دهه هفتاد و هشتاد، برای سینمای ایران دهه ستارهها بود. ستارههایی که با حضورشان فروش یک فیلم را تضمین میکردند و هدیه تهرانی بعد از نیکی کریمی، شاید مهمترین بازیگر زن این جریان باشد. تهرانی که از سوی مجله “همشهری جوان” بعد از مهناز افشار دومین ستاره پولساز دهه هشتاد معرفی شد، در کارنامه کاریاش از فیلمهای پرفروش و گیشهای دارد تا همکاری با مطرحترین فیلمسازان سینمای ایران ازجمله فریدون جیرانی، بهمن فرمان آرا و عباس کیارستمی.
هدیه تهرانی، ابتدا قرار بود در شب واقعه بازی کند، نقشی که نصیب لادن مستوفی شد و بعدتر برای بودن یا نبودن کیانوش عیاری انتخاب شد، اما این نقش هم به عسل بدیعی رسید تا ورود هدیه تهرانی به سینما تا سال 75 و سلطان مسعود کیمیایی به تعویق بیفتد. هدیه تهرانی از اولین حضورش با صورت سرد و مغرورش شمایلی برای خود ساخت که تا سالها، در سینمای ایران نقش زنانی سرسخت و در مبارزه بافرهنگ واپسگرا را بر عهده بگیرد.
بااینوجود تهرانی در سالهایی که بسیار پرکار بود، در فیلمهای کمدی، عاشقانه و اجتماعی به ایفای نقش پرداخت و همانقدر که گیشه را مدنظر داشت، روی تواناییهای بازیگریاش هم مانور داد و بازی روان و جذاب او در فیلمهای اولش، او را به ستارهای ورای یک چهره زیبا تبدیل کرد. تهرانی برای قرمز ساخته جیرانی اولین سیمرغ بلورینش را دریافت کرد و سالها بعد برای چهارشنبهسوری ساخته اصغر فرهادی این جایزه را کسب کرد تا ثابت کند که بازیگر توانایی است و بهجز فتح گیشه میتواند فیلمهای جدی هم کار کند.
تهرانی که در دهه نود، ستاره کمکاری است، بهتازگی آشغالهای دوستداشتنی را روی پرده داشت و در جشنواره فجر سی و هفتم با دو اثر مسخرهباز ساخته همایون غنی زاده و روزهای نارنجی ساخته آرش لاهوتی حضور داشت، این روزها بیشتر مشغول فعالیتهای اجتماعی و انسان دوستانه است. تهرانی که با نمایشگاه عکسش در سال 88 که با حمایت مالی سازمان میراث فرهنگی به ریاست اسفندیار رحیم مشایی برگزار شد و جنجال و انتقادات زیادی را برانگیخت از اولین چهرههایی بود که ساعاتی پس از وقوع سیل در استان گلستان به یاری مردم شتافت و فعالیتهای محیط زیستی او همسالهاست ادامه دارد.
به بهانه تولد چهلوهفتسالگی هدیه تهرانی، در اولین روزهای تیرماه، بیایید نگاهی بیندازیم به برخی از بهترین نقشآفرینیهای وی در سینمای ایران طی بیش از دو دهه فعالیت.
همچنین بخوانید:
از قماش روشنفکرها؛ به بهانه زادروز صابر ابر
1- سلطان – مسعود کیمیایی (1375)
«سلطان» اولین فیلم تهرانی و آغاز حاشیههای او در سینمای ایران بود. حضور سعید امامی بهعنوان تهیهکننده در این فیلم و شایعه توصیه تهرانی به کیمیایی توسط او، «سلطان» را به یک اثر جنجالی تبدیل کرد، جنجالی که بیش از آثار معمول کیمیایی بود. بههرحال، «سلطان»، یک عاشقانه کیمیایی طور تمامعیار بود و بازی روان و راحت هدیه تهرانی در اولین اثرش او را خیلی زود بهعنوان چهره آینده سینمای ایران معرفی کرد.
2- قرمز – فریدون جیرانی (1376)
هدیه تهرانی با دو فیلم اولش، شمایلی جدید و تازه از زن در سینمای ایران پدید آورد که «قرمز» کاملکننده آن بود. تهرانی در نقش زنی که برای آزادیهای فردی و تثبیت هویتش در یک زندگی مشترک بیمار میجنگد و عشقی جنون وار او را تا مرز نابودی میبرد، آنقدر خوب میدرخشد که برای سومین فیلمش، جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن را از هفدهمین جشنواره فجر کسب میکند. زوج درخشان هدیه تهرانی و محمدرضا فروتن و تعلیق و دلهرهای که جیرانی در «قرمز» تنیده بود، این فیلم را به یکی از ماندگارترین آثار سینمای ایران تبدیل کرد.
