مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
کاترین مدیچی به شهرت خود هیچ اهمیتی نمیداد.
تاریخ از ملکه فرانسه در قرن شانزدهم به خاطر استفاده از سم، نقشههای فریبکارانه در دربار و میل به آزار و اذیت مذهبی (نمونه آن کشتار سنبارتلمی) به نیکی یاد نمیکند، اما سامانتا مورتون و استارز اینجا هستند تا با «ملکه اهریمنی» (The Serpent Queen)، اجرای پیچیدهتری از دختر یتیم ایتالیایی که فرمانروای مطلق فرانسه شد به شما ارائه دهند.
سریال هشت اپیزودی «ملکه اهریمنی» که پخش آن ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۲ در استارز شروع شد، داستان کاترین (۱۵۸۹-۱۵۱۹) را از سالهای اول زندگی او، زمانی که در نوجوانی ناچار به ازدواج با یک شاهزاده فرانسوی شد – که نمیتوانست کاترین را دوست داشته باشد – تا رسیدن به قدرت در دربار فرانسه دنبال میکند. مورتون در نقش کاترین هم راوی دوران نوجوانی اوست و هم او را در بزرگسالی در مقام یک فرمانروای مطلق به تصویر میکشد.
کاترین اگرچه ملکه فرانسه بود، اما از یک خانواده بدنام ایتالیایی میآمد و مورتون از این پیشینه و همچنین دیگر معیارهای فرهنگ پاپ برای اجرای ماهرانه برداشت خود از این شخصیت استفاده کرد. او میگوید: «کاترین شبیه یک شخصیت مرد است. ما میخواستیم مثل “پدرخوانده” و دون کورلئونه به او نزدیک شویم. شخصیتهای اصلی “سوپرانوها” یا “پدرخوانده” یا “رفقای خوب” همیشه مردان هستند.»
سریال همچنین درحالیکه کاترین داستان خود را به خدمتکار خود و تماشاگر میگوید، از قالب نگاه به دوربین و مخاطب قرار دادن مستقیم تماشاگر استفاده میکند. این تمهید بهطور اجتنابناپذیری با «فلیبگ» مقایسه میشود، سریالی که مورتون از آن بهعنوان یک نقطه مرجع دیگر برای این که داستان کاترین معاصر به نظر برسد، یاد میکند.
او توضیح میدهد: «فیبی والر-بریج (خالق و ستاره «فلیبگ») خیلی عالی دیوار چهارم را میشکند. کاری که ما در این سریال کردیم مورد جدیدی نیست. در “فلیبگ” هم مورد جدیدی نبود. شکستن دیوار چهارم و صحبت با دوربین همیشه بوده است، اما من در تمام کارهایی که تاکنون انجام دادهام، معمولاً بهعنوان یک شخصیت در لحظه حضور دارم. اولین بار بود که خودم راوی یک داستان بودم، اما از این واقعیت که استفاده از این تمهید باعث میشد سریال خشک و رسمی نباشد، خیلی خوشم آمد.»
مورتون در این گفتوگو از عشق خود به داستانهای تاریخی، این که چرا نمیتوانست به بازی در نقش شخصیت کاترین پاسخ منفی بدهد و اگر جای کاترین بود، چه کاری را جور دیگری انجام میداد، صحبت میکند.
