مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
آدریان اسکاربرو با فیلمها و سریالهایی چون «گاسفورد پارک»، «سخنرانی پادشاه»، «بینوایان»، «۱۹۱۷» و «کشتن ایو»، چهرهای آشنا برای علاقهمندان سینما و تلویزیون است. بازیگر ۵۴ ساله بریتانیایی که در دنیای تئاتر نیز شناختهشده است و دو جایزه لارنس الیویه در کارنامه دارد، در سریال جنایی «کارآگاهِ چلسی» (The Chelsea Detective) نقش مکس آرنولد، یک بازرس تیزبین و شهودی را بازی میکند. این سریال چهار اپیزودی که تولید ایکورن تیوی، سرویس استریمینگ وابسته به شبکه ایامسی است، از ۷ تا ۲۸ مارس ۲۰۲۲ نمایش داده شد. پیتر فینچم («شاهزاده گمشده»)، تهیهکننده و نویسنده برنده جایزه امی، خالق سریال «کارآگاه چلسی» است
بازرس آرنولد (اسکاربرو)، بعد از جدایی از همسر خود آسترید (آناماریا مارینکا، «۴ ماه، ۳ هفته و ۲ روز»؛ «قاچاق جنسی») در یک قایق مسکونی در تیمز در چلسی که تنها کمی با برخی از گرانترین املاک اروپا فاصله دارد، زندگی میکند. چلسی یک منطقه زیبا برای آدمهای زیبا است، اما در زیر این زیبایی، لایههایی از فقر، خشونت، حرص و قتل نیز به چشم میخورد.
بخشهای متفاوتی از زندگی در چلسی
گهگاه جنازههایی پیدا میشود و همهچیز بهندرت آن چیزی است که به نظر میرسد، اما قاطعیت و هوش و ذکاوت مکس به این معنی است که او همیشه راهی برای ریشهیابی حقیقت و کشاندن افراد مسئول بهپای میز عدالت، بدون توجه به ثروت یا موقعیت آنها، پیدا میکند. گروهبان کارآگاه پِریا شمسی (سونیتا هنری، «کریپتون») که یک بازرس جدی است، همکار نزدیک مکس در تحقیقات اوست. آنها با هم یک تیم بااستعداد هستند که میتوانند سرنخهای لازم را برای دستگیری قاتلان جمعآوری کنند.
تیم آرنولد همچنین شامل این افراد میشود: پاسبان کارآگاه جس لومبارد (لوسی فلپس)، خبره در امور تحقیقاتی و فناوری؛ پاسبان کارآگاه کانر پولاک (پیتر بنکول)، یک افسر تازهکار؛ و اشلی ویلتون (سوفی استون)، افسر ارشد پزشکی قانونی که یک نیروی عالی هرچند گاهی دلهرهآور است. پروندههایی که گروه روی آن کار میکند به تماشاگران امکان میدهد شاهد بخشهای متفاوتی از زندگی در چلسی باشند؛ از عمارتهای فوق شیک ثروتمندان منطقه تا مجتمعهای مسکونی دولتی در ورلدز اند، راهروهای بسته یک مدرسه بینالمللی معتبر، حال و هوای افسرده و غمناک گورستان برامپتون و شلوغی جاده کینگ. فرانسیس باربر («دکتر هو») در سریال در نقش عمه آرنولد ظاهر میشود.
اسکاربرو درباره این که چه چیزی او را جذب «کارآگاه چلسی» کرد، میگوید: «موارد زیادی بود. مکس با دوچرخه به اینطرف و آنطرف میرود، کاری که خودم هم انجام میدهم. من عاشق دوچرخهسواری هستم و با دوچرخه خودم به همه جای لندن میروم، بنابراین خیلی مفید بود. فکر کردم خیلی وقت است در یک سریال تلویزیونی بریتانیایی، یک آجان را روی دوچرخه ندیدهایم.»
او اضافه میکند: «این ایده را هم دوست داشتم که مکس در یک خانه قایقی در این جزیره کوچک وسط تیمز زندگی میکند، جایی که میتواند در دنیای خودش باشد. واقعاً مجذوب روانشناسی آن شدم؛ و این نکته را دوست داشتم که او کمی افسرده است، پیانو میزند، کمی منزوی و کمی تنهاست، اما فکر میکنم واقعاً در کارش خوب است. ضمناً کاملاً از این ایده که او با تکنولوژی بیگانه نیست خوشم آمد. مکس با کامپیوتر و تلفن همراه و چیزهایی از این قبیل آشناست، درست برعکس من که از تکنولوژی هراس مطلق دارم و هیچچیز از آن نمیدانم، بنابراین خیلی خوب بود که بتوانم تظاهر کنم.»
