مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
پابلو شرایبر در بیشتر دوران کودکی خود تلویزیون نداشت، چه برسد به سیستم بازی ویدیویی؛ بنابراین تا وقتی بازیگر ۴۴ ساله برای بازی در نقش اصلی سریال «هیلو» (Halo) – اقتباس تلویزیونی پارامونت پلاس از فرنچایز بسیار موفق اکسباکس مایکروسافت – استخدام نشد، واقعاً با بازی اصلی هیچ نوع آشنایی نداشت. آنوقت بود که شرایبر نشست تا در قالب یک ابرسربازِ به لحاظ ژنتیکی مهندسیشده، بازی کند: استوار یکم جان-۱۱۷، با نام مستعار «استوار» که قرار بود در اقتباس تلویزیونی در نقش او فرو برود.
شرایبر میگوید: «خیلی زود متوجه شدم چقدر با این رسانه ناآشنا هستم. چند روز اول تجربه من از بازی “هیلو” با غرغر گذشت.»
وقتی اپیزود اول سریال در ۲۴ مارس ۲۰۲۲ نمایش داده شد، نقطه اوج سفرهای پرماجرایی بود که از ۱۷ سال قبل شروع شد. پروژه در تمام آن سالها با موانع زیادی روبرو بود، ازجمله شروع آن بهعنوان یک فیلم بلند سینمایی که قرار بود به تهیهکنندگی پیتر جکسون ساخته شود، اما در دهه ۲۰۰۰ از هم پاشید؛ بعد در قالب مجموعهای تلویزیونی که در دهه ۲۰۱۰ بیش از شش سال در امبلین تلویژن در حال شکلگیری بود و درنهایت مشکلات پس از شروع تصویربرداری؛ همهگیری تولید پروژه در مجارستان را دچار وقفه کرد و باعث شد ساخت ۹ اپیزود فصل اول نزدیک به دو سال طول بکشد.
بااینحال، محبوبیت عظیم سری بازیهای «هیلو» – که از زمان عرضه با اکسباکس در نوامبر ۲۰۰۱ تاکنون بیش از شش میلیارد دلار فروش داشته است – ارزش اینهمه تلاش برای تبدیل به یک سریال تلویزیونی محبوب را داشت. پارامونت پلاس حسابی روی آن سرمایهگذاری کرده است: «هیلو» (که قبل از پخش برای فصل دوم تمدید شد) با بودجهای بیش از ۱۰ میلیون دلار برای هر اپیزود، بهراحتی قویترین بحث پارامونت پلاس تابهحال در چارچوبی است که به بچههای بزرگتر این حوزه مانند نتفلیکس، دیزنی پلاس، آمازون پرایم ویدیو و اچبیاو مکس تعلق دارد.
تانیا جایلز، مدیر برنامهریزی استریمر میگوید: «این یک حرکت برای جلب مخاطبان گسترده است. امیدوارم سریال معنای برند پارامونت پلاس را گسترش دهد.»
جایلز، «هیلو» را در کنار سریالهای محبوب پارامونت پلاس، مانند پنج سریال در حال پخشِ «پیشتازان فضا» و «۱۸۸۳» تیلور شریدان قرار میدهد – تجربیاتی بسیار جذاب که «یک پدر عاشق فوتبال میتواند با پسر نوجوانش از دیدن آن لذت ببرد» و «سریالی که برای مادران و دختران نیز جذاب است.» جایلز که خودش پسران ۱۳ و ۱۶ ساله دارد، میگوید: «این سریال من را به یک مادر واقعاً باحال تبدیل میکند.»
بااینحال تا همین چند سال گذشته، اقتباسها از بازیهای ویدیویی بهندرت «باحال» خوانده میشدند، چه برسد به این که «موفق» در نظر گرفته شوند. ضمن این که تقریباً همه آنها فیلمهای بلند سینمایی بودند، نه سریالهای تلویزیونی، اما حتی فیلمهای موفق اخیر مانند «پوکمون کارآگاه پیکاچو»، «سونیک خارپشت» و «آنچارتد» نیز شهرت اقتباسهای بازیهای ویدیویی بهعنوان نمونههایی که فقط برای سودجویی ساخته میشوند و قطعاً هواداران و غیرهواداران را ناامید میکنند، از بین نبردهاند.
اوتو بتهرست، تهیهکننده اجرایی و کارگردان سریال «هیلو» میگوید. «آنها تاریخ بسیار پردستاندازی دارند، اینطور نیست؟» او نیز مانند شرایبر قبل از این که کارگردانی اپیزود اول را بر عهده بگیرد، هرگز این بازی را انجام نداده بود و در نگاه اول، درمورد نوع ترجمه یک بازی ویدیویی مشکل داشت، یک بازی که بازیکنان را در منظر «استوار» قرار میدهد و همراه با سربازان اسپارتی همکار او با انبوهی از جنگجویان بیگانه روبرو میشود.
بتهرست میگوید: «من عصبی بودم. چگونه میتوان یک تیراندازِ اولشخص را گرفت و آن را گسترش داد؟» همانطور که بتهرست و همکارانش بهسرعت متوجه شدند، مشکل آوردن «هیلو» به تلویزیون نحوه گسترش آن نبود، درواقع کاملاً برعکس بود.
