آمیتاب باچان بدون شک یکی از بزرگترین و مشهورترین نامها در تاریخ سینمای هند است. او در آغاز در دهه هفتاد با فیلمهایی نظیر زنجیر Zanjeer، دیوار Deewaar و شعله Sholay به محبوبیت دست پیدا کرد. همچنین در این بازه زمانی بود که از جانب مخاطبان به او لقب “مرد جوان عصبانی” داده شد. او تحت عنوان شاهنشاه بالیوود نیز نام گرفت. آمیتاب باچان به موفقیتی ورای فیلمهایش دست یافته است که برای سالهای متمادی یک رویای دور و دراز برای دیگر بازیگران باقی خواهد ماند.
بهعنوان مثال اگر در مورد تاریخچه او در Filmfare بحث کنید، این بازیگر ۱۵ جایزه به نام خود ثبت کرده است. او همچنین رکورددار بیشترین نامزدی جایزه بازیگری در بین همه ردههای اصلی بازیگری در Filmfare بوده است؛ با ۴۱ نامزدی تا به اینجا. بنابراین پس از گذشت ۵۰ سال از اکران اولین فیلم آمیتاب باچان، هفت هندی Saat Hindustani محصول سال ۱۹۶۹، ما تصمیم گرفتیم سی فیلم برتر او را که توسط مخاطبان وبسایت IMDb رتبهبندی شدهاند، مرور کنیم.
هشدار؛ توضیحات ارائهشده در هر قسمت، داستان فیلم را لو میدهند.
۱ – سعادت ۱۹۷۱ Anand
سعادت داستان یک بیمار لاعلاج را روایت میکند که به گسترش عشق و خوشبختی در میان مردم اعتقاد داشت. دکتر بهاسکار بانرجی (آمیتاب باچان) پزشکی است که از حرفه خود ناراحت است زیرا نمیتواند جان بسیاری از افراد فقیر را نجات دهد. یک روز، او با آناند (راجش خانا)، یک بیمار سرطانی، ملاقات میکند. مسیر آناند و بهاسکار به یکدیگر پیوند میخورد و آناند به او کمک میکند که عشق خود را به زنی که دوستش داشت، ابراز کند. با گذشت زمان، وضعیت آناند رو به وخامت میرود و او تسلیم مرگ میشود. با این حال پس از درگذشت آناند، همه از او بهعنوان شخصیتی درخشان و پرشور یاد میکنند که چیزی جز عشق ورزیدن نمیدانست. این فیلم آمیتاب باچان، شما را به سفری بهواقع خاص میبرد چراکه همزمان میخندید، گریه میکنید، آواز میخوانید و راه و رسم زندگی کردن را از آناند میآموزید. آمیتاب باچان و راجش خانا، هر دو در این فیلم بسیار عالی هستند.
۲ – دزدکی دزدکی ۱۹۷۵ Chupke Chupke
دزدکی دزدکی بازسازی یک فیلم بنگالی بهنام Chhadmabeshi به کارگردانی هریشیکش موکرجی است و ستارههایی نظیر درمندرا، شارمیلا تاگور، آمیتاب باچان، جایا باچان، اوم پراکاش، اوشا کیران، دیوید آبراهام چولکار، آسرانی و کشتو موکرجی در آن به ایفای نقش پرداختهاند. در این فیلم، ما شوهر تازهازدواجکردهای را میبینیم که با حمایت کامل همسر و دوستانش با خانواده همسرش شوخی میکند. درمندرا و آمیتاب باچان در این فیلم بهواقع شگفتانگیزند و زمانسنجی کمیکشان چیزی فوقالعاده است.
۳ – صورتی ۲۰۱۶ Pink
مینال (تاپسی پانو)، فلک (کیرتی کولهاری) و آندرا (آندرا تاریانگ) سه زن مستقلی هستند که با هم زندگی میکنند. یک شب، مینال توسط رجویر (انگاد بدی) مورد آزار جنسی قرار میگیرد اما او موفق میشود بههمراه سه دوست خود فرار کند. دختران میخواهند انتقام کارهای او را بگیرند و از وکیل دیپاک سهگال برای مبارزه در این پرونده کمک میگیرند. بازیگران، اجراهای بهواقع فوقالعادهای را در صورتی به نمایش گذاشتهاند. حتی اگر در این فیلم آمیتاب باچان، تاپسی پانو اجرای درخشانی داشته باشد، تصویرسازی آمیتاب باچان در نقش این وکیل قاطع مطمئناً فراتر از حد انتظار خواهد بود. بهطور خلاصه، این فیلم میکوشد توضیح دهد که وقتی دختری به شما نه میگوید (حال میخواهد هرکسی باشد) یعنی حرف او دقیقاً به معنای نه است.
