پس از گذشت تقریباً شش ماه از سال ۲۰۲۰ و شرایط حاصلشده ناشی از همهگیری ویروس کرونا، زندگی را همانطور که میدانیم دستخوش وارونگی کرده است. فیلمها اما ادامه یافتهاند؛ خب، البته برخی از آنها. تئاترها احتمالاً در برخی ایالتها همچنان بسته هستند اما تعداد کمی از فیلمها که مستقیماً برای اکران آنلاین یا دیجیتالی میروند (گاهی اوقات زودتر از آنچه انتظار میرود) در طول یک ماه گذشته راهی قرنطینههای ما شدهاند. از یک مستند متعالی درباره فرهنگ فعالیت اجتماعی (Crip Camp نتفلیکس) تا یک فیلم علمی- تخیلی قدیمی دوباره مدشده از آمازونپرایم («گستره شب» The Vast of Night) و یک پرتره مسحورکننده از یک زنبور ملکه نوجوان (Selah and the Spades آمازون)؛ در این مطلب بهترین فیلمهای سال ۲۰۲۰ تا به اینجا را برایتان گردآوری کردهایم.
یک یادآوری در مورد شیوه عمل: این لیست محدود به فیلمهایی میشود که اولین اکران رسمی خود را در سال ۲۰۲۰ داشتهاند، بنابراین «پرتره بانویی در آتش» Portrait of a Lady on Fire که در سال ۲۰۱۹ اکران کوتاهی داشت، را شامل نمیشود.
همچنین بخوانید:
رتبهبندی بهترین فیلمهای گروه بیتلز براساس امتیاز IMDb
فرزند آبوهوا Weathering With You
پادشاه احساسات انیمه، ماکوتو شینکای، در سال ۲۰۱۶ با عاشقانه شگرف خود، «نام تو» Your Name، جهان را تصرف کرد. یک فیلم محبوب عظیم جهانی که (البته) برای یک بازسازی آمریکایی صحنهپردازی شده است. بنابراین جای تعجب ندارد که او در همین قلمرو عاشقانه فانتزی نوجوانانه برای دنباله کارش باقی بماند. داستان درباره یک جوان فراری به توکیو است و یک دختر یتیم که شیفته اوست. این دختر قادر است خورشید را بیرون آورد. با این حال بهطور خلاصه آنچه تعجبآور است، خلق و خوی «فرزند آبوهوا» است؛ یک داستان عاشقانه برای دورهای از تغییرات آبوهوایی که قاطعانه این ایده را که جوانان مجبور هستند خود را در قربانگاه تصمیمات نسلهای قبلی فدا کنند، رد میکند. این فیلم نسبت به «نام تو» تاریکتر و بهطرز دیوانهواری مجذوبکنندهتر است اما احساسات آن به همان اندازه بزرگ است – به اندازه کافی بزرگ برای تغییر مسیر آینده.
رنگ خارج از فضا Color Out of Space
نگاه کنید ، تمام آنچه شما واقعاً باید درباره این بهروزرسانی توهمبرانگیز اچ پی لاوکرفت بدانید این است که نیکلاس کیج در نقش یک همسر، پدر و به گمان خود یک کشاورز ظاهر شده است؛ یا شاید آنچه مهمتر از همه مینماید این است که این اثر ازخودبیخودکنندهِ ترسناکِ عقبگرد از فیلمساز ریچارد استنلی، یک بازگشت طولانیمدت به فعالیت حرفهای را بعد از سپری شدن دو دهه برای او به همراه دارد؛ پس از آنکه وی بهطرز مشهوری از فاجعه «جزیره دکتر مورو» The Island of Dr. Moreau، اخراج شده بود. در هر صورت، همه چیز برای خانواده نگونبخت قرارگرفته در مرکز آن بهسختی پیش میرود. نیازی به ذکر حیوانات آنها نیست. یک شهابسنگ در املاک روستایی آنها سقوط میکند و شروع به درهمپیچیدن واقعیت حولوحوش آن میکند.
سوتزنها The Whistlers
کارگردان رومانیایی، کورنلیو پورومبوی، عاشق بازی کردن با رویه و فرم است؛ او یک کارگردان ایدهآل برای داستانهای سرزنده درباره کارمندان خشک و مقرراتی، پلیسها و سایر مقامات رسمی کشور است که هنوز هم با گذشت چندین دهه از سقوط یک دیکتاتوری کمونیستی میجنگد. فیلمهای وی کمدیهای کیهانی هستند که سراسر با لحظات تراژدی طعنهآمیز ساخته شدهاند و این کمدی- درام جنایی احتمالاً عجیبترین اثرش تا به امروز باشد. فیلم بهعنوان یک داستان عجیبوغریب آغاز میشود؛ درباره یک پلیس که باید زبان “سوت زدن” را (که توسط ساکنان یکی از جزایر قناری استفاده میشود) یاد بگیرد، تا بدین ترتیب بتواند یک گانگستر را از زندان آزاد کند، سپس به یک مراقبه مشغول به حرکت بر روی عشق، وفاداری و ارتقای خود، پیچوتاب میخورد. بهترین تجربه بدون دانستن چیزی از قبل؛ تا به اینجا خیلی گفتهام!
