امین حیایی از جمله بازیگران نام آشنا و البته بیحاشیه سینمای ایران است. بازیگری که در دهه هشتاد یکی از مطرحترین ستاره های روز بود و فیلمهای زیادی را بازی کرد و تماشاگران زیادی را به سالن سینما کشاند. اولین نقش آفرینیاش به عنوان بازیگر نقش اول، در فیلم «سیب سرخ حوا» (۱۳۷۸) بود که چندان اقبال عمومی نیافت اما پس از آن حیایی تبدیل به جوان اول سینمای آن سالها شد و در سال ۱۳۸۱ با بازی در شش فیلم «مزاحم»، «مانی و ندا»، «مونس»، «اثیری»، «رز زرد» و «بوی بهشت» روی پرده سینماهای تهران رفت و از این حیث رکورددار بود.
همچنین بخوانید:
به بهانه تولد محمد حسین مهدویان؛ چهار فیلم، چهار لحظه ویژه
در اواخر دهه هشتاد و بعد از آنکه در سال ۸۶ برای بازی در فیلم «شب» در نقش یک سرباز سیمرغ بلورین نقش اول مرد را گرفت، کمکار شد و چندسالی خبری ازش نبود. در سالهای اخیر با «شعلهور» بر پرده سینما بازگشت و با شرکت در برنامه تلویزیونی «عصر جدید» مجددا در نزد تماشاگران عام بهجا آورده شد. اینبار اما نه شبیه به یک جوان پرشور که در اوایل دهه هشتاد بود، که مانند یک مرد جاافتاده و بالغ که کمکم دارد وارد دوره میانسالی زیست خود میشود.
به بهانه تولد او در دو یادداشت مجرا بهترین و بدترین نقشآفرینیهای امین حیایی را مرور کردهایم.
شعلهور
«شعلهور» با اختلاف کاملترین فیلم امین حیایی است. نه تنها کاملترین و بهترین بازی خود را در آن ارائه داده است که بیاغراق بهترین فیلمی که در آن به نقشآفرینی پرداخته، هم بهحساب میآید.
فرید، کاراکتری که او نقشش را بازی میکند یک مرد میانسال و شکست خورده است که در زندگیش به هیچجایی نرسیده و همه خواستههایش بدل به عقدههایی پررنگ شدهاند و حالا او میخواهد انتقام همه فقدانهایش را از عالم و آدم بگیرد.
فرید یکی از منفیترین و شیطانیترین شخصیتهایی است که سینمای ایران به خود دیده. هرچند که ظاهری آرام و و تو دار دارد و چیز زیادی از خود بروز نمیدهد اما در درونش شعله تخاصم و دشمنی با زمین و زمان زبانه میکشد. ارتباط برقرار کردن با کاراکتری که کمتر سویه مثبتی در اخلاقیات خود دارد بسیار سخت است و نه تنها باعث میود تماشاگر کاراکتر را دوست نداشته باشد که حتی او را از فیلم هم دور میکند و رابطهاش با آن با فاصله میشود.
امین حیایی اما این نقش سخت و سرد و بدذات را بسیار گرم بازی میکند. او در نقش غرق شده است و این اتفاقی است که پس از مدتهای زیاد برای حیایی در «شعلهور» میافتد. همانطور که پیشتر در «آرایش غلیظ» برای حامد بهداد افتاده بود و در آن فیلم بعد از مدتها اجرای ضعیف، یک بازی درجه یک از خود نشان داد. انگار که این جادوی حمید نعمتالله باشد در کار با بازیگران. او کارگردانی است که ذهن بازیگرش را برای پذیرش نقش آماده میکند و در جریان فیلمبرداری با بازیگردانی درست دقیقا همان جلوهای را به کاراکتر میبخشد که تماشاگر نیاز دارد آن را در رفتارهای برونگرایانه شخصیت ببیند.
مهمان مامان
«مهمان مامان» جز معدود فیلمهایی است که در آن امین حیایی با یکی از فیلمسازان بزرگ سینمای ایران را همکاری کرد. چراکه همانطور که کارنامه کاریش نشان میدهد، هرگز فرصت کار کردن با فیلمسازان مطرح و مهم سینمای ایران را پیدا نکرد و بیشتر وقت خود را در سینمای بدنه گذراند.
