تسلا Tesla بیش از آنکه زندگینامهی نیکولا تسلا باشد به بررسی عمیق میراث او، دورانی که در آن زیست و تاثیر شگرف و ماندگار فرهنگی که داشت و هنوز هم ادامه دارد میپردازد و پر است از ایده و الهامبخشی — که البته همیشه موفق نیستند اما به اندازهی کنجکاوی و سرگرمی در مخاطب بر میانگیزند که نمیتوان در مقابلش مقاومت کرد. مایکل آلمریدا کارگردان تسلا Tesla طی همکاری مجددی با ایتان هاوک — که در بازآفرینی هملت در دههی گذشته نیز با او همکاری داشت — از این فیلم برای طرح بحثی در مورد هنر، تجارت، انگیزه، و حتی جنگ میان شرکتها و افراد استفاده میکند. با وجودیکه گاهی تعادل میان اجزای آن به هم میخورد اما به جرات میتوان گفت تسلا Tesla چیزی بزرگتر از مجموع اجزای تشکیلدهندهی آن است، که بخش زیاد آن به اعتقاد آلمریدا به پایبندی به سبک خود باز میگردد به جای آنکه از کلیشههای معمول در این ژانر استفاده کند.
آلمریدا بازخوردهای بسیار خوبی برای فیلمهای اخیرش از Experimenter و مارجوری پرایم دریافت کرده است. تسلا Tesla حتی با حضور هاوک و بازیگر مقابلش کایل مکلاکلن کمتر از این دو فیلم در دسترس خواهد بود. تسلا در فیلمهایی مانند پرستیژ (با بازی دیوید بویی) و جنگ جریان (با بازی نیکولاس هولت) به تصویر کشیده شده است، و البته شرکت تکنولوژی پیشرفته که ایلان ماسک موسس آن است همنام اوست. با این وجود انتظار فروش چندان بالایی برای تسلا Tesla نمیرود.
همچنین بخوانید:
نقد و بررسی فیلم ساخت ایتالیا Made in Italy
داستان تسلا Tesla که طی حدود دو دهه از اواخر قرن نوزدهم تا اوایل قرن بیستم روایت میشود، به بررسی جنبههای وسیعی از زندگی این مرد میپردازد. نیکولا تسلا (با نقشآفرینی هاوک) با توماس ادیسون (با بازی مکلاکلن) سرشاخ میشود، کسی که طرفدار سرسخت جریان الکتریکی ثابت است، در حالیکه قهرمان ما معتقد است جریان متناوب راه بهتری برای روشن کردن چراغهای آمریکاست. این جدال تسلا را از پا میاندازد، و او از طرف دیگر توسط ان مورگان (با بازی ایو هیوسون که جا داشت نقشآفرینی بیشتری از او تماشا کنیم)، دختر یک تاجر قدرتمند به نام جی.پی. مورگان (با بازی دانی کشاورز) زمین زده میشود.
تسلا Tesla برخی از المانهای سازندهی یک فیلم زندگینامهای متداول را دارد — با مهمترین و به یاد ماندنیترین دستاوردهای تسلا، معشوقههای او، و جایگاهش در تاریخ آشنا میشویم — اما آلمریدا همان کاری که با استنلی میلگرام در Experimenter کرد را با تسلا Tesla هم میکند و میخواهد تا جایی که میتواند سوژههایش معاصر شوند. برخی اوقات تلاشهای او در این راستا نخنما میشوند — در جایی از فیلم ادیسون به موبایل خود نگاه میکند — و یا به لحاظ مفهومی ریسک بالایی به اثر وارد میکنند. اما آنچه روی هم رفته فیلم را پیش میبرد، بیصبری سازندهی آن نسبت به تبدیل کردن آن به تذکرهی بزرگان و یا توقع مخاطبان برای مرور کردن داستان زندگی تسلا از روی ویکیپدیا است. (گاهی صحنههای دراماتیکی را تماشا میکنیم و پس از آن در مییابیم که در واقعیت هرگز چنین اتفاقی نیفتاده است.)