اسکاربرو معتقد است این که آرنولد در جزیرهای در خانه قایقی کوچک خود زندگی میکند بهترین راه برای نشان دادن تنهایی این شخصیت است. «و این که سریال در حالی آغاز میشود که مکس از همراه قدیمی خود با بازی درخشان آناماریا مارینکا جدا شده است، یک کار بسیار هوشمندانه و تیزبینانه بود، چون فکر میکنم مقدمهای بسیار بسیار درخشان برای این شخصیت فراهم میکند.»
یک روند غیر عادی برای ورود به دنیای جنایی
او ادامه میدهد: «در عین حال، نکته شگفتانگیز این است که مکس یک همکار عالی با بازی سونیتا هنری دارد… خیلی راحت میتوان گفت آنها نمیتوانند بدون هم وجود داشته باشند و باوجود رنج و کمی افسردگی در زندگی مکس، در آنسوی طیف او کسی را دارد که باهوش، بلندپرواز، بسیار تیزبین و بسیار چابک است. پریا میتواند خیلی سریعتر از او بدود.»
اسکاربرو اشاره میکند بازرس آرنولد وقتی میکوشد معمای یک جنایت را حل کند، روندی غیرعادی برای کنار هم قرار دادن قطعات دارد. «فکر میکنم او برای این که بهنوعی وارد دنیای جنایی شود، از مهارتهای خود در نواختن پیانو خیلی استفاده میکند. او همچنین میکوشد با نگاه کردن به اسناد و مدارکی که روی یک تخته چوبی روی دیوار زده است، معما را حل کند؛ و درحالیکه قطعهای از بتهوون را مینوازد، همزمان چرخدندهها در آنجا میچرخند.»
از سوی دیگر، هنری میگوید چیزی که واقعاً از آن لذت برد این بود که «کارآگاه چلسی» فقط یک سریال پلیسی نیست؛ بر زندگی خانوادگی شخصیتها تمرکز دارد، چیزی که ما اغلب در سریالها نمیبینیم. «وقتی برای این نقش تست دادم، دخترم چهار ساله بود. من از زمان زایمان تا الان هنوز با اختلال استرس پس از سانحه مواجه هستم. این واقعیت که پریا تازه مادر شده است و با مادر شدن دست و پنجه نرم میکند و میکوشد بهعنوان یک کارآگاه با این مسئله روبرو شود، برای من خیلی جالب بود، چون میدانیم در حالت عادی این تفکر هست که زنان باید با مسئله مادر شدن راحت کنار بیایند. من این واقعیت را دوست داشتم که سریال نشان میدهد مادر شدن لزوماً یک مسئله طبیعی نیست و زنان به کمک نیاز دارند؛ بنابراین واقعاً از آن لذت بردم. این که قرار بود مقابل آدریان اسکاربرو بازی کنم، نکته مهم دیگر بود چون او کاملاً بااستعداد است.»
دو کارآگاه که همدیگر را کامل میکنند
هنری میگوید او و اسکاربرو به خاطر همهگیری کووید ۱۹ نتوانستند در حضور هم برای ایفای نقشهای خود تمرین کنند. در عوض، آنها تلاش کردند از طریق زوم به پویایی بین این دو شخصیت نزدیک شوند.
هنری با خنده میگوید: «و بعد یک مکالمه تلفنی کوتاه با هم داشتیم و بعد در شرایطی که ناچار بودیم فاصله اجتماعی را رعایت کنیم، در دو متری هم در امتداد رودخانه تیمز قهوه میخوردیم و بعد سر صحنه رفتیم. از این عجیبتر نمیشد. خوشبختانه، او آدم خوبی است… بنابراین شرایط را آنقدر ساده کرد که توانستم بهراحتی نقش همکار او در سریال را بازی کنم. فکر میکنم چون مکس و پریا در دو طرف طیف قرار دارند، به روش عجیب و غریب خود مکمل همدیگر هستند.»
اسکاربرو دراینباره میگوید: «من و سونیتا احساس میکردیم قبل از شروع تصویربرداری سریال بهتر است واقعاً همدیگر را از نزدیک ببینیم؛ بنابراین با رعایت فاصله اجتماعی در مسیر تیمز قدم میزدیم. درحالیکه هر دو ماسک داشتیم، در چند متری هم پرسه میزدیم و داستان زندگیمان را برای هم تعریف میکردیم. این کار بسیار مفید و واقعاً خوب بود و از آن نقطه به بعد بهنوعی ادامه دادیم.»