در ۶ ژوئن ۲۰۰۵، مایکروسافت در یک حرکت نمایشی که بلافاصله در هالیوود زبانزد شد، گروه کوچکی از بازیگران را با لباس زرهی کامل «استوار» به استودیوهای فیلمسازی بزرگ فرستاد. آن بازیگران با خود نسخهای از فیلمنامه «هیلو» نوشته الکس گارلند و شرایط معاملهای را داشتند که بهشدت به نفع شرکت بود.
نتیجه فیلمی با سرمایهگذاری مشترک یونیورسال و فاکس قرن بیستم و تهیهکنندگی پیتر جکسون بود که کارگردان آیندهدار، نیل بلومکمپ را برای ساخت اولین فیلم بلند سینمایی خود استخدام کرد. برابر با کتاب «نسل اکسباکس: چگونه بازیهای ویدیویی به هالیوود حمله کردند» نوشته جیمی راسل، مایکروسافت یک شریک ناآرام و به لحاظ هنری، سلطهجو بود و پروژه سینمایی درنهایت در اکتبر ۲۰۰۶ به هم خورد. (بلومکمپ و جکسون در عوض در ۲۰۰۹ فیلم «منطقه ۹» را ساختند که نامزد چهار جایزه اسکار ازجمله بهترین فیلم شد.)
تا سال ۲۰۱۱، مایکروسافت راه خود را از بانجی، توسعهدهنده اصلی بازی «هیلو» جدا و یک استودیوی داخلی به نام ۳۴۳ اینداستریز راهاندازی کرد تا فرنچایز را زنده نگه دارد. کیکی ولفکیل، مدیر کهنهکار مایکروسافت، بهعنوان بخشی از این تلاش، کاوش مجدد درمورد چگونگی گسترش بازی «هیلو» به یک اقتباس لایو اکشن – یا به قول خودش، «یک سرگرمی خطی» را از سر گرفت.
به نظر میرسد مایکروسافت و ۳۴۳ پس از ارزیابی زخمهای خود از پروژه ناموفق جکسون-بلومکپ، دو درس ارزشمند آموختند: اول، «هیلو»، یک بازی که کامل کردن آن ممکن است تا ۱۰ ساعت طول بکشد، احتمالاً در یک قالب تلویزیونی بلندمدت، مناسبتر از یک فیلم دو ساعتی است؛ دوم، خیلی بهتر است قبل از تصمیمگیری درباره یک فیلمنامه تمامشده، همکاران خود را پیدا کرد.
بنابراین دان ماتریک که در آن زمان رئیس واحد اکسباکس مایکروسافت بود با دوستش استیون اسپیلبرگ که خود یک گیمر پرشور و از طرفداران بازی «هیلو» بود، تماس گرفت. کمی بعد مدیران ۳۴۳ خود را در حالی دیدند که ایده یک سریال تلویزیونی بر مبنای بازی را با جاستین فالوی و داریل فرانک، روسای امبلین تلویژن در میان میگذارند.
فالوی میگوید: «آنها اجازه گرفتند قبل از ما وارد اتاق شوند و میز کنفرانس بزرگ را با مجموعه بازیهای “هیلو” پوشاندند.»
آن مجموعه – یک حماسه علمی تخیلی وسیع که صدها هزار سال را در برمیگیرد و شامل موجودات بیگانه باستانی است که ساختارهای حلقهایشکل غولآسا به نام آرایش هیلو شکل دادهاند – به همان اندازه که به دهها رمان، کتاب مصور، راهنما و دائرهالمعارف جامع ارجاع میدهد، به خود بازیها نیز استناد میکند. فالوی به یاد میآورد: «راهروهای پرپیچ و خمی بود، بسیار بینظیر بود.»
به گفته سازندگان سریال، درواقع اسطورهشناسی گسترده بازی «هیلو» است که آن را از سایر بازیهای ویدیویی متمایز و بهعنوان منبع یک کار تلویزیونی، فوقالعاده جذاب میکند. بسیاری از سازندگان اصلی سریال چند روز را در مقر ۳۴۳ در خارج از سیاتل گذراندند تا با دنیای این بازی آشنا شوند.
استیون کین، یکی از سازندگان فصل اول سریال میگوید: «ما به بازی نگاه نکردیم. درباره بازی صحبت نکردیم. درمورد شخصیتها و جهان آن صحبت کردیم؛ بنابراین هرگز به این خاطر که قرار است از روی یک بازی سریال بسازیم، احساس محدودیت نکردم.»
شرایبر اضافه میکند: «پرمایگی و عمق جهان بازی “هیلو” بهنوعی گیجکننده و فوقالعاده هیجانانگیز بود؛ بنابراین برای روایت قصه سریال از قبل زمینهای فراوان داشتیم.»