۴ – سیاه ۲۰۰۵ Black
فیلم سیاه به کارگردانی سانجای لیلا بانسالی، روایتگر داستان میشل مکنالی (رانی موکرجی)، یک زن نابینا، لال و ناشنوا، و معلم او، دبراج ساهی (آمیتاب باچان) است. زندگی میشل تقریباً بهمانند زندگی در یک جهنم بود تا اینکه با دبراج آشنا شد؛ دبراج اندکی نور به زندگی تاریک او وارد کرد. جدا از کارگردانی درخشان، عملکرد دو بازیگر اصلی این فیلم، بهواقع جایگاهی در قلوب مردم ایجاد کرد. رانی موکرجی در به تصویر کشیدن استیصالی که یک فرد ناشنوا، لال و نابینا احساس میکند موفق عمل کرد و آمیتاب باچان در نقش معلم وی، یک شخصیت الهامبخش را جلوه میدهد.
۵ – شعله ۱۹۷۵ Sholay
در مورد شعله چیزی بیشتر از آنچه که تا به امروز گفته شده است، وجود ندارد. این فیلم احتمالاً محبوبترین فیلم در تاریخ سینمای هند است. صحنهپردازی فیلم در یک روستای کوچک واقع شده که بهطور مداوم توسط یک راهزن بهنام جبار سینگ (امجد خان) و گروهش مورد حملات پیدرپی قرار میگیرد. تاکور بالدو سینگ (سانجیو کومار) با هدف مقابله با جبار سینگ، دو یاغی بهنامهای جی (آمیتاب باچان) و ویرو (درمندرا) را استخدام میکند. کمدی، اکشن، درام، عاشقانه و البته دوستی، همه به میزان زیاد در این فیلم وجود دارد. آمیتاب باچان در نقش جیِ خونسرد و درونگرا همانقدر شایسته تحسین است که ویرو خوشسخن بهتصویرکشیدهشده توسط درمندرا، سزاوار تعریف و تمجید است.
۶ – دیوار ۱۹۷۵ Deewar
دیوار داستان دو برادر بهنامهای ویجی ورما (آمیتاب باچان) و راوی ورما (شاشی کاپور) را روایت میکند. راوی یک بازرس پلیس میشود حال آنکه ویجی به یکی از چهرههای برجسته دنیای جنایتکاران بدل میگردد. اینکه بگوییم آمیتاب باچان در دیوار خوب بازی کرده، مثل این است که بگوییم آبشار نیاگارا یک آبشار است. بله، این عبارت یک واقعیت بدیهی است اما در بیان بزرگی مقیاس، عدالت را رعایت نمیکند. بسیاری از طرفداران آمیتاب باچان تا این لحظه، نقشآفرینی او در دیوار را بهعنوان بهترین اجرای وی ارزیابی میکردهاند. صحنه مبارزه او در انبار، تا به امروز بیشترین میزان کپی را در پی داشته است.
۷ – بادلا ۲۰۱۹ Badla
یک کارآفرین جوان خود را با جسد معشوق مردهاش محبوس در یک اتاق هتل مییابد و در این لحظه میپندارد که دچار مشکل شده است. او یک وکیل استخدام میکند تا به او کمک کند که متوجه شود واقعاً چه اتفاقی افتاده است. بادلا اقتباسی رسمی از یک فیلم اسپانیایی بهنام مهمان نامرئی The Invisible Guest محصول سال ۲۰۱۷ است و ستارههایی چون تاپسی پانو و آمیتاب باچان در نقشهای اصلی آن حضور دارند. این فیلم دومین همکاری این زوج بعد از صورتی Pink بود. سوجوی گوش با این فیلم بهواقع خودش را ارتقا میدهد و بادلا با اجراهایی از یک گروه بازیگری جداً مستعد پشتیبانی شده است. این عوامل کمک کردهاند تا این فیلم آمیتاب باچان، به یک تریلر مهیج و پرتنش تبدیل شود.