بازیگوشی خاصی در تسلا Tesla به چشم میخورد، با وجودیکه آلمریدا نیات بسیار جدی دارد.
به کمک نورپردازی رویاگونهی فیلمبردار شاون ویلیامز، نویسنده و کارگردان این فیلم هیچ علاقهای به توصیف تسلا ندارد، بلکه ترجیح میدهد برداشتی احساسی از او را به تصویر بکشد — و یا اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم، بر جنبههایی از تسلا تمرکز کند که با پیشفرضهای او همخوانی دارند. از جمله مهمترین آنها میتوان به این اشاره کرد که نیکولا یک روح آزرده و تا حدودی سرد است — بر خلاف میلگرام یا هملت آلمریدا — که احساس میکند با جهان اطرافش همخوانی ندارد. هوش فراوانش او را از دیگران متمایز میکند، اما او همیشه به کسانی که جیب درشتتری دارند نیاز دارد تا تامین مالی کارهای او را انجام دهند (همین توصیف را میتوان در مورد فیلمسازان مستقل هم به کار برد). آلمریدا که بیشتر بر اساس شهود خود کار میکند تا برنامه و خط سیر، فیلمی قسمت قسمت و شلوغ به مخاطب ارائه میدهد که فاصله گرفتنهای گاه و بیگاه آن از موضوع اصلی همواره به خوبی پیش نمیرود، و تنها وجه مشترک آنها علاقه و تمایل فیلمساز به بیان آنها دربارهی تسلا و زمانهاش است.
هاوک نقش مهندس خشک و غیردوستانه را بازی میکند که کاریزما ندارد — او جاذبهی بسیار کمتری نسبت به رقیبش ادیسون دارد، که مکلاکلن نقشش را با غروری نمایشی بازی کرده است.
اما عمق بازی هاوک تسلا را در نوع منحصر به فرد خود جذاب کرده است، و چنین به نظر میآید که این مرد علاقهای به عرف و روابط اجتماعی نداشت، چرا که تمرکز و توجه خود را به کامل کردن نوآوریهای جدید و پیشرو معطوف کرده بود. نقطه ضعف ذاتی چنین شخصیتپردازیای این است که تسلا Tesla در شکلدهی به نیروی پیشبرندهی خود همواره در تقلاست. بازیگران مکمل وارد زندگی تسلا شده و از آن خارج میشوند، و تنها گاهی روایت ان را در مورد آنها میشنویم — که معمولا رو به دوربین صحبت میکند — و بافت متصلکنندهی آنها به یکدیگر است.
در قسمتهای پایانی فیلم آلمریدا اشاره میکند که تسلا، کسی که هرگز به اندازهی ادیسون موفق نبود، به شکلدهی دنیای مکانیزه شدهی مدرن کمک کرد. این موضوع جای بحث دارد، اما در هر صورت تسلا Tesla فیلمی نیست که اهمیتی به دقیق بودن به لحاظ وقایع تاریخی قطعی بدهد. در عوض این فرصتی برای آلمریدا است تا مواد خامی از زندگی این دانشمند نوآور را بیرون بکشد، تغییر شکل بدهد، و با آنها روایتی بسازد که میتواند با آن ارتباط بیشتری برقرار کند. قرار گرفتن بر روی فرکانس این فیلم میتواند چالشبرانگیز باشد، اما سیگنالهای عجیبی که تسلا Tesla ارسال میکند به هر حال شگفتانگیز هستند.
این مطلب برگرفته از نوشتهی تیم گریرسن در وبسایت اسکریندیلی است.
ضعیف بود،پیشنهادش نمیکنم از هر لحاظ نقطه قوتی نداشت و تنها دلیلی که تا آخر نگاش کردم به خاطر علاقه به تسلا بود حوصله تون سر میره روند فیلم کنده.