گفته میشود یکی از مواردی که مایکروسافت در اقتباس سینمایی ناموفق خیلی روی آن تأکید داشت، وفاداری کامل به پیشداستان بازی «هیلو» بود، اما ولفکیل میگوید ۳۴۳ و امبلین در همان مراحل اولیه تولید یک تصمیم مهم گرفتند: درحالیکه سریال تا حد بسیار زیادی از اسطورهشناسی نشئت میگیرد، مسیر قصهگویی جداگانه خود را ترسیم میکند، چیزی نظیر آنچه مارول استودیوز از هزاران قصه مصور مارول برای خلق «جهان سینمایی مارول» استفاده میکند. واقعیت این بود که نمیشد تاریخ ۲۰ ساله بازی «هیلو» را به تلویزیون آورد، چرا که به قول بتهرست، «بازی یک رسانه کاملاً متفاوت است.»
در اوایل دهه ۲۰۱۰، مایکروسافت برای مدتی کوتاه به این فکر میکرد که با واحد «اکسباکس اینترتینمنت استودیوز» خود وارد فضای استریمینگ شود. بااینحال، وقتی در ۲۰۱۴ تولید «هیلو» بهطور رسمی به شوتایم رسید، مایکروسافت، اکسباکس اینترتینمنت استودیوز را تعطیل کرد.
مایکروسافت در ابتدا اعلام کرد سریال «هیلو» پاییز ۲۰۱۵ نمایش داده میشود. به گفته ولفکیل، نسخههای اولیه سریال با خطوط داستانی متمرکز بر زندگی شخصی ابرسربازان اسپارتی، بیشتر به فضای یک سریال کلاسیک شوتایم متمایل بود. او میگوید: «کاوش عمیق در زندگی شخصی آنها شاید چیزی باشد که در فصل دو یا فصل سه بیاید.»
کین میگوید: «بزرگترین مانع این بود که با “استوار”، اسپارتان اصلی چه کار کنیم. در بازیها، دیدگاه اولشخص، “استوار” را به پوستهای برای بازیکن تبدیل میکند. او میتواند همهکس باشد. تو، من، یک دختر شش ساله یا یک نوجوان ۱۵ ساله در هر کشوری. هر کسی که بازی را انجام میدهد “استوار” است.»
این برای یک شخصیت در یک بازی عالی و برای یک سریال داستانی کُشنده است، اما وقتی کایل کیلن در ۲۰۱۸ بهعنوان برنامهساز وارد پروژه شد، یک مسیر روایی زیرکانه طراحی کرد که دیانای بازی ویدیویی را در آغوش میگرفت: «استوار» مثل یک رمز کامل شروع میکند. او طوری طراحی شده است که فاقد فردیت باشد و بقیه فصل، بهآرامی جای خالی را پر میکند.
کین که در ۲۰۱۹ بهعنوان یکی از سازندگان سریال به پروژه پیوست، میگوید: «ما داستانی درباره مردی را تعریف میکنیم که جنبه انسانی خود را کشف میکند. “استوار” با این کار از تماشاگر نیز دعوت میکند انسانیت او را کشف کند.»
درنهایت، فیلمنامه به جایی میرسد که عمیقاً در این شخصیت فرو میرود و این سؤال را طرح میکند که هزینه تبدیل انسانها به ماشینهای کشتار چقدر است؟
حتی پسازآن که کیلن داستان اصلی را شکل داد، مشخص شد به تصویر کشیدن سفر شخصی «استوار» در یک حماسه علمی تخیلی پر و پیچ و خم که شامل چند جناح متخاصم و گونههای گسترده موجودات بیگانه است، کار آسانی نیست. تأخیر در تولید باعث شد روپرت وایت، کارگردان اصلی در دسامبر ۲۰۱۸ از پروژه کنارهگیری کند. کیلن نیز در ۲۰۱۹ از سریال جدا شد چون نمیخواست خانوادهاش را به خاطر یک تولید طولانی در بوداپست تنها بگذارد.
کین میگوید: «به من گفتند ممکن است مجبور شویم پنج یا شش ماه در مجارستان بمانیم. به لطف همهگیری، من حدود دو سال آنجا بودم.» کین تخمین میزند در آن مدت بیش از ۲۶۵ پیشنویس از ۹ اپیزود اول را نوشت و همهچیز را از نیاز به تولید گسترده گرفته تا موارد مورد نظر ۳۴۳ و اسپیلبرگ و میل به جمعآوری هرچه بیشتر اسطورههای «هیلو» متعادل کرد. بعد در فوریه ۲۰۲۱، شرکت مادر شوتایم – زمانی ویاکامسیبیاس، حالا پارامونت گلوبال – اعلام کرد «هیلو» به پارامونت پلاس منتقل میشود. از سوی دیگر، کین نیز پس از پایان فصل اول، از سمت خود کنارهگیری کرد و قرار شد دیوید وینر فصل دوم را بسازد.
درنهایت، شرایبر برای حضور مجدد در نقش «استوار» خود را آماده میکند و در عین حال امیدوار است بازیکن بهتری باشد. او با خنده میگوید: «راستش را بگویم، نمیدانم حالا میتوانم “هیلو” را بهتر بازی کنم یا نه.»
منبع: ورایتی (آدام بی. وری)