کار کردن با مهرجویی تجربه ویژهای را برای حیایی رقم میزند که نمود آنرا در بازیش در «مهمان مامان» بهوضوح میتوان دید. این فرصتی بود که او را سرجای درستش بنشاند؛ حیایی نقش یک پزشک نابغه/ کودن را بازی میکند که هرچند پزشکی ماهر و باهوش است اما جز یک پزشک چیز دیگری نیست و تجربه زیسته کمی دارد و بویی از مناسبات اجتماعی نبرده است. گریم او با موی نسبتا بلند و عینک گرد بهخوبی روی کاراکترش نشسته و جذابیتهای اجرای او را دوچندان کرده است.
اخراجیها
هرچند امین حیایی نقش کمدی کم بازی نکرده، اما «اخراجیها» یکی از متفاوتترین نقشآفرینیهای او در فیلمی کمدی بهحساب میآید. او در اینجا نقش جوان جاهل و لاتی را بازی میکند که میخواهد از در مسجدی کفش بدزدد اما موفق نمیشود و سر از ثبتنام کردن برای اعزام به جبهه درمیآورد.
او شخصیتی است که هیچ ربطی به جبهه و جنگ و اصول اعتقادیش ندارد و ناگهان در میان جماعت رزمنده بر میخورد و با بقیه اوباش محل که همه به دلیلی بهرهجویانه راهی جنگ هستند، همراه میشود و داستانهای خندهداری برای تماشاگر به ارمغان میآورد.
مدل راه رفتن پا مرغی امین حیایی، لحن بامزه دیالوگگفتنش و استایل لاتی نشستنش سر جوی، بهیادماندنی است و بیراه نیست اگر بگوییم او بیشتر از باقی شخصیتها حتی اکبر عبدی تماشاگر را میخنداند و محبوبش میشود.
زن زیادی
«زن زیادی» یکی از معدود فیلمهای قابل اعتنا و خوب تهمینه میلانی است که در زمان اکران خود هم سرو صدای زیادی به پا کرد. امین حیایی در این فیلم نقش مردی را بازی میکند که زندگی دو زن را بازیچه خود کرده است.
نکته بازی امین حیایی در «زن زیادی» این است که برای یکی از اولین بارها او یک نقش منفی بازی میکند. نقش یک مرد بیرحم و شرور را که به زن خود خیانت کرده است و در طول سفری که با زن آمده، معشوقهاش را هم همراه خود آورده.
در اینجا حیایی نوعی بازی در بازی ارائه میدهد که به کمک گریم و سبیلی که دارد، بسیار خوب از کار درآمده و نشان از هوشمندی حیایی در درآوردن چنین نقشهای دوگانهای دارد. این یک استثنا در کارنامه حیایی محسوب میشود.
کما
«کما» شروع آن تیپ مشهور بچه مشتیای بود که امین حیایی پایهاش را در سینمای ایران ریخت و بعدتر هم خودش و هم باقی بازیگران بارها و بارها آنرا مورد استفاده دوباره قرار دادند. بعد از انقلاب اسلامی مدل بارز فیلمفارسیها و فیلمهای جریان اصلی پیش از انقلاب که پر از داش مشتیها و آدمهای لوتی بود به حاشیه رانده شد و سینمای بعد از انقلاب ایران روی چندان خوشی به این مدل فیلمها نشان نداد و سعی کرد تماشاگر هم آنها را فراموش کند.
این تیپی که حیایی در «کما» بازی میکند حکم بازگشتی به این کاراکترهای «داش مشتی» سینمای قبل از انقلاب را دارد. بچه بامرام و معرفتی که از جوب شهر آمده و عاشق دختری بالاتر از خود است و در پی بهدست آوردن اوست اما در این میان از رفیقش هم غافل نمیشود و پای رفاقتشان میماند و صداقت و روراستی ویژهای دارد که از همان فرهنگ لوطیگری و پهلوانگرایی منتج شده است.
این تیپ بارها و بارها در فیلمهای دیگر تکرار میشود و ردش را حتی در «اخراجیها» هم میتوان زد.
خب از کجا ببینیمش ؟
لطفا میشه تمام فیلم هایی که دارید معرفی میکنید رو بزارید تو نماوا ؟!؟!؟!؟ و همین طور ریک و مورتی