شما در کارهای تاریخی زیادی بازی کردهاید. این یکی چه چیزی داشت که شما را بهطور خاص جذب کرد؟
وقتی جوانتر بودم از این نقشها زیاد کار میکردم. در ۱۸ سالگی نقش جین ایر را بازی کردم. ۱۷ ساله بودم که در «اما» نقش هریت را داشتم و بعد با جانی دپ در «افسارگسیخته» بازی کردم که دوستش داشتم و بعد کمی فاصله افتاد. بعد «Harlots» را کار کردم که داستانش در لندن اوایل دوره جرج میگذرد. فوقالعاده به آن سریال افتخار میکنم، اما واقعاً اینطور نیست که بگویم، «اوه، من فقط میخواهم در یک درام تاریخی بازی کنم.» وقتی بازی در «ملکه اهریمنی» به من پیشنهاد شد به این نکته توجه کردم که جاستین هید نویسنده، یکی از تهیهکنندگان و شورانر سریال است. من از طرفداران پر و پا قرص او هستم و احساس کردم کار به کاردان سپرده شده است. ضمن این که قرار بود نقش ملکه فرانسه را بازی کنم. خوب من الان ۴۵ ساله هستم. وقتی این نقش پیشنهاد شد میتوانستم خودم را نیشگون بگیرم که مطمئن شوم خواب نیستم. برای من مهم نیست یک سریال تاریخی است چون خیلی معاصر به نظر میرسد. لباسهای شخصیت من در «ملکه اهریمنی» مطمئناً بهترین لباسهایی است که تا حالا داشتهام. سالها پیش در فیلم «الیزابت: دوران طلایی» نقش مری، ملکه اسکاتلند را بازی کردم که آن را هم دوست داشتم، اما این یکی استثنایی بود، مثل کارهایی که در موزهها نگهداری میشود، آثار هنری. ضمن این که ما در کاخ شنونسو واقعی تصویربرداری کردیم که نفسگیر بود. لمس کردن سنگی که شاید کاترین به آن دست زده بود، قدم زدن روی سنگفرشهایی که او روی آن راه رفته بود، واقعاً هراسانگیز، الهامبخش و وهمآلود بود. واقعاً مجذوب نقش شدم. نقش فوقالعادهای است که به من فرصت بازی آن داده شد و خیلی سپاسگزارم که در این سن و سال این نقش شگفتانگیز را بازی میکنم.
همانطور که اشاره کردید، قبلاً نقش مری، ملکه اسکاتلند را بازی کردید که او هم یکی از شخصیتهای «ملکه اهریمنی» است. حالا که زمانی را با هر دو زن گذراندهاید، بین مری و کاترین کدام را بیشتر تحسین میکنید؟
نه، همهچیز به تفسیر ما بستگی دارد، اینطور نیست؟ زنان در طول تاریخ به دلیل زن بودن و قوی بودن و انتخاب کردن با بدگویی مواجه بودهاند. «ملکه اهریمنی» نگاهی خیلی معاصر به این مسئله دارد. تاریخ را مردان مینویسند و برداشت مردان از زنان این است که از ما بد بگویند، ما را زمین بزنند، ما را جادوگر بدانند. به نظر من خیلی خیلی ناراحتکننده است که چنین برداشتی میشود. مری، ملکه اسکاتلند به روش خودش زنده میماند. همه این زنان در دنیایی که خیلی تحت سلطه مردان است زنده میمانند و برای بقا باید درگیر یک بازی بسیار تیره شوند.
وقتی وارد پروژه شدید از کاترین چه میدانستید؟ چه چیزهایی یاد گرفتید که به شما کمک کرد شخصیت او را درک کنید؟
وقتی کاری پیشنهاد میشود که به تاریخ مرتبط است، برای من فرصتی است تا چیزهایی یاد بگیرم – نه این که فقط کارم را انجام دهم و با تمرین سعی کنم نقشم را بهتر بازی کنم، باید نکات جدید یاد بگیرم که در زندگی سخت است، بهخصوص اگر سه فرزند داشته باشید و وام هم گرفته باشید. مثل این است که «اوه، من فرصت دارم به مدرسه برگردم.» قبل از این سریال چیزی از کاترین نمیدانستم. نام مدیچی را شنیده بودم چون آنها امروز هم هستند و در هنر یک نام خیلی معروف است. آشنایی با کاترین یک شگفتی فوقالعاده بود. خلاصه داستان سریال را خواندم و بعد تعدادی از متنها را خواندم و بعد نسخه صوتی کتاب لئونی فریدا را گرفتم و گوش دادم. این که هدفونم را بگذارم و خودم را در کتاب غرق کنم، باورنکردنی بود. برای من جذاب بود که ما داستان کاترین را روایت میکنیم – از زمانی که یتیم شد، بعد او را به یک صومعه فرستادند تا آموزش ببیند، بعد ماجرای ربوده شدن او و تمام اتفاقاتی که در خیابانها برایش افتاد و در ادامه بردن او از ایتالیا به فرانسه تا با خانواده سلطنتی ازدواج کند.
