مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
شاندا رایمز خالق «آناتومی گرمی» سریال موفق ایبیسی (طولانیترین سریالی که در ساعات پربیننده پخش میشود و حالا در فصل نوزدهم است) و «رسوایی» و تهیهکننده اجرایی «چگونه از مجازات قتل فرار کنیم» است؛ او همچنین تهیهکننده اجرایی سریال «بریجرتون» نتفلیکس است که فصل اول آن یکی از پرمخاطبترین سریالهای تاریخ این استریمر بود.
در بیشتر پروژههایی که رایمز در سالهای اخیر روی پرده بزرگ یا کوچک آورده است، زنان نقش محوری دارند: آنها به دنبال چیزی میروند که میخواهند و ازآنچه نیاز دارند نمیترسند. موقعیت کاری، قدرت، عشق، پول – از مردیت گری گرفته تا اولیویا پوپ تا آنالیز کیتینگ، این زنان مصمم هستند مسیر خود را بدون توجه به این که مسائل چقدر میتوانند پیچیده، پر از دستانداز یا بههمریخته باشد، در پیش بگیرند.
بنابراین، شاید باعث تعجب نباشد تازهترین ساخته رایمز برای نتفلیکس، «جعل آنا» (Inventing Anna) است، یک سریال کوتاه ۹ اپیزودی هیجانانگیز درباره آنا دلوی – با بازی جولیا گارنر – بازیگر برنده جایزه امی که برای کار خود در این سریال هم نامزد امی شده است – در نقش یک مهاجر روس که وانمود کرد یک وارث آلمانیالاصل است و موفق شد از جامعه الیت نیویورک صدها هزار دلار کلاهبرداری کند.
داستان از نگاه ویوین کنت (آنا کلامسکی)، یک روزنامهنگار روایت میشود که همتای واقعی او، جسیکا پرسلر (که یکی از تهیهکنندههای سریال هم هست)، گزارشی در مجله نیویورک نوشت و جهان را با آنا سوروکین با نام مستعار آنا دلوی آشنا کرد.
در سریال، تلاش بهظاهر پایانناپذیر ویوین برای ثبت داستان آنا با انگیزه جبران یک بدبیاری کاری بزرگ صورت میگیرد، درحالیکه تلاش بهظاهر پایانناپذیر آنا برای رسیدن به شهرت بیشتر با علاقه ویوین به او و این که واقعاً کیست، تقویت میشود.
رایمز میگوید: «ما در این سریال معنای احساس شکست و نیاز به رستگاری یا دیده شدن را برای هر دو شخصیت – ویوین و آنا بررسی میکنیم. آنا واقعاً نیاز دارد دیده شود. او میخواهد به چیزی تبدیل شود، مصمم است کسی باشد، همه موارد مرتبط به شهرت را داشته باشد، یک فرد مهم تلقی شود، حتی اگر لزوماً همه این چیزها را نداشته باشد؛ و ویوین واقعاً مصمم است موقعیت کاریاش را از نو تعریف کند، خودش را به چیزی تبدیل کند، به خاطر آنچه باید باشد یا آنچه باور دارد به خاطرش باید برای او ارزش قائل شوند، دیده شود.»
وقتی رایمز اولین بار گزارش پرسلر در مجله نیویورک را خواند، روی تردمیل بود. رایمز درباره زمینه تولید این مجموعه تلویزیونی که فوریه ۲۰۲۲ از نتفلیکس پخش شد، میگوید: «آن مطلب خیلی تصویری بود. میتوانستم همهچیز را ببینم. از تردمیل پایین آمدم و به خودم گفتم، “این قطعاً یک سریال است.”»
گزارش پرسلر در مه ۲۰۱۸ منتشر شد و راوی داستان واقعی کلاهبرداری سوروکین بود، زنی بیست و چند ساله که بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ صدها هزار دلار پول بانکها و هتلها را بالا کشید.
در همان حال که رایمز مطلب را میخواند، صحنههای خاص، خود را به شکلی از قالب تلویزیونی تحمیل میکرد که مشخصه کاری این شورانر افسانهای در تقریباً دو دهه گذشته بوده است.
او به یاد میآورد: «اولین ورود آنا به هتل، جایی که اسکناسهای صد دلاری انعام میدهد؛ صحنهای که دوستش، نف با فردی که ممکن است مکالی کالکین باشد شام میخورد؛ آنا وقتی جت را میدزدد و کل جشنواره لا مامونیا، از صحنههایی بودند که میتوانستم تصور کنم.»
