان جادوگر جوانی است که در حال پیدا کردن راه خودش در دنیا است. همانطور که کیکی در مسیرش دوست پیدا میکند، میازاکی به همراه تیمش به طور عمیق به بازهی زمانی میان آن که یک جوان هویت خودش را شکل داده است اما در عین حال هنوز به بزرگترها وابسته است پرداخته و به زیبایی آن را به تصویر کشیده است.
۷- Princess Mononoke ۱۹۹۷ شاهزاده مونونوکه
این فیلم که خشمگینانهترین فیلم استودیوی جیبلی به شمار میرود، به طور قطع به درد بچههای کوچک خانواده نمیخورد (در حقیقت این فیلم در آمریکا با محدودیت تماشا برای افراد زیر ۱۳ سال پخش شد). این فیلم یکی از موفقترین آثار این کمپانی در سطح بینالمللی است. «مونونوکه» در ابتدا مانند یک فیلم تخیلی-ماجراجویانه است، اما رابطهی انسان و دنیای طبیعت به آن گره خورده است؛ در نتیجه المانهای آشنای آثار استودیوی جیبلی را به وضوح در این فیلم نیز میتوان دید. انسان چطور میتواند با دنیای طبیعتی که پیش از حضور انسان نیز وجود داشته است، همزیستی کند؟ این که هنوز آثاری بهتر از این فیلم نیز در این لیست وجود دارند، حاکی از کیفیت بالای آثار این استودیو است.
۶- Nausicaa of the Valley of the Wind ۱۹۸۴ نائوشیکا از دره باد
این فیلمی که است که به شکلگیری استودیو جیبلی منجر شد، در نتیجه خیلیها ممکن است بگویند این فیلم نباید در این لیست قرار بگیرد. با این حال تعداد زیادی از عوامل این فیلم در پایهگذاری استودیو جیبلی نقش داشتند و همچنین فیلم با سایر آثار این استودیو همخوانی زیادی دارد. در حقیقت تماشای «نائوشیکا» نقطهی شروع مناسبی برای مخاطبان جوان این استودیو و افرادی که به تازگی با این دنیا آشنا شدهاند به حساب میرود و آنها را آمادهی فیلمهای بعدی میکند. این فیلم یک ماجراجویی به سبک قدیمی است و زمینه را برای شاهکارهای بعد از خودش آماده میکند.
۵- The Tale of the Princess Kaguya ۲۰۱۳افسانه شاهدخت کاگویا
“لطفا! بگذارید کمی بیشتر بمانم! فقط کمی بیشتر لذت زندگی در این مکان را حس کنم!” هیچ فیلم دیگری به جز آخرین فیلم ایسائو تاکاهاتا و شاهکار این کارگردان در این لیست نمیتوانست اینچنین احساسات را برانگیزد. این فیلم اوج فضاهایی است که او در حرفهی کاریاش به آنها پرداخته است، فیلمی که در ابتدا به نظر ساده میرسد: داستان تخیلی با سبکی قدیمی دربارهی یک دختر جادویی که خیلی سریع در حال بزرگ شدن است. بعد از دو ساعت از شروع فیلم، غرق احساساتتان خواهید شد، به طوری که راه دیگری به جز تحسین تاکاهاتا ندارید.
۴- Grave of the Fireflies ۱۹۸۸ مدفن کرمهای شبتاب
ممکن است اقتباس ایسائو تاکاهاتا از داستان کوتاهی به همین نام از آکییوکی نوساکا نامناسبترین فیلم برای کودکان در میان آثار استودیو جیبلی نباشد، اما پیامش مناسب برای تمام سنین است. این فیلم داستانی دربارهی خواهر و برادری به نام سیتا و ستسوکو در کوبه ژاپن و در ماههای آخر جنگ جهانی دوم است. این دو بعد از اینکه در ابتدای فیلم براثر بمبگذاری مادر خود را از دست میدهند، با از بین رفتن دنیای دور و برشان با گرسنگی، بیماری و چیزهایی بدتر از اینها مواجه میشوند. تاکاهاتا کاری را کرده است که نسلها است فیلمسازها دربارهی به تصویر کشیدن هزینههای انسانی جنگ انجام دادهاند، با این تفاوت که نظیر کاری که او انجام میدهد را در فیلمها لایو-اکشن نمیتوان دید.
۳- Castle in the Sky ۱۹۸۶ لاپوتا قلعهای در آسمان
تماشای اولین ساختهی رسمی استودیو جیبلی و مقایسهی پیشرفت این استودیو کار جالبی است. المانهای زیادی از این فیلم، از قلعه متحرک گرفته تا طراحی شخصیتها و تا آهنگسازی بینظیر جو هیسایشی را میتوان به وضوح در آثار بعدی این استودیو مشاهده کرد. داستان فیلم کاملا ساده است، دختر و پسری در تلاش برای پیدا کردن یک کریستال جادویی و قلعهای در آسمانها هستند. این داستان ترکیبهای تصویری دارد که حتی اگر همین امروز هم بر روی پرده میرفت، بینظیر حساب میشدند.
۲- My Neighbor Totoro ۱۹۸۸ همسایه من توتورو
هر پدر و مادری باید یک روز کودکانشان را مجبور کنند «همسایه من توتورو» را تماشا کنند. بعد از آن هیچ وقت مثل قبل نخواهند شد. این فیلم مثل یک مواد مخدر، درد اعتیاد به استودیو جیبلی را کم میکند. این فیلم یکی از تماشاییترین و لذتبخشترین فیلمهای کودکانی است که تابهحال ساخته شده است. فیلمی که میتوان آن را بارها و بارها دید و هر بار برای شما به زیبایی دفعه قبل خواهد بود. داستان دربارهی یک موجود تخیلی است که توسط دو دختر که در حال دست و پنجه نرم کردن با استرس یک مادر مریض و اسبابکشی و تغییر مکان هستند، کشف میشود.
۱- Spirited Away ۲۰۰۱ شهر اشباح
دو دهه پس از پخش «شهر اشباح»، بهترین فیلم استودیو جیبلی به چیزی بیش از یک انیمیشن موفق تبدیل شده است. «شهر اشباح» داستان یک دختر ۱۰ ساله به نام چیهیرو و ماجرای او در یک سرزمین عجایب پر از اشباح است. این فیلم در حقیقت به یک کلاسیک مدرن تبدیل شده است. مخاطبان این فیلم را در سطح انیمیشنهای محبوب دیزنی میدانند، به طوری که این فیلم به بخشی از تاریخچه فرهنگی آثار این هزاره تبدیل شده است. این فیلم تمام چیزهایی که ما در مورد جیبلی دوست داریم را در خودش دارد.
این مطلب برگرفته از نوشتهی برایان تالریکو در سایت vulture است.