3- شوکران – بهروز افخمی (1377)
«شوکران» از آن دسته فیلمهای جریان ساز سینمای بعد از انقلاب ایران است که نمایشی واقعگرایانه از روابط انسانی و اجتماعی به نمایش میگذارد و با نمایش یک عاشقانهای مدرن که از جامعهای ناهمگون نشاءت میگیرد روایتش را به پیش میبرد. این بار هدیه تهرانی کاراکتر محبوبش را در بستری از اختلاف طبقاتی و جنگی برای گذار از فرهنگ سنتی به نمایش میگذارد. «شوکران»، نقطه عطفی در کارنامه بازیگری هدیه تهرانی است که میتواند به لطف کاراکتر پیچیده و جذابش در فیلم، اقتدار و درعینحال نیاز یک زن مدرن به خانواده و تکیهگاهی در جامعه نیمه سنتی را با بازیاش نشان دهد، زنی کاملاً ملموس و قابل هم ذات پنداری که بعد از پایان فیلم و حتی باگذشت چند سال همچنان در ذهن بیننده باقی مانده است.
4- کاغذ بی خط – ناصر تقوایی (1380)
«کاغذ بیخط» مانند همه آثار تقوایی، قصهای ساده و درعینحال پیچیده دارد. تقوایی که از سینمای روشنفکری گریزان است، اغلب با داستانهایی که برای مخاطب قابلدرک است، روایتی چندلایه را بهمثابه هزارتویی از شخصیتها و کنشها به تصویر درمیآورد و در «کاغذ بیخط» به سراغ زندگی ساده یک خانواده چهارنفره و روزمرگیهایشان میرود و از دل این روزمرگیها فیلمی جذاب و بینقص پدید میآورد. در «کاغذ بیخط»، تهرانی بار دیگر در نقش زنی ظاهر میشود که در میان تفکر سنتی همسر و خانوادهاش اسیر است و سالهاست میشورد و میپزد و میسابد اما میخواهد بنویسد و تفکر کند و به جلو برود. گرچه اساس و بنیاد نقش تهرانی در «کاغذ بیخط» به سایر نقشهایش شباهت زیادی دارد اما، نوع بازی او در این فیلم به پختگی رسیده است و کاراکترش، رویا را، درگذر از یک سفر ذهنی و شخصی به بهترین شکل ممکن تصویر میکند. تهرانی در نقش یک زن خانهدار با آرزوهای بزرگ و شخصیتی پر از جریان زندگی اما در بحران زندگی زناشویی یکی از بهترین بازیهایش را ارائه میدهد و در کنار خسرو شکیبایی زوجی دوستداشتنی را پدید میآورند.
5- چهارشنبهسوری- اصغر فرهادی (1384)
بیشک «چهارشنبهسوری» که در زمان ساختش یکی از متفاوتترین آثار کارنامه بازیگری او محسوب میشد، آغاز مسیری است که تهرانی برای شکستن قامت زن مقتدر و سرسختی که ترسیم کرده بود انتخاب کرد. تهرانی در «چهارشنبهسوری»، هیچ نشانی از آن زن توانا و قدرتمندی که سرنوشتش را در دست میگیرد ندارد و یکسره در قامت زنی خانهدار، شکننده که با هراسها و تردیدهایش زندگی میکند فرو میرود. تهرانی در «چهارشنبهسوری» در مسیری پیوسته، اوج و فرودهای عاطفی نقشش را به نمایش میگذارد، از خشم به استیصال میرسد و از فریاد زدن به گریه میافتد و همه این حالات روحی را با کنترلی عجیب به بیننده منتقل میکند. سکانسی که کاراکتر تهرانی در حمام، وسواس گونه گوشش را به دیوار مشترک با همسایه میچسباند و بعد در حضور خواهرش فرومیشکند، اوج توانایی تهرانی در ایفای چنین نقش متفاوت و چالشبرانگیزی است. همین بازی خوب و کنترلشده هم برایش دومین سیمرغ بلورین را از جشنواره بیست و چهارم فجر به ارمغان میآورد.