با این که رایمز میتوانست اجرای صحنههای خاص را در ذهن تصویر کند، در هم تنیدن داستان پیچیده آنا دلوی روی صفحه کوچک با چند چالش همراه بود. «جعل آنا» که در جوایز امی امسال در سه بخش ازجمله بهترین سریال کوتاه یا آنتولوژی نامزد شده است، تلاش ویوین برای پاسخ به یک پرسش بهظاهر ساده را دنبال میکند: آنا دلوی واقعاً کیست؟ پاسخ دادن به این سؤال سختتر از چیزی است که انتظارش را داریم چرا که به نظر میرسد هر کس که دلوی را میشناسد، پاسخ متفاوت دارد. او یک کلاش است؟ زنی اجتماعی با انبوهی از پولهایی که به ارث برده؟ یک خانم تاجر؟ اهل کجاست؟ چگونه به اینجا رسید؟ و چرا هیچکس همان اول این سؤالها را نپرسید؟
درحالیکه ویوین سر نخها پشت سر هم دنبال میکند، تماشاگر نظر افراد مختلف در حلقه داخلی آنا را میشنود، ازجمله وَل، یک دوست طرفدار مد (جیمز کوزاتی-مویر)؛ نورا رادفورد، یک فرد خیر (کیت برتون)؛ چیس سیکورسکی، دوستپسر سابق (سامر عثمانی)؛ کیسی دوک، مربی (لاورن کاکس)؛ ریچل دلوچ ویلیامز (کتی لوز)، نویسنده ونیتی فر و دوست سابق؛ نف دیویس (الکسیس فلوید)، متصدی خدمات جانبی هتل و دوست وفادار؛ و تاد اسپودک (آرین مؤید)، وکیل مدافع که وکالت آنا در دادگاه را به همراه دارد. ویوین تنها با گردآوری حرفهای آنها میتواند مطلبی آماده و توصیف کند که آنا چطور توانست برخی از ثروتمندترین و بانفوذترین آدمهای روی کره زمین را فریب دهد.
بااینحال، اگر به دنبال پاسخهای قطعی درمورد آنا دلوی هستید، هیچ پاسخی در «جعل آنا» پیدا نمیکنید. رایمز حتی پس از ساخت یک سریال درباره این شخصیت، اولین کسی است که اذعان میکند سوژه او هنوز برایش «ناشناخته» است.
او میگوید: «به من میگویند آنا بازتاب کامل هر کسی است که نیاز دارید او باشد.» رایمز تأکید میکند این مسئله یکی از دلایلی بود که هرگز با خود آنا ملاقات نکرد. «اصلاً نمیخواستم تحت تأثیر آن بازتاب قرار بگیرم. میخواستم بتوانم تا حد امکان بیطرف باشم.»
رایمز همچنین به خاطر جنبه رازآلود آنا تصمیم گرفت روایت خود را از طریق جستجوی ویوین برای رسیدن به حقیقت چارچوببندی کند. او میگوید: «ما هرگز قرار نبودیم از طرف هیچکس یک بازتاب واقعی از شخصیت آنا دریافت کنیم. ما نیاز داشتیم روزنامهنگار بتواند ما را از بین همه این افراد مختلف که از نسخههای مختلف آنا برای ما میگویند، هدایت کند.»
برای رایمز، کنار هم قرار دادن قوس روایی «جعل آنا» مستلزم تحقیق و بررسی داستان پشت پرده داستان سریال بود. همه موارد چطور جمع شدند؟ روند تهیه گزارش چگونه بود؟ خوشبختانه، او یک منبع قابل اعتماد برای خودش داشت: خودِ پرسلر که ثابت کرد یک منبع ارزشمند برای تشریح جزئیات نحوه دسترسی او به آنا و دنیای اوست.
او میگوید: «نمیتوانم برای شما توضیح دهم برای یک نویسنده چقدر هیجانانگیز بود جسیکا پرسلر را صدا کند و بگوید، “رفتن به زندان رایکرز آیلند و دیدار با آنا چطور بود؟” و بعد دریافت یک ایمیل ۲۰ صفحهای از او که در آن به تمام جزئیات، حتی سایه چشم او اشاره شده است. این که با او تماس بگیری و بپرسی، “چطور آن گزارش را نوشتی؟ دقیقاً چه کاری کردی و چطور این کار را کردی؟” یا «وقتی آن گزارش را آماده میکردی، باردار بودی. این که در ماه نهم بارداری باشی و سعی کنی داستانت را تمام کنی، چه حسی داشت؟” همینطور این سؤال که “از اولین دیدار خود با آنا به من بگو.» شنیدن تمام آن جزئیات کوچک – و دریافت یک گزارش دست اول از محاکمه، باورنکردنی بود.»
