مجله نماوا، مهگان فرهنگ
«روح» (Soul) انیمیشن خاص و متفاوتی نیست اما دلنشین است و ما را با چالش اندیشه درباره زندگیمان روبرو میسازد. پیتر تراورس درباره این اثر در ایبیسی گفته بود: «اولین اثر بلند استودیو پیکسار با تیم بازیگرانی که عمدتا سیاهپوست هستند و یک بازیگر سیاهپوست نقش اصلی را برعهده دارد -جیمی فاکس فوقالعاده- آن هم با داستانی که درباره ریشههای موسیقی جاز است و معنای زندگی و مرگ را به تصویر میکشد. این اوج موفقیت در دنیای انیمیشن محسوب میشود.»
این انیمیشن در سال ۲۰۲۰ توسط پیت داکتر (Pete Docter) با همکاری کمپ پاورز (Kemp Powers) ساخته شده است. پیت داکتر، کارگردان، فیلمنامهنویس، صداپیشه و یکی از مدیران ارشد خلاق پیکسار است. او در کارنامهاش کارگردانی پویانماییهای «شرکت هیولاها» (۲۰۰۱)، «بالا» (۲۰۰۹)، «درون و برون» (۲۰۱۵) و «روح» (۲۰۲۰) را دارد و بهعنوان شخصیت کلیدی در پیکسار حضور دارد. انیمیشن «روح» در زمانی که کرونا همه چیز را تحتالشعاع قرار داده توانست رکورد فروش در دوران کرونا را بشکند. این فیلم در اسکار 2021 برنده دو اسکار (بهترین انیمیشن و بهترین موسیقی) شد.
داستان انیمیشن «روح»، درباره جو گاردنر با بازی جیمی فاکس، معلم نوازندگی یک گروه موسیقی در دبیرستان است. جو همیشه آرزوی اجرای موسیقی جاز بر صحنه را دارد که با تحت تاثیر قرار دادن دیگر موسیقیدانان جاز، در یک تمرین آزاد، این فرصت نصیبش میشود و خود را برای رویارویی با آرزوهایش آماده میکند که ناگهان اتفاقی میافتد و طی حادثهای روح گاردنر از بدنش جدا و به مکانی دیگر منتقل میشود. مکانی که در آن روحها رشد میکنند و قبل از انتقال به کالبد نوزادان تازه متولد شده، شور و اشتیاق برای زندگی پیدا میکنند! گاردنر برای بازگشت به زمین باید بر روی ۲۲ کار کند. غافل از اینکه ۲۲، پس از سالها ماندن در آنجا، دیدش نسبت به زندگی عوض شده و درکی از مفاهیم زندگی ندارد. او تنها راه نجات خود را تحول ۲۲ میداند.
جیمی فاکس در نقش جو گاردنر معلم موسیقی، تینا فی در نقش ۲۲ یک روح سرگردان، فیلیسیا رشاد در نقش مادر جو، داوید دیگز در نقش پاول، در این انیمیشن به ایفای نقش پرداختهاند.
فیلمنامه این انیمیشن به فلسفه وجود، معنویت زندگی و جهان دیگر و زندگی اخروی، برزخ، خلسه، تعالی روح، شکلگیری و ماهیت وجودی انسانها میپردازد. به هیچ ایدئولوژیای در دنیا با موضوع مرگ و جهان پس از مرگ، توهین نمیکند. فیلم درباره این موضوع در قالب انیمیشن به زبان انیمیشن صحبت میکند و بهراحتی میتواند مخاطبین سنین پایین را نیز تحت تاثیر قرار دهد. به لحاظ ساختاری میتوان فیلم را به دیگر اثر پیکسار یعنی «درون و برون» شبیه دانست.
اما در بحث ماهیت و محتوا، روح به انیمیشن «کوکو» هم نزدیک است. «کوکو» اگرچه زبان کودکانه و جذابی دارد و به یکی از آیینهای سنتی مکزیکیها اشاره دارد اما در بحث روح و سیر و سلوک و از همه مهمتر موسیقی، زبان مشترک با «روح» دارد.
بسیاری انیمیشن «روح» را اثری شاخص نمیدانند اما آن را درخور توجه و تفکر میدانند. فضاسازی و شخصیتپردازی در روح بسیار ارزشمند و جدید است. در «روح» مفاهیم به خوبی یکی پس از دیگری بیان میشوند. ۲۲ با صدای تینا فی (Tina Fey) که تا انتهای فیلم با جو همراه است شخصیتی خاص دارد؛ او سالها نتوانسته زندگی کند و هیچکس نتوانسته به او الهامی برای زندگی بر روی زمین بدهد. اگر چه با شخصیتهایی چون مادر ترزا، آبراهام لینکلن و محمدعلی کلی و… همراه بوده و حتی آنها را به ستوه آورده و هیچکدام نتوانستهاند به ۲۲ کمک کنند که به زندگی فکر کند.