۸ – غرور ۱۹۷۳ Abhimaan
آمیتاب باچان در این فیلم نقش یک خواننده محبوب را بازی کرد؛ کسی که سقوط میکند و با زنی جوان و بااستعداد ازدواج میکند که او هم علاقه زیادی به خوانندگی دارد. نقش این زن را جایا باچان در این فیلم ایفا کرده است. بعد از ازدواج، حرفه او نابود میشود و این زن از شوهرش پیشی میگیرد و در اینجاست که مشکلات آغاز میشود. خودپسندی، نفرت، حسادت، رشک و خشم به رابطه زیبایی که این زوج زمانی با یکدیگر تجربه کرده بودند، آسیب میرساند. آمیتاب باچان در نقش این شوهر حسود بازی درجه یکی را ارائه کرده است. با این حال، جایا باچان در نقش زنی که بهواسطه رفتار همسرش به غم و محنت دچار شده، تمام توجهات را به سمت خود جلب کرده است.
۹ – دون ۱۹۷۸ Don
دون (آمیتاب باچان)، یک مجرم فراری است که در تعقیبوگریز پلیس جانش را از دست میدهد. دیاسپی دسیلوا از مرگ او مطلع است و برای به دست گرفتن کنترل دارودسته او، ویجی (آمیتاب باچان) را آموزش میدهد که بسیار شبیه به دون است. بدین ترتیب او دون را برمیگرداند که بهعنوان خبرچینش عمل کند. این فیلم قرار بوده یک نمایش خالص ماسالا باشد، اما بازی آمیتاب باچان آن را فراتر از همه اینها ساخته است. این بازیگر یکبار دیگر همهفنحریفی خود را به رخ میکشد چراکه او در این فیلم، بهراحتی توانست هر دو نقش را به اجرا درآورد.
۱۰ – نیزه سهشاخه ۱۹۷۸ Trishul
ویجی (آمیتاب باچان) پسر نامشروع راج کومار گوپتا (سانجیو کومار) و شانتی (وحیده رحمان) است. راج، شانتی را عمیقاً دوست میداشت، با این حال، طمع پول بر سر راهش قرار گرفت و او در نهایت با یک وارث ثروتمند ازدواج کرد. سالها بعد، ویجی دوباره برمیگردد تا انتقام کارهای پدرش را از او بگیرد. این فیلم بهوضوح به آمیتاب باچان تعلق دارد و او یک بازی خالص را ارائه کرده است. او در نقش ویجیِ بهشدت صدمهدیده آماده است هرچیزی را برای انتقامش قربانی کند. او به بینندگان اجازه میدهد درد، غرور و عزمش را درک کنند. این فیلم احساسات، قصهگویی و موسیقی فوقالعادهای دارد …. هرآنچه که از یک فیلم یاش چوپرا انتظار دارید.
۱۱ – مسیر آتش ۱۹۹۰ Agneepath
پدر ویجی (آمیتاب باچان) بهطرز وحشیانهای توسط روستاییان بدون محاکمه مجازات میشود پس از آنکه رئیس گانگسترها، کانچا چینا (دنی دنزوگپنا) به وی تهمت میزند و خانوادهاش مجبور به فرار میشوند. در همان لحظه، ویجی قسم میخورد که انتقام خود را از او بگیرد. او با بالا رفتن از نردبان ترقی پیدا میکند و تبدیل به یکی از بزرگترین گانگسترهای آن حوالی میشود که تنها هدفش بازگشت به سوی کانچا چینا است. آمیتاب باچان با ویجی دیناناس چاوهان (گانگستری که مغرور، سرسخت و بی ادب است اما قلبی از جنس طلا دارد) به آواتار مرد جوان عصبانی خود باز میگردد. عنوان فیلم از شعر هریوانش رای باچان (پدر آمیتاب)، Agneepath (مسیر آتش) الهام گرفته شده است. این فیلم همچنین به آمیتاب باچان کمک کرد تا اولین جایزه ملی خود را دریافت کند.