هرگز بهندرت گاهی همیشه Never Rarely Sometimes Always
بهطرز نشاطبخشی سیاسی اما بهطرز پایداری محبوب؛ فیلم سوم الیزا هیتمن، یک تریلر است که ضدقهرمان آن یک فرد نیست بلکه جامعهای است که در برخورد با اجساد شخصیتهای اصلی بهعنوان ویژگی مشترک خم شده بود. «هرگز بهندرت گاهی همیشه» در طی چند روز اتفاق میافتد که در آن یک نوجوان باردار بههمراه دخترعموی خود به شهر نیویورک سفر میکند تا از این طریق بتواند سقط جنین کند چراکه در ایالت زادگاهشان، پنسیلوانیا، محدودیتهای موجود اجازه این کار را به او نمیدهد. نامعلومی وضعیت آنها، که بهزودی فراتر از ظرفیت منابع ناچیزشان قرار میگیرد، بهواسطه قدرت پیوندشان خنثی میشود. بازیگران تازهکار، سیدنی فلانیگان و تالیا رایدر، فقط جذاب و گیرا نیستند – آنها اغلب بدون کلام، چیزی را که به معنی داشتن شخصی برای تکیه کردن است، انتقال میدهند.
راه بازگشت The Way Back
بن افلک یکی از بزرگترین (و بهلحاظ شخصی پرطنینترین) نقشهایش بهعنوان یک ستاره بسکتبال سابق و الکلی را به دست میآورد؛ کسی که یک فرصت رستگاری مییابد آنهم زمانی که استخدام میشود تا مربیگری تیم ناامید مدرسهای که در آن پرورش یافته را برعهده بگیرد. این موضوع بهراحتی میتواند غرق در کلیشهها شود اما کارگردان گاوین اوکانر و نویسنده برد اینگلزبی، یک تعادل خوب را بین انتقال این درام ورزشی که به شکست محکومشده و نمایش یک پرتره از ضربه روحی و غم که در برابر راهحلهای آسان مقاومت میکند، برقرار میسازند. در مرکز آن، تنشها و نگرانیهای ستاره فیلم قرار دارد. یک اجرای خویشتندارانه در نقش مردی احساسی و سرد که شیاطین قابلتوجهش را واقعاً نمیتوان با چند پیروزی از دور خارج کرد.
بلعیدن Swallow
هیلی بنت به شکل مضحکی در نقش یک زن خانهدار دره هادسون خوب است؛ کسی که از طریق یک ازدواج کنترلکننده مشغول خوابگردی است تا اینکه یک اختلال روانشناختی، او را وادار به آگاهی میکند. درام روانشناسانه کارلو میرابلا-دیویس، کاوشی در ظلم خانگی و انتظارات غیرقابلتوصیف از مادر بودن است. اما این فیلم همچنین نوع مخصوص به خودش از ژانر وحشت جسمی را داراست، همانگونه که قهرمانش، خود را در ترغیب به بلعیدن چیزهای که هرگز برای مصرف انسان در نظر گرفته نمیشده است، احساس میکند. این دورنماهای بهطور فزایندهای آزاردهنده در این فیلم در لفافه پیچیده شدهاند که به طریق دیگری بهطرز جذابی زیباست؛ مانند رویایی که راه به کابوس میسپارد پیش از آنکه شما را بیرون افکند، ناگهان به سرزمین زندگان برمیگردد.
قوش شب Bacurau
یک منطقه روستایی واقع در پسکرانه در این فیلم از جانب جولیانو دورنلی و کلبر مندونسا فیلیو به رگبار انتقاد بسته میشود. توضیح بیشتر درباره مجرمان، ممکن است باعث لو رفتن داستان شود. اما مطمئن باشد که اودو کیر در آن مشارکت دارد. «قوش شب» فیلمی است که پمپاژ خون را استثمار میکند و اعتراضی ضداستعماری و وحشیانه است. فیلمی که در آن واخوردههای اجتماع، بهطرز منحصربهفردی ساکن برزیل، خودش را ثابت میکند از اینکه نسبت به هر چپاولگر خارجی یا سیاستمدار فاسدی میتواند انعطافپذیرتر باشد. فیلم ناخواسته در دوران شیوع ویروس کرونا اکران شد و همچنین این پیام را ارائه میدهد که ترکیبی کاملاً دلگرمکننده و ناامیدکننده است – اینکه جوامع میتوانند جایی که دولتها شکست میخورند، با یکدیگر متحد شوند اما آن حس اجتماعی باید به دست بیاید.
