مجموعه آقازاده در مقایسه با دیگر آثار در حال پخش شبکه نمایش خانگی این روزها، تازه در ابتدای راه قرار دارد. شش قسمت از این مجموعه پخششده است و همین حالا هم آقازاده یکی از جنجالیترین آثار شبکه نمایش خانگی تا به امروز است.
ترکیب حامد عنقا در مقام نویسنده و بهرنگ توفیقی در مقام کارگردان، قبلاً در پدر به نتیجه موفقی رسیده است و با در نظر گرفتن ستارگان آقازاده، موضوع جنجالی و خط قرمزهایی که تا اینجا آقازاده از آنها عبور کرده است، به نظر میرسد که این مجموعه بتواند موفقیت چند قسمت اخیرش را حفظ کند و تا پایان هم مخاطبان را راضی نگه دارد.
در این یادداشت نگاهی میاندازیم به سابقه آقازادهها و سایر ویژگیهایی که آقازاده را به یک اثر جنجالی در شبکه نمایش خانگی تبدیل کرده است.
همچنین بخوانید:
نگاهی به مجموعه هم گناه در قسمت های پایانی
بهرنگ توفیقی کارگردان آقازاده
بهرنگ توفیقی، سابقه اصلیاش در سریال سازی است. توفیقی از سالهای پایانی دهه هشتاد یکی از پایههای ثابت سریال سازی در تلویزیون بود و با انقلاب زیبا به محبوبیت رسید. آخرین اثر توفیقی در تلویزیون، مجموعه پدر بود که با استقبال خوبی روبرو شد. در روزهایی که مخاطبان با دلسردی با رسانه ملی مواجه میشوند، پدر در مدت پخشش، توانست مخاطبان را پای تلویزیون بنشاند و بهخوبی سرگرمشان کند.
همین موضوع نشان میدهد که توفیقی با فرمت آثار چندقسمتی آشنا است. او میداند که چگونه باید قصهاش را در چند قسمت بسط دهد و به مخاطب عرضه کند. ریتم و ضرباهنگ سریال را میشناسد و میتواند روایت را تا آخرین قسمت سرپا نگه دارد.
حامد عنقا نویسنده آقازاده
حامد عنقا، بیشتر باسابقه روزنامهنگاریاش شناخته میشود. او سالها در بخشهای اجتماعی، حوادث و سیاسی قلم میزد و مدتی هم سردبیر هفتهنامه صبا بود.
عنقا در نوشتن فیلمنامه برای سریال هم سابقه درخشانی دارد. علاوه بر همکاری با توفیقی در مجموعههایی چون پدر و انقلاب زیبا، او طراح و نویسنده قلب یخی هم بود و از اولین هنرمندانی محسوب میشود که کار در شبکه نمایش خانگی را تجربه کردهاند.
مجموع این پیشینه است که عنقا را به مهرهای مهم در آقازاده تبدیل میکند. عنقا فیلمنامه و روایت تلویزیونی و چارچوب آن را بهخوبی میشناسد. بهعلاوه سابقه روزنامهنگاری و مطبوعاتیاش، به او کمک میکند تا روایتی پرحادثه، بهروز و واقعی بیافریند و کاراکترهایش ملموس و قابل هم ذات پنداری باشند. عنقا نویسندهای است که میتواند در یک درام چندقسمتی تعلیق خوبی پرورش دهد و با افشاسازی بهموقع بیننده را مجذوب کند.
ورود اوج به شبکه نمایش خانگی
با در نظر گرفتن موفقیتهایی که شبکه نمایش خانگی در جلب رضایت مخاطب داشته است، طبیعی است که سازمان فرهنگی هنری اوج هم بعد از سینما وارد این جریان شود. آقازاده اولین محصول اوج در شبکه نمایش خانگی است و همین موضوع، یعنی حمایت چنین سازمانی از این مجموعه امتیازات زیادی فراهم آورده است.