۱۲ – پیکو ۲۰۱۵ Piku
پیکو یک فیلم دلگرمکننده درباره روابط بین پدر و دختر است. طرح داستانی آن حول یک دختر بهنام پیکو (دیپیکا پادوکونه) میگردد و همچنین مشکلاتی که بهدلیل کجخلقیهای همیشگی پدر هفتادسالهاش، بهاسکار (آمیتاب باچان)، با آنها مواجه میشود. پیکو یک مکتب کهن جذاب با آن دارد؛ شوجیت سیرکار چیزی میآفریند که با هرکسی و هربینندهای مرتبط خواهد بود. فیلمی مانند پیکو به ما یادآوری میکند که چرا آمیتاب باچان؛ او به سادگی باعث میشود تماشای فیلم لذتبخش باشد. در سراسر این فیلمِ آمیتاب باچان، حتی یکبار هم احساس نمیکنید که او در حال بازیگری است. همه اینها بسیار واقعی، بسیار ملموس، بسیار اصیل و بسیار ساده احساس میشوند.
۱۳ – سرکار ۲۰۰۵ Sarkar
سرکار، که اغلب آن را نسخه هندی پدرخوانده Godfather مینامند، فیلمی است که حول یک مرد میچرخد؛ کسی که قدرت و اقتدارش تقریباً موازی با دولت بمبئی واقع شده است. هنگامی که برای او پاپوش درست میکنند، پسرش پا به میدان میگذارد تا علیه دشمنانش بجنگد. سرکار بهعنوان یکی از بهترین کارهای رام گوپال وارما تا به امروز شناخته میشود. آمیتاب باچان در عنصر کامل خودش قرار گرفته است؛ او نقش یک دان را بازی میکند که از قدرت تحت کنترلش آگاه است. آبیشک باچان در نقش پسر مطیع او، بازی خوبی را ارائه میکند. این فیلمِ آمیتاب باچان، یک تم بسیار تاریک و تندوتیز دارد که طرح داستانی فیلم را بهطور کامل روایت میکند.
۱۴ – میلی ۱۹۷۵ Mili
شخار دیال (آمیتاب باچان) به محله جدیدی نقل مکان کرده است اما به نظر نمیرسد که از این تغییر، خیلی خوشحال باشد. او سکوت و تنهایی را ترجیح میدهد اما بهجای آن سروصدای دائمی مییابد. خیلی زود همسایهاش، میلی، وارد زندگی او میشود و همه چیز را تغییر میدهد. در ابتدا، او سعی میکند دوری کند اما بعداً نسبت به او احساساتی پیدا میکند. وقتی او تصمیم گرفت از این خانم جوان خواستگاری کند، در مییابد که تنها چند ماه دیگر از زندگیاش باقیمانده است. برخلاف آنچه که به نظر میرسد، این فیلم آمیتاب باچان یک تراژدی نیست بلکه یک اثر دلپذیر و تماماً خوشبینانه است.
۱۵ – زنجیر ۱۹۷۳ Zanjeer
ویجی (آمیتاب باچان) شاهد قتل والدین خود به دست جنایتکاری بهنام تجا (آجیت) میشود. او بزرگ میشود و به یک افسر پلیس تندخود بدل میگردد و بهطرز مبهمی این ماجرا را به یاد میآورد. روزی او متوجه میشود مردی که در مقابلش قرار دارد، همان کسی است که پدر و مادرش را به قتل رسانده بود. در این فیلمِ آمیتاب باچان، ستارههای دیگری همچون جایا باچان و بیندو نیز در نقشهای اصلی حضور دارند. زنجیر باعث میشود آمیتاب باچان به ستارهای که امروز هست، بدل گردد. او خویشتندار و بازدارنده است و در این فیلم بهطرز درخشانی پریشانی و درونگرایی کاراکترش را به نمایش میگذارد.