نیمی از آن The Half of It
آلیس وو پس از ۱۵ سال وقفه در عرصه فیلمسازی، با این کمدی- رمانتیک جذاب (باز هم یکی دیگر از تغییرات «سیرانو دو برژراک») بازمیگردد. داستان درباره دانشجوی ممتاز منزویشدهای (لیا لوئیس) است که در جایی دورافتاده واقع در شمال غربی پسیفیک زندگی میکند. او توسط یک بازیکن فوتبال نادان (دنیل دیمر) استخدام شده است تا به او کمک کند نامه بنویسد و از زیباترین دختر مدرسه (الکسیس لمیر) خواستگاری کند. ایده اولیه فیلم ممکن است اورجینال نباشد اما وو با آن کار میکند. همانطور که مکاتبه دغلکارانه گسترش مییابد و صفحه نمایش با کلمات، پیغامهای متنی و تصاویر درخشنده میشود، ما با یک رویای نوجوانانه استثنایی از جهانی بهتر روبرو میشویم. در اکثر کمدی- رمانتیکهای خوب، شما شیفته کاراکترها میشوید؛ در «نیمی از آن» شما دلباخته اشتیاق خالصشان میشوید.
نقاش و دزد The Painter and the Thief
مستند بنجامین ری بهطرز خوشمزهای اقناعکننده است. مانند یک داستان جنایت واقعی شروع میشود و سپس بدل به نوعی داستان عاشقانه متعالی میگردد. سوژههای آن عبارتند از Barbora Kysilkova، یک هنرمند اهل جمهوری چک و Karl Bertil-Nordland، یک فرد معتاد به هروئین اهل نروژ؛ کسی که برخی از آثار Barbora را از یک گالری در اسلو به سرقت میبرد و این در حالی است که در وضعیت خوشی و میگساری قرار گرفته است. هنگامی که Bertil دستگیر میشود، Barbora به دنبال او میگردد و در خرده جنایتی غیرمنتظره مییابد. «نقاش و دزد» فیلمی عجیب و محبتآمیز درباره صمیمیت غیرمعمولی است که بین دو انسان گسترش مییابد (هردو آتشیمزاج و هر دو مستعد تمایلات خودتخریبی هستند)؛ کسانی که به احتمال زیاد جفتهای معنوی یکدیگر باشند.
مسابقه آواز یوروویژن: داستان حماسه آتش Eurovision Song Contest: The Story of Fire Saga
ویل فرل و ریچل مکآدامز، نقش دو مسابقهدهنده ایسلندی نگونبخت در رقابت سالانه موسیقی اروپا را بازی میکنند. اما جذابیت واقعی فیلم این است که چقدر فیلمسازان با دقت و عشق، دنیای یوروویژن را بازآفرینی و با آهنگهای پاپ خندهآور کامل کردند. جو ملودراماتیک تشدیدشده عاطفی و اجرایی که گویی به سیم آخر زده است به فروش آنتیکهای طنز فرل کمک میکند همچنین رویاهای بزرگ قهرمانان که مطمئناً باید بینتیجه گذاشته شوند. نتیجه بهطرز شگفتآوری متاثرکننده است با یک موسیقی متن که مطمئناً بدل به یک اثر محبوب لبخوانی میشود – اگر که ما یک بار دیگر لبخوانی داشته باشیم.
در ادامه به تعدادی دیگر از فیلمهای خوب سال ۲۰۲۰، اشاره کردهایم.
- دستیار The Assistant
- قد دراز Beanpole
- متاسفیم جا ماندی Sorry We Missed You
- اولین گاو First Cow
- دختران گمشده Lost Girls
- Blow the Man Down
- Crip Camp: A Disability Revolution
- پرندگان شکاری Birds of Prey
- Sea Fever
- Selah and the Spades
- آموزش بد Bad Education
- گاو نر Bull
- Our Mothers
- گستره شب The Vast of Night
- The Trip to Greece
- I’m No Longer Here Ya No Estoy Aquí
- Lucky Grandma
- Driveways
- The Ghost of Peter Sellers
- Miss Juneteenth
- آقای جونز Mr. Jones
- دندان شیری Babyteeth
- ۵ همخون Da 5 Bloods
- شرلی Shirley
منبع: vulture.com