اگر طرفداران سریال سوپرانوز The Sopranos[خانوادهی سوپرانو یا سوپرانوها] که از شبکهی HBO پخش شد و مشتاق تماشای درامهای جنایی و کمدی بیشتری از این دست هستند، پس باید هر چه زودتر این ده فیلم عالی را حتما به تماشا بنشینند. این برنامهی تلویزیونی برجستهی شبکهی HBO که به خاطر تحول شخصیتهایش از عشق به نفرت و از نفرت به عشق معروف است، از زمان پخشش شدیداً مردمپسند و پرآوازه شده و حتی پس از اتمام پخشش نیز محبوبیتاش همچنان رو به رشد و در حال افزایش است.
در حالیکه هواداران سری سوپرانوز منتظر فیلم آمرزیدگان فراوان شهر نیوآرک The Many Saints of Newark هستند که پیشزمینهای برای این سری به حساب میآید، همچنان نمیدانیم که آیا فیلمهای بسیاری وجود دارند که بتوانند با لحن و کیفیت سوپرانوز برابری کنند یا نه. اما به نظرمان میرسد که این ده فیلمی که در ادامه میآیند از همان حسوحال سوپرانوز برخوردارند، و در برخی موارد، مستقیماً بر سری سوپرانوز تاثیر گذاشتهاند یا الهامبخشش بودهاند و نیز اشاره خواهیم کرد که برخی بازیگران هم در سوپرانوز و هم در تعدادی از این فیلمها حضور دارند، و همهی اینها باعث میشوند که فیلمهای این فهرست برای هواداران سوپرانوز به گزینههای دیدنیِ مناسبی تبدیل شوند.
ده. رفقای خوب Goodfellas 1990
شاهکارِ انکارناپذیرِ مارتین اسکورسیزی نه تنها انقلابی در ژانرِ جنایی به پا کرد بل شاید بتوان گفت که این فیلم او، کلیتِ فرایندِ ارائهی یک داستان از خلال وسایل بصری را دستخوش تحول اساسی کرد. فیلم رفقای خوب یکجور تقویم یا گاه شمار در باب دقایق اوج و حضیضِ زندگی یک گانگستر واقعی و پرآوازه به نام هنری هیل ارائه میکند؛ این فیلم با نشاندادنِ وجوه مضحک و خندهآور و توامان تاریکِ بزهکاریهای عجیب و غریب ــ و با این حال واقعیِ این جنایتکاران ــ موفق میشود غیرانسانیترین جنبههای سرشت این شخصیتهای گنگستر را انسانی و پذیرفتنی کند، و همین جنبه از فیلم است که بنیان بخش اصلی سری سوپرانوز The Sopranos را هم تشکیل میدهد. (میتوان به این نکته هم اشاره کرد که برخی از اعضای فنی و بازیگران حاضر در رفقای خوب در سوپرانوز هم حاضرند.)
نه. کندو The Drop 2014
در این درام جناییِ صمیمانه اما پرقدرت که در بروکلین امروزی میگذرد، تام هاردی در کنار جیمز گاندلفینیِ بزرگ (و متوفی، در واپسین نقش سینماییاش) بازی میکند. شخصیت گاندلفینی در این فیلم آشکارا یک جور گرتهبرداری از وجوهی از کاراکترِ تونی سوپرانو در سری سوپرانوز The Sopranos است، و همین سبب میشود که واپسین اجرای سینمایی گاندلفینی بس دردناک و تاثیر انگیز از کار دربیاد ، اما رئالیسم روزمره و پیشپاافتادهی دیدگاهِ سریِ سوپرانوز دربارهی جنایت سازمانیافته نیز در سرتاسر فیلم حاضر است و از جمله در فیلم شاهد یک جور فوران خشونت ناگهانی هستیم که از خصایص سری سوپرانوز به شمار میرود.
هشت. Romanzo Criminale 2005
سری سوپرانوز، بیشتر به جهان فیلمِ رفقای خوب شبیه است، این سری شدیداً از حس و حال قویِ فرهنگ ایتالیایی و فیلمهای جناییِ ایتالیا و الهام میگیرد؛ تاثیری که نمودهایش را در نیروی آثار امروزه کلاسیکی چون رفقای خوب و پدرخوانده The Godfather میبینیم. این فیلم داستانی و گنگستریِ متهورانه و گستاخ، همه چیز را به رگ و ریشههای پر زرق و برق و لجامگسیختهی ذهنیت مافیایی میبرد و داستانش در شهر رمِ دههی هفتاد اتفاق میافتد. شاید نتوان این فیلم را به هیچ وجه رقیبی برای دقایق دراماتیکِ ملایمتر سوپرانوز The Sopranos به شمار آورد اما حس و حال فیلم چنان القا میکند که انگار با انشعاب و رستهای وحشی از همین شجرهی خانوادگی طرف هستیم، مثل وقتی که تونی برای دیدار قوم و خویشهایش به شهر ناپل میرود.