۱۶ – ۱۰۲ سالگی پایان نیست ۲۰۱۸ 102Not Out
۱۰۲ سالگی پایان نیست، داستان جالبی درباره یک پدر و پسر است که بهترتیب ۱۰۲ساله و ۷۵ساله هستند. آمیتاب باچان کاراکتر پدر، دتاترایا وخاریا، را بازی میکند و ریشی کاپور، ایفاگر نقش پسرش، بابولال است. دتاترایا یک مرد خوشحال و خوشبخت است و پسرش، بابولال، دقیقاً برعکس اوست. دتاترایا میخواهد رکورد یک مرد چینی را که ۱۱۸ سال زندگی کرده است، بشکند اما احساس میکند با وجود پسرش که مرتباً با او سروکله میزند، نمیتواند به آن دست یابد. بنابراین او به وی این حق انتخاب را میدهد که یا در خانه سالمندان زندگی کند یا از طریق موافقت با شرایط او، خود را به شخصی خوشحال و سرخوش تبدیل کند. جدا از خط داستانی بینظیر فیلم، چیزی که آن را بهواقع ویژه کرد حضور دو اسطوره سینمای هند پس از ۲۷ سال بر پرده نمایش بود. هم آمیتاب باچان و هم ریشی کاپور، هردو علیرغم دارا بودن نقشهایی چالشبرانگیز، اجرایی عالی برای تماشاگران به نمایش گذاشتند.
۱۷ – آمر اکبر آنتونی ۱۹۷۷ Amar Akbar Anthony
آمر اکبر آنتونی درباره سه برادر است که در زمان کودکی از هم جدا شده بودند. هریک از آنها زندگی کاملاً متفاوتی را در پیش میگیرد. یکی به آئین هندو گرایش پیدا میکند، دیگری مسلمان میشود و آخرین (و بهیادماندنیترین) آنها نیز مسیحی میگردد. بیشتر فیلم بر روی آنتونی (آمیتاب باچان) متمرکز شده است؛ او با کاریزما و شوخطبعی خود، پرده را درخشان میکند. این فیلم یک کمدی سرگرمکننده عالی است که با مقادیر زیادی درام، رمانس، اکشن و کمدی، لحظات مفرحی را برایتان به همراه میآورد.
۱۸ – فاتح سرنوشت ۱۹۷۸ Muqaddar Ka Sikandar
فاتح سرنوشت یک فیلم عاشقانه پیچیدهشده در اکشن است که بازیگران آن آمیتاب باچان، وینود کانا، راکهی گلزار، ریکا و امجد خان هستند. فراتر از همه اینها، فیلمنامه جذاب نوشتهشده توسط ویجی کاول و موسیقی روحانگیز ساختهشده توسط کالینجی–آناندجی وجود دارد و شما نیز یک تلفیق زیبا از عشق، فداکاری و ملودرام پیش روی خود دارید. داستان فیلم حول یک پسر یتیم بهنام سیکندار (آمیتاب باچان) میچرخد که در زندگی خود بهطور مدام مورد سواستفاده قرار میگیرد و با درد و رنج روبرو میشود اما همچنان میخواهد از پس همه این مشکلات برآید. آمیتاب باچان در این فیلم با یک نمای دور متمایز میشود. خواه صحنهای احساسی باشد خواه یک صحنه اکشن؛ این بازیگر بهسادگی همه را تحتالشعاع قرار میدهد. در واقع تنها، اثبات چگونگی مهارت وی در فیلم است. فاتح سرنوشت آخرین همکاری وینود کانا با آمیتاب باچان بود.
۱۹ – باغبان ۲۰۰۳ Baghban
به مرور زمان پدرها و مادرهای ما پیر میشوند و میکوشند ویژگیهای خاصی را در شخصیتهایشان گسترش دهند که فرزندان، آنها را آزاردهنده میدانند. ما بدون دانستن اینکه آنها در این شرایط نمیتوانند به خودشان کمکی کنند، اقدام میکنیم و اینکه آنها چقدر برای تربیت ما متحمل رنج و سختی شدهاند. باغبان داستان راج و پوجا (آمیتاب باچان و هما مالینی) را روایت میکند؛ بیش از چهل سال است که از ازدواج آنها میگذرد. این زوج چهار پسر دارند که همه آنها ازدواج کردهاند و با خانوادههای خود زندگی میکنند. وقتی راج بازنشسته میشود و از فرزندانش میخواهد از او و همسرش مراقبت کنند، پاسخ تکاندهندهای دریافت میکند. در ابتدا همه پسرانش بهانه احمقانهای میآورند که چرا نمیتوانند والدینشان را در کنار خود داشته باشند. در ادامه این پسران به آنها توصیه میکنند که هر همسر جداگانه با پسر دیگری زندگی کند. ناجی آنها به شکل امان (سلمان خان) از راه میرسد؛ او یتیمی است که به معنای واقعی کلمه آنها را بهخاطر همه کارهایی که برای او انجام دادهاند، میپرستد.