هنری میگوید: «یادم میآید وقتی حضور من در سریال قطعی شد، نمایندگانم میگفتند، “اوه، احتمالاً باید سریالهای جنایی زیادی با محوریت دو همکار پلیس ببینی.” و من نمیخواستم این کار را انجام دهم. نمیخواستم مبنای شخصیت من یک شخصیت دیگر باشد که قبلاً در آنجا بوده است. میخواستم رابطه من و آدریان نحوه همراهی مکس و پریا را تعیین کند و فکر میکنم این مسئله در سریال دیده میشود، چون چیزی است که مردم دائم به آن اشاره میکنند رابطه ما در سریال است.»
نوعی شوخطبعی غیر عادی
هنری درمورد رابطه کاری مکس و پریا میگوید: «تنها راهی که میتوانم توصیف کنم این است که آنها با هم یک نفر هستند و این بسیار خوب است. احساس میکنم پریا گاهی اوقات میتواند خیلی تهاجمی یا خیلی سرسخت یا خیلی سرد باشد؛ و مکس فردی خیلی گرمتر است. وقتی این دو از قربانیان سؤال میکنند، نه آن اندازه که از مظنونین بازجویی میکنند، حضورشان همدیگر را کامل میکند. درواقع، به هر دو طرف نیاز هست چون بعضی وقتها ممکن است فضا کمی بیشازحد احساساتی شود و بنابراین نیاز است پریا وارد عمل شود. از طرف دیگر، مکس مانند دستکش بچههاست. خیلی وقتها واقعاً نرم رفتار میکند؛ پس فکر میکنم آنها بهخوبی همدیگر را تکمیل میکنند. وقتی با هم هستند، انگار یک نفر هستند.»
اسکاربرو در پاسخ به این پرسش که چرا بریتانیاییها اینقدر در خلق داستانهای معمایی خوب عمل میکنند، میگوید: «واقعاً نمیدانم، اما فکر میکنم رویکرد آمریکاییها به این ژانر هم فوقالعاده است. درواقع خود من از طرفداران سرسخت “کلمبو” همچنین سریال بریتانیایی “بازرس مورس” با بازی جان ثا هستم.»
او درمورد جذابیت «کارآگاه چلسی» توضیح میدهد: «فکر میکنم متن سریال بسیار شگفتانگیز است و نوعی حس شوخطبعی انگلیسی دارد که کاملاً خشک و غیر عادی است. معنایش است که ما میتوانیم کمی با هم بخندیم، حتی اگر چیزی جدی بهاندازه یک قتل در خط لوله باشد.»
سریالهای جنایی همچنان بسیار محبوب هستند، اما چه چیز این قصهها هواداران را علاقهمند کرده است؟ اسکاربرو میگوید: «فکر میکنم همیشه یک راز در میان است که همه آن را دوست دارند. چیزی که من درباره “کارآگاه چلسی” دوست دارم این است که شما بخش زیادی از زندگی خانوادگی آنها را میبینید. میتوانید ببینید وقتی این آدمها سر کار نیستند، چه کار میکنند. مکس دائم کار میکند. حتی وقتی سر کار نیست، یک جورهایی چیزی در حال وقوع است. شخصاً دوست دارم زندگی مردم در خانههایشان را ببینم: صدای نواختن پیانو، گاهی اوقات لیوان شراب قرمز، دست و پنجه نرم کردن با قهوهساز و رسیدگی به لولهکشی خانه.»
اسکاربرو اعتقاد دارد بخشی از جذابیت «بازرس مورس» این بود که تماشاگران میخواستند از زندگی خصوصی شخصیتها بیشتر بدانند. او فکر میکند این موضوع درباره «کارآگاه چلسی» نیز صدق میکند. «سریال “بازرس مورس” واقعاً جذاب و جالب بود. زندگی خصوصی این آدمها بهاندازه پروندههایی که درگیر آن هستند جالب است و فکر میکنم باید هم اینطور باشد. قطعاً درمورد “کارآگاه چلسی” هم همینطور است. تماشاگر واقعاً میخواهد بیشتر درمورد زندگی خصوصی سونیتا با شریک زندگیاش و فرزند آنها بداند، دقیقاً همانطور که میخواهد سناریوی جاری مکس با همسر سابقش را بداند.»
منبع: شوبیز جانکیز، تیوی فناتیک، ایآیپیتی کامیکس
تماشای آنلاین سریال «کارآگاه چلسی» در نماوا