فیلم جایی که عاشق بودیم All The Bright Places محصول شبکه نتفلیکس که با اقتباس از رمانی به همین نام نوشته جنیفر نیون ساخته شده است، داستان دو نوجوان را که با سختیها و مشکلات زندگی دست و پنجه نرم میکنند و در همین مسیر عشق را نیز پیدا میکنند، روایت میکند.
فینچ (با بازی جاستین اسمیت، که در سال گذشته در فیلم «کارآگاه پیکاچو» بازی کرده بود) به دلیل رفتار خشونتآمیزش در مدرسه در مرز اخراج شدن است و وایولت (با بازی ال فنینگ) که دختری فعال و اجتماعی بود، پس از مرگ ناگهانی خواهرش منزوی و گوشهگیر شده است. بچههای مدرسه فینچ را خطرناک میدانند، چرا که بارها با عصبانیت میزها را واژگون کرده و یا دعوایی را آغاز کرده است. اما پس از تاثیری که وایولت روی او میگذارد، جنبه دیگری از شخصیت فینچ را میبینیم: نوجوانی آسیبدیده که آزارهایی که در گذشته دیده است باعث بروز این رفتارهای خشونتآمیز در او شده است.
همچنین بخوانید:
نقد فیلم زندگینامهای شارلاتان Charlatan در جشنواره بینالمللی فیلم برلین
جایی که عاشق بودیم All The Bright Places درامی تاثیرگذار و منطقی است که اگر فقط به ظاهر آن توجه شود ممکن است با فیلم نوجوانانهای اشتباه گرفته شود (ترکیبی از «لیدی برد» و «با عشق، سایمون»). این فیلم به کارگردانی برت هایلی و نوشته نیون و لیز هانا (نویسنده فیلمنامه «پست») به هیچ عنوان این موضوع را مطرح نمیکند که عشق راهحلی برای رهایی از مشکلات و بیماریهای روانی است. جایی که عاشق بودیم All The Bright Places بدون اینکه برای جلب توجه مخاطبش زیادی تلاش کند، به راحتی با نوجوانان و هرکسی که زمانی نوجوان بوده است، ارتباط برقرار میکند و به ما یاد میدهد که چطور با فقدان کنار بیاییم و آن را قبول کنیم. بازی زیبای اسمیت و فنینگ نیز حال و هوای بانشاطی به این فیلم درام عاشقانه داده است.
شخصیت فینچ در کتاب درگیر موضوع مرگ و فکر کردن به روشهای خودکشی است. اما در فیلم این جنبه این شخصیت به پسری متفاوت که بقیه او را دیوانه میدانند، تغییر داده شده است.
او را میبینیم که در وان حمام و استخر در زیر آب نفس خود را برای مدت زیادی حبس میکند، اما این صحنهها طوری نمایش داده شده است که بیشتر شبیه کارهایی است که نوجوانان بیپروا انجام میدهند تا کسی که خیال خودکشی در سر دارد.
هایلی و آهنگساز کیگان دویت که علاوه بر جایی که عاشق بودیم All The Bright Places در سه ساخته قبلی هایلی نیز با هم همکاری داشتهاند، از موسیقی پرحرارت فیلم برای کم کردن ناراحتی صحنههای تاثیرگذار فیلم استفاده نکردهاند. آنها با هوشمندی در این صحنهها با قطع کردن موسیقی پسزمینه مخاطب را بیشتر درگیر داستان و حسهای آن میکنند.
در ابتدا به نظر میرسد وایولت دختر جوان غمدیدهایست که جذب پسر خطرناکی شده است و فکر نجات دادن او را در سر دارد. اما با جلوتر رفتن داستان متوجه میشویم که ایده اصلی نیون و هانا چیز دیگری است: وایولت با کمک کردن به فینچ، دوباره خودش را پیدا میکند و در عینحال با نگاهی منطقی فینچ و ایرادتش را میبیند.
او تلاش میکند تا به بهتر شدن روحیه افسرده فینچ کمک کند، اما متوجه میشود که اینکار اصلا وظیفه او نیست.
جایی که عاشق بودیم All The Bright Places که مخاطب آن جوانان و مخصوصا دخترهای جوان است، برخلاف باورهای غلط، ماموریت این شخصیت را نجات دادن فینچ نمیداند، بلکه قهرمان داستان دختری است که با دیدن مشکلات فینچ، از نظر احساسی و آگاهی نسبت به خودش رشد میکند.
رابطه فیزیکی فینچ و وایولت یکی از طبیعیترین و واقعگرایانهترین روابط عاشقانهایست که در فیلمهای نوجوانانه به نمایش گذاشته شده است.
به کار بردن محتوایی نوجوانانه و استفاده از آن برای ساخت فیلمی برای نوجوانان و بزرگسالان کار آسانی نیست. اگر کارگردان دیگری این فیلم را میساخت احتمالا نتیجه نهایی فیلمی جنجالبرانگیز و ناموفق مانند «بچهها» و یا فیلمی سطحی و فراموششدنی مانند «به تمام پسرانی که قبلا دوست داشتم» میشد. اما جایی که عاشق بودیم All The Bright Places با فیلمنامهای قوی و هدفی مشخص، در قالب داستانی زیبا به موضوعاتی پرداخته است که رسیدن به جواب آن همیشه آسان نیست.
این مطلب از نوشته بیندرا جولی در سایت هالیوود ریپورتر گرفته شده است.
موافق نیستم شاید اگر خیلی توجه کنیم نکاتی که اشارت کردید رو ببینیم ولی در کل از کلیشه ها برای گفتن هدف متفاوت فیلم استفاده شده بود
درود.جالب و واقع گرایانه بود. سپاس بانو هستی.