۲۰ – روابط عاشقانه ۱۹۸۱ Silsila
آمیت (آمیتاب باچان) متوجه میشود که نامزد برادر مرحومش، شابها (جایا باچان)، باردار است. بنابراین آمیت تصمیم میگیرد که با وی ازدواج کند تا از این طریق بتواند به فرزندش مشروعیت بخشد. این تصمیم منجر به ترک عشق زندگیاش، چندنی (ریکا) میشود. در ادامه چندنی با یک پزشک مشهور ازدواج میکند. پس از وقوع مجموعهای از حوادث، شابها با یک تصادف مواجه میشود و فرزندش را از دست میدهد. شوهر چندنی بهعنوان پزشک او منصوب میشود و از این طریق است که آمیت مجدداً به زندگی او بازمیگردد. این نتایج منجر به یک رابطه خارج از ازدواج بین این دو میشود که از طریق آن داستان تعمیق و رشد میکند. این فیلم پرداخت یاش چوپرا از خیانت و روابط بود که تا به امروز جذابیتش را از دست نداده است.
۲۱ – گاهی اوقات ۱۹۷۶ Kabhie Kabhie
گاهی اوقات داستان عاشقانهای است که از نسلهای پیشین میگذرد. آمیت (آمیتاب باچان) شاعری است که دیوانهوار دل در گرو پوجا (راکهی گلزار) دارد. این دو رویای آیندهای مشترک را در سر میپرورانند اما پوجا به خواسته والدینش تن میدهد و با مردی که آنها دوست دارند ازدواج میکند. اینطور به نظر میرسد که داستان عاشقانه آنها تمام شده است، اما سرنوشت دوباره آنها را بهسمت یکدیگر باز میگرداند. پسر پوچا، ویکی (ریشی کاپور)، شیفته پینکی (نیتو سینگ) میشود که در واقع دختر همسر آمیت است. این راز منجر به پیچیدگیهای تازهای میشود اما در پایان همهچیز حلوفصل میگردد. این فیلم به تصویر “مرد جوان عصبانی” آمیتاب باچان کمی استراحت داد.
۲۲ – میخواره ۱۹۸۴ Sharaabi
ویکی کاپور (آمیتاب باچان) فرزند میلیونری بهنام اَمورنث (پران) است. امورنث همیشه درگیر کارش است و هیچگاه برای پسرش وقت ندارد. این بیتوجهی دائمی از سوی پدر، ویکی را در مسیر تبدیل شدن به یک فرد الکی سوق میدهد. بعدها در زندگی، امورنث از ویکی میخواهد با یک دختر ثروتمند ازدواج کند اما ویکی به او میگوید که او قبلاً دلباخته فرد دیگری شده است که به یک خانواده فقیر تعلق دارد. این نتایج منجر به ایجاد درگیری دیگری بین پدر و پسر میشود. نقطه برجسته فیلم را باید آمیتاب باچان در نظر گرفت. روشی که او خود را در نقش یک دائمالخمر نشان میدهد و درد و رنجی که در چشمان او به نظاره مینشینید؛ بهراستی همه نشاندهنده نبوغ اوست.
۲۳ – نمک حلال ۱۹۸۲ Namak Halaal
آرجون سینق (آمیتاب باچان) که نزد پدربزرگش بزرگ شده است، در جستوجوی کار به شهر نقل مکان میکند. او موفق میشود در هتل پنجستاره متعلق به راجا (شاشی کاپور) بهعنوان یک خدمتکار مشغول به کار شود. راجا از سوی گیردار سینق (ساتین کاپو) و پسرش، رانجیت (رانجیت) مورد حملات شدیدی قرار میگیرد که بهواسطه آرجون از آنها جلوگیری میشود. در نیمه نخست این فیلم، آمیتاب باچان را در نقش یک پسر شیرین بیگناه و متعلق به شهری کوچک میبینیم اما در نیمه دوم، او به یک چهره تماماً اکشن تبدیل میشود. از جفت شدن وی با اسمیتا پاتیل در این فیلم، بسیار استقبال شد.
