مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
«خانواده امروزی» گل سرسبد کمدی تلویزیونی بود. وقتی آخرین اپیزود آن سریال محبوب خانوادهها در سال ۲۰۲۰ روی آنتن رفت، برنامهای به پایان رسید که در ۱۱ فصل تماشاگران زیادی داشت و برنده ۲۲ جایزه امی شد.
اما استیون لویتان، یکی از خالقان «خانواده امروزی» برای سریال بعدی راه تازهای در پیش گرفت. سریال نوسازی (Reboot) که سپتامبر تا اکتبر ۲۰۲۲ در هشت اپیزود از هولو پخش شد، بهجای زندگی خانوادگی بر ماجراهای پشت صحنه کار در تلویزیون تمرکز دارد.
لویتان میگوید: «”خانواده امروزی” تا حد زیادی درمورد زندگی من در خانه بود و همه نویسندگان سریال از زندگی خانوادگی خود الهام گرفتند، اما “نوسازی” بهشدت از هزاران ساعتی که من در محل کار میگذرانم، ناشی میشود.»
«نوسازی» همانطور که از نام آن مشخص است، حال و هوای درونی یک ریبوت یا راهاندازی مجدد یک برنامه تلویزیون امروزی را به نمایش میگذارد. شخصیتهای اصلی بازیگر هستند – رید استارلینگ (کیگان-مایکل کی)، کِلِی باربر (جانی ناکسویل)، بِری ماری لارسون (جودی گریر) و زک (کالم ورثی) – که ۲۰ سال پیش در یک سریال کمدی بهاصطلاح دَرِ پیت به نام «بشتابید» بازی میکردند.
آن سریال زمانی به پایان رسید که رید، نومیدانه، برای اثبات استعداد واقعی خود بهعنوان یک بازیگر، کنار رفت. حالا، سالها بعد، وقتی نویسندهای جوان به نام هانا (ریچل بلوم) با ایدهای جذاب برای نسخهای جدید از «بشتابید» برای یک سرویس استریم وارد میشود، بازیگران دوباره گرد هم میآیند. پل رایزر نقش گوردون گلمن، خالق اصلی «بشتابید» را بازی میکند که نگرش قدیمیاش تا حدی با سلیقههای معاصر ناسازگار است، درحالیکه کریستا ماری یو نقش یک مدیر تازهکار را دارد که مسئول نظارت بر ریبوت است.
لویتان برای سریال در سریال خود چند منبع الهام خاص در ذهن داشت. او میگوید: «خوب یادم میآید که سریال “رزان” چطور کلاً از هم پاشید. آن برنامه منفجر شد و من با خودم فکر کردم، “خب، این همان سریالی است که میخواهم ببینم. میخواهم ببینم پشت صحنه آنجا چه میگذرد.”»
تهیهکننده، نویسنده و کارگردان ۶۱ ساله شیکاگویی ادامه میدهد: «سریال “خانه پُر” را هم در ذهن داشتم. پخش مجدد آن مجموعه از نتفلیکس بهقدری موفق بود که دنباله آن را با نام “خانه پُرتر” تولید کردند؛ بنابراین کمی هم به این مسئله فکر کردم؛ حتی سایههایی از سریال “دو بابای من” هم که ازقضا پل رایزر در آن بازی کرد، در “نوسازی” هست.»
لویتان ایده خود را با کیگان-مایکل کی بازیگر اصلی «نوسازی» مطرح کرد. کی میگوید: «وقتی استیون این ایده را با من در میان گذاشت، گفتم، “خدایا تا حالا چنین چیزی نشنیده بودم. باورم نمیشود هیچکس قبلاً این کار را کرده باشد.” بعد گفتم: “زود باش، بیا برویم. بیا از این رستوران بیرون برویم و نویسندهها را جمع کنیم.” این اولین برداشت من از ایده او بود. ایده فوقالعادهای بود.»
نوشتن متن سریال با همان سرعتی که کی ابتدا در نظر داشت شروع نشد. اولین مکالمه او با لویتان قبل از همهگیری کووید-۱۹ بود و بدیهی است تولید فیلم و تلویزیون برای مدتی به تعویق افتاد، اما «نوسازی» بالاخره به سرانجام رسید.
کی درباره این سریال میگوید: «نکته بزرگی که تماشاگران، اگر در این حرفه نباشند، با دیدن “نوسازی” کمکم به آن پی میبرند این است که هر کسی داستان خودش را دارد. هر کسی به دلایل کاملاً متفاوت نزدیک میشود و همه از زوایای مختلف میآیند. ما در این اینجا دلایل و انگیزههای مختلف آدمها برای تولید یک برنامه تلویزیونی و بهطور خاص یک برنامه کمدی را بررسی میکنیم.»
