تهمینه میلانی از جنجالیترین فیلمسازان سینمای ایران است. از همان زمان که برای اولین فیلمش، سیمرغ بهترین فیلم اول را کسب کرد تا همین اواخر که با ملی و راههای نرفتهاش به جشنواره راه نیافت، آثارش همیشه با جنجال و حاشیه همراه بوده است.
آنچه میلانی را فراتر از نگاهش به مقوله زنان در سینمای ایران مطرح کرد، موضعگیری فمینیستی او بود. میلانی از اواخر دهه هفتاد، با فیلمهایش نشان داد که پیرو جریانی است تندرو که برداشتی شخصی از زنان و حقوق آنها در جامعه ایرانی دارد. رویکرد میلانی، گزنده و کمی با خشونت بود و همین تندروی بود که او را در مقابل تندروهای جریان مقابل قرارداد.
بااینهمه، میلانی برخلاف سایر فیلمسازان زن ایرانی، از نگاه بدبینانه جریان مخالفش، سربلند بیرون نیامد. در هر فیلم بیشتر به مواضع آنها تاخت و بازتاب یکسویه و سیاه او از مردان که باخشمی آشکار همراه بود، بسیاری از طرفداران جنبشهای زنان را نیز در مقابلش قرارداد. اتهام سرقت ادبی و هنری هم در این میان کمکی به میلانی نکرد.
بااینوجود، میلانی از چهرههای مهم سینمای ایران است. شاید با جاروجنجال و شاید با اغراق، اما میلانی توانسته است توجه جامعه را به فیلمها و حرفهایش جذب کند. با همین جنجالها هم، میلانی در میان مخاطب عامه سینما شناخته شد و قهرمانهای زن او برای این مخاطب تبدیل به نماد حقخواهی زنان در مقابل مردان شدند. جامعه مردسالاری که میلانی در آثارش ترسیم میکند، شاید برای کنشگران اجتماعی افراطی باشد و شاید سینمای او بیشازاندازه سانتیمانتال و در احساسات زنانه غرق باشد، اما مخاطب گیشه سینما را جذب میکند.
با همین ارتباط است که تهمینه میلانی چهرهای مهم نهتنها در سینمای زنانه که در شکل کلیتر، در سینمای ایران پیدا میکند. مصادف با پانزده شهریور و تولد 60 سالگی تهمینه میلانی بد نیست نگاهی بیندازیم به برخی از مهمترین آثار او.
1- بچههای طلاق 1368
تهمینه میلانی بعد از نوشتن چند فیلمنامه و دستیاری مسعود کیمیایی در خط قرمز اولین فیلم شخصیاش را میسازد. بااینحال، اثر او هیچ تأثیری از دنیای سینمایی کیمیایی نگرفته است. اواخر دهه شصت و بعد از پایان جنگ تحمیلی، برخی از معضلات اجتماعی تازه راهشان را به سینما بازکرده بودند و طلاق هم یکی از همین موضوعات بود. آنچه بچههای طلاق را از دیگر آثار میلانی جدا میکند، نگاه متعادل او به سوژه و تکیه به خانواده در پرداخت فیلمنامه و شخصیتهایش است. البته بچههای طلاق هم مثل بیشتر آثار میلانی بهغایت احساسات زده است و بیش از آنکه منطق مخاطبش را هدف قرار دهد، با یک گروگانگیری عاطفی سعی میکند او را به هم ذات پنداری باشخصیتهایش وادارد.
2- دو زن 1377
بعد از بچههای طلاق، تهمینه میلانی با دو فیلم متوسط ، یعنی افسانه آه و دیگه چه خبر هم درگیشه شکست میخورد هم منتقدان را پس میزند. بااینوجود دیگه چه خبر شاید اولین باری است که میلانی آشکارا روی زنانه سینمایش را نشان میدهد. اما لحن کمدی و اشارات پراکنده به تبعیضهای جنسیتی در خانواده ایرانی که در دیگه چه خبر دیده بودیم، در دو زن با لحنی تلخ و گزنده و سوگنامهای در باب حقوق ازدسترفته زن ایرانی عوض میشود. دو زن با ارائه مقایسهای میان دو زن، یکی نخبه اما در چنگ اعتقادات سنتی و دیگری زنی متوسط که فرصت مییابد همه استعدادهایش را شکوفا کند، بهشدت به جامعه میتازد. میلانی از گذر زندگی قهرمان اصلیاش، از سنتهای خانوادگی، تا مزاحمتهای خیابانی و قوانین ازدواج و طلاق را به نمایش میگذارد و از همینجا، سنگ بنای سینمای فمینیستی با نگاهی منفی به مردان را بنا میکند. از همینجا هم هست که کاراکتری میآفریند تا ما به ازای همسر خودش باشد و او و فقط او را استثنا یک جامعه مردسالار معرفی میکند.