هفت. مرگ استالین The Death Of Stalin 2017
کمدی کاملاً سیاهِ آرماندو یانوچی به مرگِ بدنامترین و ترسناکترین چهرهی اتحاد جماهیر شوروی میپردازد، و این فیلم به همان شیوهای که ساتیرهای سیاسی پرسروصدای این نویسنده/کارگردان چون معاون رئیسجمهور Veep و The Thick of It از کار درآمده است؛ در این اثر هم فیلمساز میکوشد شوخیهایی مبتنی بر مکالمه را با قسمی از شنیعترین وقایع ثبتشدهی تاریخی درهمآمیزد.
حتی وقتی حلقهی دورـوـوَریهای استالین در این فیلم را در نظر میگیریم، که سردستهشان در کاراکتر خروشچف با بازی استیو بوشمی تجسم مییابد، و وقتی موجوداتی از این دست را با جامعهستیزهای کلهشق و بدون ندامتِ دارودستهی تونی در سوپرانوز The Sopranos قیاس کنیم، درمییابیم که این فیلم جانیترین شخصیتها را طوری به تصویر کشیده که مکررا میتوان به آنها خندید.
شش. گرگ والاستریت The Wolf Of Wall Street 2013
این شاهکار مدرن مارتین اسکورسیزی انرژی ساخته و پرداختهی وی و تدوینگرش تلما شونمیکر در رفقای خوب را به اختیار میگیرد، همان انرژی که بعداً در فیلم کازینو Casino محصول 1995 بسط داده شد، اما این بار اسکورسیزی تمرکزش را از جهان جرم و تبهکاری مافیای آمریکاییهای ایتالیاییتبار به دنیای کثیف و بیوجدانِ والاستریت میبرد.
لئوناردو دیکاپریو در نقش اصلی این فیلم ظاهر میشود که پر از بازیگران پر حرارت و بیقرار است، دیکاپریو نقش یک بورسباز واقعی و تباهشده به نام جوردن بلفورت را بازی میکند طوری که انگار دارد به حقایق تلخ و مکتومِ سوداگریها و زندگیاش اعتراف میکند، او با نمایش سبک زندگیاش در واقع فراز و نشیبهای حیاتش را به نحوی خودشرححالنگارانه بیان میدارد؛ دیالوگهای این فیلم به سبک و سیاق سری سوپرانوز از کار درآمدهاند و نگارش آن را ترنس وینتر بر عهده داشته، همان کسی که برای سریال امپراطوری بوردواک Boardwalk Empire هم دیالوگنویسی کرده است.
پنج. آنچه تو را نمیکُشد What Doesn’t Kill You 2008
این فیلم نوعی درام خودشرححالنگارانه از نویسنده و کارگردان، برایان گودمن است و نظرگاه جاری در این فیلم با دیدگاه نه چندان جالبِ جاری در سری سوپرانوز The Sopranos دربارهی زندگی بزهکارانه قرابتهایی دارد؛ دیدگاهی بیشتر رقتانگیز تا دلپذیر، که از چشماندازی بیان میشود که به طرزی وحشیانه روراست است.|مارک روفالو در این فیلم در نقش اصلی ظاهر میشود و دوستی پردردسری با شخصیت ایثن هاک دارد، که درگیر کشمکشهایی بر سر اعتیاد به مخدر است؛ این دو بازیهایی درخشان و ناتورالیستی در این فیلم ارائه میدهند که ما را شدیداً به یاد زندگیهای تبهکارانه و تباهشدهی برخی از شخصیتها در سری سوپرانوز میاندازد.
چهار. پیش از آن که شیطان بفهمد مردهای Before The Devil Knows You’re Dead 2007
واپسین فیلم کارگردان افسانهای، سیدنی لومت، با برش صمیمانهای از درام جنایی، حرفهی فیلمسازی پرتب و تاب او را به یک نقطهی اوج به یادماندنی برد. ایثن هاک در این فیلم بازی باورنکردنی دیگری را ثبت کرد؛ او اینبار نقش یک برادر کوچکتر در یک خانوادهی پردردسر را ایفا کرد و در مقابل دو افسانهی متوفی و بزرگ بازیگری قرار گرفت: یعنی فلیپ سیمور هافمن در نقش برادر بزرگتر و آلبرت فینی در نقش پدر. گرچه این جمع کوچک نیویورکی اصلا ربطی به جنایت سازمانیافته ندارد، اما این دو برادر از روی استیصال نقشهی سرقت از مغازهی جواهریِ والدینشان را میکشند و همین جستجو برای دشتکردن یک پول سیاه هم ماجراجویی بدشگونشان را به حال و هواهای دارودستههایی از جنس سوپرانوز The Sopranos پیوند میزند. اگر دوستدار بازیهای گیرا و برندهی بازیگران سری سوپرانوز هستید و از جلوهی واقعی اجراهایشان لذت میبرید پس میتوانید مطمئن باشید که بازیهای تیم بازیگرانِ فیلم پیش از آن که شیطان بفهمد مردهای همان سطح اجرا و کیفیت مطلوب را در برابر دیدگانتان به نمایش خواهد گذاشت.