رید با بازی کی زمانی میخواست نشان دهد که میتواند چیزی بیش از یک بازیگر کمدی باشد، اما اتفاقی که با جدایی او از «بشتابید» افتاد این بود که هیچکدام از آنها نتوانستند در سالهای بعد موقعیت کاری موفقی داشته باشند. خود رید حالا یک بازیگر سینماست که دههها نقش اصلی بازی نکرده است؛ کلی یک معتاد به الکلِ در حال بهبودی است که بهدفعات به زندان افتاده؛ زک یک بازیگر درجه سه است که هنوز با مادرش زندگی میکند؛ و بری از همسرش که از یک خانواده سلطنتی خارجی است، جدا شده و حالا یک زن ورشکسته است. رید که میداند کار او چه تأثیر مخربی بر همبازیهای سابقش داشت، حالا میخواهد جبران کند.
کی میگوید: «رید نسبت به بقیه بازیگران احساس مسئولیت میکند. چیز دیگری که برای او خیلی هیجانانگیز است این احتمال است که ریبوت سریال میتواند بهنوعی ارزش هنری داشته باشد، نگاهی که قطعاً به نسخه اصلی ندارد. او از این که هانا مسئول کار است هیجانزده است. معتقد است سریال جدید یک طعم تازه دارد و به این شخصیتها که به اعتقاد او خیلی کلیشهای هستند، رنگ و بوی دیگری میدهد. او به خود میگوید: “من کسی هستم که باید دوباره همهچیز را کنار هم بگذارم و باید برای همبازیهایم اینجا باشم.”»
در مقابل، کلی با بازی جانی ناکسویل واقعاً فقط به چیزی نیاز دارد که او را از دردسر دور نگه دارد. ناکسویل که با سریال «کلهخر» شناخته میشود، میگوید: «کلی به این سریال احتیاج دارد، چون در غیر این صورت، جز دردسر با چیز دیگری مواجه نمیشود. او به چارچوب نیاز دارد، وگرنه به مشکل برمیخورد.»
کلی خارج از «بشتابید»، یک کمدین است که به خاطر شوخیهای زشت شهرت دارد. شخصیت او تا حد زیادی یادآور حضور باب سگت در سریال «خانه پُر» است. لویتان میگوید: «کلی و باب که دوست من بود، آدمهای خیلی متفاوتی هستند. پیشداستان متفاوتی دارند، اما من فکر کردم حضور این استندآپ کمدین بسیار دلخور در یک سریال خانوادگی یک راه جالب است.»
لویتان ادامه میدهد: «برای این نقش بازیگران زیادی به ذهن من رسیدند، تعدادی از آنها عملاً استندآپ کمدین بودند، اما جانی جذابیتی دارد که فکر میکردم برای این نقش واقعاً خوب است. ازنظر من یک حس تازه دارد. جانی واقعاً آدم فوقالعادهای است. او خیلی سخت کار میکند و بودن در کنارش لذتبخش است. البته ابتدا دقیقاً نمیدانستیم چه کاری میتواند انجام دهد، اما به این نتیجه رسیدیم که ارزشش را دارد و حالا فکر میکنیم او شگفتانگیز است.»
گوردون گلمن با بازی پل رایزر یکی دیگر از شخصیتهای جالب «نوسازی» است، نویسندهای سالخورده که حقوق سریال «بشتابید» را در اختیار دارد و همین به او اجازه میدهد در کنار هانا بهعنوان یکی از گردانندگان ریبوت، صاحب نظر باشد.
لویتان درمورد این که شخصیت گوردون چقدر حاصل تجربیات خود او بهعنوان گرداننده سریالهای تلویزیونی است و چقدر از رایزر میآید، میگوید: «بامزه است. ما ابتدا او را یک شخصیت کمدی شلخته و بیدقت تعریف کردیم – پیرمردی از نسل دیگر که هیچ مشکلی با این نگاه ندارد که یک سریال فقط با هدف خنداندن مردم ساخته شود. دیدگاهی چون “ما اینجا هنر نمیسازیم، کمدی میسازیم” و مواردی شبیه به این، اما وقتی پل وارد پروژه شد، ابعاد دیگری به شخصیت اضافه کرد که نادیده گرفتن آن سخت بود. طبیعتاً پل یک فرد بسیار باهوش و بسیار پر شوق و ذوق است. فکر میکنم او بلافاصله حس کرد باید از گوردون محافظت کند و نمیخواست او تا این حد بنجل باشد. بله، گوردون برنامهای ساخت که یکی از آن سریالهای سطح بالا در نظر گرفته نمیشود، اما در ذهن پل، او خیلی سرزندهتر و پیچیدهتر از چیزی است که در ابتدا فکر میکنید. از همه مهمتر، پل کاری کرد این آدم واقعاً دوستداشتنی به نظر برسد. گرمای پل بلافاصله تمام وجود شخصیت را گرفت.»
از سوی دیگر، جودی گریر به خاطر حضور دوباره در یک کار کمدی خوشحال بود. اگرچه این بازیگر پرکار، خیلی وقتها نقشآفرینیهایش در سینما و تلویزیون را بارقهای از طنز همراه میکند، اما مدتی بود در یک کار کاملاً کمدی مانند «نوسازی» بازی نکرده بود.