ما در سریالها یا فیلمها به چنین موضوعاتی میپردازیم، اما خیلی از چیزهایی که در «ملکه اهریمنی» میبینیم واقعاً اتفاق افتاد. این درام تاریخی است، فقط یک رمان نیست. شارلوت برونته نیست. جین آستن نیست. این اتفاقات افتاد و این به نظر من واقعاً هیجانانگیز و قدرتمند است چون این زنان از تاریخ حذف شدهاند.
با توجه به این که قبلاً در همان دوران تاریخی کار کردهاید، کاری بود که باید میکردید، اما قبلاً انجام نداده بودید؟
تصویربرداری در گرمای جنوب فرانسه در تمام آن کاخهای واقعی با آن لباسها کار سختی بود. خیلی داغ بود. جنوب فرانسه زیبا و خیرهکننده است، اما پوشیدن آن لباسها… وای، خیلی سخت بود. کاترین در مقطعی فقط لباسهای مشکی میپوشد. او ازنظر تاریخی اولین کسی بود که این کار را کرد. به لحاظ عملی برای من چیز جدیدی بود. به لحاظ احساسی هیچوقت به این شکل نقش یک شخصیت سلطنتی را بازی نکرده بودم، شاید نقش مری، ملکه اسکاتلند کمی اینطور بود، اما بازی در نقش کاترین یک تعهد طولانی بود که آمادهسازی آن زمان زیادی میبرد و احساس تعهد زیادی میطلبید که من بههرحال نسبت به هر نقشی دارم، اما این یکی مثل یک پرواز طولانی بود. هیچوقت اینطوری نقش کسی را بازی نکرده بودم، بنابراین از این چالش خیلی خیلی هیجانزده بودم.
وقتی خودتان را برای بازی در نقش کاترین آماده میکردید چه چیز او بیش از همه شما را شگفتزده کرد؟
عشق؛ دلشکستگی و عشق چون او را «ملکه اهریمنی» و یک شرور میدانند، اما کاترین رابطهای بسیار عمیق با فرزندان و خانواده و دربار خود داشت و او به شکلی دیوانهوار وفادار بود، درحالیکه اصلاً اینطور به نظر نمیرسید، اما در ادامه متوجه میشوید و کل بازی را میبینید. تماشاگر میبیند که چرا او چنین آدمی میشود.
شعار سریال این است: «به من بگو چه کاری را جور دیگری انجام میدادی» و ما در سریال این را از زبان او هم میشنویم. حالا که نقش کاترین را بازی کردهاید و در پوست او زندگی کردهاید، اگر جای او بودید چه کاری را جور دیگری انجام میدادید؟
اوه، از شر دایان دو پواتیه خلاص میشدم! او را تحمل نمیکردم، اما فکر میکنم کاترین تمام تلاش خود را کرد تا از شر دایان خلاص شود. او فوقالعاده بازی کرد. این تنها کاری است که من جور دیگری انجام میدادم.