برای هیچکس شناخت تصویری از آن جهان وجود ندارد و همه مفاهیم، انتزاعی تلقی میشوند؛ در نتیجه شخصیتها هم دارای کاراکترهای خاص و انتزاعی هستند. فضاهای سیال، نرم و قابل تغییر و مورفهای زیبای انیمیشنی در فضای آن جهان دیده میشود. رفتن روح انسان به آن جهان از راهرو و پلکانی که با نور هدایت میشود. ترک این جهان و جزئی از کل بودن، یکی شدن با کل، در بده بستانهای فیلمنامه به خوبی دیده میشود.
و در این میان شخصیت تری (Rachel House) که با چرتکهاش همیشه در حال حساب و کتاب است و چیزی از زیر دستش به خطا نرفته و ادعای دقت در امور بده و بستان روح آدمیان را دارد، بسیار جالب است و حتی مورد توجه مخاطب قرار میگیرد.
تری تنها کسی است که به لحاظ فرم ظاهری نیز با دیگر شخصیتهای آن دنیا فرق دارد؛ جدی و دقیق است. قد و قامتش بلند نیست و مانند یک بازرس میداند باید کجا برود و چه کار بکند و تا لحظهای که نام جو را پیدا نکرده آرام و قرار ندارد.
فلسفه زندگانی، زندگی زیباست و یا جریانات پوچی همه به خوبی نشان داده می شوند. به عنوان مثال فضایی که مربوط به کویر است که در آن موجوداتی عجیب و غریب و بیهدف قدم میزنند؛ موجودات بیهدف که بزرگتر و خشمگینتر میشوند.
مونویند که گراهام نورتون (Graham Norton) جای او صحبت میکند یکی از شخصیتهای عجیب بین این جهان و آن جهان است. طنازی خودش را دارد و تلاش میکند جو را به زمین برگرداند. او ناخدای کشتی بزرگی است که در کویر آن جهان به برخی از روحهای سرگردان کمک میکند.
بهطور کلی طراحی صحنهها و گرافیک این انیمیشن بسیار خوب است. فضای معماری شهری، شلوغی، سردرگمیها و خستگیهای مردم در مترو، شلوغی شهر، خیاطخانه مادر جو، بیمارستان و حتی کلاس درس جو همه دارای فضایی طبیعی هستند اما دنیای پیش از تولد و راه رفتن به سمت جهان پس از مرگ دارای فضاسازی متفاوتی است که میتواند مخاطب را بیحوصله کند؛ اما همانطور که گفته شد نوع قصه و هیجانات داستانی، آن را پیش میبرد. طراحی شخصیت فرشتگان (معلمها، یا هر اسم دیگری که میشود بنا به هر عقیده یا آئین روی آنها گذاشت) بسیار جالب و متفاوت است. همان مفاهیم انتزاعی از جهانی که ندیدهایم.
گروه سازنده در رابطه با فضای پوچی با نشان دادن کویر و کشتی نجاتی که با آن جادوگران بدون مرز گاهی به برخی از روحها کمک میکنند، این فضا را خلق میکنند. این کشتی رنگهای امیدبخش و شادی دارد. موجوداتی که در این فضا طراحی شدهاند تیره هستند و بزرگتر و خشمگینتر میشوند و این دقیقا با روحیات و نوع زندگی انسانهای افسرده رابطهای مستقیم دارد.
شخصیتهای راهنماها یا معلمان سیال هستند نه جامد هستند نه مایع و با خطوطی ساده و حرکاتی نرم حرکت میکنند و راه میروند. اشاره به جهان پس از مرگ و بالا رفتن در صحنهای که جو روی پلکانی که به صورت خطوطی روشن است به سمت بالا می رود، زیبا و نمادین است.
روند داستان و شخصیتها بهخوبی پیش میروند، هیچ حرکت یا رفتار و شخصیتی زیادی نیست و همه براساس نظم، سر جای خود قرار دارند. اگر چه درنهایت به تکامل و همنشینی انسانها و تاثیرات بر هم، نیز در این انیمیشن اشاره بسیار میشود بهگونهای که جو به ۲۲ کمک میکند و راهنماها هم به جو کمک میکنند تا به زندگی خود برگردد. جو دوست دارد در زندگیاش لحظه لحظه زندگی کند.
فیلم مناسب نوجوانان است اما برای بزرگسالان دلنشینتر است. چرا که دنیای کودکان، نیاز به بزرگسالان متفکر و اهل اندیشهِ درست دارد. فیلم شیرین و دلپذیر است. در این رابطه پیتر بردشاو در اکتبر ۲۰۲۰ در گاردین نوشت: «در این فیلم همه چیز سرحال است، پایانی فراتر از سنتهای هالیوودی دارد و می توان گفت که این یک فیلم شیرین، شاد و ملایم و دوستداشتنی است.»