سه. خیابانهای پایین شهر Mean Streets 1973
مارتین اسکورسیزی با همین نخستین فیلمِ دورانسازش به طور جدی و مصمم قدم در راه ساخت آثار پر رمز و راز جنایی گذاشت و یکی از بزرگترین بازیگران تاریخ سینما را به ما معرفی کرد و یکی از پربارترین همکاریهای میان زوج کارگردان/بازیگر در سینما را رقم زد؛ این فیلم نخستین همکاری او با ستارهی زبردست سینما رابرت دنیرو به حساب میآید. علاقمندان سری سوپرانوز نیز اولین حضور قابل توجه دیگری را به یاد خواهند آورد؛ یعنی حضور دیوید پرووال در نقش ریچی آپریل که نخستین حضورش در قاب تصویر در این سری کلاسیک جنایی، یعنی سوپرانوز، رقم خورد.
دو. کشتار با لطافت Killing Them Softly 2012
جیمز گندلفینی در این فیلم تاریک، خشن و شدیداً استعاریِ اندرو دومینیک نقشی نظیر همان نقش تونی در سوپرانوز را بر عهده دارد، او دوست مافیاییِ شخصیتی است که برد پیت نقشش را بازی میکند و فیلم در دوران رکود اقتصادی و مالیِ سال 2008 رخ میدهد، و از طریق بحران معضلسازِ اعتماد که در دنیای زیرزمینی بروز میکند به این موضوع اشاره میشود، بحرانی که بعد از سرقت پول قمارِ دارودستههای تبهکار به وسیلهی دو سارق خردهپا، شدیداً عود میکند. دوستداران سری سوپرانوز The Sopranos یقیناً حضور وینسنت کوراتولا، یا همان جانی ساک را در این فیلم تشخیص خواهند داد، او اینجا هم نقش یک دوـرویِ حقهباز را بازی میکند. فیلم کشتار با لطافت از این حیث با سوپرانوز پیوند دارد که وجوه هنری گنگ و مبهمِ سوپرانوز و خشونت کلامی لجامگسیختهی جاری در آن، همگی در این فیلم به طرزی منحصربهفرد محقق میشوند و همین میتواند تماشای آنرا به تجربهای دلچسب و عجیب و ستودنی برای هواداران سوپرانوز بدل کند.
یک. گومورا Gomorrah 2008
چیزی که خیلی از هواداران سوپرانوز بیش از همه دوست دارند تصویر متقاعدکننده و رئالیستیاش از جرمها و جنایات روزمره و ترسناک سازمانهای تبهکار مافیایی است، اینکه تمام مضامینی از این دست با یکجور وجه واقعی ارائه میشوند، یعنی درست همان طوری که عاملان جنایت در دنیای واقعی دست به انجامش میزنند. از این حیث، فیلمهای کمی هستند که میتوانند در مقیاس یک فیلم بلند با جزئیات ریزی که در سری تلویزیونیِ سوپرانوز ارائه شده برابری کنند اما اقتباس متئو گارونه از کتاب غیرداستانیِ روبرتو ساویانو دربارهی فعالیتهای دار و دستهی کامورا در ایتالیای امروز کاری میکند کارستان و انگار که رسالتی را به انجام میرساند که تنها از عهدهی یک هرکول میتوانست برآید.
این فیلم ماجراهای چند شخصیت مختلف از بخشهایی از یک سیستم فاسد را پی میگیرد که تحت کنترل سندیکای جنایتکاران است و به طرزی عالی تصویری واقعگرایانه از تباهی اجتماعی و اخلاقی مردمان گرفتار در این سیستم را به تصویر میکشد و همچون سری سوپرانوز The Sopranos موفق میشود موضوعاتی بس چرکین، کثیف و زهردار را به شیوهای عمیقاً تاثیرگذار به بیننده منتقل کند.
نوشته و منبع: مارک بیرل از اسکرینرنت