بازی در نقش کاترین، نگاه شما به روایتها درباره زنان صاحب قدرت را تغییر داده است؟
فکر نمیکنم نگاه من را عوض کرده باشد. همیشه متوجه هستم که ما به دلایلی از زنانی که میخواهند چیزی را آزادانه انتخاب کنند، بدگویی میکنیم، چه بخواهند از همسرشان جدا شوند، چه بخواهند فرزندانشان با پدر زندگی کنند، نه با مادر. ما به شکلهای مختلف در جامعه از زنان بدگویی میکنیم، نمونه آن رفتاری است که وقتی هیلاری کلینتون نامزد ریاست جمهوری شد با او کردند و این همیشه از روی ترس است. آدمها وقتی میترسند کارهای وحشتناکی میکنند؛ بنابراین موضوع اصلی رهایی مردم از این ترس و آموزش آنهاست. درمورد «ملکه اهریمنی» کسانی هستند که بگویند: «اوه، این سریال تاریخی بزرگ استارز را میگویی؟ ما عاشق اینجور ماجراجوییها هستیم.» اما درواقع آدمها خیلی نکات هم یاد میگیرند. سریال واقعاً به مردم آموزش میدهد. باعث میشود مسائل را از دید دیگری ببینند و بگویند: «خدایا، آنها با چه چیزهایی روبرو بودند و کاترین با چه چیزیهایی روبرو بود.» همه میخواستند او را بکشند. همه میخواستند او برود. دلایل زیادی هست که مردم بگویند جای تو اینجا نیست، اما کاترین مدیچی میگوید: «جای من اینجاست» و او این فضا را برای خود ایجاد میکند.
سریال لحظههای بامزهای دارد که به دوران معاصر پهلو میزند، از موسیقی گرفته تا برخی دیالوگها. درباره این حال و هوای امروزی چه نظری دارید؟
من و جاستین هید درباره این نکته صحبت کردیم که اینجا با چه کسی میخواهیم حرف بزنیم؟ داستان همان است که اتفاق افتاد، اما ما نمیخواستیم تماشاگران جوان با سریال ارتباط برقرار نکنند. میخواستیم جوانان هم این کار را ببینند، بنابراین تا حدی آن را معاصر کردیم، اما نه زیاد از حد. سریالهای تاریخی فوقالعاده موفقی هستند که من نمیتوانم آنها را ببینم چون احساس میکنم خیلی از من دور هستند. یک جای کار ایراد دارد. نمیتوانم حقیقت را در آنها احساس کنم. تا وقتی تمرکز شما رسیدن به حقیقت است، به موضوع مورد نظر احترام میگذارید، اما اگر همه کارها را با نقشه قبلی انجام دهید چون فکر میکنید کار باحالی است یا اینطوری مردم را به دیدن کارتان ترغیب میکنید، کار اشتباهی میکنید.
به «فلیبگ» اشاره کردید. به نظر میرسد شکستن دیوار چهارم و مستقیم خطاب قرار دادن تماشاگر این روزها یک تمهید خیلی محبوب برای روایت داستان است. به نظر شما چرا اینقدر مد شده است؟
فکر میکنم جاستین میخواست این کار را انجام دهد چون این یک داستان تاریخی است و کاترین باید همیشه خویشتندار و حیلهگر و عاقل باشد. وقتی من را در نقش کاترین میبینید متوجه نوعی سکون میشوید. وقتی ما دیوار چهارم را میشکنیم و من به دوربین نگاه میکنم، انگار در خلوت خودم هستم. شما میتوانید کاترین را در لحظههای خصوصی ببینید. او میگوید، «در درون این احساس را دارم.» و این واقعاً قدرتمند است و تقریباً به این میماند که یک پنجره مخفی به این شخصیت داریم. انگار من سریال را روایت نمیکنم. هر زمان که مستقیم به دوربین نگاه میکنم با تماشاگر طوری رفتار میکنم که بهترین دوست من است و با او و دوربین طوری برخورد میکنم که به نظر برسد در آن لحظهها خیلی صادق هستم، درحالیکه گاهی در یک صحنه، کاترین باید یک بازی بسیار هوشمندانه انجام دهد.
امیدوارید مردم چه برداشتی از سریال داشته باشند؟
اولازهمه امیدوارم سرگرم شوند چون یک سریال خندهدار، جسورانه، تکاندهنده و کاملاً جذاب است. همچنین امیدوارم چیزی را یاد بگیرند که قبلاً نمیدانستند و مجبور شوند به تماشای سریال ادامه دهند چون هر چه جلوتر میرود بهتر میشود.
منبع: اینترتینمت ویکلی (مورین لی لنکر)
تماشای سریال ملکه اهریمنی در نماوا