۲۴ – نمک حرام ۱۹۷۳ Namak Haraam
این فیلمِ آمیتاب باچان، داستان دو دوست صمیمی بهنامهای سامنث (راجش خانا) و ویکی (آمیتاب باچان) را روایت میکند. ویکی پسر یک تاجر ثروتمند است. زمانی که رهبر یک اتحادیه به او توهین میکند، او و سامنث، نقشهای را برای جایگزینی این رهبر از جایگاه خود، پیریزی میکنند. سامنث میکوشد اعتماد اتحادیه کارگران را به خود جلب کند و رئیس آنها میشود. اما همانطور که او وقت بیشتری را با آن افراد میگذراند، نگاه متفاوتی نسبت به مسائل پیدا میکند و تصمیم خود را زیر سوال میبرد. ویکی که از خیانت دوستش صدمه دیده، از او دوری میکند اما بعداً، هنگامی که سامنث کشته میشود، از اعمال خود توبه میکند. این فیلم، آمیتاب باچان را در مقابل سوپراستار حاکم در آن زمان، راجش خانا، قرار داد و باعث شد مردم از شدت غماندیشی وی آگاه گردند.
۲۵ – پدر ۲۰۰۹ Paa
اورو (آمیتاب باچان) یک پسر سیزدهساله باهوش و شوخطبع است و نقص ژنتیکی بسیار نادری دارد که منجر به پیری زودرس او میشود. مادر اورو، ویدیا (ویدیا بالان)، عاشق یک دانشجوی علوم سیاسی بهنام آمل (آبیشک باچان) بود که دورهای را با وی سپری کرد و درنهایت به باردار شدن او انجامید. از آنجایی که آمل قصد داشت یک سیاستمدار شود، به ویدیا میگوید که قادر به قبول مسئولیت یک کودک نخواهد بود. ویدیای دلشکسته ابتدا تصمیم به سقط جنین میگیرد اما بعد تصمیم میگیرد کودک را بهتنهایی بزرگ کند. با این حال، در ادامه این دو نفر مجدداً با یکدیگر ملاقات میکنند و اورو کمک میکند تا آنها به هم نزدیکتر شوند. پدر لحظاتی درون خود دارد که شما را لمس میکند، به حرکت وامیدارد و به خنده میاندازد که باعث خوشحالی شما میشود و بیشتر اعتبار آن، به آمیتاب باچان برمیگردد. آمیتاب باچان با این بازی استثنایی خود بار دیگر ثابت کرد که چرا مدتهاست یکی از بهترین بازیگران محسوب میشود.
۲۶ – هفت با هفت ۱۹۸۲ Satte Pe Satta
هفت با هفت فیلمی بود که به گروه بازیگری پرستارهاش میبالید. افرادی نظیر آمیتاب باچان، هما مالینی، رنجیتا کائور، رنجیتا کائور، شاکتی کاپور، پاینتال، سادیر، ایندرجیت، ساریکا، کنوالجیت سینق، پریما نارایان، مک موهان و کالپنا آیر در بین کسانی هستند که برای ایفای نقش در این فیلم حضور پیدا کردهاند. این فیلم درباره هفت برادر است که به رهبری برادر بزرگترشان راوی (آمیتاب باچان) در یک مزرعه بزرگ زندگی میکنند. هر هفت برادر فاقد هر نوع آداب معاشرت اجتماعی بودند. راوی دلباخته پرستاری بهنام ایندو (هما مالینی) میشود و این دو نفر با هم ازدواج میکنند. پس از آن او در مورد هفت برادرش و روشهای ناهنجار آنها اطلاعاتی کسب میکند. ایندو به آنها کمک میکند سبک زندگی متمدنتری داشته باشند و با گذشت زمان، آنها نیز عشق خود را پیدا میکنند. با این وجود، یک پیچش ناگهانی در داستان، همه دنیای آنها را زیر و رو میکند. هفت با هفت یک سرگرمی همهپسند است که حتی امروزه نیز مردم از دیدن آن لذت میبرند.
