مجله نماوا، حسین آریانی
فیلم «مرا گناهکار بدان» داستان واقعی محاكمه بزهكاری به نام «جكی دینورشیو» است كه در طول محاكمهای بین سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۸۸ كه طولانیترین محاكمه در تاریخ قضایی آمریكا محسوب میشود، خود به وكالت و دفاع از خود پرداخت. او كه فردی كمسواد بود با دفاعیات ساده، بذلهگویانه و عجیبش (که همه بر اساس مستندات دادگاه و دفاعیات دینورشیوی واقعی تنظیم شدهاند) موجب شد که جلسات دادگاه، حال و هوا و فضایی متفاوت با دادگاههای معمول پیدا کنند.
«مرا گناهکار بدان» بیاختیار بیننده را به یاد فیلم اولِ سیدنی لومت، «دوازده مرد خشمگین» (۱۹۵۷) میاندازد كه اتفاقا داستان آن فیلم هم در فضای یک دادگاه میگذشت و لومتِ فقید در كهنسالی نشان داد كه چطور مانند دوران جوانیاش هنوز هم میتواند یک مضمون قضایی و حقوقی را در فضای بسته یک دادگاه به گونهای كارگردانی كند که مخاطب مشتاقانه و بدون لحظهای درنگ و کسالت تا پایان به تماشایش بنشیند.
برای این كه فضای محدود و محصور دادگاه و بحثهای حقوقی رد و بدل شده در آن خستهكننده نشود لومت تمهیدات مؤثری را در فیلمش به كار گرفته است. یكی از این تمهیدات شخصیتپردازی ملموس و موثر «جكی دینورشیو» (و به خوبی انعکاس یافته در بازی تاثیرگذار «وین دیزل») در طول فیلم است كه با برخوردهای بذلهگویانه و منطق بدوی ولی مجابکننده و تأثیرگذارش که با دقت و ظرافت کارگردانی شده، به فیلم فضایی جذاب و در عین حال غافلگیرکنندهای بخشیده است.
به غیر از «جكی دینورشیو» شخصیتهای دیگر فیلم هم شخصیتپردازی (و اجرایی) کم و بیش مناسب دارند. بخصوص وكیل مدافع كوتاه قامتی كه به کل قضیه محاکمه و برگزاری جلسات دادگاه جلوهای هجوآمیز داده است. ظاهر متفاوت وکیل وقتی با نكتهسنجی خاصش آمیخته میشود، به تركیبِ متناقض و شیرینی میانجامد. میتوانیم به صحنهای اشاره كنیم كه او اشتباه یكی از شهود در مورد سخنان ماكیاولی را با ارجاع به كتابی بر ملا میسازد. لومت هوشمندانه، از ظرفیت بالقوه هیچ شخصیتی برای تنوع بخشیدن به فضای دادگاه وجذاب کردن آن صرف نظر نمیکند.
تمهید دیگری که لومت به کار گرفته تا مخاطب از صحنههای ساکن دادگاه احساس خستگی و ملال نکند، استفاده از نماهایی متنوع و غیرتکراری و حرکات متنوع و موثر دوربین است. بهعنوان مثال حرکتهای افقی دوربین در نماهایی از متهمان از پُشت جایگاه شهود را به یاد بیاورید که علاوه بر ایجاد دینامیسم بصری، موجب میشود مخاطب به جز نماهای متوسط و نزدیک از متهمان، گاهی تمام آنها را در یک قاب و تحت فشار روانی و اتمسفر سنگین جریان محاکمه ببیند.
صحنههای خارج از دادگاه در «مرا گناهکار بدان» هم درحقیقت پاساژهایی هستند که از سویی جلسات دادگاه را به هم پیوند میدهند و از سویی دیگر با تغییر لوکیشن، سکون فضای دادگاه را به شکل دیگری در هم میشکنند. در این زمینه مثلا میتوانیم به صحنهی تاثیرگذاری چون ملاقات «دینورشیو» با همسرش اشاره کنیم.
از نقاط قوت دیگرِ «مرا گناهکار بدان» شکستن برخی از قراردادها و کلیشهها است. «مرا گناهکار بدان» نقش متداول و همیشگی برخی از شخصیتها را تغییر میدهد. شخصیت بزهكار در موضع عدالت و مردان قانون در موقعیتِ ظلم و بیعدالتی قرار میگیرند. دلیل این مسئله هم روشن است. اجرای قانون و حتی اثبات جرم به روشهای ظالمانه، عین بیقانونی و بیعدالتی است.
آیا همگی مردان قانون به شعارهای خود مبنی بر اطاعت از قانون و پیروی از انسانیت و حفاظت از جامعه در مقام عمل هم پایبند هستند؟ آیا یک مرد قانون مجاز است برای اثبات جرم متهمان آن قدر، شاهدی را آزار دهد که او را بر علیه متهمان برانگیزد؟ آیا برای یک مرد قانون باید تنها پیروز شدن در دادگاه اهمیت داشته باشد، یا عمل به شعارهایی كه مرتب در مدح انسانیت، تكرارشان میكند؟ این گوشهای از سئوالاتی است که فیلم «مرا گناهکار بدان» در ذهن مخاطب ایجاد میکند.
«دینورشیو» با وجود اینکه یک بزهكار است اما به اصول خاص خود (چه درست و چه غلط) در هر شرایطی پایبند است و میان حرف و عملش برخلاف شخصیتهای دیگر فیلم تفاوت چندانی به چشم نمیخورد. حرف از وفاداری و عشق ورزیدن به دوستانش میزند و در عمل هم چنین میكند. البته گاه در بُعد احساساتگرایانهی شخصیت «دینورشیو» افراط میشود؛ به گونهای که در برخی از لحظات فیلم نمیتوان او را در هیات یک قاچاقچی حرفهای مواد مخدر به جای آورد.
در یك نگاه كلی «مرا گناهکار بدان» فیلم خوبی است. البته شاید این فیلم متعلق به دوران اوج فیلمسازی سیدنی لومت نباشد ولی به هر حال فیلم استاندارد و قابل توجهی است. در کارنامه فیلمسازی لومت هم در اواخر دوران کاریاش مثل فیلمسازان دیگر نوساناتی به لحاظ کیفی به چشم میخورد. ولی در این میان این مسئله غیر قابل انکار است که در آن مقطع زمانی، «مرا گناهکار بدان» نشان داد که لومت فقید در هشتاد و دو سالگی هم مانند دوران جوانی، حرفهایی برای گفتن دارد و همچنان جلوههایی از خلاقیت و چیرهدستی در فیلمهایش قابل مشاهده است.