اولازهمه امکانات مالی و سرمایهگذاری سخاوتمندانه سازمان اوج است که باعث شده آقازاده ترکیبی از ستارگان مطرح سینما و تلویزیون را دورهم جمع کند. با دیدن یک قسمت از آقازاده متوجه میشوید که اساساً کیفیت ساختاری این سریال نسبت به سایر تولیدات شبکه نمایش خانگی متفاوت است. از بنزهایی که خورد و خاکشیر میشوند تا جلوههای بصری پرهزینه نشان میدهند، دست سازندگان آقازاده برای آنکه اثری پرهزینه تولید کنند باز بوده است.
از سوی دیگر، آقازاده یکسره در حال زیرورو کردن خط قرمزهاست. ورود به زندگی آقازادهها و نمایش آنچه درگوشی در تاکسی و مترو دهانبهدهان میگردد، بااینهمه جزئینگری، اتفاق عجیبی است که مسلماً اگر نام سازمان اوج مطرح نبود، بازهم در حد همان حرفهای درگوشی باقی میماند و هیچگاه به تصویر درنمیآمد. حضور اوج، به آقازاده فضایی ایمن میبخشد تا بتواند بهراحتی، یا حداقل راحتتر از سایر مجموعههای شبکه نمایش خانگی ( با توجه اصلاحات اعمال شده در قسمت قبلی)، انتقاداتش را مطرح کند و از خط قرمزها عبور کند.
روایت برکشش و غیرخطی
آقازاده از اولین قسمت، با یک روایت غیرخطی بیننده را مجاب میکند تا مسیر قصه را دنبال کند و در میان حوادث پرشمار، خط روایی را پیدا کند. آقازاده بهجای آنکه همهچیز را حاضر و آماده در اختیار بیننده قرار دهد او را ترغیب میکند که خود در ماجرا غرق شود و در دنیای آشفتهای که آقازاده خوب در مقابل آقازاده بد قرار میگیرد حقیقت را دریابد.
از سوی دیگر، ریتم تند و پرحادثه آقازاده است که میتواند بیننده را راضی کند. تا اینجای کار آقازاده برخلاف سایر آثار شبکه نمایش خانگی بهجای آنکه با اسلوموشن، اطلاعات غیرضروری و سکانسهای اضافه حوصله بیننده را سر ببرد، او را با حوادث همراه میکند. ضرباهنگ مناسب در کنار لحن معمایی و اکشنی که آقازاده دارد، وقت تلف نمیکند و در هر قسمت در مسیر فیلمنامه حرکتی روبهجلو دارد.
اینهمه ستاره در یک قاب
آقازاده یکی از پرستارهترین تولیدات شبکه نمایش خانگی است. سینا مهراد، لعیا زنگنه و مهدی سلطانی در نقشهایی مشابه آنچه قبلاً در پدر ایفا کردهاند ظاهر میشوند. حضور ثریا قاسمی و بازیاش همیشه دیدنی است و جمشید هاشمپور هم بااینکه نقش اصلی نیست اما با حضور کوتاهش خود را در ذهن بیننده ثبت میکند.
امیر آقایی در نقش نیما بحری، بازی چشمگیری از خود ارائه میدهد. او که حالا یک سیمرغ در آستین دارد، آنچنان اوج و فرود عاطفی و روانی نیما را به تصویر میکشد که بیننده بهراستی از دیدن شمایل او به خود میلرزد. آمیزهای از جنون و زیرکی در شخصیت نیما وجود دارد که آقایی به زیبایی به تصویر درمیآورد.
امین حیایی هم چند سال اخیر مسیر رو به صعودی در بازیگری طی کرده است و بهخوبی از پس نقشش برمیآید. در این میان فقط نیکی کریمی است که بازیاش چندان قابلباور نیست و در مقابل دیگر بازیگران حرفی برای گفتن ندارد.
بههرحال، آقازاده در ابتدای راه است و باید دید تقابل آقازاده خوب و بد به کجا خواهد رسید.