۲۷ – سوداگر ۱۹۷۳ Saudaagar
موتی (آمیتاب باچان) مردی است که زندگی خود را با خون و عرق تأمین میکند. او در روستا زنی را دوست دارد اما توانایی پرداخت هزینههای ازدواج را ندارد. بنابراین موتی با محجوبحی ازدواج میکند؛ زنی که برای فروش خوب کالاهایش در بازار به او کمک میکند. خیلی زود، او به اندازه کافی پول جمع میکند و تصمیم میگیرد که محجوبحی را طلاق دهد و در وهله اول به زنی که دوستش داشت برگردد. موتی اندکی پس از ازدواج با او، به کار قدیمی خود بازمیگردد اما اینبار او بدون کمک محجوبحی است. نگارش این فیلم، بسیار درخشان است چراکه عمق کافی در داستان و شخصیتپردازی رعایت شده و با دیالوگهایی بهواقع شاعرانه همراه گشته است.
۲۸ – یتیم ۱۹۸۱ Lawaaris
هیرای جوان (آمیتاب باچان) که تحت مراقبت گانگو گانپات (شریرام لاگو) قرار داشت، در زمان کودکی خود مجبور شده بود مبارزات زیادی را تجربه کند. با این حال، او همه آنها را پشت سر میگذارد و خود را مشغول به کار برای ماهندار سینق (رانجیت) مییابد. هیرا بهشدت دلباخته دختری بهنام موهینی (زینت امان) است. با این وجود، مسئله اینجاست که موهینی نمیخواهد با او ازدواج کند زیرا در مورد اصل و نسب وی چیزی نمیداند. بنابراین هیرا ماموریتی را اجرایی میکند، با این هدف که بفهمد پدر و مادرش چه کسی هستند و پس از پیچوتابهای فراوان، حقیقت تکاندهندهای آشکار میشود. بازی پرکشش آمیتاب باچان در آهنگ Mere angne mein حتی تا به امروز در یادها ماندگار شده است. زینت امان و امجد خان نیز در نقشهای مربوط به خود، سرآمد هستند.
۲۹ – ما ۱۹۹۱ Hum
بختاور (دنی دنزونگپا) صاحب یک اسکله است و با همه کارگرانش مانند برده رفتار میکند. تایگر (آمیتاب باچان) به او اعتراض میکند و تصمیم میگیرد مسئولیت امور را خود بر عهده بگیرد. البته تایگر قادر نیست اقدامات شدیدی علیه بختاور انجام دهد زیرا پدر تایگر محافظ بختاور است. بعدها بختاور پدر تایگر را به قتل میرساند. تایگر بر خشمش غلبه میکند و موفق میشود با برادران ناتنی خود فرار کند چراکه به نامادریاش قول داده بود از آنها مراقبت خواهد کرد. سالها بعد، تایگر بهنام شخار شناخته میشود؛ مردی محترم و دارای دو برادر کومار (راجینیکانت)، یک بازرس پلیس و ویجی (گوویندا)، استاد دانشگاه. بختاور در زندان به سر میبرد، او بازمیگردد تا از تایگر انتقام بگیرد چراکه حالا تایگر خانواده او را کشته است. اکنون شخار باید به تایگر بودن بازگردد اگر که واقعاً قصد داشته باشد عزیزانش را نجات دهد. این فیلم بهخاطر آهنگ Jumma Chumma معروف بود که حتی هنوز هم با آن شناخته میشود.
۳۰ – قانون ۱۹۸۲ Shakti
کمیسر بازنشسته اشوینی کومار (دیلیپ کومار)، یک افسر پلیس وفادار است که اصول خود را مقدم بر هرچیزی میداند. یک روز پسرش ویجی (آمیتاب باچان) ربوده میشود اما افسر پلیس از پاسخگویی به خواستههای آدمربای خودداری میکند حتی اگر این کار وی بهمعنای پایان یافتن پسرش باشد. ویجی بهطریقی فرار میکند اما خاطره این حادثه او را برای ادامه زندگی میترساند. او کینهای را در قلب خود نسبت به پدری که مایل بود پسرش را قربانی کند، نگه میدارد. ویجی در ادامه به یک گانگستر تبدیل میشود و پرونده دستگیری وی به پدرش تخصیص داده میشود. این فیلم، آمیتاب باچان را در برابر معبود خود دلیپ کومار قرار داد و صحنههایی که این دو اسطوره مقابل هم ایستادهاند، بهواقع مو بر تن انسان سیخ میکنند. در برخی از نظرسنجیها درباره بهترین فیلمهای رامش سیپی، این فیلم بالاتر از شعله Sholay قرار گرفته است.
منبع: filmfare.com