آنا سوروکین در سال ۲۰۱۷ به اتهام دو فقره تلاش برای سرقت بزرگ از نوع درجه یک، سه فقره سرقت بزرگ از نوع درجه دو، یک فقره سرقت بزرگ از نوع درجه سه و یک فقره پرداخت نکردن هزینه خدمات دستگیر شد. آنا در رایکرز زندانی شد، جایی که پرسلر اولین بار با او ملاقات کرد و تا سال ۲۰۱۹ در آنجا ماند. آن زمان بود که هیئتمنصفه، آنا را برای یک فقره سرقت بزرگ از نوع درجه دو، یک فقره پرداخت نکردن هزینه خدمات و یک فقره تلاش برای سرقت بزرگ از نوع درجه یک مجرم شناخت.
مثل هر چیز دیگری که به آنا مربوط میشود، محاکمه او نیز یک پدیده فرهنگی بود – یکی از مواردی که رایمز قاطعانه اصرار داشت در سریال گنجانده شود، اما وقتی هنوز نتیجه یک مسئله مشخص نشده است، چطور میتوان متن یک سریال را نوشت؟
رایمز توضیح میدهد: «یک روند خیلی جالب بود چون ما فقط از یک گزارش اقتباس نمیکردیم. روزی که دادگاه شروع شد، ما اتاق نویسندگان خود را راهاندازی کردیم؛ بنابراین در حال اقتباس از چیزی بودیم که در زمان واقعی اتفاق میافتاد.»
رایمز نویسندهای را به دادگاه فرستاد تا تازهترین اتفاقات را برای نویسندگان مجموعه ارسال کند. او به یاد میآورد: «ما بخش زیادی از متن را به زندگی آنا اختصاص داده بودیم. یادم میآید بیانیههای اولیه و پایانی تاد را به اتاق نویسندگان میدادم.»
بااینحال، این پرسش همچنان باقی بود: سریال قرار بود چطور به پایان برسد؟ نتایج متفاوت در نظر گرفته شد و نویسندگان مجموعه در ابتدا بسته به این که حکم دادگاه چه باشد، یک اپیزود دهم پایانی در نظر گرفتند که زندگی سوروکین را بهعنوان یک زن آزاد (مجرم شناخته نشد) یا زندانی (مجرم شناخته شد) ترسیم میکرد، اما وقتی او به چهار تا ۱۲ سال زندان، جریمه نقدی و بازپرداخت بیش از ۲۰۰ هزار دلار محکوم شد، همهچیز تغییر کرد. ناگهان داستان بزرگتری برای گفتن بود.
رایمز میگوید: «همه ما درباره آنچه فکر میکردیم اتفاق میافتد نظراتی داشتیم، بنابراین وقتی برخی از اتهامات او ثابت شد، همه ما واکنشهای بسیار احساسی داشتیم.» او اضافه میکند: «احساس کردم درحالیکه آنا کارهایی کرد که قطعاً ازنظر اخلاقی زیر سؤال و بد بود، حکمی که برای او صادر شد در مقایسه با بسیاری از جرائم مالی که قبلاً دیدهایم، واقعاً سنگین به نظر میرسید.»
سوروکین درنهایت قبل از آن که در فوریه ۲۰۲۱ بهطور مشروط آزاد شود، دو سال را در کانون تأدیبی آلبیون در شمال نیویورک گذراند. (او حالا زیر نظر اداره مهاجرت و گمرک (ICE) در نیویورک تحت مراقبت است و احتمالاً از آمریکا اخراج و به آلمان دیپورت میشود.) او که حالا ۳۱ سال دارد، درمورد اخراج احتمالی به کشورش میگوید امیدوار است این اتفاق نیفتد، اما اگر افتاد گزینههایی دارد. «من میتوانم به هر جای دیگری در دنیا بروم. اینطور نیست که مجبور باشم در آلمان بمانم.»
با این حال، رایمز بهجای ادامه تلاش برای رسیدن به پاسخهای مربوط به یک زن غیر قابل شناسایی تصمیم گرفت در آخرین لحظههای «جعل آنا» به معما متمایل شود. او میگوید: «به نظر درست میآمد که سریال با یک حس بسیار مبهم تمام شود. او سوار اتوبوس به هیچ جا میرود؛ خوب، راهی زندان است، اما درواقع به هیچ جا میرود.»
منبع: نتفلیکس (آن کوهن)