او میگوید: «چند وقت پیش که به صفحه خودم در آیامدیبی نگاه میکردم، تعجب کردم و از خودم پرسیدم، “یعنی درست است؟ واقعاً مدتی است در یک کار کاملاً کمدی بازی نکردهام؟” گفتم، “خب، این یک نقشآفرینی خندهدار بود. این یک نقش خندهدار بود.” اما متوجه شدم خیلی وقت است یک کار کاملاً کمدی نکردهام که در آن واقعاً خندهدار باشم؛ بنابراین بازی در نقش بری ماری لارسون در “نوسازی” برای من واقعاً جالب بود؛ و او قشنگ است، او واقعاً دخترانه و خیالباف است. من هیچوقت این نقشها را بازی نمیکنم، احساس میکنم همیشه خسته هستم و گریه میکنم.»
گریر درباره شخصیت بری که پس از گذراندن سالها زندگی در یک کشور خارجی به آمریکا برگشته است و حالا نام و نشانی ندارد، میگوید: «بری خیلی تنهاست. او تلاش میکند زندگیاش را به روال سابق برگرداند. او احساس میکند تصمیمهای خوبی نگرفت و برخلاف آنچه فکر میکرد همهچیز خیلی ساده نبود. دیدار دوباره او با رید که زمانی با او یک رابطه عاشقانه پر افت و خیز داشت، نگاهش را تغییر میدهد.»
گریر میگوید: «مطمئناً میتوانم درک کنم که بری چگونه به اینجا رسیده است. بین او و رید یک ارتباط عاطفی متقابل وجود دارد. آنها گذشته زیادی با هم دارند. جدایی این دو خیلی عجیب بود. به نظر میرسید همهچیز تمام شده است، درحالیکه اینطور نبود و حالا بری واقعاً در جستجوی هویت خودش است. او خیلی چیزها را امتحان کرده است، اما تنها چیزی که همیشه میداند به آن برمیگردد، رید است. رید سالها خانواده او بود و بری بعد از او هرگز احساس نکرد در ازدواجش و در آن کشور درک میشود.»
اما رید به زندگی خود ادامه میدهد و بری بیشتر از همیشه احساس تنهایی میکند. شاید به همین دلیل است که سراغ کلی میرود که به همان اندازه تنهاست. کلی بهتازگی اولین خانهاش را خریده است، اما نمیداند با آن چه کند، جز این که تنها در ساختمان خالی بنشیند و با پاکی خود از الکل کلنجار برود. بری و کلی در سریال زمان زیادی را با هم سپری نمیکنند، اگرچه در یک اپیزود جنبههایی از هم را میبینند که کمتر کسی از آن باخبر است.
لویتان درباره کنار هم قرار دادن دو شخصیت بری و کلی میگوید: «من متوجه شدم جودی و جانی در زندگی واقعی شیمی فوقالعادهای دارند. آنها یک رابطه کاملاً خندهدار با هم دارند، با هم شوخی میکنند و همیشه درمورد دیگری نظر میدهند. تماشای ارتباط این دو واقعاً سرگرمکننده است؛ بنابراین به نظرم طبیعی آمد آرامآرام دو شخصیت بری و کلی را که شاید در گذشته با هم خیلی جور نبودند، بردارم و ببینم آیا میتوانند این بار رابطهای متفاوت داشته باشند.»
درنهایت «نوسازی» به سریالی تبدیل شد که بار دیگر عشق لویتان به صنعت نمایش و سرگرمی را تائید میکند. او توضیح میدهد: «من علاقهای نداشتم بدبینانه به این حرفه نگاه کنم، چون چیزی فوقالعاده برای من بوده است، حرفهای پر از لحظههای با طراوت و شاد و در عین حال بسیار سخت. میخواستم همه اینها را در یک کار جدید جمع کنم.»
او میگوید: «حرفه ما مملو از شخصیتهای جالب و چشمگیر است که در عین حال واقعی به نظر میرسند، از بازیگران گرفته تا نویسندگان، مدیران اجرایی و بقیه. شخصیتها و موقعیتهای جذاب زیادی وجود دارد. شگفتزده شدم که “نوسازی” بهتدریج برای من یک حس شخصی پیدا کرد – آن لحظههای کوچک مشاهده؛ و بعضی وقتها آن لحظههای کوچک مثل نامهای عاشقانه از طرف من به صنعت نمایش و سرگرمی میشوند. آن لحظههای کوچک که میتوانید شادی این حرفه را به تصویر بکشید، یا دلشکستگیها. امیدوارم تماشاگران با دیدن سریال ما سرگرم شوند. امیدوارم مردم بخندند و حس بهتری پیدا کنند. این بیشتر از هر چیز دیگری برای من اهمیت دارد.»
گریر در تکمیل حرفهای لویتان میگوید: «من هم امیدوارم مردم فکر کنند این سریال خندهدار است. دوست دارم شخصیتهای ما را درک کنند. داستانهای هر یک از این آدمها بهاندازهای جالب است که امید داریم تماشاگران برای دیدن اپیزودهای بعدی ترغیب شوند.»
منبع: اینترتینمنت ویکلی، موویوب
تماشای سریال نوسازی در نماوا