بااینحال، شاید دو زن با همه تندروی که داشت، دقیقاً همان چیزی بود که جامعه آن زمان میطلبید و روی کار آمدن دولت اصلاحات نمایشش را ممکن میساخت.
3- نیمه پنهان 1379
نیمه پنهان احتمالاً پردردسرترین فیلم میلانی تا به امروز است. اقتباس او از رمان فریده گلبو، درباره دختری که روزهای دانشجویاش درگیر مبارزات ایدئولوژیک میشود، البته بهترین فیلم او هم هست. روایت نیمه پنهان، بهجای آنکه روی تقابلها تمرکز کند، روی قصهگویی و پیشبرد زندگی کاراکتر اصلیاش تمرکز میکند. رمان گلبو، باوجود تم عاشقانهاش، از احساسات گرایی دورمانده است و میلانی هم در اقتباسش به این لحن وفادار میماند. وجه متمایز و البته درخشان نیمه پنهان با سایر آثار فیلمساز، دوری جستن از قربانی کردن کاراکتر اصلی است و همین شخصیت اول واقعی، این فیلم را بسیار بیشتر از دیگر آثار میلانی جذاب و قابل هم ذات پنداری میکند.
4- واکنش پنجم 1381
واکنش پنجم کاملکننده دو فیلم قبلی تهمینه میلانی است. از سوی دیگر، واکنش پنجم به اوج رسیدن نگاه مردستیزانه میلانی هم هست. او در واکنش پنجم آشکارا قصد دارد از فرهنگی صحبت کند که با آن آشنا نیست. درنهایت هم نسخهای ناقص میپیچد و دست قهرمانش میدهد که در دنیای واقعی کاربردی ندارد. همین مسئله هم، مهمترین ایراد واکنش پنجم است، اینکه سنخیتی با دنیای واقعی و آدمهایش ندارد. ازاینرو، نگاه انتقادی میلانی به قوانین حضانت در پس جنجالهای همیشگی آثار او رنگ میبازد و آنچه باقی میماند انبوهی از مردان پلید است که زن معصوم و فرشته ماجرا را قربانی میکنند.
5- آتشبس 1384
آتشبس هم از همان نگاه تقابلی میلانی میآید. مردان در مقابل زنان. بااینحال، میلانی اینجا لحنش را تعدیل کرده است و با چاشنی کمدی به سراغ ماجرا میرود. باوجوداینکه میلانی سعی داشت با تئوری “کودک درون” به سراغ سوژهاش برود، اما درنهایت، فیلم چیزی بهجز نسخهای تصویری از کتابهای روانشناسی زرد و بازاری چیزی نبود. همانطور که ادامه آتشبس و یکی از ما دو نفر هم گرفتار همین نگاه شدند، با این تفاوت که خندهدار و مفرح هم نبودند.
6- سوپراستار 1387
تهمینه میلانی بعد از ساخت چند فیلم درباره زنان، به سراغ سوپراستار میرود. او سعی میکند از سینمای همیشگیاش فاصله بگیرد، اما سوپراستار هم به شکلی افراطی سانتی مانتالیسم و غیرواقعی از آب درآمد. رابطه پدر و دختری، فساد در سینما، خودویرانگری انسانی در جستجوی هستی، همه اینها در سوپراستار هست، اما هیچکدام هسته مرکزی درام را نمیسازند و سوپراستار بیهدف و بیهویت، جدا مانده از فیلمسازش راهش را طی میکند.
7- ملی و راههای نرفتهاش 1395
میلانی در ملی و راههای نرفتهاش، بازهم دست روی یک سوژه ناب اجتماعی میگذارد. خشونت خانگی دستمایه اثر او میشود و گرچه مثل همیشه با مخاطب عام ارتباط خوبی برقرار میکند، اما از رسیدن به یک راهکار نهایی بازمیماند. میلانی در آخرین اثرش هم به همان الگوهای همیشگی دست میآویزد. زن معصوم قربانی، مردان پلید و شکاک و مقادیر زیادی اشک و آه و مصیبت. بااینحال، گرچه در ملی و راههای نرفتهاش هیچ بلوغ سینمایی از جانب فیلمسازش نمیبینیم، این بلوغ در نوع نگاه او تجلی مییابد. برای اولین بار، میلانی سعی میکند، به آدمهایش نقشهایی فراتر از قربانی و جلاد بدهد. او تأثیر روابط سنتی و جامعه مردسالار را بر همه افراد بررسی کند و کاراکتر مرد را هم بهاندازه زن قربانی این فرهنگ ترسیم میکند.